چرا بخش داستان جایزه جلال برگزیده و تقدیری نداشت/ پیدایش گرایش شریعت‌گریزی در ادبیات


1537 بازدید

چرا بخش داستان جایزه جلال برگزیده و تقدیری نداشت/ پیدایش گرایش شریعت‌گریزی در ادبیات

وی افزود: جایزه جلال آل احمد به لحاظ اعتبار ملی، به این معنا که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در نظر گرفته شده و جایزه گران قیمتی است و نامی هم که برای این جایزه قرار داده شده نشان دهنده اهمیت این جایزه است ادبیات متعهد، ادبیات پیشرو، ناب و حرفه‌ای را احیا کند، همانطور که در برخی آثار جلال آل احمد و تفکراتش این پیش رو بودن در زمانه خود دیده شده است.

* جشنواره‌ها تنها ویترین ادبیات داستانی در کشور هستند/ داستانی که شایستگی معرفی داشته باشد مورد حمایت قرار می‌گیرد

شاکری با بیان اینکه به نظرم چند موضوع باید توضیح داده شود که محمل مناسبی را نیازمند است، افزود: یکی از عموم پرسش‌هایی که پس از چنین اتفاق‌هایی در جشنواره‌ها پرسیده می‌شود عدم اعلام برگزیده بخش داستان مطرح است، که چرا برگزیده‌ای انتخاب نشده و آیا چنین تصمیمی از دست رفتن یک فرصت برای حوزه ادبیات است یا خیر.

این نویسنده در مورد پاسخ دوم عنوان کرد: باید گفت جشنواره‌ها تنها ویترین ادبیات داستانی در کشور هستند، یعنی جشنواره‌ها بدون جریان ادبیات داستان قوی و آثار شاخص خودشان به تنهایی نمی‌توانند کاری را پیش ببرند، حتی اگر جشنواره‌ای اقدام به معرفی اثری به عنوان برگزیده بکند اگر آن اثر نتواند از هویت ادبی خودش دفاع کند منتقدان و مخاطبان ادبیات را راضی کند، باز هم این جشنواره نمی‌تواند کاری انجام دهد.

وی اضافه کرد: آن کاری که جشنواره‌ای مانند جلال می‌توان انجام دهد این است که دسترسی مخاطبان را به آثار برجسته تسهیل کند به این معنا که با توجه به اعتمادی که به گروه داوری و نظارت‌هایی که بر صحت مراحل داوری وجود دارد این صحت داوری عملا خودش یک روند قابل قبول علمی را در شناخت آثار برگزیده فراهم می‌آورد. بنابراین جشنواره‌ها محل اعتماد برای مخاطبان و جامعه ادبی هستند، صحت داوری به معنای برگزیده کردن اثری نیست چون داوری صحیح داوری است که در صورتی که اثر شایستگی برگزیده شدن دارد آن اثر را برگزیده اعلام کند؛ البته جایزه جلال جدای از این اصل اساسی با توجه به میزان جایزه‌ای که تعیین شده در صورتیکه داستانی بتواند این عنوان را دریافت کند قطعا حمایت مالی قابل توجهی هم از نویسنده خواهد کرد بنابراین کارکرد جشنواره کارکرد علمی و در نهایت معرفی اثر مطلوب است.

* اگر واقعا آثاری درخور توجه باشند اعلام آنها قطعا کمکی به ادبیات است

داور جایزه جلال پیرامون اینکه آیا فرصتی از ادبیات گرفته شده یا نه، گفت: به نظر می‌رسد اگر واقعا آثاری درخور توجه باشند اعلام آنها قطعا کمکی به ادبیات است، اما معرفی آثاری که متوسط هستند و یا آثاری که اساسا نمی‌توانند شاخص ادبیات کشور در یک دوره یک‌ساله قرار بگیرند ممکن است نه تنها به پیشرفت ادبیات کمک نکنند بلکه ادبیات را به عقب بر می‌گردانند و برخی از توفیقات ادبیات را عملا با یک عقب‌گردی تضعیف می‌کند. اما در این دوره همانگونه که اعلام شد طی چند مرحله داوری 12 اثر به مرحله دوم راه یافتند که نتایج اعلام شد، در مجموع اگر بخواهیم قضاوتی درباره این آثار داشته باشیم، این یک بحث است؛ اما بحث دوم اینکه حالا چه باید کرد.

