صادق قطب زاده
2232 بازدید
صادق قطب زاده
از اسناد بدست امده از لانه جاسوسی امریکا در کتاب دوم
صادق قطب زاده ـ 1
سفارت ایالات متحده آمریکا تهران ـ ایران12 ژانویه 1978 (22 دى 1356)
ادارى غیر رسمى
محرمانه
آقاى چارلز ناس، رئیس و آقاى میلز گرین
وزارت امور خارجه واشنگتن دى. سى
چارلى و میلز عزیز،
با دانستن این مطلب که تعطیلات، همراه با دیدار پرزیدنت مانع کارهایم شده، امیدوارم که برایتان
اشکالى نداشته باشد که مشترکا این نامه را در جواب چارلى مورخه 23 نوامبر و میلز مورخه 27 دسامبر
بپذیرید.
در ابتدا، اول آنکه اعتماد دارم شما مصاحبه مطبوعاتى پرزیدنت را که در راهش به کشور (ایالات
متحده آمریکا) برگزار شد دیدهاید که در آن به حقوق بشر در ایران اشاره کرد. من سؤال و جواب را همراه با
یک نسخه اضافى ضمیمه مىکنم، و امیدوارم که آن را به D/HA نشان دهید، البته اگر دیدید که نظرشان
راجع به رئیس جمهور عوض شده است. ما از این دیدار بسیار خوشحال شدیم و همچنان که شما از
دیگران اطلاع دارید، ایرانیها هم خوشحال شدند.. کسانى که با من تماس گرفتند، به خصوص آنها که
«منزوى» شده بودند، بسیار خوشحال بودند که پرزیدنت در مورد حقوق بشر متذکر گردید و از اینکه در
این مورد بیشتر از آن پیش نرفت آسوده خاطر گردیدند.
موضوعات مربوط به قاجار: میلز، متشکریم از اینکه موارد فیروز را برایمان فرستادى. کافیست
بگویم، که شاهزاده در اینجا هیچ هوادارى ندارد، و سؤال شما در رابطه با حقوق بشر در زمان قاجاریه
درست به اصل مطلب مىپردازد. چنین طرح ساده و ناقصى حکایت مىکند که فیروز از ابتدا مدافع نظرات
روسیه بود و عملاً مواضع خود را در چند سال اخیر عوض نکرده است، اگر چه وى ممکن است یک مهره
پیچیدهتر (روسیه) نسبت به گروه دانشجویى آنها باشد.
البته نامه والدهایم جالب است، زیرا صاحبان امضاء متوجه شدهاند که در این نوع ارتباط به یکدیگر
ارجاع داده شدهاند. من نمىدانم که والدهایم نامه را دیده است، ولى بنا به یک منبع مطلع محلى در تماس با
مخالفین سرانجام نامه تحویل سازمان ملل گردید، مهمترین نقطه نظرهاى تمام موضوع در سرتاسر نامه
اتهامات مىباشد، در حقیقت شامل مطالب مهم و جان سخن مىباشد، خیلى بیهوده و وقتگیر خواهد بود
اگر وارد تمامى جزئیات و بىدقتىها شویم، ولى اجازه بدهید چند نکته واضحتر را شرح دهیم:
1) اظهار نظرها پیرامون شکنجه در رابطه با کاربرد اخیر آن احتمالاً به طور کلى صحیح نمىباشد.
2) در شرح مربوط به حزب رستاخیز با وضوح تمام مىتوان شرکت عموم را غلط عرضه کرده و
قطعا به صورت غیرصحیحى اظهار مىدارد که دولت ایران مردم را براى رأى دادن به کاندیداهاى
تأیید شده از پیش تهدید مىکند.
3) نامه در مورد فقدان آزادى خیلى زیادهروى کرده است ـ نامه خود علامتى است که حکایت از
آزادى مىنماید.
براى ما خیلى مفید خواهد بود اگر شما بتوانید INR/OIL/B از طریق کامپیوتر تمامى اسامى را که در
پایین نامههایى که برایتان فرستادیم چک کنید. من مىدانم که کامپیوتر آنها قادر به انجام این کار مىباشد،
اگر کسى شروع به انجام این کار بنماید. در رابطه با آن من قسمتى از یک لیست مخالفین را که شما در
عملیاتتان شاید به آن احتیاج داشته باشید ضمیمه مىنمایم.
