آیت‌الله دستغیب؛ مبتکر اندیشه‌های نو در انقلاب


زهره حاتمی
1675 بازدید

"آیت‌الله سیدعبدالحسین دستغیب"عالمى شیعى و پدری شفیق با اندیشه و عملی بسیار ارزشمند، عمر خود را در خدمت و پاسدارى از ارزش‌هاى اسلام صرف کرد و ابتکارات و اندیشه‌هاى نو و جدید وی درخشش خاصی در زمان انقلاب داشت.
"آیت‌الله سیدعبدالحسین دستغیب" عالمى شیعى که با اندیشه و عملى بسیار ارزشمند عمر خود را در خدمت و پاسدارى از ارزش‌هاى اسلام صرف کرد و براى مردم مسلمان چون پدرى شفیق بود و چهل سال خدمت و تلاش برای مردم شیراز پرداخت و تا همیشه این خدمات ارزنده برای آنها فراموش ناشدنى است و حتی بنیانگذار انقلاب در زمان مبارزات این شهید هر هفته انتظار شنیدن صدای رشادت‌های چهارمین شهید محراب را داشت.
تولد و دوران تحصیل
"آیت‌الله سیدعبدالحسین دستغیب"در عاشوراى 1332 ق.(1288ش) در شیراز متولد شد و والدین  وی به دلیل  تولد فرزندشان در این روز پرسوز، نامش را عبدالحسین نهادند. وی از خاندان عبدالحسین از سادات حسنى و حسینى به شمار می‌رفت و از حدود چهار قرن پیش در ‌شیراز به (دستغیب) معروف شده بودند و در طول تاریخ از این خاندان علمای بزرگی از جمله "امیر فضل‌الله"، "سید حکیم دستغیب"،" میرزا هدایت‌الله"،"میرزا ابومحمد دستغیب" و آقا سید محمد تقى پدر سید عبدالحسین برخاسته‌اند.
سید عبدالحسین همچون علمای دیگر یادگیری سواد را از مکتب‌خانه آغاز کرد و با پشت سر گذاشتن دوره مکتب به تحصیل در علوم اسلامى پرداخت و با یادگیری دروس ابتدایی حوزه علمیه نزد پدر راه پر ثمر خود را ادامه داد. وی در حالی که در دوران طفولیت از محبت و لطف استادانه‌ی پدرانه بهره می‌برد در سن یازده سالگی از نعمت پدر محروم شد.
 آیت‌الله دستغیب افتخار شاگردی "آیت‌الله ملاعلى اکبر ارسنجانى" را در کارنامه پربار خود دارد و پس از پایان یافتن دروس حوزوی که همزمان با غائله کشف حجاب رضاخانى بود به مبارزه با این تهاجم بزرگ پرداخت وتحت فشار ماموران دولتی در سن 25 سالگی مجبور به حرکت به سوى نجف اشرف شد و با تلاش‌های مستمر خود طی هفت سال به مقام شامخ اجتهاد نایل آمد.
 عزیمت به شیراز علی‌رغم میل باطنی
در سال 1321ش. آیت‌‌الله دستغیب که انسانى رهیده از بند هواها بود بر خلاف میل خود  به توصیه استادانش به ایران بازگشت و با آمدن به شیراز از ابتدا در مسجد طالبیون به اقامه جماعت پرداخت و پس از آن با نزدیک شدن به ماه رمضان، طاق منبرى مسجد جامع عتیق شیراز را جهت انجام پذیرایى از زائران خانه دوست با زحمت فراوان آماده ساختند و از آن پس شهید دستغیب در این مسجد، انجام کار فرهنگى را آغاز کرد.
وی با استفاده از پشتوانه غنى اخلاقى خود، در جذب افراد به مسجد موفق بود و علی‌رغم تفسیر قرآن، شیوه‌هاى تربیت اسلامى را در قالبى لطیف براى نسل‌هاى مختلف جامعه مطرح کرد و اقدامات ترمیم و تکمیلی بنا‌های زیادی از جمله تعمیر ساختمان مساجد و مدارس، تأسیس مراکز خدماتى و خیریه، ایجاد مشاغل گوناگون براى کارگران و بیکاران و دستگیرى مستمندان عهده‌دار بود.