* برخی از آثار داستانی این دوره موضوعات خوبی داشتند/ باید یک کلیت قابل دفاعی از هر داستان وجود داشته باشد

به گفته وی، به نظرم شان داوری و منظری که داور از آن سو به آثار نگاه می‌کند به لحاظ روش علمی منظری نیست که چه باید کردها را بتواند پاسخ دهد با این وجود پیرامون اینکه چگونه می‌شود ادبیات داستانی را رونق داد به خصوص ادبیات داستانی متعهد که مقصد ما است درباره این باید در جای خودش و با تعیین موضوعات دقیق صحبت‌های بیشتری شود. اما اینکه آثار این دوره چه ویژگی‌هایی داشتند به نظرم چند شاخصه در آثار قابل طرح است.

شاکری خاطرنشان کرد: نکته نخست اینکه برخی از آثار داستانی این دوره موضوعات خوبی را برای روایت انتخاب کردند، موضوعات تاریخی و یا موضوعاتی که مربوط به نیازهای جامعه است و به شکل خاص شعارهایی که برای هر سال داده می‌شود و به هر حال تولید ملی، مقوله اقتصادی و.. اینها مسایل مهمی است. به نظر می‌رسد این موضوعات قابل توجهی است، با این وجود انتظاری که از یک اثر در چنین جشنواره‌ای می‌رود این است که بتواند از کلیت خودش دفاع کند.

شاکری در توضیح بیشتر اضافه کرد: قطعا یک جشنواره نمی‌تواند به یک اثر تنها به واسطه برجسته بودن یک جنبه تمامی وجوهی که اثر داستانی باید واجد آن باشد آن اثر را برگزیده کند، یعنی به نظر می‌رسد باید یک کلیت قابل دفاعی از هر داستان وجود داشته باشد، برخی از آثار رویکردهای خوبی در تلفیق هنر داستانی و برخی مبانی فلسفی داشتند، که ورود مبانی فلسفی و حکمی به داستان خودش یک امر ضروری است و می‌تواند به تعمیق جهان داستانی کمک کند و می‌تواند به تفسیر دقیق‌تر از هستی منتهی شود، این هم مسئله قابل توجهی است، همچنین برخی از آثار به لحاظ صبغه بومی و فرهنگی توانسته بودند آن را در اثر باز بتابانند.

* تجریه اندک نویسنده‌ها مشکل اساسی است/ در قصه‌پردازی تا حدودی ضعیف هستیم

داور بخش داستان جایزه جلال ابراز داشت: اما همچنان مشکلاتی باقی است، مشکل اساسی که در این سال‌ها در ادبیات داستانی مشاهده می‌کنیم تجربه اندک نویسنده‌ها نسبت به موضوعی است که به آن می‌پردازند، البته مراد از تجربه لزوما این نیست که نویسنده شخصا و از روی حس جهان داستانی را درک کرده باشد، مراد از تجربه یک درک کامل و عمیق از موضوعی است که به آن می‌پردازد.

وی اضافه کرد: این هم شاید ناشی از آن باشد که نویسندگان فرصت لازم را برای نگارش اثر داستانی به خودشان نمی‌دهند، یعنی یک نوع شتاب‌زدگی در نوشتن آثار داستانی به خصوص در قالب رمان که نیاز به تامل دارد باید در زمان قابل توجهی بازخوانی و خلق شود این شتابزدگی در نوشتن دیده می‌شود، یعنی یک نوع نگرش کمی‌گرا که دائما باید تولید کند، این یکی از موارد نقص است.

وی مورد دیگر را مقوله قصه و قصه پردازی عنوان و خاطرنشان کرد: مجموعه کارهایی که در این دوره به مرحله دوم راه پیدا کردند داستان بلند یا رمان بودند، ساختار اصلی داستان را قصه داستان شکل می‌دهد و اساسا قصه داستان است که عامل تغییر برای مخاطب است. در این بخش ادبیات ما ضعیف است به خصوص ادبیات جدی ما، یعنی پرداخت خوب قصه برای اینکه جذابیت داشته باشد و داستان را پیش ببرد و آن کاری که هر رمانی باید انجام دهد و پس از بر انگیختن حس انتظار مخاطب باید حرف‌های اصلی خودش را بزند ما در قصه‌پردازی تا حدودی ضعیف هستیم.

