آیتالله سیدان: سخنرانیهای شهید هاشمینژاد مایه عظمت اسلام میشد
19 بازدید
در یکی از اسناد ساواک، دیده بودم که آیتالله سید جعفر سیّدان به معرفی شهید حجت الاسلام سیدعبدالکریم هاشمینژاد جهت سخنرانی در بهشهر و نکا دعوت شده بود. این حکایت از یک دوستی نزدیک داشت. برای شناخت شهید هاشمینژاد تلفنی درخواست مصاحبه کردم. در کمال تواضع پذیرفتند و در همان لحظه مصاحبه آغاز شد. آیت الله سید جعفر سیّدان از علمای برجسته حوزه مشهد است که در مکتب اساتیدی همچون حضرات آیات سید محمد هادی میلانی و شیخ مجتبی قزوینی تلمذ کرده بود. او از زاویهای به موضوع پرداخت که کمتر مورد توجه قرار گرفته بود: «سلوک عرفانی و محبت و رحمت شهید هاشمینژاد نسبت به بندگان خدا»
در ابتدا بفرمایید شروع آشنایی حضرتعالی با شهید هاشمینژاد از چه زمانی بوده است؟
آشنایی ما با ایشان برمیگردد به دوران حوزه و درس و بحث طلبگی. ما با ایشان یا همدرس و یا در مجموعههای درسی مشترک بودیم. دوران آشنایی من با حجتالاسلاموالمسلمین شهید هاشمینژاد دوران ممتدی بوده است.
چه خصلتها و ویژگیهایی در شهید هاشمینژاد پررنگ و برجسته بود؟
از خصوصیاتی که در مجموعه زندگیشان بسیار مشخص بود و به نظر میرسد که در صدر همه مسائل ایشان مطرح بود، مسئله عزت اسلام و مسلمین بود و اینکه کارها و تلاشهایی در این جهت بشود و لذا آنچه در ارتباط با خودشان بود، از صحبتها و سخنرانیها، اکثراً حول این محور دور میزد و نتیجتاً مایه آبرومندی و عظمت اسلام میشد تا حتیالامکان همگان آن عظمت را مورد توجه قرار دهند و لذا ایشان هم در گفتار و هم در قلم و نوشتهها و هم در برخوردها و هم در جواب و سؤالات هم در جنبههای زندگی، این مسئله را همیشه مورد نظر و توجه قرار میدادند که به گونهای حرکت کنند و به گونهای مسائل مطرح شوند و در نتیجه آنچه میسر هست، از عظمت اسلام بازگو شود و در جامعه هم مطرح شود و لذا در بسیاری از موارد به مقایسه اسلام و مکتبهای مختلف میپرداختند تا از طریق، امتیازاتی که در اسلام است، بررسی و دقت و با قشری که برای این امر مناسب است، صحبت شود تا از این راه عظمت اسلام را درک کنند و آنها را متوجه سازند. همچنین قشرهای مختلف دیگر را در ابعاد دیگری که مناسب به نظر میرسد، تربیت میکردند که این البته امتیاز بسیار مهمی است و نشاندهنده علاقه شدید به اساس اسلام و دیانت و مخصوصاً علاقه به اهل بیت «علیهمالسلام»، در همه این مسائل بود. حقیقت اسلام، مکتب اهل البیت «علیهمالسلام» است و ایشان تلاش میکردند در اساس مکتب اصول و فروع دین مکتب را در جامعه بازگو کنند.
ویژگیهای ایشان در ابعاد اخلاقی و عبادی چگونه بود؟
در جهت فردی، ایشان مهربانی خاصی نسبت به ضعفا و مستضعفین داشت. نمونه کوچکی را برای نشان دادن آنچه که در باطن و روح و عمق وجود ایشان بود، ذکر میکنم. گاهی که با هم میرفتیم خیابان، اگر به دستفروشی برمیخورد که بساطی را پهن کرده بود و شهید هاشمینژاد یک چیزی جزئی مانند جوراب میخواستند بخرند، فروشنده هرچه میگفت، به او میدادند.
یعنی سختگیری نمیکردند؟
البته نه به خاطر اینکه ایشان در خرید مسامحه داشتند، دقت در این جهت داشتند که کسی گرانفروشی نکند که این لازم و به جاست و توجه هم میکردند؛ اما به محض این که احساس میکردند آن فرد، مستمند است و نیاز مالی دارد و با این وضع دارد زندگی میکند، دقت در این معنا نمیکردند که گران گفته، بلکه به نیت کمک به او و به بهانه خرید، هرچه میگفت به او میدادند و گاهی خود فروشنده یک مقدارش را برمیگرداند. به طور کلی این حالت در ایشان قوت داشت و دوست میداشتند که به ضعفا و گرفتارها رسیدگی شود.
در ابعاد فردی چطور؟
از جهات عبادی حالت و توجه خاصی داشت، به طوری که گاهی برای ورود در عبادات، مخصوصاً نماز، به زحمت میافتاد و مثلاً الله اکبر را که میخواست بگوید چند بار تکرار میکرد تا بتواند آماده ورود به نماز بشود. به این که حالت انقطاعی از دنیا پیش آید، کاملاً مراقب این معانی بود و از خواندن دعاهای مأثوره در مواقع مناسب اهتمام داشت تا آنجا که در بسیاری از محافلی که چند نفری دور هم بودیم، به هر مناسبتی دوست میداشت که با توسل به ائمه اطهار«علیهمالسلام» همراه باشد. بدیهی است که این مسائل معنوی و روحی و توجه به خداوند و اولیای خدا بسیار با اهمیت است و وقتی که این حالت با فضل و فضیلت و علم کمال و معلومات و جهات علمی همراه باشد، این جنبههای معنوی و روحی نقش و خاصیت بهسزایی دارد.
دو نکتهای که درباره شهید هاشمینژاد در جهت توجه به مستمندان و مهربانی با ضعفا و حل مشکلات آنان و همچنین در جهت ارتباطگیری ایشان با خدا و اولیای خدا عرض کردیم، در احادیث و روایات و قرآن و مکتبمان بیش از آنچه که فکر میشود، در دعا و توسلات تأکید شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم «صلیاللهعلیهوآله» آمده است که از پیامبر سؤال میکنند بهترین خصلتها و صفتها کدامند؟ حضرت فرمودند: «خَصلَتانِ لیسَ فَوقَهُما مِنَ البِرِّ شَیءٌ:الإیمانُ بِاللّه والنَّفعُ لِعبادِ اللّه.» از این حدیث استفاده میشود که توجه به خدا و اولیای خدا که توجه به آنها، توجه به خداوند متعال است، در رأس خصلتها قرار دارد و همچنین به بندگان خدا رسیدن و برای آنها نافع و مفید بودن، بنابراین خیلی به جاست که تا میتوانیم از امکانات مختلفمان در جهت رفع نیازمندیهای گرفتاران استفاده بکنیم که کاملاً مورد تأکید دین ما قرار گرفته است و در همه جا در قرآن و حدیث بر این دو جهتی که گفته شد، یعنی توجه و ارتباط با خدا و خدمت به خلق خدا زیاد تأکید شده است.
نظرات