 ذکر و عبادت رکن جدایی‌ناپذیر از آیت‌الله دستغیب
آیت‌الله دستغیب علاوه بر خدمت به مردم، هیچگاه حال و هواى دعا و مناجات را رها نکرد و  همسر وی نقل مى‌کند:« در برخى از شب‌ها ناله‌هاى پرسوز و گداز آقا خواب را از من مى‌ربود و نمى‌توانستم بخوابم. به غذایى ساده بسنده مى‌کرد و به نان و پنیرى راضى بود. بعضى روزها با نان پیاز سر مى‌کرد و هرگز معترض نبود.» و بعضى از شب‌ها با حاج مؤمن یکی از دوستانش پیش هم بودند و به مناجات مشغول و شب‌هاى ماه رمضان تا صبح به دعا و نیاز به درگاه دوست قیام مى‌کردند.»
یکى از دختران آن سالک پرهیزگار مى‌گوید: براى نماز صبح در مى‌زد و مرا چون خیلى زود بیدار مى‌شدم و سحر خیز بودم با این عنوان زیبا صدا مى‌زد: خانم بهشتى ، خانم بهشتى ، وقت نماز است . پاشو!
در سر سفره ، بسم‌الله آغازین را بلند مى‌گفت و پس از هر لقمه باز بلند مى‌گفت الحمدالله. در مسائل خانوادگى نه جبارانه برخورد مى‌کرد نه بى تفاوت بود و نه از دیگران سلب اختیار مى کرد.
انتظار امام(ره) برای شنیدن صوت آیت‌الله دستغیب
آیت‌الله دستغیب به عنوان یکى از ارکان مهم انقلاب از طلوع مبارزات حضرت امام (ره) در سال1341 همراه و همگام با بنیانگذار انقلاب به عنوان یک سرباز راستین مطیع و پشتیبان ایشان بود و منطقه فارس به برکت وجود او در انقلاب پیشگام شد. از همان سال‌هاى ابتداى حرکت‌هاى انقلابى، برنامه‌هاى اسلامى را بر ضد طاغوت با درایت رهبرى کرد. از شیراز پیوسته نامه‌ها و اطلاعیه‌هاى امام و نیز سخنرانی‌هاى آتشین وی تکثیر مى‌شد. به دورافتاده‌ترین نقاط ایران فرستاده و البته یک نوار از سخنرانی‌هایش خدمت امام ارسال مى‌شد و ایشان از روى تعجب مى‌فرمودند: این هفته سید چه گفته! چه کرده !
آزادی معجزه‌آسای دستغیب از زندان
آیت‌الله دستغیب در پى حمله به فیضیه با ارسال نامه به علما، آنان را نسبت به اعمال رژیم آگاه می‌کردند و پس از سخنرانی‌ آتشینش در حوادث بعد از  15 خرداد در مسجد گنج، به منزل وی حمله شد و اما یارانش او را از معرکه بیرون بردند و هرچند در آن شب کماندوهاى رژیم پهلوی، با وحشى‌گرى‌ بسیارى را تا سرحد مرگ شکنجه، دستگیر و تبعید کردند. و پس از سه روز سید عبدالحسین را نیز به زندان عشرت‌آباد تهران روانه کردند که پس از مدتى به عنایت خداوند به طور معجزه آسا از زندان آزاد شد و به شیراز بازگشت.
در سال 1343 نیز آقا را شبانه گرفته و به زندان قزل قلعه بردند و در آنجا مدتى با شهید قاضى طباطبایى (دومین شهید محراب) در یک زندان بودند و وی تا سال 1355 با کارهای مبارزه‌ای مسائل انقلاب و کشور را زیر نظر داشت. در آن سال با مسافرت به نجف با امام خمینی(ره) دیدار و به پحث و گفتگو درباره مسائل مختلف انقلاب پرداختند. اخبار ایران از این طریق به امام(ره) منتقل مى‌شد و نسبت به تسریع حرکت انقلاب دستور گرفته مى‌شد.
درخشش ابتکارات دستغیب در ظهور و بروز انقلاب
ابتکارات و اندیشه‌هاى نو شهید دستغیب درخشش خاصی در زمان انقلاب داشت و در آن هنگام لیدری و هدایت مبارزات مردمی شیراز از سوی "آیت‌‌الله دستغیب" و "آیت‌الله محلاتى" انجام می‌شد که در همان دوران مبارزه آقا از مردم خواسته بودند «وقت نماز در هر کجا هستید اذان بگویید، اذان شعار و شعور اسلامى ماست و باید در همه جا بر زمینیان و آسمانیان زمزمه شود » این مسئله چنان براى رژیم رعب‌آور و مساءله‌آفرین شد که در اسناد ساواک به مرکز هشدار دادند و اعلام کردند «ممکن است این سیل اذان گویان کوى و برزن و بازار و خیابان به یک عصیان عمومى بر ضد رژیم تبدیل شود و باید به سرعت از آن جلوگیرى شود.»