در مورد ضمیمه نامه چارلى از نهضت آزادى من با چندین همکارم صحبت کردم، اینها در مورد چند
«رویداد» که در «ابلاغ رسمى» نشان داده شده است مضطرب مىباشند. «اعدام» آخوندى البته، بعد از
اینکه یک دادگان نظامى وى را به اتهام قتل کارمند سفارت، «حُسنان» محکوم کرد، انجام گردید. ضعف
دولت ایران ناشى از این حقیقت است که محکومیت او اعلام شد و مجازات در مورد وى قبل از تاریخ موثر
اصلاحات، پس از اینکه آن اصلاحات اعلام شد، انجام گردید: «تظاهرات مذهبى» ماه اکتبر که در یک
اعلامیه رسمى دیگر ذکر گردیده است در رابطه با هیچ واقعه تاریخى نمىباشد و همچنین شامل چند
رویداد دیگر مىباشند که ما به هیچ وجه در مورد اتفاق افتادن آن متقاعد نمىباشیم. براى مثال:
دانشجویان دانشگاه تهران تا آنجایى که ما اطلاع داریم، خواستار بازگشت خمینى نشدهاند (آنطور که در
قسمت 1 منعکس شده)، حمله علیه دانشجویان تا قبل از 18 نوامبر انجام نشد (قسمت 2)، و هیچ گونه
مورد مزاحمت مذهبى (تظاهرات مذهبى) در اکتبر وجود نداشته به غیر از میتینگ بزرگ روز 15 که در
اعلامیه رسمى در تاریخ 7 اکتبر و در یک شهر دیگر اشتباهى ذکر گردیده. ما اسامى آنهایى را که تحت
شکنجهاند مرور نکردهایم و هیچ گونه اطلاع دیگرى از آنها نداریم (شاید یکى از گروههایى که از زندانهاى
ایران دیدن مىکند بتواند در مورد آنها سؤال نماید).
در مورد صادق قطبزاده که به رابرت مانتل در وزارت امور خارجه نامهاى نوشت. ما بسته کوچک او
را ظاهرا از الى جونز (از طریق شما) دریافت داشتیم. قطب زاده، البته همان شخصیت تلویزیونى است که
در تاریخ مارس 1977 در برنامه 60 دقیقه (برنامهاى در تلویزیون آمریکا ـ مترجم) رفت و ساواک را متهم
کرد که سعى در کشتن او دارد و یک مرد نسبتا پیر را هم به عنوان شاهد آورد. گزارشات ناقص، نشان
مىدهد که او در آمریکا در اوائل دهه 60 دانشجو بود و یک عضو نهضت مخالفین «میانهرو» در اروپا
مىباشد. وى در ارتباط با گروه موسى صدر در لبنان بوده و چندین بار تحت اسامى فرضى به خاورمیانه
سفر کرده است. وى در کیت مراقبت آمریکا قرار دارد، اما ظاهرا به ترتیب نفرتانگیزى (و شاید
غیرقانونى) در آمریکا ظاهر مىشود. بیوگرافى وى باید تماما چک شود.
ما هیچ گونه اطلاعات دیگرى در مورد موضوعات مشخص در این بسته اطلاعاتى، نداریم چه در
مورد اسم اشخاص، یا در مورد آنچه به عنوان شرح نهضت مردم ایران ظاهر گردیده است. نامه خیلى
اغراقآمیز به نظر مىآید، در چند موضوع بدون تاریخ است، و هیچ گونه توجهى راجع به آنچه در ایران در
خلال سالهاى گذشته خلال سالهاى گذشته مىرفته نداشته است. اگر خبر دیگرى بشود، شما را در جریان
خواهیم گذاشت.
خیلى خلاصه در جواب نامه اخیر سفیر: ما امیدواریم که در پناه اظهار نظرهاى پرزیدنت «طرح نهایى
ارزیابى کشور» که رسیده است به طور واضح تصدیق مىکند که احتمالاً تعداد بسیارى رژیمهاى دیگر غیر
از این وجود دارد که باید خیلى بیشتر درباره آنها گفت. از طرف دیگر، فشارهاى مستقیم و دایم نظیر آنچه
توسط بیل باتلر انجام گرفته (با کمال خوشحالى بازگشت پیشبینى شده وى را در بهار امسال به ایران را
اظهار مىداریم)، مىتواند در تسریع این امر مؤثر باشد.
