چند برش از دوران مبارزه آیتالله خوانساری
39 بازدید
«خودش گفت بعد از آنکه رفت به جبهه جنگ و لباس سربازی پوشیده و لباس آخوندی را کند و عمامه را کنار گذاشت و تفنگ برداشت و مسلح شد مثل سرباز و رفت به جبهه، می گفت: گلوله توپ می آمد و نزدیک من می افتاد و چیزی نمی ماند که به من بگیرد؛ ولی خدا نخواست. خیلی در جبهه جنگ بود تا اسیر شد. چهار سال اسیر انگلیس بود. ... در بین اسرا عده ای بودند آدمخوار. آدم را زنده زنده می خوردند. صبح که می شد، می آمدند سرشماری می کردند که ببینند کسی را خورده اند یا نخورده اند. مدتی همچو جایی داشت؛ ولی قلبش آرام بود.» این خاطره آیت الله العظمی اراکی از استاد خود آیت الله العظمی خوانساری است.
اشداء علی الکفار
هفتم ذیالحجه، سالروز ارتحال آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری است. وی که از استادان امام خمینی است؛ پس از سپری کردن مراحل عالی تحصیلی در نجف، هنگام یورش انگلیس به بین النهرین در جنگ بین الملل، به جنگ نظامیان آن امپراتوری رفته، پس از درگیری به اسارت در آمده و حدود چهار سال در سنگاپور زندانی شده بود. خوانساری همراه حاج شیخ عبدالکریم حائری از سلطان آباد به قم آمده بود.
رحماء بینهم
آیتالله خوانساری کارنامه درخشانی داشت، از مجروحیت در مبارزه با استعمار انگلیس و اسارت، تا تلاش برای تمرکز مرجعیت در آیتالله بروجردی در حالی که خود پیشتر برای چنین مقامی مطرح بود. امامخمینی علاقه زیادی به وی داشت و در نماز جماعت و جمعه وی در مدرسه فیضیه شرکت میکرد.
شرکت در جماعت مسجدالحرام
پس از اعدام ابوطالب یزدی، در سال ۱۳۲۲ شمسی، رابطه دولتهای ایران و سعودی تیره شد و چند سالی، از عزیمت زائران ایرانی به حجاز پیشگیری به عمل آمد. حج از سال ۱۳۲۷ مجدد بر قرار شد و حضور برخی علما در حج، برای کاهش مشکلات کارساز بود.
سفر آیتالله خوانساری در مهر سال ۱۳۲۸ شمسی مصادف با ۱۳۶۸ قمری، نیز گامی موثر در برگزاری این فریضه بود. ایشان ابتدا به عراق رفت و پس از زیارت عتبات، راهی سوریه شد. بعد از زیارت حرم حضرت زینب(س)، از طریق بیروت و با کشتی به جده و سپس مکه رفت. در بیروت نمازجماعت باشکوهی به امامت وی برگزار شده بود. اما در مکه حاضر به اقامه جماعت نشد و در نماز جماعت مسجد الحرام شرکت کرد.
این دعوت عملی، تأثیر زیادی در ایجاد وحدت اسلامی داشت.
دیدارهای سازنده در مدینه
پس از انجام مناسک حج، آیتالله خوانساری به مدینه رفت و مرقد پیامبر(ص) و ائمه بقیع را زیارت کرد. در مدینه فرصتی پیش آمد تا با علما و اندیشمندان اهل سنت گفتگو کند. همچنین ملاقات با حسن البنا و هیئت اخوانالمسلمین مصر - شامل علمای الازهر - فرصتی برای رفع شبهات درباره تشیع و تأکید بر ضرورت وحدت جهان اسلام در برابر استعمار بود. ایشان با بیان وضعیت ضعف مسلمانان، بر نقش علما در جلوگیری از تفرقه تأکید کردند.
بدرود در همدان
در روزهای آخر حیات و با غلبه بیماری، مردم همدان از ایشان دعوت کردند که در تعطیلات تابستان، اوقات خود را در آب و هوای ییلاقی و معتدل این منطقه سپری کند و وی همراه عدهای ازجمله حضرات آیات محمدعلی اراکی و مجتبی محمدی عراقی به آنجا رفت. امامخمینی هم که پیش از آن همراه خانواده به همدان رفته بود، به این جمع ملحق شد و چند روزی وی را همراهی کرد. اما آیتالله هفتم شهریور سال ۱۳۳۱/ هفتم ذیحجه ۱۳۷۱ق در همدان درگذشت. پس از تشییع باشکوه و نماز خواندن آیتالله بروجردی بر وی، در حرم فاطمه معصومه(س) در کنار حاج شیخ عبدالکریم حائری به خاک سپرده شد.
نظرات