افشاگری‌های بی‌پروا و بموقع او، حرکت‌های اسلامی مردم فارس را عمق بیشتری می‌بخشید و او در سخنرانی‌های خویش مردم را از توطئه‌های رضاخان چون کشف حجاب و کوشش در به انزوا کشاندن روحانیان آگاه و ساواک به خاطر آشتی‌ناپذیری وی،‌ ممنوع‌المنبرش کرد، در پی همه‌پرسی فرمایشی ششم بهمن 1341 برای رسمیت بخشی به انقلاب سفید "محمدرضا شاه"، اجرای سیاست‌های ارضی آمریکا در ایران و فروپاشی نظام اقتصادی خودکفای کشور، محکومیت و حرام خواندن تغییر تقویم هجری به شاهنشاهی که به دستور اسراییل انجام گرفت.
زندانی در سن هفتاد سالگی
پس از حادثه 17 شهریور و کشتار خونین که در تهران و برخى شهرستان‌ها رخ داد آقا فریاد اسلام‌خواهى برآورد و ساواک شبانه با حمله به منزل مرجع دینى اهل شیراز وی را در حالى که در سن هفتاد سالگی سخت مریض و در حال تب بود با خود به تهران بردند و چند ماه زندان کردند.
با طلوع بهار آزادى، آیت‌‌الله دستغیب همچنان در برابر مشکلات توطئه‌ها پولادین ایستاد و در بازسازى جامعه اسلامى همت گماشت. در سال 1358 از سوی حضرت امام(ره ) به امام جمعه شیراز منصوب و به عنوان عضو مجلس خبرگان رهبری هم از سوی مردم انتخاب شد و از جمله امام جمعه‌هایی بود که در برابر کجروی‌های ابوالحسن بنی‌صدر، قد برافراشت.
 جهاد دستغیب در علم
آیت‌الله دستغیب عارفى سالک، خطیبى توانمند، فقیهى صاحبنظر و مبارزى نستوه بود و هیچگاه در مبارزه و اوج حالات روحى از خدمت فرهنگى و انسانى براى جامعه دریغ  نکرد و  تا جایی‌که نوار سخنرانی‌های وی تا اقصی نقاط ایران منتشر می‌شد و دست به تالیف کتاب‌های بسیار زیادی با خصوصیاتی همچون سادگی و روانی، اعتبار و استواری و تنظیم براساس نیازهاى اخلاقى، اجتماعى جامعه و مشکلات روحى می‌نوشت.
خدمات فراموش نشدنی برای مردم شیراز
در میان خدمات و تلاش‌های پربار شهید دستغیب می‌توان به  بازسازى مسجد جامع شیراز، نوسازى مدرسه علمیه حکیم، تأسیس حوزه علمیه، مسجدالرضا، مجتمع خاتم‌الاوصیاء، مجتمع مرد اول، شهرک شهید آیت‌الله دستغیب، مسجد شهید خلیل دستغیب، مسجد‌المهدى، مسجد روح‌الله و مسجد امام حسین(ع) اشاره داشت.
دختری که با نامه‌اش مسبب  ترور شد
منافقین با طراحی ترور آیت‌‌الله دستغیب و جمع‌آورى اطلاعات، تلاش‌های زیادی در این راستا انجام دادند و تشکیلات منافقین زمان ترور را روز جمعه 13 آبان تعیین و براى این کار دخترى به نام "گوهر ادب آواز" انتخاب شد. او به موجب مشکلات خانوادگى از کانون خانواده رهیده و در شیراز جذب تشکیلات منافقین شده بود. برنامه ترور قبلی در روز 13 آبان غیرمنتظره به هم خورد و بخشى از تلاش گروهک تروریستی هدر رفت. اما آنان در پى فرصتى دیگر برآمده نقشه یک ترور انتحارى را شکل دادند.
آن سوى دیگر حالات و واردات روحى سیدعبدالحسین به او خبر از یک واقعه مى‌داد. روزی گفت: شهادت افتخار است، مگر شما حسودى‌تان مى‌شود که من به مقامى برسم ، افتخارى نصیبم شود!