آخرین نظر در مورد اعدامها اینکه: بر طبق اطلاع ما در سه سال گذشته هیچ نمونه اعدامى بدون طى
مراحل قانونى در ایران، وجود نداشته است. البته کسانى وجود داشتهاند که طى تیراندازى کشته شدهاند،
اما من به سختى مىتوانم بر آنها نام «دانشجویان بیگناه» بگذارم و زمانى که پلیس (نه ساواک، پلیس) از
«اقامتگاه پاک» آنها که دقایقى تا یک ساعت یا بیشتر از آنجا مشغول تیراندازى به طرف پلیس بودند،
مخفیگاه اسلحهاى به چنگ مىآورد که مىتوانست زمانى که من در ویتنام بودم کنترل یک منطقه کامل را
به دست ویتکنگها بیندازد. شاید این مطالب قدرى طنزآمیز باشد، ولى تو متوجه منظورم مىشوى در
زمان من اینجا، دولت ایران متوسل به کشتار مردم توسط پلیس نشده است در حالى که در رژیمهاى دیگر
این کار انجام مىگیرد. ولى به نظر غیرعادلانه مىرسد که فقط درباره ایران صحبت شود زیرا فقط چند
نهضت چپ رادیکال شایعههایش را بهتر (راستى، چطور؟) از دیگر همتایانش در شیلى، و فیلیپین، جلوه
مىدهد.
سالهاى جدید بهتر و بیشترى را براى هر دوى شما آرزو مىکنم ـ و این شایعات که من درباره خروج
میلز مىشنوم چیست؟
بهترین براى همه
جان. د. استمپل
صادق قطب زاده ـ 2
یادداشت محرمانه
از : رابرت مانتل PL/SSPتاریخ سند : 17 ژانویه 1979 ـ 27/10/57
به : آقاى هنرى پرشت NNBA/IRN
موضوع : تماس با صادق قطبزاده در نوامبر 1977
مىخواهم توجه شما را به چکیده مذاکراتى که با صادق قطبزاده که طبق گزارشهاى اخیر جراید
ظاهرا از دستیاران کلیدى و سخنگوى آیتاللّه خمینى است، جلب کنم. قطبزاده روزى در نوامبر 1977
به من مراجعه کرده تقاضا کرد که با او نهار صرف کنیم و خود را به عنوان رئیس یک نهضت مقاومت ایرانى
که مقرش در پاریس است معرفى کرد. من از چارلى ناس که آن گاه مدیر امور ایران بود، پرسیدم که آیا او
اطلاعى درباره قطبزاده دارد یا خیر. ناس اطلاعى درباره قطبزاده یا سازمان او نداشت. من بعدا با
قطبزاده نهار صرف کردم. یعنى حدود دو سه هفته قبل از اینکه شاه در دسامبر 1977 از آمریکا دیدن
کند. اگر حافظه من اشتباه نکرده باشد. نکاتى که قطبزاده بدان اشاره کرد از این قرار بود:
او به آمریکا آمده است تا با آمریکاییهایى که چه در داخل و چه در خارج از حکومت، تا آنجایى که او
مىداند، با امور ایران آشنایى دارند تماس برقرار کند. (او ظاهرا با گزارش من براى کمیته روابط خارجى
مجلس سناى آمریکا تحت عنوان «فروشهاى نظامى آمریکا به ایران آشنایى داشت»).
... او و سازمانش از تحسین کنندگان آمریکا و ایدهالهایى که آمریکا از آن دفاع مىکند، هستند. او به
ویژه در تأکیدى که بر روى حقوق بشر به وسیله حکومت کارتر به عمل مىآمد خشنود بود و فرصتى براى
خود مىدید تا سیاستهاى حکومت کارتر را تحت تأثیر قرار دهد. تا اینکه حکومت کارتر اشتباهات
حکومتهاى سابق را تکرار نکند. این اشتباهات عبارتند از یکسان کردن منافع آمریکا در ایران و منطقه به
عنوان اینکه این منافع مقارن و تابع نظریات، سیاستها و در واقع ادامه فرمانروایى شاه در ایران است:
... شاه در ایران مورد تنفر همگانى است و فشارهایى در سراسر جامعه ایران علیه شاه و شکل
سرکوبگر حکومت او در شرف تقویت است. علیرغم ساواک، او و سازمان او داراى تماسهاى زیرزمینى و
مخفیانه با همه سطوح جامعه ایران از جمله نظامیان است. این تماسها حاکى از آن است که شاه به طور
فزایندهاى فاقد محبوبیت مىشود و اینکه انقلابى در حال جوشش و تخمیر است.
