حماسه سرخی که استبداد سیاه را در هم شکست


1699 بازدید

حماسه سرخی که استبداد سیاه را در هم شکست

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آبان‌ماه سال 1356 بود که خبر درگذشت مرموز آیت‌الله سید مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام امت که آن سال‌ها در تبعید بود منتشر شد؛ خبری تکان‌دهنده که موجب شد سراسر ایران به مجالس عزای او تبدیل شود و در هر کوی و برزن، سخن از این مسئله در میان باشد؛ همین امر رژیم شاه را بر آن داشت تا دست به توطئه‌ای سیاه بزند و به خیال خام خود با لکه‌دار کردن حیثیت خمینی کبیر، مانع از ادامه این همدلی میان امام و امت شود.

نگارش مقاله‌ای موهوم و ساخته و پرداخته مشتی مزدور با عنوان «استعمار سرخ و سیاه» که قصد داشت روحانیت را همچون استعمارگری در کنار کمونیسم قرار دهد همراه با توهین به امام خمینی(ره) دسیسه سیاه رژیم بود؛ در مقاله مزبور بطور صریح، بی حجابی فضلیت و حجاب، کهنه پرستی و ارتجاع معرفی و به ساحت مقدس امام خمینی، اهانت و قیام 15 خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سیاه معرفی شده بود.

قم نخستین شهری بود که اعتراض به این مقاله از آنجا شروع شد؛ اساتید حوزوی کلاس‌های درس خود را تعطیل کردند و طلاب نیز در 18 دی ماه آن سال به در خانه علما و مراجع تقلید رفتند و تجمعی اعتراض‌آمیز برگزار کردند و این حرکت خودجوش با پشتیبانی مراجع نیز روبه‌رو شد و از آن جمله آیت‌الله نوری همدانی سخنرانی کوبنده‌ای علیه رژیم شاه و اینگونه اقدامات انجام داد. آیت‌الله مکارم شیرازی هم در آن روز در جمع طلاب گفته بود: «اگر جمعیتی بزرگ در محیطی این چنین هتک احترام بشود، برای دیگران چه احترامی می‏خواهد بماند؟! اگر واقعا بنا هست بمیریم، همه دست به دست هم بدهیم و با هم بمیریم. اگر بناست زنده بمانیم، همه با هم زنده بمانیم».

مردم قم نیز که همواره پشتیبان اسلام و روحانیت بودند به تبعیت از شاگردان مکتب امام صادق(ع) وارد صحنه شدند؛ بازاریان تصمیم گرفتند در 19 دی بازارها را ببندند و به دنبال روحانیت به راه بیفتند، این تحرکات مردمی سبب شد ساواک وارد عمل شود و به کمک شهربانی، حصاری از نیروهای امنیتی در اطراف مدارس حوزوی به وجود بیاورد و پس از اینکه تظاهرات‌کنندگان که روحانیون در پیشاپیش آنان حرکت می‌کردند به مرکز شهر رسیدند درگیری میان آنها آغاز شد.

عمال رژیم که اجازه هرگونه برخورد با اعتراضات در قم را داشتند لحظه‌ای درنگ نکرده و تیراندازی به سوی مردم را آغاز کردند؛ عده زیادی از طلاب و روحانیون و مردم قم در جریان این تظاهرات و درگیری با نیروهای امنیتی به شهادت رسیدند و برخی نیز مجروح شدند اما خون سرخ آنان توطئه سیاه استکبار را نقش بر آب کرد و زمینه‌ای شد برای تقویت قیام 15 خرداد 42 و از این زمان بود که نهضت اسلامی جانی دوباره گرفت و خونی تازه در رگ‌هایش تزریق شد تا سرانجام حدود یک سال بعد یعنی در بهمن 57 پایه‌های 2500 سال ظلم و استبداد را به لرزه در بیاورد و با زلزله‌ای سهمگین کاخ ستمگران را فرو بریزد.

