روزنامه کیهان در گذر ایام


1367 بازدید
روزنامه کیهان

روزنامه کیهان در گذر ایام

مقدمه

تاریخ بشریت از زمانی آغاز می گردد که انسان خط را کشف می کند پس خط مرزبین تاریخ و قبل از تاریخ است.

خط وسیله برای انتقال اطلاعات است و باعث می شود علم همه گیر شود انسان ها در طول تاریخ از خط و نگارش استفاده های گوناگونی کردند اما استفاده ای که باعث شد اخبار در تمام دنیا و اطراف پخش شود استفاده از خط در اطلاع رسانی است که به تولد روزنامه ها منجر شد که این کار باعث شد مردم حس کنند که آنها هم بخشی از یک ملت هستند روزنامه های به شکل امروز بعد از رونسانس و با اختراع دستگاه چاپ توسط گوتنبرگ شکل گرفت.

روزنامه در ایران در دوره ناصری شروع به کار نمود و در عصر مشروطیت نقش پر رنگی ایفا نمود و باعث شور و هیجان ملت برای بر قراری قانون و مجلس در ایران شدن از روزنامه های آن زمان می توان به «اختر» « حبل المتین، صور اسرافیل، قانون و غیره» اشاره کرد که نقش مهمی در آگاهی مردم داشتند.

بعد از دوره مشروطه روزنامه ها با دوره خفقان بعد از کودتای سوم اسفند روبرو شدند در این دوره روزنامه دولتی اطلاعات پابه عرصه وجود نهاد که سالهای سال به عنوان یک روزنامه بدون خط مشی سیالی مخالف به حیات خود ادامه داد بعد از جنگ دوم روزنامه کیهان در6 خرداد 1321 تشکیل شد در موفقیت ها حساس مختلف نقش مهمی داد و خبررسانی ایفا کرد و یکی از این موقعیت ها دوره انقلاب اسلامی است و دوره ی دیگر جنگ تحمیلی و یکی از موقعیت های دیگر که نقش کیهان خیلی مهم و قابل بررسی می باشد.

دوم خرداد76 یعنی زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات اول است و زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات دوم است در تاریخ خرداد1380 دلیل این اهمیت این است که کیهان بعد از انقلاب به یک روزنامه اصول گرا تبدیل شد.

در این تحقیق نیز به بررسی شکل گیری و پایابی کیهان و نگاه این روزنامه در«خرداد 1376» و «خرداد1380» می پردازدکه می تواند به بعضی ازسوالات دانشجویان پاسخ دهد.

چکیده

در بحث های مختلف این تحقیق نگاهی گذرا خواهیم داشت بر سیر تکاملی روزنامه کیهان، در آغاز نگاهی خواهیم داشت به چگونگی شکل گیری روزنامه کیهان و سیر تکاملی این روزنامه را پی خواهیم گرفت سپس نقش و رفتاراین روزنامه را در انقلاب بررسی خواهیم کرد.

سپس مسائل هیئت تحریریه این روزنامه را بررسی خواهیم کرد هم چنین فشارهای درونی و بیرونی این روزنامه را بررسی خواهیم کرد.

و بعد از آن به مسئله موضع گیری این روزنامه در قبال روی کار آمدن دولت اصلاحات در دور اول و دوم خواهیم پرداخت و بعد از آن دلایل تفاوت مواضع این روزنامه را در این دو برهه حساس زمانی بررسی خواهیم کرد.

روش جمع آوری

روش های جمع آوری در این تحقیق کتاب خانه ای با استفاده ای از اینترنت و روزنامه های چاپ شده کیهان در سال های مورد ذکر است در ضمن نوع ارجاعات این تحقیق درون متنی است.

سازماندهی تحقیق

در فصل یک کیهان قبل از انقلاب را مورد بررسی قرار خواهیم داد در فصل دوم تغییرات و مواضع کیهان را در اوج گیری انقلاب بررسی خواهیم کرد در فصل سوم مسئله اعتصاب  مطبوعات در 13 آبان 57 را مورد بررسی قرار خواهیم داد و علت چگونگی این اعتصاب ، فصل چهارم این تحقیق به وضعیت روزنامه کیهان  در روزهای قبل و بعد از انقلاب می پردازیم.

فصل پنجم فصلی تحلیلی می باشد که به بررسی مواضع کیهان در برابر روی کار آمدن دولت اصلاحات اول و دوم می پردازیم.

شرح و بیان موضوع

موضوع این تحقیق در آغاز خود روزنامه کیهان به عنوان بخشی از تاریخ روزنامه نگاری ایران است و چگونگی شکل گیری و حرکت این روزنامه مهم ایران را مورد بررسی  قرارخواهیم داد سپس مواضع این روزنامه را در دوره مهم ایران بعد از انقلاب مورد تحلیل قرار خواهیم داد یعنی دوره روی کار آمدن دولت اصلاحات اول و دوم و دلایل این مواضع را نیز بیان خواهیم کرد.

اهداف تحقیق

اولین هدف این تحقیق پاسخ گویی به سوالات دانشجویان علوم سیاسی درباره چند و چون شکل گیری و حرکت روزنامه کیهان است. دوم هدف بررسی بعضی از حرکت های این روزنامه مهم در برهه های تاریخ معاصر ایران است.

سوم هدف پاسخگویی به سوالات شخصی نگارنده گان درباره روزنامه کیهان می باشد.

فرضیه سازی و سوال تحقیق

سوالاتی که ذهن نگارنده گان را مشغول نموده و وادار به بررسی این مسئله نموده از این قرار است تفاوت کیهان در گذشته و امروز 2 موضع کیهان در دوره اوج گیری انقلاب 3 بررسی مواضع کیهان در دوره اوج گیری انقلاب 3بررسی دلایل مواضع کیهان در دو دوره روی کار آمدن دولت اصلاحات 4 بررسی دلایل تفاوت مواضع این روزنامه در این دو دوره ی حساس است که یک دولت با یک دیدگاه وارد صحنه سیاسی ایران اسلامی می شود.

 

فصل 1

کیهان از اغاز تا اوج گیری انقلاب اسلامی ایران  1356

روزنامه کیهان به عنوان دومین روزنامه رسمی کشور در ۶ خرداد سال ۱۳۲۱، با صاحب

 امتیازی عبدالرحمان فرامرزی و با مدیریت و سردبیری دکتر مصباح زاده تأسیس شد. بعد از انقلاب‌، این روزنامه تحت‌نظر بیت رهبری اداره می‌شود.  روزنامه کیهان طی سال‌ها فعالیت‌، این زیر مجموعه‌ها را به خوانندگان عرضه کرده است‌: کیهان هوایی سال ۱۳۲۹، کیهان ورزشی سال ۱۳۳۴، کیهان بچه‌ها سال۱۳۳۵، کیهان انگلیسی سال ۱۳۳۸ ، (کیهان سال ) سال۱۳۴۱ ؛ مجله زن‌روز سال ۱۳۴۳، کیهان عربی سال ۱۳۵۹، کیهان فرهنگی سال ۱۳۶۳، کیهان اندیشه سال ۱۳۶۴، کیهان ترکی سال۱۳۶۴، سازمان انتشارات کیهان سال ۱۳۶۴، کیهان علمی سال ۱۳۶۸، کیهان کاریکاتور سال ۱۳۷۱ و کیهان اردو سال۱۳۷۱.
  انتشار تعدادی از آثار، مثل کیهان هوایی و کیهان اندیشه از سال۱۳۷۸، کیهان ترکی از سال۱۳۷۳، مجله پول درسال ۱۳۷۳، کیهان‌اردو در سال ۱۳۷۳ و کیهان علمی در سال ۱۳۷۳ ، متوقف شده است‌.

