تصویب قطعنامه 598 و اسناد آن در سازمان ملل
رد قطعنامه های شورای امنیت توسط جمهوری اسلامی ایران به دلیل یکطرفه بودن اکثر مفاد این قطعنامه ها، ناتوانی شورای امنیت سازمان ملل را در حل مشکل جنگ ایران و عراق بیش از پیش به نمایش گذاشت. این مساله موجب شد تا شورای امنیت در مواجهه با آخرین موضع ایران در قبال قطعنامه 588 به این نتیجه برسد که تا زمان ملحوظ نمودن برخی نظرات ایران، از صدور هرگونه قطعنامه دیگری خودداری ورزد.
رد قطعنامه های شورای امنیت توسط جمهوری اسلامی ایران به دلیل یکطرفه بودن اکثر مفاد این قطعنامه ها، ناتوانی شورای امنیت سازمان ملل را در حل مشکل جنگ ایران و عراق بیش از پیش به نمایش گذاشت. این مساله موجب شد تا شورای امنیت در مواجهه با آخرین موضع ایران در قبال قطعنامه 588 به این نتیجه برسد که تا زمان ملحوظ نمودن برخی نظرات ایران، از صدور هرگونه قطعنامه دیگری خودداری ورزد. این نتیجه در کنار دو مساله اساسی دیگر باعث شد تا شورای امنیت اقدام به تصویب قطعنامه ای نماید که در آن تا حدودی نظرات ایران، بویژه در زمینه تعیین متجاوز، منعکس شده باشد. این دو مساله به ترتیب عبارت بودند از :
1- پیروزیهای بزرگ و استراتژیک ایران در جبهه های جنگ بویژه در دو عملیات والفجر 8 و کربلای 5؛
2- به توافق رسیدن آمریکا و شوروی در مورد حل چند منازعه منطقه ای از جمله جنگ ایران و عراق؛
با در نظر داشتن مسائل فوق، دبیرکل سازمان ملل نسبت به مؤثر افتادن قطعنامه های 582 و 588 اظهار بدبینی کرد و پس از توضیحات خود با ذکر افزایش حملات به کشتیهای تجاری و نفتی در خلیج فارس ، از گسترش بیش از حد جنگ و تهدید صلح جهانی اظهار نگرانی نمود . پس از این گزارش دبیر کل مشورتهای خود با اعضای دائم شورای امنیت، بیانیه ای را بعنوان رئیس شورا در تاریخ 1/1-/65 منتشر نمود که توسط نماینده آمریکا قرائت گردید. پس از بیانیه مذکور دبیرکل مجدداً از اعضای شورای امنیت درخواست نمود تا مساعی خود را جهت یافتن راه حلی اساسی برای پایان یافتن جنگ به کار گیرند. شورای امنیت نیز پس از استماع نظرات دبیرکل آمادگی خود را برای یافتن راه حلی جدید برای پایان دادن به جنگ اعلام نمود و از اسفندماه سال 65 (همزمان با موفقیتهای ایران در عملیات کربلای 5) گروه کار ویژه ای مرکب از اعضای دائم شورای امنیت (آمریکا، شوروی، چین، فرانسه و انگلیس) به منظور بحث و تبادل نظر پیرامون بررسی راههای پایان جنگ ایران و عراق تشکیل شد. نتیجه کار این گروه که جلسات کار خود را به صورت محرمانه برگزار می کردند تحت عنوان قطعنامه 598 منتشر شد و در تاریخ 29/4/1366 (20 ژوئیه 1987) به اتفاق آراء به تصویب شورای امنیت رسید.
عوامل مؤثر در تصویب قطعنامه 598
به طور اعم عوامل بسیاری در تصمیم گیری شورای امنیت جهت تصویب قطعنامه 598 موثر بود، ورود سلاحهای مخرب در جنگ، تهدید امنیت کشورهای منطقه، گسترش جنگ به منطقه خلیج فارس و از جمله این عوامل هستند اما آنچه باعث شد تا شورای امنیت بویژه اعضای دائم آن به یک نتیجه قطعی در مورد جنگ ایران و عراق دست یابند، ناشی از سه مساله زیر بود که به اختصار مورد بحث قرار می گیرند.