 

قیامی به تبعیت از حماسه حسینی

 

رهبر کبیر انقلاب، حضرت آیت‌الله العظمی روح‌الله الخمینی در بیستم بهمن ماه 1356 در یکی از سخنرانی‌های خود که در جلد سوم صحیفه آمده است می‌فرمایند: «سلام به روحانیت مترقی شیعه که با هم پیوستگی زایدالوصف در مقابل سرنیزه عمال بی حیثیت اجانب ایستاده و از هیاهو و دست و پا زدن‌های مذبوحانه آنها نهراسید.

سلام به روحانیون و علمای اعلام مذهبی از نجف اشرف تا سراسر ایران که با وحدت کلمه در مقابل ستمکاران و چپاولگران به جواب مثبت دست زدند. درود بر جوانان حوزه علمیه بیدار قم و سایر حوزه‏ها که با سرافرازی به نهضت روحانیت ادامه و رونق دادند. درود بر جوانان پرشور آگاه دانشگاه‏های ایران که با قیام‏های هوشیارانه پیاپی وفاداری خود را به اسلام بزرگ و کشور عزیز خود ثابت کردند. سلام و درود بر ملت بزرگ هوشمند ایران که با همه اختناق و فشار، از اسلام عدل‏پرور و مظلومان و مقتولان در راه دیانت دفاع کردند رحمت خداوند بر مقتولین 15 خرداد، 12 محرم و 19 دی. محرم امسال چه ماه مصیبت و چه ماه سازنده و کوبنده‏ای است. محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکست ستمکار را به فدایی دادن و فدا شدن دانست و این، خود، سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملت‏ها تا آخر».

 

19 دی کلاس درس هوشیاری و استکبارستیزی

 

رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای نیز در سالروز قیام 19 دی در سال 91 در جمع هزاران نفر از مردم متدین و انقلابی قم، پیامدهای مبارک و تعیین کننده قیام 19 دی مردم قم را جلوه هایی از تحقق وعده‌های صدق الهی خواندند و اظهار داشتند: «برخی، پیروزی ملت بر رژیم پر کبکبه و مغرور طاغوت و خارج شدن ایران عزیز از چنبره حقارت‌آمیز سلطه امریکا را امری محال می‌دانستند اما به یاری پروردگار رژیم سلطنتی در ایران به زباله‌دان تاریخ رفت و جمهوری اسلامی و ملت ایران با استقلال کامل در مقابل آمریکا، در چشم جهانیان به ملت و نظامی تبدیل شدند که نامشان ملت‌های جهان را به وجد می‌آورد؛ ملت‌های مؤمن، هوشیار و با استقامت در زمان متناسب، قطعاً و یقیناً از یاری پروردگار برخوردار می‌شوند و این حقیقت، سنت تغییرناپذیر الهی است و بر اساس همین سنت الهی ملت ایران در این مرحله و همه مراحل دیگر بر دشمنان خود پیروز خواهد شد. خاطره قیام 19 دی را نباید فراموش کرد چرا که بیان اینگونه مسائل ضمن اینکه نسل جوان را با سابقه تاریخی خود آشنا می‌کند موجب قدرشناسی از مجاهدت‌های افتخار آفرین این ملت خواهد شد و به جوانان امروز می‌آموزد که هوشیاری و ایستادگی در مقابل دشمنان به ظاهر قدرتمند، حتماً به پیروزی منجر خواهد شد».

 

بصیرت، مهمترین دستاورد قیام 19 دی

 

و امروز پس از 36 از گذشت حماسه‌ای خونین و عاشورایی وقتی بار دیگر به سال‌هایی که رفته‌اند می‌نگریم در می‌یابیم شعله‌ای که مردم قم در انبار باروت شاهنشاهیان انداختند زمینه‌ساز انفجار نور در بهمن 57 بود؛ انفجاری که نه تنها رژیم خودفروخته پهلوی را به نیستی کشاند بلکه پایه‌های ظلم و جور در سراسر جهان را به لرزه درآورد؛ و پس لرزه‌های این انفجار نورانی امروز خاورمیانه و بلکه تمام کشورها را در بر گرفته و بیداری اسلامی را می‌توان یکی از نتایج این صبح تابنده دانست.