مؤسسه کیهان دارای سه ساختمان مرکزی و ساختمان‌های دفاتر پستی و نیازمندی‌ها حکایت تاسیس روز نامه کییهان خود حدیث مفصل دارد که بر می گردد به 63 سال پیش از این بدین شرح که در سال 1322 جوان حقوق دانی که به تازگی از اروپا به زادگاهش ایران باز گشته بود به فکر تاسیس روز نامه ای می افتد تا اخبار را با روش مدرن و حرفه ای به مردم برساند چرا که در آن سال ها به دلیل تنش های سیاسی، و اوضاع آشفته در کشور که ناشی از اشغال کشور مان توسط متفقین بود , روزنامه های بسیاری منتشر می‌شد که بجای کار حرفه ای روشنگری و خبررسانی، بیشتر به ارگان سازمان ها و احزاب گوناگون تبدیل شده بودند.  آن جوان حقوق دان  مرحوم دکتر مصباح زاده بود عاقبت دوسال پس از واقعه شهریور 20 روز نامه کیهان را که نامش الهام گرفته از روزنامه مشهور فرانسوی لوموند است , بنیان نهاد .
در شرح چگونه راه اندازی کیهان نوشته اند , مر حوم مصباح زاده برای تأسیس روزنامه کیهان ، از پشتیبانی و حمایت مالی دربار بهره مند شد.

به گواهی تاریخ مطبوعات ایران, کیهان در پیش از انقلاب روزنامه ای نسبتاًمقبول و مورد اعتماد قشری از اقشار مردم کوچه بازار بود.واین به دلیل پشتیبانی گروهی از نویسندگان حرفه‌ای و روزنامه‌نویسان چون کاوه دهگان، جهانگیر افکاری، نصیر امینی، عبدالله گله‌داری، حسام‌الدین امامی، صدرالدین الهی، رضا مرزبان، خسرو شاهانی و نصرت‌الله نوح و ...بود که هم در نگارش فارسی و هم در حرفه مطبوعاتی خبره بودند.

صادق بهداد ، رحمت مصطفوی،حسین قلی مستعان ومشفق همدانی نخستین سر دبیران روزنامه کیهان بودند.

این روز نامه همچنین در جلب همکاری بر خی از اهالی قلم که نامی پر آوازه در عرصه ادبیات کشور دارند موفق بود که صفحات ادبی ویا ضمیمه‌های فرهنگی این روز نامه با آثار نویسندگانی چون احمد شاملو، جلال آل احمد، محمود اعتمادزاده (به آذین)، اسماعیل خویی، علی اصغر حاج سید جوادی، منوچهر آتشی، نصرت رحمانی و بسیاری دیگر مزین می شد .

با پیروزی انقلاب و سرنگونی رژیم شاهنشاهی ، روز نامه کیهان به مصادره دولت  در آمد و در نهایت مالکیت آن به بنیاد مستضعفان رسید .

مدیر و موسس " کیهان " , دکتر مصباح زاده پس ازپیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ازایران خارج شد . ولی همچنان انتشار کیهان را در غربت   ادامه داد که به کیهان لندن مشهور شد.`     دکترمصطفی مصباح‌زاده بینانگذار روزنامه کیهان شامگاه روز جمعه ٣ آذر ماه 1385در سن ٩٧ سالگی در«سن دیه‌گوی» آمریکا در گذشت  بی شک دکتر مصباح زاده گذشته ازتمام مشکلات سیاسی وغیره  یکی از قدیمی ترین چهره های مطبوعاتی  ایران بود که در عرصه اطلاع رسانی سابقه ای بیش از نیم قرن داشت

رقابت بین کیهان و اطلاعات در عرصه روزنامه نگاری

روزنامه نگاری به عنوان یک صنعت با "اطلاعات" و همزمان با برآمدن رضا شاه به ایران آمد. پیش از آن روزنامه نکاری در ایران زائده ای بر سیاست بود و تا مرز کلاشی و دریوزگی هم می توانست برود. در جامعه ای که دمکراسی به رای دادن ــ آن هم در یک جامعه رعیتی و فئودالی با لایه نازک شهر نشین آن ــ خلاصه می شد، و آزادی به معنی شکستن هر قاعده و مقررات و حریمی بود، روزنامه ها ابراز وجود یک گروه کوچک سیاسیکاران بودند که گذشته از استثناهای برجسته ای که در یک دوره پنجاه ساله به پنجاه روزنامه نرسید از این رسانه برای رسیدن به نان وجاه بهره می گرفتند. این شیوه روزنامه نگاری پس از رضا شاه باز زنده شد و تا دهه پنجاه/هفتاد هنوز شمار رسانه هائی که می توان بدانها روزنامه شخصی گفت ازروزنامه‌های حرفه ای بیشتر بود.

اطلاعات شامگاهی عباس مسعودی تنها روزنامه حرفه ای آن زمان بشمار نمی رفت و مدت ها با "ایران" بامدادی در رقابتی سخت بود. ولی مسعودی نخستین روزنامه نگاری بود که برتری خبر را بر نظر در این رسانه برقرار کرد. او که کارش را با یک خبرگزاری کوچک آغاز کرده بود اطلاعات را مهم ترین منبع خبر رسانی در دوران پیش از رادیو و تلویزیون گردانید. این استراتژی با روح زمان نیز سازگاری داشت. ایران رضا شاهی یک کندوی تعطیل ناپذیر فعالیت و سازندگی شده بود. هر روز در کشور خبری می شد که هم به گزارش دادن می ارزید و هم حکومتی را که هیچ با انتقاد میانه ای نداشت و جامعه ای غیر سیاسی و دلمشغول ساختن و بازساختن می خواست خوش می آمد. مسعودی به دو رگ حیاتی روزنامه ــ پخش و آگهی ــ نیز توجهی بیش از معمول نشان داد و همان بود که به پیدایش صنعت رونامه نگاری در ایران انجامید. با بزرگ تر شدن روزنامه، مدرن کردن چاپ نیز پیش آمد و اطلاعات نخستین چاپخانه با تولید انبوه را نیز به ایران آورد.

برافتادن رضا شاه جامعه را از هر نظر باز کرد ــ از جمله بر بی قانونی نزدیک به هرج و مرج. ولی در آن فضای باز فرصتی به شکفتن استعداد ها داده شد که پیش از آن نمی بود. نخستین فراورده های انقلاب آموزشی رضا شاهی، از آن جمله بازگشتگان دانشگاه های بیرون، پا به عرصه اجتماع گذاشتند و جوشش انرژی بیسابقه ای سرتاسر کشور را فرا گرفت. یکی از آن بازگشتگان، دکتر مصطفی مصباح زاده، به اطلاعات به عنوان سرمشق نگریست و با "کیهان" خود وارد رقابتی شد که به هردو روزنامه سودمند افتاد ولی روزنامه تازه نفس تر را بزرگ ترین موسسه مطبوعاتی تاریخ ایران کرد. اطلاعات با انخصاری که برقرار کرده بود بود و بویژه با موضع گیری سخت خود برضد رضا شاه پس از سرنگونی او، خود را از چشم "دستگاه حکومتی" انداخته بود و دکتر مصباح زاده بیشترین بهره برداری را از فرصتی که به او عرضه شد کرد.
در بدهی که کیهان به اطلاعات داشت تردید نمی توان داشت و تاکید بر آن، حق یک نوآور برجسته تاریخ مطبوعات ایران را می گزارد بی آنکه از قدر شاگردی که از آموزگار درگذشت بکاهد. در تاریخ روزنامه نگاری نوین ایران اطلاعات و کیهان را در دورانی که بیش از سه دهه را دربرگرفت از یکدیگر جدا نمی توان کرد. کیهان از آغاز بنا را بر آن گذاشت که هر چه را از اطلاعات بر می آمد بهتر کند. تا پایان هردو روزنامه در انقلاب اسلامی (زیرا از آن پس طبیعتی دیگر یافته اند) کیهان در همان زمین اطلاعات بازی کرد ولی بهتر و بزرگ تر. برتری دکتر مصباح زاده بر مسعودی در دو چیز بود: در روان بزرگ تر و دید گشاده تر. هنگامی که کیهان در 1321/1942 انتشار یافت اطلاعات هفده ساله همانگاه از بی رقیبی به ایستائی تا مرز سنگ شدگی رسیده بود و پیش افتادن از آن برای روزنامه تازه چندان دشواری نمی داشت، بویژه که سرمقاله های محبوب ترین روزنامه نگار زمان، عبدالرحمان فرامرزی، به کیهان لبه تیزی می داد که پس از او نیز در رویکرد سیاسی روزنامه ماند.

