شهریار؛ شهسوار شعر و ادب
محمدحسین بهجت تبریزی معروف به شهریار در 1285 هجری خورشیدی در بازارچه میرزا نصرالله تبریزی واقع در چای کنار تبریز متولد شد.
دوره ی کودکی شهریار با نهضت مشروطیت همزمان شد و اوضاع شهر تبریز در آن دوره به دلیل درگیری میان مشروطه خواهان و حکومت مرکزی آشفته شده بود، به همین دلیل پدر وی تصمیم گرفت تا شهریار را به روستای قیش قورشان و خشکناب ببرد.
وی در مکتب خانه این روستا قرآن، گلستان سعدی و دیوان حافظ را فرا گرفت اما پدر، به دلیل نبود شرایط مناسب برای ادامه تحصیل در این روستا، فرزند خویش را دوباره به تبریز بازگرداند.
شهریار توانست با فراگیری مقدمات ادبیات عرب و اصول جدید، وارد مدرسه متحده شود و با سرودن نخستین شعر، استعداد فراوان خود را به همگان نشان دهد.
وی در کنار درس های مقدماتی، زبان فرانسه و علوم دینی را نیز فراگرفت و با آموزش خوشنویسی، نوشتن قرآن مجید را آغاز کرد و با همت والای خود موفق شد یک سوم آن را به پایان برساند.
دیری نپایید که دنیای شعر و شاعری، درهای خود را به روی شهریار گشود و نخستین شعر او با تخلص بهجت در مجله ادب چاپ شد و او هنر ادبی خود را به منصه ظهور رساند.
شهریا بعد از مدتی برای تکمیل دانش خود راهی تهران شد و در مدرسه دارالفنون تحصیلات خویش را ادامه داد. وی در کنار سرودن شعر، از محضر استادانی بنام، چون استاد ابوالحسن صبا بهره مند شد و با آموزش نواختن سه تار و مشق ردیف های سازی موسیقی ایرانی، بر توانایی خود افزود.
شهریار در این دوره با علاقه به تحصیل در زمینه علم طب به مدرسه طب رفت اما نتوانست این رشته را با موفقیت به پایان برساند. به دلیل پیشامدهای عاطفی و احساسی او از تحصیل در این رشته بازماند و پزشکی را رها کرد و به خدمات دولتی پرداخت.
شهریار شعر و ادب ایران، با سرودن شعرهای ناب ترکی آذربایجانی و فارسی به شهرتی فراتر از مرزهای ایران دست یافت. از جمله آثار وی می توان هدیان دلن مومیایی، افسانه شب و منظومه مشهور ˈحیدربابایه سلامˈ را نام برد که این منظومه در شوروی به زبان های موجود در جمهوری های آن منطقه ترجمه و منتشر شد و برای او شهرتی بی نظیر را رقم زد.
خـداشـناسی و معـرفـت شهـریار به خـدا و دیـن در غـزل هـای جـلوه جانانه، مناجات، درس محـبت، ابـدیـت، بال هـمت و عـشق، در کـوی حـیرت، قـصیده تـوحـید، راز و نـیاز و شب و عـلی قابل مشاهده است.
شهریار را شاعر اهل بیت نیز می گویند از آن جهت که شعرهای بی بدیلی را در مدح امیر مومنان(ع) و ائمه اطهار سروده است.
وفاداری به سنت غزل نویسی، شیفتگی به حافظ، واکنش به رویدادهای شعری زمان، بیان احساسات سنتی مذهبی، چرخش از سرودن شعر پارسی به شعر ترکی و بیقراری در شعرها از ویژگی های کلی شعر شهریار است.
دیوان های مختلف او شامل 20 هزار و 600 بیت شعر سنتی و 15 منظومه و شعر آزاد در قالب های تازه است.
سرانجام سید محـمد حسین شهـریار بعد از سال ها سرودن شعر نغز و دلنشین در 27 شهـریـور 1367 هجری خورشیـدی در 83 سالگی در بـیـمارستان مهـر تهـران درگذشت و بـنا به وصیـتـش در زادگـاه خود در مقـبره الشعـرا سرخاب تـبـریـز به خاک سپـرده شد. این گونه شهریار شعر ایران زمین، برای همیشه دنیای شعر و ادب را ترک کرد.
به بهانه سالروز ولادت محمد حسین شهریار گذری کوتاه بر بیت های این شاعر بلند آوازه خواهیم داشت:
**چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
**امشب ای ماه! به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه، تو همدرد منِ مسکینی
**آمـدی، جـانـم بـه قـربـانـت ولــی حـالا چـرا
بی وفـا حـالا کــه من افـتــاده ام از پـا چـرا
**در دیـــــاری که در او نیست کســی یار کســــی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
**علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سـایه همــا را
ایرنا
نظرات