بازخوانی قرارداد 1975 الجزایر
24 مرداد 1369، یادآور روزی دیگر از روزهای پرافتخار دفاع مقدس ملت ایران در مقابل متجاوزان بعثی است. حاکمان بعث عراق که چند روز پیش از 31 شهریور 1359، قرارداد 1975 الجزایر را رسماً ملغی اعلام کرده و سپس ناجوانمردانه کشورمان را از راه هوا، زمین و دریا مورد هجوم قرار داده و جنگی خانمان سوز و تمام عیار را به ملت انقلابی ایران ، تحمیل نموده بودند و شیرینی پیروزی بر استکبار و رژیم دست نشانده اش در ایران را در کام ملت تلخ کرده بودند، بار دیگر، پس از حدود ده سال، ناگزیر شدند که پذیرش خود را نسبت به تمامی مفاد همان قرارداد رسماً اعلام نمایند، نیروهای خود را که حدود 2400 کیلومتر مربع از خاک کشورمان را در اشغال داشتند، به پشت مرزهای دو کشور فراخوانند و آزادگان سرافراز ایران را به آغوش کشور بازگردانند.این چنین بود که وعدۀ الهی بار دیگر در این روز تحقق یافت و حاکم مستبد و خونریز عراق، سرافکنده و شرمنده با ارسال نامه ای به ریاست جمهوری وقت ایران تعهد و پایبندی خود را به این قرارداد اعلام کرده و برگ زرین دیگری از تاریخ مشعشع دفاع مقدس ملت ایران ورق خورد. چگونگی ماجرا رژیم بعث عراق و به ویژه شخص صدام حسین در پی فراغت از جنگ با جمهوری اسلامی ایران که در پی قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل فراهم شد، به دلیل بروز اختلافات با کشور همسایه ای دیگر یعنی کویت در دوم اوت سال 1990 (11 مرداد 1369) به این کشور کوچک حمله ور شد و با ارتش بزرگی که قدرتمندان جهانی به منظور نابودی انقلاب اسلامی ایران برای وی ساخته و پرداخته کرده بودند، ظرف فقط چند ساعت این کشور کوچک را به اشغال خود درآورد.صدام حسین در یک محاسبه ساده دریافت که درگیر شدن همزمان در دو جبهۀ بزرگ از توان وی خارج است و ناچاراً باید از جانب ایران خیالش آسوده باشد. از این رو در پاسخ به آخرین نامه ریاست جمهوری وقت ایران (مکاتبات بین روسای جمهور ایران و عراق به منظور حل و فصل مسایل و اجرای قطعنامه پیش از آن آغاز شده بود.) اعلام کرد که شرایط ایران را می پذیرد و قرارداد 1975 را به عنوان مبنای حل و فصل اختلافات به رسمیت می شناسد. از محتوای نامه صدام حسین این گونه برمی آید که او بار دیگر در یک اشتباه محاسباتی دیگر حتی انتظار داشته است که جمهوری اسلامی ایران در مصاف با ائتلاف غربی که در کویت با او وارد جنگ شده بودند، در کنار عراق قرار بگیرد، غافل از اینکه مسئولین ایران عاقل تر و هوشمندتر از آن بودند که ملت ایران را در چنین منازعه نامشروعی گرفتار سازند. به این ترتیب اولین گروه از آزادگان سرافراز جمهوری اسلامی ایران در روز 26 مرداد 1369 به آغوش میهن اسلامی بازگشتند و در پی آن در مدتی نسبتاً کوتاه تمامی آزادگان کشور پای در خاک میهن گذاشتند. متن نامه صدام حسین، خطاب به ریاست جمهوری وقت ایران که در ساعت 10 و 30 دقیقه صبح روز چهارشنبه 24 مرداد 1369 به وقت تهران از رادیو صوت الجماهیر بغداد قرائت شد ، به شرح زیر است: بسمالله الرحمن الرحیم آقای رئیس جمهور، علیاکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران پس از اتکال