1- برخورد منفی ایران با قطعنامه های صادره از موضع قدرت نظامی
جمهوری اسلامی ایران به دلیل جو حاکم بر شورای امنیت که بشدت متاثر از سیاستهای دو ابرقدرت شرق و غرب بود و نیز بدلیل ماهیت قطعنامه های صادره از سوی این شورا، هیچگاه قطعنامه های صادر شده را مورد تائید قرار نداد و ضمن رد مستدل آنها خواستار برخورد عادلانه شورا با موضوع جنگ شد. مواردی همچون عدم استفاده از لفظ منازعه یا جنگ در قطعنامه ها و یا عدم گنجاندن ماده ای جهت شناسایی آغازگر جنگ و دلائلی بود که ایران جهت رد قطعنامه ها به آنها استناد می نمود. علاوه بر این، ایران با ادامة عملیات نظامی در جبهه های جنگ مصر بود تا حقوق تضییع شده خود را بدون اتکاء به قدرتهای بزرگ، بدست آورد. این مساله در کنار عدم تاثیرپذیری ایران از سیاستهای دو ابرقدرت باعث می شد تا ایران مستقل از جو حاکم بر روابط بین الملل حرکت کند که تحمل این مساله برای قدرتهای بزرگ دشوار بود. در چنین شرایطی بیم آن می رفت تا ایران با تحرکات نظامی، سیاستهای خود را جهت پایان مخاصمه به کشور عراق تحمیل نماید.
2- پیروزیهای بزرگ ایران در جبهه های جنگ
جمهوری اسلامی ایران با مشاهدة بی توجهی سازمان ملل و شورای امنیت نسبت به ماهیت جنگ ایران و عراق و تحولات جاری آن تحرکات خود را در جبهه های جنگ افزایش داد و تا حصول نتیجة نهائی به عملیات در مناطق حساس و استراتژیک ادامه داد. در میان تحرکات انجام شده در جبهه های جنگ دو عملیات والفجر 8 و کربلای 5 که هر دو نیز با موفقیت کامل قرین بود از اهمیتی ویژه و اساسی برخوردار بودند. تصرف منطقه فاو، عملاً ارتباط عراق با خلیج فارس را قطع نمود و ایران را در کنار کشور کویت که یکی از اصلی ترین حامیان اقتصادی عراق در جنگ بود قرار داد. تصرف منطقه شلمچه نیز، ایران را به شهر استراتژیک بصره که برای عراق اهمیتی حیاتی داشت، نزدیکتر نمود. این دو عملیات سبب شده بودند تا موازنه جنگ به نفع ایران تغییر یابد. و امیدواری قدرتهای بزرگ و کشورهای منطقه نسبت به مقاومت عراق بشدت کاهش یابد. در نتیجه در شرایطی که احتمال موفقیتهای ایران رو به افزایش و مقاومت عراق رو به کاهش گذارده بود، پایان جنگ بدون طرف پیروز می توانست، تامین کننده حداقل خواسته های دو ابرقدرت از پایان جنگ ایران و عراق باشد.
