12
اردیبهشت
1393
اظهارات در مسجد هدایت
موضوع : اظهارات مطهرى در مسجد هدایت
محل : تهران تاریخ 10/11/42
ساعت 1330 روز 6/11/42 عدهاى در حدود 500 نفر در مسجد هدایت پاى منبر آقاى مطهرى اجتماع نموده بودند. ابتدا آقاى مطهرى ضمن تلاوت آیاتى چند از قرآن مجید خطاب بمردم اظهار داشت ما ملت ایران چقدر بدبختیم باید همه از خداوند متعال بخواهیم که نیروئى بما عطا فرماید تا دشمنان قرآن و دین مبین اسلام را از میان برداریم همه ما میدانیم که اکنون وضع ما در چه حال است باید از امر بمعروف و نهى از منکر کوتاهى ننمائیم. باید از برادران دینى خود بخواهیم و بایشان بگوئیم که چه باید بکنند تا اینکه بتوانند از حقوق خود دفاع نمایند. پس از ترجمه آیه دیگر از قرآن گفت ما مسلمانان باید رهبران واقعى خود را بشناسیم و بدانیم که چه شخصى در راه سربلندى اسلام و قرآن کوشش مینماید و باید کسانیکه فرمان خداى بزرگ را کفر میدانند و براى آمال دنیوى خود قرآن و دین اسلام را لگد مال میکنند از بین خود طرد نمائیم اکنون نیز وقت باقى و کار از کار نگذشته همه یکدل و یک زبان میتوانیم نیات اسلام را برآورده سازیم و همه براى خلاصى رهبران بزرگ اسلام1 کوشش نمائیم. بیائید همه با هم دست بدعا برداریم واز خداى متعال خود بخواهیم که یک جرقهاى از حق و عدالت در میان ملت روشن نماید تا ریشه کفر واژگون گردد. در پایان اضافه نمود شما که در اینجا با دهان روزه تجمع نمودهاید از خداى خود بخواهید که رهبرى شما را بحضرت ولى عصر واگذار نماید یا اینکه رهبران حقیقى شما را خلاص نماید. سخنان نامبرده در ساعت 1530 خاتمه پذیرفت.
گیرندگان : تیمسار قائم مقام. تیمسار معاونت. اداره کل سوم
تعداد نسخه : 3
بخش 321 12/11
فیش بنام شیخ مرتضى مطهرى واعظ بررسى و ارائه شود. صابرى
12 ـ م ـ ط
1ـ در 2 فروردین 1342 که مطابق 25 شوال 1382 ق مىشد در مدرسه فیضیه قم مجلس سوگوارى به مناسبت شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام بر پا بود که به فاجعه خونینى انجامید و در پى آن علما جهت همدردى و تسلیت گویى به امام تلگرافهایى فرستادند. در پى این فاجعه خونین که مشابه آن در مدرسه طالبیه تبریز رخ داده بود، امام در 21 اردیبهشت اعلامیه اى که به مناسبت محرم بود را پخش کرد و پس از آن در پى تظاهرات به مناسبت عاشوراى حسینى، امام نطق آتشینى در مدرسه فیضیه ایراد نمود. نهایتا در ساعت 3 بعد از نیمه شب 15 خرداد حمله وحشیانه رژیم شاه به منزل امام آغاز شد و بلافاصله پس از دستگیرى امام، از قم راهى تهران شدند و ساعت هنوز پنج صبح را اعلام نکرده بود که امام را به باشگاه افسران بردند و فرداى آن روز ایشان را به زندان قصر منتقل کردند. و از آنجا در تاریخ 4 تیر 1342 به پادگان عشرت آباد انتقال داده و در یک سلول تنگ ایشان را جاى دادند.