کیهان همواره از مدیر بسیار محتاط خود که از هر درگیری و رویاروئی پرهیز می کرد جسور تر بود. محافظه کاری سیاسی مصباح زاده که از مسعودی در می گذشت هیچگاه در کیهان بازتاب نیافت و روزنامه، قدرت خود و افزایش خوانندگانش را از همان دهه سی/پنجاه در بازتاب دادن گرایش هائی جستجو کرد که "دستگاه" establishment حکومتی نمی پسندید و گاه با آن در جنگ بود. مهارت سیاسی استثنائی مصباح زاده توانست روزنامه ای را که حکومت در زمان هائی بیشترین رنجش را از آن می داشت همواره در کنار حکومت و برخوردار از آن نگهدارد. این گشاده بودن بر گرایش های سیاسی غیر حکومتی، در فضائی که طبقه متوسط فرهنگی یا به اصطلاح بهتر intelligentsia پیوسته از نظام حکومتی دور تر می افتاد کیهان را از همان نخستین دهه چنان از اطلاعات پیش اندخت که دیگر از قدرتی به قدرت دیگر پیوست. با آنکه میان دو روزنامه تفاوت اساسی از نظر سطح کار نبود کیهان سرزنده تر جلوه می کرد؛ روزنامه ای بود هم سراسر در بستر آسوده دستگاه جا افتاده و هم زبان حال اردوی فزاینده مخالفان که از میانه روی به رادیکالیسم در حرکت می بودند. بر چیره دستی دکتر مصباح زاده همین می باید بسنده باشد.
از دهه سی/ پنجاه کیهان چنان در کنار اطلاعات جای خود را باز کرده بود که گاه خریداران به روزنامه فروش می گفتند "اطلاعاتی یک کیهان بده!" این "دوگانه" تا نیمه دوم دهه چهل/شصت تقریبا سرتاسر روزنامه نگاری را تشکیل می داد؛ تا روزنامه دیگری آمد که تمایز انتلکتوئل را بر کامیابی بازرگانی، و چالش کردن گرایش های غالب را بر پیروی از مد روز مقدم داشت و آعاز پایان روزنامه عصر در ایران شد.
برخلاف مسعودی که با گروهی از همکاران قدیمی خود آسوده تر می بود و به دشواری به استعداد های تازه میدان می داد مصباح زاده در های کیهان را گشوده بود. در اطلاعات نویسندگان و خبرنگاران پیش از مقامات دیگر با مقاومت و بی میلی خود مدیر روزنامه روبرو می شدند. در کیهان مدیر روزنامه بهترین پشتیبان آنان بشمار می رفت. سیاست اطلاعات وابسته-نیازمند نگهداشتن کارکنان از نظر مالی بود؛ در کیهان با گشاده دستی مشهور مصباح زاده وابستگی عاطفی بجای آن می آمد. مصباح زاده قرارداد هائی با مدیران خود می بست که آنها را به میلیون ها و کیهان را به دهها میلیون رسانید ــ امری که در اطلاعات امکان نمی داشت. از همین رو کیهان بزودی کیفیتی بسیار بالا تر یافت که طبعا به کامیابی بازرگانی مقایسه ناپذیر انجامید و از دهه دوم انتشار خود آغاز کرد در همه زمینه ها از رقیب و سرمشقی که دقیقا جا پای آن‌ می‌گذاشت پیش بیفتد. در زندگی سیاسی نیز مصباح زاده از نمونه مسعودی پیروی کرد و به نمایندگی مجلس و سناتوری رسید، هرچند در هردو سمت هیچ برجستگی نشان نداد. مسعودی سیاست را برای خود آن می ورزید وروزنامه را از جمله وسیله ای برای آن می شمرد. مصباح زاده سیاست را همچون وسیله ای در خدمت روزنامه اش می دانست. تا مسعودی زنده بود این تفاوت رویکرد های سیاسی در دو روزنامه برجستگی داشت. اما از نیمه دوم دهه پنجاه/هفتاد جانشینان مسعودی به قدرت فروش چپگرائی تسلیم شدند و در مسابقه ای با کیهان تا 1357 و تا هر جا می شد پیش تاختند.


فصل دوم

کیهان در انقلاب

 فضای باز مطبوعاتی شش ماه قبل از انقلاب


از شش ماهه دوم 1356 فضای نسبتا آزادی برای فعالیت های مطبوعاتی در کشور به وجود آمد که روزنامه کیهان در این باز شدن فضا، نقش موثری داشت. در آن دوران روزنامه نگارانی در این روزنامه کار می کردند که بیشتردارای تفکر و ایدئولوژی مشخص سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بودند.

به عبارتی روزنامه نگاری آن روزها ، یک نوع مکتب روزنامه نگاری بود و روزنامه نگاران، حامل گرایشات مختلف فکری جامعه بودند.

به همین دلیل فضای آن زمان فضای بسیار گسترده ای برای ارائه اخبار و رویدادها و دیدگاه ها بود.
آن روزها، دوران طلایی فعالیت مطبوعاتی در ایران بود.

مخصوصا از پایان اعتصاب مطبوعات تا برکناری ارتشبد ازهاری، به عنوان آخرین نخست وزیر نظامی رژیم گذشته و روی کار آمدن شاپور بختیار، یکی از آزادترین دوران تاریخ مطبوعات در ایران بود. 
در آن دوران علاوه بر اینکه اخبار و رویدادها و تمام فعالیت های سیاسی مردم در روزنامه های مختلف دیده می شد در عین حال بسیاری از دیدگاه ها و نظرهای مختلف سیاسی نیز ارایه می شدید.
یکی از درخشان ترین دوره تاریخ مطبوعات ایران را در همان اواخر سال 56 تا پیروزی انقلاب و همین طور بعد از انقلاب تا اواخر سال 58 می توان نامید.


چگونگی جمع شدن روزنامه نگاران سیاسی مخالف رژیم در روزنامه حکومتی کیهان
اگر بخواهیم فضای سیاسی رژیم گذشته را مد نظر قرار دهیم، روزنامه کیهان یا اطلاعات روزنامه های دولتی بودند، اما وقتی قیام مردم از سال 56 شروع شده بود و در سال 57 به اوج خود رسید، اساساً دیگر حکومتی در ایران مستقر نبود.

به همین دلیل فضای بازی ایجاد شده بود و کسی روزنامه نگاری دولتی نمی کرد.در واقع روزنامه نگاری مردمی بود. مثلا این تیتر مهم کیهان که یکی از حرفه ای ترین تیترها ان دوران بود "ارتش انقلاب، شهرها را آزاد کرد" نشان دهنده این بود که در حقیقت حکومتی وجود ندارد که این تیتر را کنترل کند.
غیر از آن از سال 50 به بعد خیلی از نمایندگان فکری احزاب و گروه های سیاسی، که خبرنگار و روزنامه نگار بودند، وارد مطبوعات شدند. معروفترین شان خسرو گلسرخی بود که در کیهان کار می کرد.      
گلسرخی در عین اینکه یک روزنامه نگار بود یک مبارز سیاسی هم بود و جانش را در راه اعتقادات و آرمان‌هایش گذاشت.لذا نمی شود گفت تمام روزنامه نگارانی که قبل از انقلاب کار می کردند اساسا دیدگاه حکومتی داشتند.

فصل ۳

اعتصاب مطبوعات

علت اعتصاب روزنامه نگاران

از 13 آبان 57 که تعداد زیادی از دانشجویان در برابر دانشگاه تهران به دست گارد شاهنشاهی کشته شدند، روزنامه ها هم اشغال نظامی شدند.

آن زمان روزها  روزنامه ها صدای مردم بودند و چون رادیو تلویزیون دست رژیم بود این روزنامه ها بودند که اخبار مربوط به انقلاب را منعکس می کردند.