* بنظر می‌رسد شخصیت‌های ما شخصیت‌های چندان عمیقی نیستند

شاکری به موضوع شخصیت اشاره و با تاکید بر اینکه شخصیت مسئله مهمی در ادبیات ما است، افزود: برخی از نظریه پردازان شخصیت را معادل ماجرا دانسته‌اند، بنظر می‌رسد شخصیت‌های ما شخصیت‌های چندان عمیقی نیستند، البته تنوع شخصیت در داستان‌های این دوره دیده می‌شود، بنظر می‌رسد ما شاهد نوعی تنوع تیپ در داستان‌ها هستیم ،اما شخصیت‌ها آنچنان عمقی ندارند یعنی حتی در نمونه‌هایی که برخی از تیپ‌های بومی پرداخته شده فاقد عمق هستند، یک دلیل عمده آن هم به نوع دیدگاه و منظر نویسنده برمی‌گردد. یعنی این نویسنده است که با طراحی پی‌رنگ و با تعمیق در شخصیت و طراحی سوال‌هایی که عملا چالش‌های عمیقی را برای شخصیت ایجاد می‌کند می‌تواند به عمق شخصیت برسد، اگر هم ما شخصیت‌های عمیقی نداشته باشیم سخن و مضمون عمیقی نمی‌توانیم بیان کنیم.

* نوعی گرایش شریعت گریزی در ادبیات ما دیده می‌شود

نویسنده انجمن مخفی در ادامه بیان کرد: از ایرادات دیگر نوعی گرایش شریعت گریز در ادبیات ما است، که این هم مسئله بسیار مهمی است، البته این مهم را در آثار نویسندگان اولیه و فعلی جریان شبه روشنفکری می‌بینیم، هرزه نگاری‌ها، اباحه‌گری‌‌ها و تحریف تفکر دینی و تفکر قدسی در آثار آنها دیده می‌شود، یعنی سخن اصلی جریان شبه روشنفکری بر پایه اومانیسم بنا شده است، اما طیف جدید و نگاه جدیدی در ادبیات امروز وجود دارد و آن بحث فاصله گرفتن از شریعت و حرکت به سوی طریقت است و یعنی بی‌توجهی به برخی از مفاهیم دینی و به خصوص احکام فقهی، یعنی در حوزه دینداری توجهمان به حوزه فقاهت، تکالیف شرعی، حوزه باید و نباید‌ها ضعیف شده و دینداری به امری شخصی و درونی و سرشار از تاویل های متنوعی شده است.

شاکری در ادامه افزود: این خطری است چون می‌بینیم در روابط شخصیت‌ها بعضا عقاید و ذهنیات و باورهایی دارند که تنها یک ذوق‌آزمایی ذهنی و خرافی است. برداشت‌های سطحی از منابع دینی روایی آیات قرآنی گاهی دیده می‌شود. این هم خطری است، علی‌القاعده ادبیات انقلاب محورش توجه به شریعت است. ولی این توجه همراه با تقید به شریعت و روش‌هایی است که به لحاظ علمی فهم از منابع روایی و قرآن را برای ما منطقی می‌کند.

* پیشنهاد شاکری برای آثار جایزه جلال/ یکی از اموری که همیشه شعار ما بوده شفاف‌سازی در داوری است

شاکری در پایان ابراز داشت: 12 اثری که به مرحله پایانی راه یافتند همه در یک سطح نیستند، یعنی در مراحل بعدی در آنها ریزش‌هایی صورت گرفت، طیفی از داستان‌ها آثاری هستند که داستان‌های سالم معرفی می‌شوند، سالم به این معنا که دیدگاه ارزشمند و درست و قابل دفاعی دارند، جهان داستانی بر پایه باید و نبایدها و هستی‌شناسی درستی صورت گرفته است اما ضعف داستان مشهود است، اما از میان 12 اثر 3 اثر شاخص‌تر از سایرین هستند عموما برخی اصحاب نظر هم روی آنها متمرکز شدند، آنها آثاری هستند که از جهاتی نوآوری‌هایی دارند و توفیقاتی در این آثار دیده می‌شود، اما در مجموع هم به لحاظ ساختاری برخی به لحاظ نداشتن طرح دقیق، قصه دقیق و جذاب و رویکرد تاویلی درست و برخی دیگر به دلیل پراکندگی و عدم انسجام و مضمون اینها کنار گذاشته شدند که به نظر می‌رسد تبیین دقیق چیستی و چرایی این آثار از منظر این جشنواره باید صورت گیرد.

معتقدم یکی از کارهایی که بهتر است جایزه جلال انجام دهد تا از شان علمی جایزه دفاع شود و صحت و اتقان داوری‌ها به اثبات برسد اینکه بهتر است نقدهایی با حضور اهالی ادبیات و نویسندگان و جمع یا برخی داوران این دوره برگزار شود، تا به شکل شفاف ملاک‌ها عرضه شود. قطعا ادعای جایزه جلال این است که این ملاک‌ها قابل دفاع هستند و تطبیقشان هم با اثر به نحو دقیقی صورت گرفته است. لذا یکی از اموری که همیشه شعار ما بوده شفاف‌سازی در داوری است که با این مهم محقق خواهد شد. 


فارس