بر خداوند متعال و به نیت از بین بردن تمامی موانعی که بر سر راه ایجاد روابط برادرانه میان تمام مسلمانان و از جمله برادران مسلمان ایران وجود دارد و به منظور فعال ساختن جدی و هماهنگ کردن برادران مومن جهت رویاروئی با اشراری که میخواهند به مسلمانان و امت عرب ضربه بزنند و برای این که ایران و عراق را از تحریکات و بازیهای قدرتهای شرور بینالمللی و وابستگان آنان در منطقه بازداریم و به منظور هماهنگی با روح اصولی که در 12 اوت 1990 به منظور ایجاد صلح دایمی و همه جانبه در منطقه اعلام کردیم و خواست ما از آن نامه برقراری صلح دایم و همه جانبه در منطقه بود و برای آن که از هرگونه بهانهای که مانع از همکاری و موجب افکار بد شود، ممانعت کند و همچنین برای این که امکانات عراق، دور از صحنه رویارویی عظیم معطل نماند و به منظور به کار گرفتن آنها درجهت اهدافی که مسلمانان و اعراب شرافتمند به حق برآن توافق دارند و دوری جستن از تداخل سنگرها و کینهها و بغضها و برای آن که خیرخواهان راه خود را در بازگشت روابط عادی خواهند یافت، به عنوان ثمره مذاکرات از زمان نامه 21/4/1990 ما، تا آخرین نامه شما در هشتم اوت 1990، به عنوان حل نهایی و روشنی که جای هیچگونه ابهامی باقی نگذارد، تصمیمات زیر را اتخاذ کردیم: 1- موافقت با پیشنهاد شما که در نامه جوابیه مورخ هشتم اوت 1990 توسط «برزان ابراهیم تکریتی» نماینده ما در ژنو از آقای سیروس ناصری نماینده شما دریافت شد. پایه قرار دادن قرار داد 1975 به عنوان اصول منسجم با آنچه که در نامه 30 ژوئیه 1990 به ویژه در مورد تبادل اسرا و بندهای 6 و 7 از قطعنامه 598 آمده است. 2- بر اساس آنچه که در بند اول این نامه و آنچه که در نامه مورخ 30 ژوئیه 1990 آمده است، ما آمادهایم هیاتی را به تهران بفرستیم و یا هیاتی توسط شما به بغداد اعزام شود تا موافقتنامهها را جهت امضا آماده کند. 3- به عنوان ابتکار حسن نیت، ما از روز جمعه هفدهم اوت (69/05/26) نیروهای خود را از مرزهای شما فرا میخوانیم و تنها نیروهای سمبلیکی را به عنوان نگهبانان و پلیس مرزی باقی میگذاریم تا در شرائط طبیعی به وظایف روزمره خود عمل کنند. 4- کلیه اسرای جنگ با تمام تعداد بازداشت شدگان را فوراً از راه مرزهای زمینی از جمله خانقین و قصر شیرین و مناطقی که مورد توافق دو طرف خواهد بود، آزاد خواهیم کرد و ما اولین گام در این زمینه را روز جمعه هفدهم اوت برخواهیم داشت. آقای رفسنجانی رئیس جمهور، با این تصمیم ما، همه چیز روشن و تمام خواستهها و مسائلی که برآن تکیه میکردید، تحقق مییابد و چیزی نمانده است مگر آن که موافقتنامهها آماده و امضا شود تا هریک از ما جهت ورود به زندگی جدید، اشراف واضح داشته باشیم. همکاری ما باید در سایه اصول اسلامی و احترام متقابل و دورکردن طرفهایی باشد که خواستار شر برای منطقه هستند و قصد دارند از آب گلآلود ماهی بگیرند و شاید با یکدیگر همکاری کردیم تا خلیج، دریاچه صلح و امن و خالی از ناوگان و نیروهای خارجی باشد که بدخواه ما هستند. بعلاوه همکاری در مسائل حیاتی دیگر- والله اکبر والحمدلله
پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس
نظرات