بعد از برکناری دولت شریف امامی به عنوان دولت آشتی ملی، دولت ارتشبد ازهاری آمد که با پایگاه های اطلاع رسانی مردم به شکل نظامی برخورد کرد و سپس روزنامه های معتبر آن زمان به اشغال فرمانداری نظامی تهران درآمد.

با توجه به این مساله، سردبیران روزنامه های مهم آن زمان اعلام کردند چون روزنامه به اشغال نظامیان درآمده تا زمان خارج شدن نظامیان اعتصاب می کنیم. در این فاصله روزنامه نگاران در سندیکای نویسندگان و خبرنگاران، واقع در خیابان رامسر، جمع می شدند و در جریان اخبار انقلاب قرار می گرفتند و بولتن هایی را هم به عنوان بولتن اعتصاب مطبوعات منتشر می کردند. این بولتن که حالت زیراکسی داشت، در اختیار تظاهرکنندگان و مردم هم قرار می گرفت.در واقع عملا تحریریه روزنامه ها به ساختمان خیابان رامسر منتقل شده بود  . بعد از اینکه دولت ارتشبد ازهاری سقوط کردو شاپور بختیار نخست وزیر شد، اعتصاب مطبوعات هم تمام شد. اولین روزی که نخستین شماره روزنامه کیهان بعد از اعتصاب 64 روزه منتشر شد، صدها نفر به ساختمان کیهان ریخته بودند تا روزنامه ها را بخرند. بسیاری هم در حیاط روزنامه بودند و سردبیر آن زمان از بالای پنجره روزنامه ها را به طرف مردم می انداخت. آن روزها پرشورترین صحنه هایی است که روزنامه نگاران این نسل شاهد آن بودند. وضع در روزنامه های دیگر هم به همین ترتیب بود.     
نمایندگان گروه های مختلف سیاسی و چهره های معروف و کارگران اعتصابی هر روز با دسته های گل به تحریریه روزنامه می آمدند و آزادی مطبوعات و شکستن مطبوعات را تبریک می گفتند.       
این نسل نسلی بودند که این خوشبختی را داشتند که شاهد صحنه های پرشور اتحاد و همبستگی مردم کشورشان باشند.

اعتصاب روزنامه نگاران از کجا خط می گرفت ؟

در آن روزها که مطبوعاتی ها در اعتصاب بودند بیانیه های امام خمینی که در تأکید اعتصاب مطبوعات بود، بین اعتصابیون پخش می شد.


بعد از پایان اعتصاب، بین نمایندگان گروه های مختلف که برای آزادی مطبوعات به  اعضای کیهان تبریک می گفتند، نمایندگان امام مانند آیت الله بهشتی و بسیاری از سران کنونی جمهوری اسلامی هم بودند که به روزنامه کیهان آمدند و همبستگی خود را با روزنامه نگاران اعلام کردند. اما اینکه گروهی خط بدهند یا دستور بدهند وجود نداشت،

پرتیراژترین روزنامه

بدون اغراق باید گفت پرتیراژترین، روزنامه روز های انقلاب کیهان بود. در فردای روز پایان اعتصاب، یک میلیون و 200 هزار روزنامه چاپ شد و دستگاه چاپ تا ساعت 12 شب همچنان مشغول کار بود.       
در هیچ دوره ای از تاریخ مطبوعات ایران، حتی در دوران اصلاحات تیراژ هیچ روزنامه ای حتی به 500 هزار تا هم نرسید و این یک افتخار برای روزنامه کیهان محسوب می شود که پشتوانه تاریخی خیلی مهمی است.     
پرتیراژترین روز همان 21 و 22 بهمن 1357 بود که مردم به صورت مسلحانه پایگاه های نظامی رژیم را تسخیر کردند و در نهایت با تسخیر رادیو و تلویزیون اعلام کردند که: "شنوندگان عزیز، دقت فرمایید، این صدای مردم ایران است..." یکی دیگر از روزهای پرتیراژ، فردای روز جمعه سیاه یعنی 17 شهریور 1357 بود که اخبار مربوط به کشته شدن تظاهرکنندگان میدان ژاله با عکس های تاریخی انعکاس پیدا کرده بود.
زیبا ترین تیتر برای جمعه سیاه

در سال های بعدی این بیت شعر از شاعر بزرگ معاصرمان سیاوش کسرایی که برای 17 شهریور سروده بود در روزنامه کیهان تیتر شده بود که می گفت: "ژاله خون شد، خون جنون شد" این یکی از بهترین تیترهای توصیفی و خبری روزنامه نگاری بود.

 

 

معروف ترین تیترهای کیهان

معروف ترین تیترهای کیهان هم همان دو تیتر معروف "شاه رفت" و "امام آمد" بود. این تیترهای دو کلمه ای از لحاظ حرفه ای خیلی مهم هستند.

تیتر "شاه رفت" دقیقا مربوط به رحمان هاتفی بود که بعد غلامحسین صالحیار هم گفت که من آن تیتر را زدم. اما شاهدان می گویند که این تیتر با مشورت آن دو در کیهان چاپ شد.
این تیتر چنان تأثیری داشت که مردم این تیتر را بالای سرشان گرفته اند. عده زیادی هم به شوخی می نوشتند "شاه در رفت".

این تیتر یکی از تیترهای تاریخی دوران معاصر است که رحمان هاتفی و صالحیار در آن نقش داشتند. "امام آمد" را روزنامه کیهان نزد، تیتر روزنامه اطلاعات بود. تیتر کیهان ژورنالیستی تر بود. فردا  ساعت نه صبح دیدار با امام در تهران. یکی دیگر از تیترهای مهم آن روزها تیتر صحبت های امام در بهشت زهرا بود "من توی دهن این دولت می زنم".

فصل ۴

کیهان در روزها ی  قبل وبعد از انقلاب

تحریریه کیهان

بیشتر از 80 درصد از اعضای تحریریه کیهان، جوانان بین 18 تا 27 سال بودند که اکثر شان یا دانشجوی رشته روزنامه      
 نگاری یا فارع التحصیل این رشته بودند.

عده ای سنی بالاتر 30 تا 40 داشتندو بالاتر از آن هم خیلی کم بودند. به همین دلیل پویایی و تحرک بسیار بالا بود.


هرکسی خبرنگار خودش بود.

ساعت 8 صبح همه برای تهیه خبر و گزارش به حوزه های مختلف خبری می رفتند. آن هایی که در تحریریه می ماندند فقط اعضای شورای سردبیری و اعضای بخش فنی بودند.

جالب اینکه در آن روزها نوعی خلاقیت خبری دیده می شد. یعنی ماموریت خبری به کسی داده نمی شد و خبرنگاران دنبال اخبار بودند. نکته دیگر اینکه تمام خبرنگاران و روزنامه نگاران تحریریه صاحب تفکر سیاسی بودند و از هر نوع گرایشی در آنجا بود.

تفکر غالب در روزنامه کیهان

 تفکر غالب با چپ ها بود که در گروه های مختلفی مثل حزب توده، سازمان فدائیان خلق و مجاهدین خلق و غیره فعالیت داشتند. این همکاری تا  بعد از 22 بهمن 57 ادامه پیدا کرد تا اینکه  در اردبیهشت 58 نیروهایی مثل انجمن اسلامی که در روزنامه تشکیل شده بود وارد صحنه  شدند  .این انجمن  هم  مرکب از آگهی  بگیرها و بعضی از کارگران چاپخانه و عده ای کارمند های اداری بود  که به  پخش اخبار گروه های مختلف   سیاسی اعتراض  می کردند  .

هرچند همین اعضای انجمن اسلامی سال ها بعد  لیبرال شدند. این اعضا با یک نوع گرایش مذهبی می خواستند با آن گرایش چپی که در کیهان وجود داشت مقابله کنند.انجمن اسلامی یک لیست 20 نفره از اعضای تحریریه تهیه کرد و در اختیار انتظامات ساختمان قرار داد که جلوی ورود آنها به تحریریه را بگیرند.
سردبیر روزنامه، رحمان هاتفی اعتراض کرد، بعد وارد تحریریه شد و گفت ما یک تحریریه متحد و منسجمی بودیم و در طول روزهای انقلاب متحدانه جلوی فشارها ایستادیم، بنابراین نمی توانیم تحمل کنیم که 20 نفر از اعضای تحریریه از تحریریه اخراج شوند. به همین دلیل اعلام اعتصاب کرد.