3- توافق آمریکا و شوروی در مورد پایان مخاصمات منطقه ای
بررسی مواضع آمریکا و شوروی در طول دوران جنگ نشان می دهد که این دو کشور براساس منافع و مصالح سیاسی خود در مقاطع مختلف جنگ، عکس العمل های متفاوتی از خود نشان داده اند. این مساله در مورد شوروی از قطعیت بیشتر برخوردار است. با روی کار آمدن گورباچف در شوروی و سیاستهای وی مبنی بر نزدیکی بیشتر به غرب و کاهش تشنجات فی مابین دو ابرقدرت که گام اول آن در کاهش اختلافات منطقه ای ظهور می یافت، رسیدن به توافق در نحوه پایان جنگ، مساله ای دور از انتظار نبود و به نظر می رسید در سه اجلاس مهم و اساسی ریکیاویک، واشنگتن و بالاخره مسکو، سران دو کشور، در مورد حل چندین منازعه منطقه ای از جمله جنگ ایران و مسکو، سران دو کشور، در مورد حل چندین منازعه منطقه ای از جمله جنگ ایران و عراق و مساله افغانستان به توافق رسیده باشند. شوروی از پیروزیهای ایران در جنگ که منافع این کشور را در عراق دچار مخاطره می کرد و نیز تاثیر گذاری ایران بر تحولات افغانستان و جدی شدن جریان اسلامی در جمهوری های مسلمان نشین خود احساس خطر کرده و در تلاش برآمد با دست یابی به توافق با آمریکا (در مقطع تصویب قطعنامه 598)، مسیر سیاست تشنج زدایی و بازسازی اقتصادی و اجتماعی خود را با پایان جنگ ایران و عراق دچار مخاطره می شده. منابع حیاتی و حساس امریکا و غرب در منطقه خلیج فارس، ایجاب می کرد که آمریکا از تبدیل شدن ایران و عراق به یک قدرت منطقه ای جلوگیری نماید. از نظر آمریکا پیروزی هر یک از طرفین درگیر در جنگ تهدیدی اساسی برای منابع نفتی خلیج فارس و اسرائیل محسوب می شد، این تهدید در صورت عملی شدن می توانست، عواقب خطرناکی برای ترتیبات امنیتی مورد نظر آمریکا در منطقه داشته باشد. با این وضعیت جنگ باید به نحوی خاتمه می یافت که هیچ یک از طرفین درگیر پیروز از میدان خارج نشوند.
مواضع ایران در قبال پذیرش قطعنامه 598
در مجموع به نظر می رسد سه عامل اصلی فوق در تصویب قطعنامه 598 نقش بیشتری نسبت به سایر عوامل ایفا می کردند. بدین ترتیب شورای امنیت پس از تصویب قطعنامه های بیهوده و بدون اثر، به این نتیجه رسید که برای پایان جنگ باید حداقل های مورد نظر ایران را نیز در نظر بگیرد تا از این طریق امکان تامین برخی نظرات ایران فراهم شود. بدین منظور کوششهای فراوانی از سوی دبیرکل جهت جلب نظرات مسئولین سیاست خارجی ایران بعمل آمد یکی از این اقدامات، برگزاری کنفرانسی با موضوع جنگ ایران و عراق در بنیاد فورد بود. در این کنفرانس دبیرکل سازمان ملل، نمایندگان اعضای دائم شورای امنیت، رئیس موسسه فورد و عده ای از صاحب نظران و تحلیل گران مسائل خاورمیانه شرکت داشتند. در زمینة مباحث این کنفرانس آقای رجائی خراسانی نمایندة سابق ایران در سازمان ملل چنین اظهار می دارد:
«با وجود حق گوئی های کنفرانس و متجاوز شناختن صدام ، نتیجه گیری این نبود که باید صدام را محکوم کرد و حق را به ایران داد، بلکه چنین استدلال می کردند که مادام که بخشی از حقایق را به نفع جمهوری اسلامی ایران مطرح نکنیم و یک مقدار از خواسته های مشروع این کشور را به رسمیت نشناسیم، نخواهیم توانست یک راه حل سیاسی برای صدام پیدا کنیم. آنان به این نتیجه رسیدند که بازی سیاسی جدیدشان باید روی تامین نظرات ایران باشد.» (1)
در چنین شرایطی خواسته های ایران در بند ششم قطعنامه 598، بصورتی بسیار کم رنگ گنجانده شد. اما این قطعنامه نیز همچون سایر قطعنامه های شورای امنیت، نمی توانست متضمن پایان عادلانة جنگ ایران و عراق باشد. با این وجود، علیرغم نقاط ضعف بسیار این قطعنامه، نکات مثبتی نیز در آن دیده می شد که حکایت از پذیرش برخی واقعیتها توسط شورای امنیت سازمان ملل داشت. برخی نکات مثبت قطعنامه 598 با در نظر داشتن این نکته که شورای امنیت بطور کامل در اختیار قدرتهای بزرگ است و هیچ موضوعی بدون رای و نظر آنان مورد تصویب قرار نمی گیرد ، شامل موارد زیر است:
1- عنوان این قطعنامه برخلاف سایر قطعنامه های تصویبی که «وضعیت ایران و عراق» در آن ذکر می شد، منازعة بین ایران و عراق است . شورای امنیت قبل از قطعنامه 598 حاضر به بکار گیری لفظ منازعه یا جنگ نبود و این به خودی، خود امری مثبت تلقی می شود.