... نظر به اینکه ایالات متحده معتقد است که منافع آن مستلزم پشتیبانى بدون قید و شرط از شاه و
سیاستهاى اوست، ایالات متحده با سرکوبگرى شاه در یک سطح قرار گرفته است. ایران و ایالات متحده
آمریکا منافع مشترک بسیارى دارند ولى ایالات متحده آمریکا هنگامى که انقلاب سر برسد زیان خواهد
دید، مگر اینکه حکومت کارتر اقداماتى براى اجتناب از هم سطح شدن با رژیم و سرکوبگرى آن به عمل
آورد.
... درباره نظامیان، ژنرالهاى درجات بالا و سایر رهبران همه از سوى شاه «خریدارى» شدهاند، ولى
افسران جزء و درجات متوسط به نحو فزایندهاى از فساد و سرکوبگرى که در اطراف آنها روى مىدهد
منزجر هستند. هرگاه واقعه مورد نظر اتفاق بیفتد، قسمت اعظم نظامیان از مردم ایران پشتیبانى خواهند
کرد تا از زمامداران فاسد خود.
... در پایان قطبزاده تأکید کرد که در حکومت کارتر امیدواریهاى جدیدى از لحاظ سیاستهاى حقوق
بشر او، مىبیند، او اظهار امیدوارى کرد که سیاست خویشتندارى از فروش اسلحه از سوى رئیس
جمهورى به اتخاذ موضع واقعگرایانهترى نسبت به تقاضاهاى شاه که بسیارى از آنها صرفا تلف کردن
گنجهاى ایران است، منجر خواهد شد.
من مراتب فوق را به دنبال ملاقات با قطبزاده، با چارلى ناس در میان گذاشتم. بعدا قطبزاده
اطلاعاتى که به وسیله سازمان او منتشر شده بود به من داد که عبارت بود از اعلامیه 22 اوت 1978 به نام
آیتاللّه خمینى. من همه این اطلاعات را به HA/JRدادم، که چنان که من مىدانم آن را به NEA/IRNو
IRN/RUNو دیگران توزیع کرد.
من بعد از این نهار و به دنبال نامه شخصى دسامبر 1977 قطبزاده که بازنگرى گذشته بود، دیگر
خبرى که شخص او فرستاده باشد نداشتم و این خود یک امر قابل پیشبینى بود.
قطب زاده یک مرد جدى به نظر مىرسد که با یک لحن معتدل و عاقلانه صحبت مىکرد. او امیدوار بود
که حکومت جدید سیاست آمریکا را نسبت به ایران تغییر خواهد داد و اگر چنین شود او از آن استقبال
خواهد کرد. او از لحاظ ایدئولوژیک ضدآمریکایى به نظر نمىرسید. من امیدوارم که مراتب فوق براى شما
جالب بوده و ممکن است مورد استفاده قرار گیرند.جرج گریفین
صادق قطبزاده ـ 3
پاریس 075012
تلفن 73ـ54ـ389
خیابان رودیولند دلایونت
آقاى رابرت مونتل ـ وزارت امور خارجه
دفتر امور سیاسى و نظامى
آقاى مونتل عزیز،
امیدوارم که حال شما خوب باشد. من متأسفم از اینکه نتوانستم زودتر به شما نامه بنویسم ولى اکنون
مىخواهم به خاطر وقت پرارزشى که شما در واشنگتن به من دادید تشکر کنم.
به پیوست اسناد مربوط به شکنجهها و روشهاى پلیسى و نامههایى از خانوادههاى زندانى شده و چند
اعلامیه درباره ایران فرستاده مىشود. متأسفانه بعضى از آنها هنوز به زبان اصلى، فرانسه، است، اینها به
انگلیسى ترجمه خواهد شد و ترجمهها بعدا براى شما فرستاده خواهد شد. نظر به فوریتى که ناشى از
آمدن شاه با ایالات متحده آمریکا است مناسبتر دانستم همه چیز را همان طورى که هست، براى شما
بفرستم.
امیدوارم، شما درک کنید که این سفر فوقالعاده اهمیت دارد. زیرا این نخستین تماس با حکومت کنونى
کارتر است. من یقین دارم که شاه خواهد کوشید همان روشها و همان استدلالهایى را که او در زمان
نخستین سفرش به واشنگتن پس از روى کار آمدن کندى به عنوان رئیس جمهور به کار برده است، تکرار
کند. او خواهد کوشید که پرزیدنت کارتر را متقاعد کند که اگر به او در اعمال روشهاى سرکوبگرانه آزادى
عمل داده شود، او به زودى مخالفان را نابود خواهد کرد و مردم را به دور خود خواهد آورد.