سرانجام اعتصاب دوم

اعتصاب تحریریه کیهان دو سه ماه طول کشید.

ولی روزنامه توسط حاشیه تحریریه وبعضی از آگهی بگیرها و اعضای انجمن اسلامی  منتشر می شد. اما یک روزنامه خیلی ضعیف منتشر می کردند که با آن روزنامه حرفه ای سال 57 فاصله زیادی داشت. فقط اخبار خبرگزاری ها و دولت بود.

تا اینکه آقای مهدیان که عضو جبهه ملی بود، قبل از اینکه کیهان توسط بنیاد مستضعفان مصادره شود به کیهان آمد و سرپرست موسسه کیهان شد.

بعد ایشان گفتند همه از اعتصاب خارج شوند و دوباره برگردند.

اما حدود 90 درصد خودشان را بازخرید کردند و رفتند روزنامه آیندگان و بعد از توقیف آیندگان هم پراکنده شدند.
حدود 20 نفری که جوان بودند ماندند و تحریریه جدید تشکیل شد و در این تحریریه  محمد بلوری که یکی از اعضای شورای سردبیری قبلی بود سردبیر جدید شد مینو بدیعی هم ماند. آقای فرقانی هم ماند وامروزه  رییس دانشکده  علوم  اجتماعی علامه طباطبایی است.بعد از این گروه طیف جدید روزنامه نگاران اصلاح طلب- بعد از دوم خرداد- که چهره های شاخص آنها شمس الواعظین، محمد عطریانفر، رضا تهرانی و هادی خانیکی بودند، در دوره های مختلف وارد کیهان شدند. در آن دوره شمس الواعظین یک خبرنگار جوان بود. این اعضا به سفارش انجمن اسلامی امده بودند.

 

 

نمایندگان امام در کیهان


وقتی مساله کیهان را به گوش امام رساندند امام هم نماینده خاصی را تعیین کردند. اولین نماینده امام در روزنامه کیهان دکتر ابراهیم یزدی بود که بعد از سقوط بازرگان که او وزیر امور خارجه اش بود، با حکم امام سرپرست موسسه کیهان شد.

بعد از یزدی هم سید محمد خاتمی با حکم مستقیم امام سرپرست کیهان شد.

طیف روزنامه نگاران اصلاح طلب هم اکثریت شان با خاتمی آمدند. وقتی دکتر ابراهیم یزدی سرپرست روزنامه شد، دامادش، شهریار روحانی، را سردبیر روزنامه کرد. او هم گروهی را با خود وارد روزنامه کرد. در اواخر کار یزدی بود که طیف روزنامه نگاران اصلاح طلب کنونی وارد کیهان شدند، اما اکثرا با خاتمی آمدند.
 مصاحبه با روزنامه نگاران قدیمی کیهان مینوبدیعی وشمس الواعظین

فصل ۵

کیهان و مواضع در برابر دولت اصلاحات

مواضع و دیدگاه های کیهان در زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات (اول)«1376»

روزنامه کیهان به عنوان اصلی ترین روزنامه تفکر اصول گرا نگاه خاصی در سال 1376 همزمان با روز کار آمدن دولت اصلاحات دولتی متفاوت از دو دولت گذشته داشت.

می توان در این دوره به بررسی تیترها – انتقادها و دیدگاه های این روزنامه در برهه انتخاباتی دولت هفتم پرداخت از تیترهای اصلی این روزنامه در زمان انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری می توان به رئیس جمهور آینده در برابر اولویت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و (روزنامه کیهان چهارشنبه 31 اردیبهشت 1376 صفحه 5).

رهبر انقلاب: همه نامزدهای بر مبانی ارزش های انقلاب تاکید کرده اند. هر کس رئیس جمهور شود باید پاسخگوی وعده هایش باشد (روزنامه کیهان 5شنبه اول خرداد 1376) و اما تیترهای بعد از انتخابات، انتخابات با شکوه ریاست جمهوری حماسه حضور مردم را در صحنه انقلاب را تکرار کرد (روزنامه کیهان شنبه 3 خرداد 1376).

رهبر انقلاب : ملت ایران در حماسه بزرگ انتخابات کشور را تا مدت ها در برابر دشمنان بیمه کردند. (روزنامه کیهان یکشنبه 4 خرداد 76)

خاتمی: همه هم دل باشیم و با محوریت و هدایت رهبر انقلاب به سوی اقتدار و افتخار بیشتر گام برداریم (روزنامه کیهان5 خرداد 1376)

خاتمی: عظمت امروز ایران مدیون امام خمینی،و مرهون شعور مردم و رهبری حضرت آیت الله خامنه ای است.(روزنامه کیهان سه شنبه6خرداد1376)

رسانه های جهان: اظهارات رئیس جمهور جدید غرب را از تغییر سیاست ایران ناامید کرد (روزنامه کیهان چهارشنبه7 خرداد 1376).

خاتمی: نظریه ولایت فقیه بارزترین وجهه تفکر امام و اساس و محور نظام اسلامی است(روزنامه کیهان یکشنبه 11 خرداد 1376).

اساسی نگاهی گذرا به تیترهای قبل و بعد از انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری می توان مشاهده کردکه روزنامه کیهان با نگاهی نسبتاً مثبت به حضور محمد خاتمی به عنوان ریاست جمهوری دوره هفتم نگاه می کند.

در این تیترها بیشتر اشاره به ولایت محوری اسلام مداری و تغییر نکردن سیاست های جمهوری اسلامی دارد. 

در این تیترها هیچ خبری از انتقاد تند، ترس از حضور تفکر جدید و رئیس جمهور جدید وجود ندارد بلکه نگاه های مثبت و چهره محمد خاتمی در روزنامه کیهان چهره ای مردمی و محبوب است که به آرمان های انقلاب اسلامی و لایت فقیه و اصول انقلاب پایبند است.

روزنامه کیهان محمد خاتمی را نیروی خودی اما درقالب جدید می پندارند و او را کسی می داند که امید تمام تفکرات غربی را نا امید کرده است.

در یادداشت روز روزنامه کیهان این گونه می نویسد«آقای خاتمی در جریان چند پیام و مصاحبه اخیر خود چهره قابل تحسینی از یک زمامدار طراز اول حکومت اسلامی به نمایش می گزارد. تاکیدات ایشان بر ملاک‌های ارزشی و انقلابی ملت کفه شایستگی های قابل پیش بینی در ایشان را سنگین تر کرد»

«روزنامه کیهان یادداشت روز چهارشنبه 7 خرداد 1376»

از این گونه نگاه ها و نظرها و تعریف ها و تمجیدها از محمد خاتمی در روزنامه کیهان خرداد 7 فراوان است که خبر از نگاه مثبت یا حداقل غیر منفی این روزنامه به ظهور تفکر اصلاحات دارد.

در روزنامه کیهان چاپ این برهه زمانی حتی شاهد این هستیم که پیام های تبریک بسیار زیادی بعد از به انتخاب رسیدن رئیس جمهور برای ایشان در روزنامه کیهان چاپ شده که این نیزخود گواهی بر ادعای قبل می باشد ر.ک به روزنامه های کیهان چاپ شده در تاریخ 4 تا 12 خرداد 1376).   