در 29 تیر ماه علمائى که از 15 خرداد دستگیر و زندانى شده بودند آزاد گشتند اما امام و آیتاللّه قمى و آیتاللّه محلاتى که همراه امام زندانى شده بودند، همچنان در بازداشت بسر مىبردند. اما طولى نکشید که امام از عشرتآباد به خانهاى در داودیه انتقال یافت. و به ظاهر حکم آزادى ایشان همان بود ولى چه آزادیى که حتى در آن هم منزل امام بطور شبانه روزى تحت مراقبت بود و حق خروج از آنجا را نداشت که البته این حکم به ظاهر آزادى براى آیتاللّه قمى و آیتاللّه محلاتى هم بود. و این آزادى ظاهرى که از ترس مردم و علما بود همچنان ادامه داشت تا 18 فروردین 43 که امام از داودیه (قیطریه) به قم وارد شد و مردم از همان بدو ورود امام به قم به جنب و جوش درآمدند و براى دیدار امام به قم سرازیر شدند. (نهضت روحانیون ایران، على کورانى ج 4 ـ روز شمار تاریخ ایران، باقر عاقلى ج2)
محل : تهران تاریخ 10/11/42
ساعت 1330 روز 6/11/42 عدهاى در حدود 500 نفر در مسجد هدایت پاى منبر آقاى مطهرى اجتماع نموده بودند. ابتدا آقاى مطهرى ضمن تلاوت آیاتى چند از قرآن مجید خطاب بمردم اظهار داشت ما ملت ایران چقدر بدبختیم باید همه از خداوند متعال بخواهیم که نیروئى بما عطا فرماید تا دشمنان قرآن و دین مبین اسلام را از میان برداریم همه ما میدانیم که اکنون وضع ما در چه حال است باید از امر بمعروف و نهى از منکر کوتاهى ننمائیم. باید از برادران دینى خود بخواهیم و بایشان بگوئیم که چه باید بکنند تا اینکه بتوانند از حقوق خود دفاع نمایند. پس از ترجمه آیه دیگر از قرآن گفت ما مسلمانان باید رهبران واقعى خود را بشناسیم و بدانیم که چه شخصى در راه سربلندى اسلام و قرآن کوشش مینماید و باید کسانیکه فرمان خداى بزرگ را کفر میدانند و براى آمال دنیوى خود قرآن و دین اسلام را لگد مال میکنند از بین خود طرد نمائیم اکنون نیز وقت باقى و کار از کار نگذشته همه یکدل و یک زبان میتوانیم نیات اسلام را برآورده سازیم و همه براى خلاصى رهبران بزرگ اسلام1 کوشش نمائیم. بیائید همه با هم دست بدعا برداریم واز خداى متعال خود بخواهیم که یک جرقهاى از حق و عدالت در میان ملت روشن نماید تا ریشه کفر واژگون گردد. در پایان اضافه نمود شما که در اینجا با دهان روزه تجمع نمودهاید از خداى خود بخواهید که رهبرى شما را بحضرت ولى عصر واگذار نماید یا اینکه رهبران حقیقى شما را خلاص نماید. سخنان نامبرده در ساعت 1530 خاتمه پذیرفت.
گیرندگان : تیمسار قائم مقام. تیمسار معاونت. اداره کل سوم
تعداد نسخه : 3
بخش 321 12/11
فیش بنام شیخ مرتضى مطهرى واعظ بررسى و ارائه شود. صابرى
12 ـ م ـ ط
1ـ در 2 فروردین 1342 که مطابق 25 شوال 1382 ق مىشد در مدرسه فیضیه قم مجلس سوگوارى به مناسبت شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام بر پا بود که به فاجعه خونینى انجامید و در پى آن علما جهت همدردى و تسلیت گویى به امام تلگرافهایى فرستادند. در پى این فاجعه خونین که مشابه آن در مدرسه طالبیه تبریز رخ داده بود، امام در 21 اردیبهشت اعلامیه اى که به مناسبت محرم بود را پخش کرد و پس از آن در پى تظاهرات به مناسبت عاشوراى حسینى، امام نطق آتشینى در مدرسه فیضیه ایراد نمود. نهایتا در ساعت 3 بعد از نیمه شب 15 خرداد حمله وحشیانه رژیم شاه به منزل امام آغاز شد و بلافاصله پس از دستگیرى امام، از قم راهى تهران شدند و ساعت هنوز پنج صبح را اعلام نکرده بود که امام را به باشگاه افسران بردند و فرداى آن روز ایشان را به زندان قصر منتقل کردند. و از آنجا در تاریخ 4 تیر 1342 به پادگان عشرت آباد انتقال داده و در یک سلول تنگ ایشان را جاى دادند.
در 29 تیر ماه علمائى که از 15 خرداد دستگیر و زندانى شده بودند آزاد گشتند اما امام و آیتاللّه قمى و آیتاللّه محلاتى که همراه امام زندانى شده بودند، همچنان در بازداشت بسر مىبردند. اما طولى نکشید که امام از عشرتآباد به خانهاى در داودیه انتقال یافت. و به ظاهر حکم آزادى ایشان همان بود ولى چه آزادیى که حتى در آن هم منزل امام بطور شبانه روزى تحت مراقبت بود و حق خروج از آنجا را نداشت که البته این حکم به ظاهر آزادى براى آیتاللّه قمى و آیتاللّه محلاتى هم بود. و این آزادى ظاهرى که از ترس مردم و علما بود همچنان ادامه داشت تا 18 فروردین 43 که امام از داودیه (قیطریه) به قم وارد شد و مردم از همان بدو ورود امام به قم به جنب و جوش درآمدند و براى دیدار امام به قم سرازیر شدند. (نهضت روحانیون ایران، على کورانى ج 4 ـ روز شمار تاریخ ایران، باقر عاقلى ج2)
نظرات