نیاز به گفتن ندارد که این استدلال پایه و اساسى ندارد. او چنین استدلالى را قبلاً نیز به کار برده است و
هر بار با شکست روبرو شده است. ولى از آنجایى که او این نوع استدلال را هر بار با اشخاص جدید به کار
مىبرد، موفق مىشود از اینکه با جنایات خود از مهلکه رهایى یابد و بدون ترس از مجازات به ارتکاب
جنایات جدید دست بزند. من نمىکوشم تمامى سیاست خارجى آمریکا را در ایران و یا سیاست شاه
نسبت به مردم خودمان را تجزیه و تحلیل کنم، بلکه آنچه که مىخواهم تأکید کنم این واقعیت است که مردم
ما، پشتیبانى آمریکاییها از شاه را به عنوان مسبب اصلى سرکوبگرى در ایران مىبینند. شاه در ایران دچار
درد سر واقعى شده است چه از لحاظ اقتصادى و چه سیاسى و چه اجتماعى، من امیدوارم که شما از همه
این مطالب آگاه باشید و اینکه هنگامى که درباره شاه قضاوت مىکنید، شما درباره او با توجه به همه سوابق
سلطنت او و یا در نظر گرفتن همه این واقعیات قضاوت خواهید کرد.
من صمیمانه امیدوارم اسنادى که با این نامه تسلیم مىشوند، براى توجه رئیس جمهورى فرستاده
خواهند شد و من یقین دارم که شما این کار را به هر طریقى که سودمند مىدانید، انجام خواهید داد. من
امیدوارم که شما را به زودى در واشنگتن ببینیم و قول مىدهم که اسناد بیشترى درباره موضوعات مختلف
براى شما بفرستم. در ضمن مراتب ارادت خود را به شما ابزار مىدارم.
امضاء صادق قطب زاده
P.S (در ضمن) ـ کمیسیونى از صلیب سرخ به ایران رفته و تحقیقاتى درباره زندانیان سیاسى و شرایط
آنها در زندان به عمل آورده است. گزارشهاى مربوطه سرى خواهد بود ولى بایستى فوقالعاده سودمند
باشد. امیدوارم که شما این گزارش را از طریق مجراهاى لازم به دست آورید.
صادق قطب زاده ـ 4
سرى
از : وزیر امور خارجه واشنگتن دى. سى.تاریخ : 21 ژانویه 1979 ـ 1/11/57
به : سفارت آمریکا تهران داراى حق تقدم 9768
شماره سند : 7110
موضوع : صادق قطب زاده
1ـ یک استاد آمریکایى که قطبزاده را سالها مىشناخته به ما مىگوید که ظرف دو سال گذشته
موقعیت قطبزاده در میان اطرافیان خمینى ظاهرا تغییر یافته است. سابقا قطبزاده شخصیت مسلط بود
که یزدى به او احترام نشان مىداد. معذلک دو سال گذشته این دو نفر از لحاظ درجه و موقعیت با یکدیگر
مساوى شدهاند.
2ـ این استاد فلسفه سیاسى قطبزاده را صاحب گرایش چپ از مرکز و شدیدا ضد کمونیست، توصیف
کرده است.
قطب زاده از زمانى که در ایالات متحده آمریکا دانشجو بود داراى نظریات توطئهگرانه و انقلابى بوده
است، هر چند ظرف دو سال گذشته او انضباط بیشترى پیدا کرده و کمتر متمایل به بروز دادن افکار خارج
از کنترل است.
3ـ قطب زاده مناسبات خوبى با بومدین و عرفات داشته است، او از قرار معلوم نسبت به عراقیها نفرت
دارد و اسد را تحسین مىکند. او با موسى صدر روابط نزدیک داشته و در امور شیعه لبنان دست داشته
است. مناسبات او با قذافى درجات شدید و ضعیف داشته است.
4ـ قطب زاده ظاهرا مورد احترام گروه خمینى (بهشتى و بازرگان) در تهران است.
5 ـ سرانجام وزارت امور خارجه دیدار احتمالى قطبزاده از ایالات متحده آمریکا را چند بار پیامهاى
تلفنى از نصیر افشار دریافت کرده است. ما از سر و کار داشتن با اشخاص از طریق میانجى خوددارى
مىکنیم.