روزنامه کیهان در این دوره بیشتر اشاره به دشمن بیرونی دارد و دایره خودیی ها خود را گسترش داده است در این تاریخ در روزنامه کیهان مقاله ای با عنوان تا گریزد هر که بیرونی بود چاپ شد که اشاره به خودی بودن محمد خاتمی و نیروهای اصلاحات دارد و می گوید بیرونی ها باید بگریزند و جایی برای آنها نیست.(روزنامه کیهان، 7 خرداد 1376)

در جایی دیگر از زبان حجت الاسلام و المسلمین رئیسی، رئیس سازمان بازرسی کلی کشور      می گوید که دشمنان انقلاب به دنبال القای شعبه تقلب در انتخابات هستند و اشاره به تبلیغات بیرونی بر علیه انتخابات دارد.(روزنامه کیهان،30 اردیبهشت 1376)

و تمام این ها نشان از این دارد که روزنامه کیهان  حس خیلی منفی نسبت به افراد داخل ندارد و دشمن را بیرونی و خارج از مرزهای می داند و از درون احساس خطر زیادی نمی کند و سعی در مبارزه با این دشمن بیرونی دارد و با اختلاف نظرها در داخل کشور به صورت مدارا و کژ دار و مریض رفتار می کند پس می توان نتیجه گرفت روزنامه کیهان هنوز سران تفکر اصلاحات را نیروی مقابل جبهه غیر خودی نمی داند و یا این که هنوز در این مسئله به قطعیت نرسیده و برای حفظ مواضع انقلاب سعی در آرام کردن جو و حفظ اتحاد دارد.

نگاه روزنامه کیهان به روی کار آمدن دولت اصلاحات دوم در سال 1380

 بعد از پایان دوره اول ریاست جمهوری خاتمی به عنوان نماینده جبهه اصلاحات یا همان دوم خرداد و آغاز فعالیت انتخاباتی برای دوره هشتم ریاست جمهوری دیگر نیروهای اصلاح طلب تبدیل به یک قطب شده بودند و تفکرات و شعارهای خود را که قبل انتخابات دور اول  در پشت بعضی چیزها پنهان کرده بودند آشکار کرده اند و چهره ای کاملاً شناخته شده در حوزه ایدوئولوژی و چه در حوزه اجرایی ارائه داده بودند و با آغاز انتخابات جدید موضع روزنامه کیهان به عنوان یک روزنامه اصول گرا که همه آن را به عنوان نماینده طیف اصول گرا و یا به قول اصلاح طلب ها (بنیادگرا) می شناختند متفاوت از دور قبل بود به اشاره یک سری از مقالات و بعضی از تیترهای این روزنامه در بره های انتخاباتی برای شما این تفاوت آشکار خواهد شد.

زمانی برای خرید رأی ها ... این مقاله ها به قلم کامران نجف زاده اشره دارد به نسل سومی های که دیگر آرمان پدران خود را آرمان خود نمی دانند دیگر به جنگ و انقلاب اعتنایی ندارند و حال اشاره می کند به آنکه دیگر حتی این جوان ها نیز به این نتیجه رسیده اند که پدر هر چند که قهر کند اخم کند یا کتک بزند باز هم پدر است(تلاش برای ری کار آمدن دولت اصول گرا)«روزنامه کیهان 6 خرداد1380».

مناظره عضو مرکزی جبهه مشارکت و معاون مدیر مسئول کیهان.(روزنامه کیهان 8 خرداد 1380)

جریان اصلاح طلبی چاره ای جز تغییر روش های گذشته ندارد.( روزنامه کیهان8 خرداد1380)

اصلاحات چه ها که نداشت . اشاره به ضعف ها و مشکات اصلاحات در چهار سال دولت هفتم و بررسی ریشه‌های مشکل (دوشنبه 7 خرداد 1380)

شعار«توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد» را دلار های آمریکایی ساخته است (روزنامه کیهان،شنبه12 خرداد 1380)

با نگاهی کوتاه می توان فهمید که تمام این تیترها خبر از مقابله و مبارزه انتخاباتی می دهد و هیچ خبری از حس مثبت یا دوستی در آنها وجود ندارد یعنی که روزنامه کیهان بین خود و تفکر اصلاحات فاصله زیادی حس می کند که نیاز به مبارزه را حس می کند و دیگر آنها را خود و از خود نمی داند.

در این دوره انتخاباتی روزنامه کیهان خود را بیشتر وارد صحنه انتخابات و مبارزات انتخاباتی و اخبار انتخاباتی می کند که حتی یک بخش را در صفحه 14 خود با نام روی خط انتخابات برای خبر رسانی انتخاباتی و مبارزات انتخاباتی اختصاص می دهد که در دوره های قبل خبری از این جور حرکت های انتخاباتی  و مبارزاتی نبود و بیشتر انتخابات به اسم مبارزه بود ولی به شکل بی سر و صدا و آرام برگزار می شد و دیگر از هیاهو و سر و صدا خبری نبود.

اما در این دوره این روزنامه با احساس نیازی و پی بردن به این نیاز دست به چنین کاری زد که در راستای مبارزه انتخاباتی بود.(ر.ک به روزنامه کیهان در خرداد1380)

اما کار دیگری که این روزنامه برای مبارزه انتخاباتی انجام داد نوشتن پاورقی دنباله داری در چندین شماره با عنوان بازشناسی جریان نفوذ و استحاله در دفتر تحکیم وحدت بود که از اول خرداد آغاز شد و« این پاورقی از آغاز به کار دفتر تحکیم وحدت کالبد شکافی شده و جریان های را که در این دفتر در سال های  گذشته پایه ریزی یا در آن همکاری نموده بود نیز مورد بررسی قرار گرفته است و میزان دخالت این حزب در آن بررسی شده است جریان های مثل جریان منتظری و غیره این مطالب درصفحه8 این روزنامه به چاپ می رسید ر.ک به روزنامه کیهان در خرداد 1380.

و اما دیگر کار این نشریه چاپ کاریکاتورهایی در نقد دولت اول اصلاحات بود که پی در پی در این نشریه چاپ می رسد که اشاره به نگاه منفی این روزنامه به تفکر اصلاحات یا همان دوم خرداد دارد این کاریکاتورها سرشار از بی اعتمادی نسبت به این دولت بود. (ر.ک.ص3 کیهان خرداد 1380)

و از دیگر کار ها اشاره به مشکلات درگیرهای حزبی و غیره در احزاب های تفکر اصلاحات بود در این دوره انتخاباتی خط قطور قرمز روشنی برای تفکیک بین خودی و غیر خودی کشیده شده است و دیگر خبر از آن خط قرمزکم رنگ نازک نیست.

دیگر خبر از آن اعتماد نصفه ونیمه نسبت به تفکر جدید اصلاحات نیست بلکه هر چه جای آن را گرفته هاله سیاه بی اعتمادی است که با هیچ صحبت و اعلام مواضعی قابل تغییر نیست.

حال باید در بخش بعد از این کتاب به بررسی دلایل این تغییر موضع یا حداقل تفاوت موضع در این فاصله زمان پرداخت و دلایل چنین رخدادی را بررسی نمود که در بخش بعد انجام خواهد گرفت.

 

 

اصلاحات یک جنبش یا جبهه

ویژگی های جنبش های اصلاح طلبانه ی مدرن، که به شیوه های دمکراتیک رخ می دهند، عبارتند از :

1.          مبتنی بر جنبش توده ای نباشد و بر فعالیت نهادهای مدنی استوار باشد؛

2.          از خشونت ابزارهای قعرآمیز بهره نگیرد؛

3.          مبارزه را فقط به سیاست تقلیل ندهد و حتی المقدور در ابعاد مختلف بکوشد؛

4.          به دنبال تحولات انفجاری و ناگهانی نباشد و از تدریج و گام به گام بودن استقبال کند؛

5.          به جای برخورداری از رهبر فرهنمد، متکی به رهبری جمعی و حساب گرایانه باشد.

(علیرضا علوی تبار،«تاکتیک های اصلاح طلبان و محافظه کاران، نشریه نامه، شماره 34، دی ماه )1382

با توجه به مباحث ذکر شده، می توان نتیجه گرفت که در جنبش های اجتماعی مشترکاتی مثل هدف و برنامه ی واحد، ایدئولوژی، ارزش ها و رهبری واحد و هماهنگی بین نیروهای جنبش باید وجود داشته باشد تا به عنوان جنبش اجتماعی تعلق بگیرد، چه اصلاحی وچه اصتعلابی باشد.