معمولا شب‌ها در ساعت معینى از خواب بر مى‌خواستند ولى شب جمعه پس از ساعتى استراحت ناگهان از خواب بیدار شدند. سرشان را در دستانشان مى‌گیرند و مرتب(لاحول و لاقوة الا بالله) مى‌گویند.
 همسرش مى‌گوید: آقا آب مى‌خواهید؟ ناراحتى دارید؟ جوابى نمى‌شنود. اصرار مى‌کند و آقا مى‌گوید دیگر جز به اشاره سخن نمى‌گویم! مشهدى حیدر خادم مى‌گوید: صبح‌ها که مى‌رفتم، همیشه پشت میز نشسته بود ولى آن روز جمعه در اتاق قدم مى‌زد و (لاحول و لاقوة الا بالله) مى‌گفت. همه این حالات حکایت از این داشت که بار سنگین معرفتى در جانش ریخته‌اند و او در تحمل آن از زلال یاد حق استمداد مى‌کند و سخن جز یاد حق در کام کشیده است.
 همسرش مى‌گوید آنگاه که خواست براى نماز جمعه خارج شود دو اشاره کرد که من بعدها فهمیدم یعنى چه. و آن دو اشاره، یکى به خود و دیگرى به سوى آسمان بود! یعنى که روز پرواز من به آسمان فرا رسیده است.
به طرف نماز جمعه حرکت کرد. ناگهان در مسیر خانمى از در خانه‌اى به طرفش آمد. چون معمولا افراد در راه نامه مى‌دادند و ایشان سخت پروا داشت که ماموران مانع شوند آن خانم خیلى سریع خود را رساند و در ساعت 11:25 دقیقه روز 20 آذر 1360 بود که در یک لحظه زمین و زمان، کوچه پس کوچه‌هاى اطراف آتش شد! انفجارى مهیب رخ داد و پس از لحظه‌اى وی غرق در خون شد و آیت نیک کردار حق، دستغیب، صد پاره به سوى دوست عروج کرد.
پیکر پاک شهید دستغیب در آرامگاه خاندان دستغیب در کنار بارگاه میرسیداحمد ملقب به «شاه چراغ»، پسر بزرگ امام موسی‌کاظم و برادر امام رضا(ع)، به خاک سپرده شد.
چون کفن را آوردند کیسه‌اى کوچک به همراه آن بود که معلوم نشد چیست؟ یک هفته بعد از خاکسپارى چندین نفر خواب دیدند که مى‌گوید:« تکه گوشت‌هاى من لابه لاى دیوارها و اطراف است به من ملحق کنید!» هنگامى که آنها را جمع کردند دریافتند آن کیسه براى این مقدار از بدن آقا بوده است و این خود شاهدى دیگر بر آن بار معرفت قبل از عروج بود.
 بخشی از پیام حضرت امام(ره) به مناسبت شهادت آیت‌الله دستغیب
شهادت براى فرزندان اسلام و ذریۀ پیامبر عظیم‌‏الشأن(ص) و اولاد فاطمه(س) و یادگاران حسین(ع) در راه هدف و اسلام عزیز و قرآن کریم چیزى غیرعادى و پدیده‏اى غیر معهود نیست.
ملت بزرگ اسلام از محراب مسجد کوفه تا صحراى افتخارآمیز کربلا و در طول تاریخ پر ارزش سرخ تشیع قربانیانى ارزشمند به اسلام عزیز و فى سبیل‌اللّه‏ تقدیم کرده و ایران شهادت‏‌طلب هم از این پدیدۀ سعادتمند مستثنا نیست، و انقلاب اسلامى گوش و چشمش پر از این شهیدان حسین‌گونه است. ملت عزیز ما در روز رستاخیز با سرافرازى در پیشگاه مقدس خداى بزرگ و پیامبران و اولیاى عظیم‏‌الشأن، صف‌هاى طولانى از شهیدان در راه دفاع از حق عرضه می‌دارد؛ از علماى اعلام و ائمۀ جمعه و جماعت تا فداکاران و سربازان در جبهه‌‏هاى دفاع از حریم مقدس اسلام. پیامبر بزرگ اسلام که بر امم دیگر حتى به سقط، مباهات می‌کند، مطمئن هستیم به فداکارى این عزیزان جبهه و پشت‏ جبهه و این شهیدان محراب و منبر و در صف جماعات و در داخل مسجدها و بیمارستان‌ها مباهات می‌فرماید.


باشگاه خبرنگاران