ونس
صادق قطب زاده ـ 5
از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ سند : 23 ژانویه 79
به : وزیر امور خارجه داراى حق تقدم
گزارشگر : پترسون
طبقه بندى : محرمانهشماره سند : 1131
موضوع : صادق قطب زاده
1ـ (تمام متن محرمانه است).
2ـ اطلاعات حاصل از پسر عموى قطبزاده (ممکن است پسرخاله یا پسرعمه باشد) در اینجا معمولاً
تأیید کننده اطلاعاتى است که در تلگرام مرجع گنجانده شده است. پسر عموى قطبزاده علاقهبند (FNU)
است که خواهرش منشى بخش کنسولگرى ایران در واشنگتن است. علاقهبند داراى یک کارخانه متوسط
در تبریز و سابقا معاون مدیر عامل بانک صنعتى و معدنى ایران بوده است.
3ـ علاقهبند مىگوید قطبزاده از میان سه برادر، جوانترینشان مىباشد و همیشه به عنوان مذهبىترین
عضو خانواده شناخت شده است. علاقهبند همچنین قطبزاده را به عنوان دانشجوى رادیکال هنگامى که
در دانشگاه کالیفرنیا در برکلى بوده است، توصیف کرده است. در این دانشگاه او دوست نزدیک فاطمى
(FNU)فرزند یکى از وزراى مصدق بوده است. علاقهبند مىگوید قطبزاده لاسزدنهاى مختصرى با
مارکسیستها داشته، ولى به زودى به اسلام رادیکال تغییر گرایش پیدا کرده است. علاقهبند مدعى است که
قطبزاده در حال حاضر داراى گذرنامه سوریهاى است.سولیوان
صادق قطب زاده ـ 6
از: آژانس ارتباطات بینالمللى، واشنگتنمحرمانه
به: سفارت آمریکا تهران، بلاواسطهتاریخ: 7 آوریل 79 ـ 18/1/58
شماره سند : 7877
1ـ روز جمعه 6 آوریل، هرب ارب و من با آقاى اف ـ تروپریچ وُم باوُر، وکیل واشنگتنى که داراى
آشنایى دیرین با صادق قطبزاده مدیر رادیو تلویزیون ملى ایران بوده گفتگو داشتیم. آقاى وم باور نماینده
قطبزاده در سال1961 بوده است، هنگامى که او به خاطر تظاهرات ضدشاه و اعتصاب نشسته در
سفارت ایران در واشنگتن، دستگیر شده بود. این حادثه هنگامى اتفاق افتاد که قطبزاده در مدرسه
خدمات خارجه دانشگاه جرجتاون دانشجو بود. این دستگیرى منجر به اخراج قطبزاده از ایالات متحده
آمریکا و محاکمه غیابى او در ایران و محکوم به مرگ شدن او شد. قطبزاده و ومباور با یکدیگر مکاتبه
داشته به تناوب در جریان همه این سالها همدیگر را مىدیدند.
2ـ ومباور در دادن اطلاعات و نظریه عالى درباره قطبزاده هرچه در چنته داشت ابراز مىکرد. او
معتقد است که قطبزاده مردى بسیار باهوش و داراى وقار اخلاقى و وجدان، است او گفت قطبزاده یک
مردى در نظریات میانهرو است که حاضر است قضاوتهاى معقول و فکر شدهاى براساس واقعیات و منطق
بنماید. ومباور گفت: علیرغم موضع دیرینه ضد شاهى که او داشته است قطبزاده را دوست آمریکا
مىداند.
3ـ موضوع وضع دکتر امینى با ومباور در میان گذاشته شد تا نظر او درباره خط مشى احتمالى از طریق
قطبزاده نسبت به امینى دانسته شود. او توصیه کرد که یک توضیح به دقت تنظیم شده اوضاع ممکن است
در به دست آوردن مساعدت قطبزاده براى میانجیگرى به نفع امینى سودمند واقع شود. ومباور معتقد بود
که قطبزاده بیشتر از واقعیات مربوط به اوضاع متقاعد خواهد شد تا از روى عواطف و احساسات.
4ـ به ومباور توضیح داده شد که مفاد گفتگوهاى ما با او به پست گزارش داده خواهد شد و ومباور
موافقت کرد که این امر از لحاظ او اشکالى ندارد.رینهارت
کتاب دوم اسناد بدست امده از لانه جاسوسی امریکا، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
نظرات