 در ارزیابی و بررسی رخداد دوم خرداد ومقایسه ویژگی های آن با تعاریفی که برای جنبش های اجتماعی در نظر گرفته شده این نتیجه به دست می آید که هدف و برنامه ی واحد، ایدوئولوژی و ارزش های مشترک و هماهنگی نیروهای مختلف آن، هیچ کدام، آن گونه که در جنبش های اجتماعی باید باشند در رخداد دوم خرداد نبود.

گروه های دوم خرداد هر کدام به صورت جداگانه برنامه سیاسی و اهداف خاصی برای خود داشتند و انسجام در اهداف، که خاص جنبش های اجتماعی است، در گروه های تشکیل دهنده ی

دوم خرداد نبودند. آنها از نظر عقیدتی و ایدئولوژیکی هم طیف ناسازگار و نا هماهنگ بودند که در یک سر آن معتقدان به سکولاریسم و لیبرالیسم غربی و در سر دیگر آن اصول گرایان طرفدار ارزش های دینی وجود داشتند.

«جبهه دوم خرداد بعد از پیروزی تشکیل شده است و چون بعد از پیروز شکل گرفته می توان گفت در حقیقت بر مجموعه ی دوم خرداد تحمیل شده است که گرد هم بیایند و به خاطر یک مجموعه دشوارهایی با یکدیگر تعامل نزدیک داشته باشند»

(محمدرضا قوچانی، برادر بزرگ تر مرده است، جنبش اصتلاحات در احتضار، نقش و نگار ، تهران،1381،ص36)

جنبش ها معمولاً از رهبری واحد و مشخصی برخوردارند، در حالی که دوم خرداد در سیاسیت گذاری، عمل و تعین برنامه ها متحد و تحت رهبری واحد عمل نمی کرد و پس از پیروزی برای ایجاد هماهنگی بیشتر عنوان جبهه بر آن اطلاق شد.»

مصطفی تاج زاده،سال60، مجله آفتاب،شماره 22 دی و بهمن 1381،ص14

دوم خرداد حالت بلوک و جبهه داشت که در آن گروه های مختلف و متعددی با دیدگاه های متفاوت حضورد داشتند، [جبهه دوم خرداد را هم که دقیق بررسی کنید می بینید که 11 گروه متفاوت الفکر هستندو یک طیف گسترده هستیم . طبیعی است که تفاوت های هواداران آقای خاتمی از این نیز گسترده تر است.]

(بهزاد نبوی،«اصلاحات مطالبات مردم، ملاحظات حکومت»(گفتگو)، سال دوم، مجله آفتاب،شماره18 شهریور 1381، ص 34)

دامنه این جبهه با ترکیبی از کار گزاران سازندگی، ومجمع روحانیون مبارز، انجمن اسلامی دانشگاه ها، حزب همبستگی و دفتر تحکیم  وحدت و خانه کارگر آنقدر گسترده بود  که برخی آن را بین العباسین یعنی از عباس دوزدوزانی تا عباس عبدی نامیدند. برخی دیگر آن را فراتر از جبهه و بلوک معرفی کرده و نیروهای سیاسی دوم خردادی را به گروه های هجده گانه دوم خردادی که بخش اعظم هدایت سیاسی آن را به عهده داشتند منحصر و محدود  نکرده و تشکل های ملی – مذهبی، نهضت آزادی دو افراد طرفدار گفتمان مردم سالاری را جزء دوم خردادی ها معرفی می کردند.

(حمیدرضا جلایی پور،«جامعه شناسی جنبش های اجتماعی»، طرح نو،تهران،1381،ص31)

بعد از پیروزی هم وجود تناقض و اختلاف در جبهه دوم خرداد خرداد واضح و آشکار بود به گونه ای که هیچ کس نمی تواند آن را انکار کند. علوی تبار درباره موقعیت اصلاح طلبان در مجلس ششم چنین می گوید:

«تناقض های درونی جبهه دوم خرداد نیز اینک خود را به خوبی نشان داده اند. مجلس آینه این نتاقض هاست اصلاح طلبان پیشرو در مجلس قبل از آنکه توسط  دیگران رکوب شوند توسط محافظه کاران درون جبهه دوم خرداد فلج می شوند.»

(علیرضا علوی تبار،«به سوی آینده»، مجله آفتاب،سال سوم، شماره ی 28، مرداد و شهریور 82،ص)4

رهبری و ایدئولوژی خاص و سازماندهی که سه شرط دیگر جنبش هستند نه در ابتدای شکل گیری دوم خرداد و نه در ادامه استمرار آن وجود نداشته است. آقای خاتمی بارها گفته بودکه نمی تواند و نمی خواهد هم رئس دولت باشد و هم رهبر یک جنبش انتقادی- اجتماعی و اگر چه برای مردم، محبوب ، دوست داشتنی و نماد اصلی جریان دوم خرداد بود، ولی یک رهبر کاریماتیک و فرهنمد حتی برای تمام دوم خردادی ها مبودند. دوم خردادی ها خود بارها گفته اند که این رخداد با حرکت توده ای به صورت ناگهانی ساخته شد و فاقد رهبری و سر بود.»

   سعید حجاریان،روزنامه همشهری، دوشنبه 10مرداد 1384

معرفی رخداد دوم خرداد به عنوان جنبش اصلاحی به شکل کلاسیک یا مدرن آن برای انجام تغییرات دمکراتیک و آرام هیچ تفاوتی در هدف و انگیزه با معرفی آن به عنوان انقلاب نداشت. رخداد دوم خرداد نه انقلاب، به جنبش اجتماعی و نه جنبش اصلاحی بود. افرادی که در این رخداد را با نام های ذکر شده می خواندند می خواستند این رخداد را از حالت یک تغییر سیاسی در چار چوب نظام  اسلامی با وظایف مشخصی که بر عهده دو.لت است خارج کرده و به آن شکل

یک روند و پروسه برای تغییر تدریجی و آرام نظام جمهوری اسلامی بدهند. به همین دلیل وقتی گفته می شود که خاتمی نخواست یا نتوانست رهبر اصلاحات شود یا اینکه اصلاحات شکست خورد، منظور ارزیابی دولت خاتمی با عملکردهای مثبت و منفی اش نیست، بلکه منظور اصلاح طلبی برای تغییر تدریجی و آرام ساختارهای نظام اسلامی بود. 

دلایل تفاوت مواضع  و دیدگاه های کیهان در روی کار آمدن دولت اصلاحات در دوره اول و دوم (اول1376- دوم1380)

با توضیحاتی که در دو بخش گذشته داده شده پس به تفاوت و مواضع روزنامه کیهان در دو دوره روی کار آمدن برید، اما اینک باید به واکاوی و جستجو دلایل چنین تغییر مواضعی بپردازیم.

برای این کار باید نگاه به خواسته های روزنامه کیهان از یک دولت ایده ال یا نسبتاً ایده ال بپردازیم روزنامه کیهان به عنوان اصلی ترین روزنامه تفکر اصول گرا و لایت مدار تقریباً    خواسته هایی به این شرح دارد که از مواضع او در این چند دهه آشکار است.

1.دولت باید وفادار به ولایت فقیه و رهبر باشد.

2.دولت در مقابل تفکرات غربی موضعی قاطع داشته باشد.

3. دولت به دستاوردهای انقلاب و اصول اولیه انقلاب وفاداری نشان دهد.

4. دولت در مقابل 8 سال دفاع مقدس موضعه ای مثبت بگیرد.

5. دولت در مقابل آمریکا و اسراییل به عنوان دشمنان اصل انقلاب نرمش نشان ندهند.

6.حفظ انقلاب از هر چیزی ارجه تر است.

موارد ذکر شده در بالا را می توان به نوعی خط قرمزهای این روزنامه دانست که هر گونه نزدیکی به این خط قرمزها را تحمل نمی کند و با لحنی تند به مبارزه با این حرکت ها می پردازد.

واما چه می شود که روزنامه کیهان در برابر دولت اصلاحات در انتخابات هشتم چنین مواضعی را اتخاذ می نماید.