حماسه‌ای با این ابعاد و با این گستردگی و اقبال به یقین باید مورد صیانت و حفاظت قرار گیرد و هر روز در مسیر تقویتش کوشیده شود؛ اگر پدران و مادران ما در 19 دی 56 جان خویش را سپر گلوله‌ها کردند تا اسلام زنده بماند، امروز وظیفه ماست به عنوان فرزندان خلف آنان در برابر هجمه‌های گونه گون بایستیم و از درختی که آن روز نهالی بود و امروز به ثمر نشسته پاسداری کنیم.

رهبر معظم انقلاب طی بیاناتی در این زمینه فرموده‌اند: «بصیرت خودتان را بالا ببرید، آگاهى خودتان را بالا ببرید. من مکرر این جمله‌ امیرالمؤمنین(ع) را به نظرم در جنگ صفین در گفتارها بیان کردم که فرمود: «الا و لایحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر». سختى پرچم امیرالمؤمنین(ع) از پرچم پیغمبر(ص) از جهاتى بیشتر بود؛ چون در پرچم پیغمبر دشمن معلوم بود، دوست هم معلوم بود؛ در زیر پرچم امیرالمؤمنین(ع) دشمن و دوست آنچنان واضح نبودند. دشمن همان حرف‌هایى را می‌زد که دوست می‌زد؛ همان نماز جماعت را که در اردوگاه امیرالمؤمنین(ع) می‌خواندند، در اردوگاه طرف مقابل هم - در جنگ جمل و صفین و نهروان - می‌خواندند. حالا شما باشید، چه کار می‌کنید؟ به شما می‌گویند: آقا! این طرف مقابل، باطل است. شما می‌گویید: با این نماز، با این عبادت! بعضى‌شان مثل خوارج که خیلى هم عبادتشان آب و رنگ داشت؛ امیرالمؤمنین(ع) از تاریکى شب استفاده کرد و از اردوگاه خوارج عبور کرد، دید یکى دارد با صداى خوشى می‌خواند: «أمّن هو قانت ءاناء اللّیل»، آیه‌ى قرآن را نصفه شب می‌خواند؛ با صداى خیلى گرم و تکان‌دهنده‌اى یک نفر کنار حضرت بود، گفت: یا امیرالمؤمنین! خوش به حال این کسى که دارد این آیه را به این زیبایی می‌خواند. اى کاش من یک مویى در بدن او بودم؛ چون او به بهشت می‌رود؛ حتماً، یقیناً؛ من هم با برکت او به بهشت می‌روم. این گذشت، جنگ نهروان شروع شد. بعد که دشمنان کشته شدند و مغلوب شدند، امیرالمؤمنین(ع) آمد بالای سر کشته‌هاى دشمن، همین طور عبور می‌کرد و می‌گفت بعضى‌ها را که به رو افتاده بودند، بلندشان کنید؛ بلند می‌کردند، حضرت با اینها حرف میزد. آنها مرده بودند، اما می‌خواست اصحاب بشنوند. یکى را گفت بلند کنید، بلند کردند. به همان کسى که آن شب همراهش بود، حضرت فرمود: این شخص را می‌شناسى؟ گفت: نه. گفت: این همان کسى است که تو آرزو کردى یک مو از بدن او باشى، که آن شب داشت آن قرآن را با آن لحن سوزناک می‌خواند! اینجا در مقابل قرآن ناطق، امیرالمؤمنین(ع) می‌ایستد، شمشیر می‌کشد! چون بصیرت نیست؛ بصیرت نیست، نمی‌تواند اوضاع را بفهمد».


فارس