2- این قطعنامه در مقایسه با قطعنامه های قبلی سازمان ملل حالت آمریت بیشتری داشته و همچون قطعنامه های قبلی به توصیه بسنده نکرده است بلکه از قاطعیت بیشتری برخوردار است.
3- جهت تصویب قطعنامه چانه زنی های بسیاری صورت گرفته است تا بلکه قطعنامه ای مورد نظر شورای امنیت، ایران و عراق به تصویب برسد.
4- قطعنامه 598 طولانی ترین و مفصل ترین قطعنامة شورای امنیت دربارة جنگ ایران و عراق است.
5- قطعنامه 598 با توجه به زمان تصویب آن، تحت تاثیر پیروزیهای چشمگیر ایران در جنگ بویژه تصرف جزیره فاو و منطقه شلمچه در شرق بصره قرار دارد. به همین خاطر مجبور به پذیرش برخی واقعیتها شده است.
6- بررسی محتوای قطعنامه و راههای اجرائی آن نشان می دهد که شورای امنیت برای اولین بار بصورتی جدی به جنگ ایران و عراق نگریسته است.
7- در قسمت مقدماتی دربند سوم، لفظ آغاز و ادامه منازعه به میزان قابل توجهی بیانگر پذیرش این واقعیت از سوی شورای امنیت است که باید به آغازگر جنگ توجه نمود. اگرچه لفظ ادامه جنگ تا حدودی منطق حاکم بر این جمله را با ابهام و تردید مواجه می سازد.
8- در قسمت مقدماتی در پارگراف چهارم، بیان اظهار تاسف از نقض قوانین انسان دوستانه بین المللی و اشاره به بمباران مراکز صرفاً مسکونی غیر نظامی و حملات به کشتیرانی بی طرف یا هواپیماهای کشوری و کاربرد سلاحهای شیمیائی ، تماماً به سود ایران قید شده است.
9- در قسمت مقدماتی، پاراگراف هفتم، بیان جمله «حصول به راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه» تماماً مورد نظر ایران بوده و تکرار آن در بند چهارم اجرایی نشانگر دقت شورا در مورد نظرات ایران برای پایان جنگ است.
10- اشارة پاراگراف نهم قسمت مقدماتی به این که «در منازعه ما بین ایران و عراق نقض صلح حادث شده است» از یک نظر قابل توجه است و آن این که شورا باید ناقض صلح را با توجه به این تاکید تشخیص دهد.
11- بند پنجم قطعنامه می تواند تفسیری بر عدم حضور و مداخله قدرتهای بزرگ در خلیج فارس باشد. در این بند از تمامی کشورها خواسته شده است تا از هرگونه اقدامی که می تواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، احتراز کنند. بدین ترتیب ایران می تواند مدعی این نکته باشد که حضور ابرقدرتهای بزرگ در خلیج فارس عملاً باعث گسترش منازعه شده است و پیشرفتی در اجرای قطعنامه 598 حاصل نشده است.
12- بند ششم قطعنامه که مصمم است مسؤولیت منازعه را مشخص کند، به طور کامل تامین کنندة یکی از خواسته های ایران از دبیر کل است.
13- بند هفتم قطعنامه بیانگر این نکته است که شورای امنیت موضوع بازسازی دو کشور را مورد توجه قرار داده است. این بند در کنار بند ششم که تعیین متجاوز را مورد توجه قرار می دهد، می تواند متضمن پرداخت غرامت جنگی از سوی کشور متجاوز باشد.