در انتخابات دوره هفتم تفکر اصلاحات با ارائه کاندیدای ملبس به لباس روحانیت و سابقه ای غیر منفی وارد عرصه ی انتخابات شد

 و شعارهایی را سر لوحه کار خویش قرار داد شمشیر دو دم بود و می شد از آن برداشت مثبت نمود1. آزادی 2. توسعه جامعه مدنی3. توسعه سیاسی و اقتصادی 4. توسعه ارتباط با دنیای خارج 5. توجه به جوانان ...

تمام این شعرها زیبا و قابل توجه می بود و نمی شد به آنها خرده زیادی گرفت.

و حامیان را که اعلام می کردند همه سابقه روشنی داشتند 1. میر حسین موسوی نخست وزیر دولت آیت الله خامنه ای چهره ای محبوب با سابقه ای روشن که در شعارهای انتخاباتی اصلاح طلبان از او به عنوان حامی یاد می شد. 2. حجت الاسلام کروبی رئیس مجلس سابق چهره ای انقلابی و مبارز.

با وجو چنین اهداف و حامیانی جایی برای ترس و موضع خصمانه نمی ماند.

پس روزنامه کیهان سعی بر آن داشت که موضوعی متعادل اتخاذ نماید و باید به این اشاره کرد که حتی شعارها و شایعات تفکر اصلاحات هم بوی ولایت محوری و اصول مداری می داد سه سید فاطمی. خامنه ای. خمینی و خاتمی)

یا این که شایعه ای در این خصوص که سید محمد خاتمی داماد امام خمینی است.

یا شعار به این عنوان که خاتمی حام مستضعفین است و ناطق نوری حامی طبقه مرفه و غیره

پس جایی برای مبارزه آشکار و مقابله با این تفکر به صورت مستقیم باقی نمی ماند پس روزنامه کیهان برای این کار با موج مردم مخالفت نکند منتظر ماند تا ببیند زمان چه خواهد کرد.

ولی با روی کار آمدن دولت اصلاحات تفکرات آنها رنگ بوی دیگری گرفت و شعارهای مهم آنها جای خود را به شعارهای آشکار داد.

شعار آزادی آشکارشد حذف یا کمرنگ تر کردن بعضی از ارگانها پرداخت یگان ویژه نیروی انتظامی از فعالیت های مدام در خیابان ها جمع شدن وزارت فرهنگ .ارشاد مسئله سانسور فیلم و فیلم نامه ها را کم رنگ کرد حتی  به جای ارائه فیلم نامه برای گرفتن مجوز خلاصه ای از یک صفحه از فیلم نامه ارائه می شد مسئله موسیقی پاپ و ورود آن به بازار شعار توسعه سیاسی، اقتصادی با ورود احزاب گروه های مختلف همراه بود که گاهاً نشریه هایی نیز آنها را حمایت      می کردند شعار جامعه مدنی بار شد قارچ گونه تشکل های غیر دولتی و روزنامه ها همراه بود که خیلی از این تشکل ها  و روزنامه ها با تفکر اصول گرا مخالف بوده و حتی در تضاد بودند.

کتاب ها و جلسات متعددی در نقد و بررسی تفکر انقلاب اسلام و ولایت فقیه در کشور تشکیل شد و بر چاپ مقالات در روزنامه ها منجر  شد.

و این گونه نگاه ها و رفتارها مقدمه شد تا روزنامه کیهان به عنوان یک روزنامه اصول گرا اصول خود را در خطر بیفتد و شروع انتقاد و نقد از دولت و حامیان دولت بکنند.

این موضع گیری های متقابل باعث شد که این نشریه برای دفاع از تفکر خود به مبارزه بپردازد از نمونه های شعارهای روزنامه های حامی دولت در 4 سال اول دولت  اصلاحات این شعارها بودند.

1.«امام خمینی وجود ندارد، آنچه هست، تفسیر و برداشت، از متون ایشان است، اما در نهایت هیچ کس نمی تواند از ان مانع شود که امام خمینی در موزه قرار نگیرد.»(ماهنامه فکر نو- 15 مرداد76

2.« فرهنگ شهادت خشونت آفرین است» (روزنامه نشاط- 12 خرداد78)

3.«ایران باید در مواضع خود درباره فلسطین عقب نشینی کند.»(روزنامه کتاب امروز»«78» 

4.«مبارزه با فلسطین مبنای فقه و حقوق ندارد»(هفته نامه آبان-20/1/79)

5.«باید به پیامدهای جنگ که علاوه بر هزارمیلیارد دلار زیادزیان مادی هشت سال از عنژمر این ملت را گرفته بود بپردازیم که چگونه با راه انداختن جنگ تحمیلی بر سر مردم کرده گذاشتند و استقلال آنها را گرفتند و هم اکنون جمهوریت آن نیز سرش در خطر افتاده، تمام این دغدغه ها به یک مکاشفه ای می انجامید و آن اینکه دوره انقلابی گری رویایی با تفکرات گذشته است» (ماهنامه جهان اندیشه – خرداد 79)

6.«تشییع پیکرهای شهدا با هدف تضعیف انتخابات صورت گرفت(انوشیروان محسنی نماینده چالوس کیهان12/خرداد/1380)

با نگاهی به این مطالب می توان فهمید چطور روزنامه کیهان آن طور مواضع خود را در زمان انتخابات ریاست جمهوری هشتم نسبت به دور قبل  تغییر داد.

اما جو انتخابات و نحوه رفتار حامیان خاتمی  و شعارهای آنها نیز در این تغییر رفتار         بی تاثیر نبود شعاری که موضوع تند حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه را در برداشت این شعار بود که (توپ،تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد) این شعار باعث برانگیخته شدن خشم تمامی اهالی کیهان شد.

و موضع، غضبناک کیهان را در چند شماره با مقلات چون « نجوا با امام»(14/3/1380) سخنرانی شریعتمداری در شهرکرد در اعتراض به این شعار که اخبار و تفضیل آن در روزنامه 15/3/1380) چاپ شد دو کل می توان دلایل این اتفاق را در گزینه های زیر بیان نمود :

1.تغییر موضع دولت دوت خاتمی نسبت به انتخابات

 2.مشخص شدن شعارهای دولت اصلاحات

3.رفتار مبارزه طلبانه بعضی از حواشی دولت

4.تاخت و تازهای بعضی از روزنامه ها و نشریات حامی دولت به تفکرات اصول گرا و اهداف انقلاب

5.شعارهای تند و گاهاً بی ادابانه بعضی از افراد در ستادهای انتخاباتی خاتمی

6. تغییرات در میزان خط قرمزهای دولت(یعنی عقب کشیدن خط قرمزی ها)

این موارد باعث شد که روزنامه کیهان موضوع تند و انتقادی با تفکرات اصلاحات و حامیان آنها در دور دوم داشته باشد.

منابع

1.بهزاد نبوی(مطالبت مردم،ملاحظات حکومت)(گفتگو سال دوم مجله آفتاب شماره 18. 1381)

2.حمیدرضا جلایی پور (جامعه شناسی جنبش های اجتماعی)، طرح نو، تهران. 1381

3.سعید حجاریان، روزنامه همشهری، دوشنبه 10 مرداد 1384

4. روزنامه های کیهان چاپ شده در تیر و خرداد 1376 و خرداد و مرداد1380

5. سایت های اینترنتی آفتاب و اصلاحات

6.مصاحبه با شمس الواعضین و مینو بدیعی روزنامه نگاران اسبق کیهان

7.علیرضا علوی تبار (تاکتیک های اصلاح طلبان و محافظه کاران) نشریه نامه شماره 34.در ماه 1382

8. علیرضا علوی تبار ، به سوی آینده، مجله آفتاب، سال سوم، شماره 28مرداد و شهریور 1382

9. محمد رضا قوچانی،  بردار بزرگتر مرده است، جنبش اصلاحات در احتضار. نقش و نگار تهران ، 1381

10مصطفی تاج زاده، سال60، مجله آفتاب، شماره 22، دی و بهمن ۱۳۸۱

نویسنده: مهراب کیانی هرچگانی