14- بند هشتم قطعنامه که ترتیبات امنیتی منطقه را با نظر کشورهای آن مورد توجه قرار می دهد. تماماً مورد نظر جمهوری اسلامی ایران است. ایران اعلام کرده بود که امنیت منطقه با همکاری کشورهای آن حفظ خواهد شد و در صورت دخالت کشورهای خارجی این امنیت متزلزل خواهد بود.
علیرغم وجود نکات مثبت فوق، بسیاری موارد منفی در قطعنامه وجود داشت که هر یک به تنهائی می توانست عاملی برای عدم پذیرش قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی ایران باشد. به همین خاطر نیز وزارت امور خارجه ایران روز بعد از ارسال نامه دبیرکل که همراه آن قطعنامه 598 برای هر دو کشور فرستاده شده بود بیانیه ای در خصوص آن صادر کرد و آن را غیر عادلانه اعلام نمود. در این بیانیه ضمن اشاره به تناقضات موجود در قطعنامه و نیز نقض بند پنجم اجرایی آن بوسیله حضور آمریکا در منطقه خلیج فارس آمده است: در پایان هفتمین سالی که از شروع تجاوز وسیع و همه جانبة عراق به جمهوری اسلامی ایران می گذرد، شورای امنیت سازمان ملل بار دیگر با تصویب قطعنامه ای غیر عادلانه از ایفای مهمترین وظیفه خود در حفظ صلح و امنیت بین المللی عدول نمود.
پس از این بیانیه، جمهوری اسلامی ایران در بیست و دوم مرداد ماه سال شصت و شش پاسخ نهائی خود را پیرامون قطعنامه 598 همراه با نامة وزیر خارجه ایران برای دبیرکل ارسال نمود. در نامه وزیر خارجه قید شده بود که تصویب قطعنامه به تحریک آمریکا صورت گرفته است.
همچنین در متن پیوستی نامه، برخی مواضع جمهوری اسلامی در قبال قطعنامه چنین عنوان شده است:
ـ هدف از قطعنامه انحراف افکار عمومی توسط آمریکاست.
ـ قطعنامه بدون مشورت و نظر ایران تدوین شده است.
ـ نظرات صریح ایران در آن لحاظ نشده است.
ـ جنگی که در 31/6/59 (22 سپتامبر 1980) آغاز شده است، چرا هم اکنون تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی تلقی می شود؟!
ـ قطعنامه از متجاوز حمایت کرده است.
ـ شورا از حالت بی طرفی خارج شده است.
ـ آمریکا اولین ناقض قطعنامه 598 است.
ـ این قطعنامه گام اول در تصویب قطعنامه دیگری علیه جمهوری اسلامی ایران است.
این موارد در کنار برخی پاسخهای دیگری که در متن پیوستی نامة وزیر خارجه ملاحظه می شد، موضع صریح ایران نسبت به قطعنامه 598 بود. موضعی که در بند آخر آن، قطعنامه 598 نه به طور کامل مورد قبول قرار گرفته و نه کاملاً رد شده بود. بر همین اساس حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی طی سخنانی موضع ایران را چنین عنوان کرد:
«پیش از این به علت جهت گیری های ناعادلانه قطعنامه های شورای امنیت، ما این قطعنامه ها را نمی پذیرفتیم. اما در این قطعنامه نکات مثبتی دیدیم که حاضر شدیم پیرامون آن مذاکره کنیم. جمهوری اسلامی ایران قطعنامه 598 را به طور کلی رد نکرده است. چون در آن جای بحث می بیند.» (2)
این موضع گیری که همچنان راه پایان جنگ را از طریق سیاسی مسکوت می گذاشت تنها به پشتوانة برتریهای نظامی در جبهه ها صورتی می گرفت. ایران در این زمان با پیروزیهای چشمگیر نظامی در فاو و شلمچه در موضع برتری به لحاظ نظامی قرار داشت و مسؤولین سیاسی ایران قصد داشتند تا از این موضع برتر، حداکثر استفاده را جهت اخذ امتیازات سیاسی بنمایند. اما این فرصت به دلایل گوناگون نمی توانست چندان طولانی باشد. با روند تحولات نظامی و اعمال فشارهای گستردة بین المللی به ایران و نیز حضور گسترده آمریکا در خلیج فارس ایران به تلاشهای دبیر کل که سعی می کرد عناصر جدیدی را از نظر اجرائی به قطعنامه بیفزاید، پاسخ مثبت داد. یکی از این موارد که مورد استقبال ایران قرار گرفت و از سوی ایران نیز پیگیری می شد، آغاز کار هیات تعیین متجاوز همزمان با روند پذیرش آتش بس بود. به هر حال پذیرش طرح اجرائی دبیرکل از سوی ایران، موجب تعجب محافل سیاسی و بین المللی دنیا شد. اما ایران با تصمیم خود مبنی بر پذیرش طرح اجرایی دبیرکل در اواخر سال 66 نشان داد که راه حلها سیاسی را برای پایان جنگ همچنان مد نظر دارد. به همین دلیل در تاریخ 26/4/1367 (17 ژوئیه 1988) با افزایش فشارهای نظامی به ایران بویژه مورد هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری کشورمان توسط ناوچه های آمریکا در خلیج فارس که حاکی از آغاز یک مرحله جدیدی در جنگ بود، ایران قطعنامه 598 را پذیرفت و امام خمینی با بیان جملات زیر چنین عنوان داشت:
« قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنی حل مساله جنگ نیست. با اعلام این تصمیم، حربة تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است البته ما رسماً اعلام می کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست قبول این مساله برای من از زهر کشنده تر است . ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود بدانید که پیروزی از آن شماست.» (3)
به هر حال بحث پیرامون تصویب قطعنامه 598 و علل و انگیزه های آن و اینکه به چه دلائلی قدرتهای بزرگ در مورد پایان جنگ ایران و عراق به این نتیجه رسیدند. مستلزم دست یابی به اسناد و مدارکی است که در این زمینه می تواند به محققین تاریخ جنگ، کمک شایانی بنماید. به همین دلیل مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ با ترجمة اظهار نظرات اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت در جلسه ای که قطعنامه 598 به تصویب رسیده است و نیز انعکاس تصویب قطعنامه در مجامع بین المللی براساس اسناد سازمان ملل، تلاش دارد، گاهی مؤثر در این زمینه برداشته و این اسناد را در اختیار پژوهشگران و محققین قرار دهد.
20 جولای 1987 (29 تیر 1366)
در تاریخ فوق (سندS/18989) بر طبق موافقتی که براساس مشورتهای قبلی صورت گرفت، شورای امنیت مجدداً موضوع مناقشه ایران و عراق را در جلسه مورخه 20 جولای (29 تیر) مطرح ساخت و از عراق دعوت بعمل آمد که در این جلسه بدون حق رای شرکت نماید.
در همین روز، شورا، به اتفاق آراء قطعنامه 598 (1987م) (66-1365ه . ش) را تصویب نمود. پس از رای گیری دبیر کل اعلام کرد که با تصویب این قطعنامه کار دستیابی به حل و فصل مسالمت آمیز جنگ ایران و عراق شروع می شود که گام نخست آن برقراری آتش بس ، از جمله متوقف ساختن حمله به کشتی ها و بکارگیری ناظرانی جهت تضمین آن می باشد، ضرورت دارد که مشورتها با طرفین درگیر و دیگر کشورهای منطقه ای گسترش یابد و ترتیباتی نیز جهت برقراری امنیت بلندمدت و ثبات منطقه اتخاذ گردد، بعلاوه از آنجائیکه مشخص ساختن مسؤولیت درگیری مانع پیشرفت حل و فصل آن می باشد، وی تلاش خواهد داشت که جهت یافتن راه حل این موضوع آن را به یک هیئت بی طرف واگذار نماید. امارات متحده عربی، پادشاهی بریتانیا و زامبیا احساس می نمایند که طرح قطعنامه با دقت، توازن را ایجاد نموده است و نگرانیهای طرفین درگیر را مورد توجه قرار داده است. چین اظهار نگرانی کرد که اخیراً جنگ گسترش یافته است و احتمال آن می رود که خطر آن افزایش یابد و بسوی بین المللی شدن پیش رود. این کشور از زمان بروز جنگ از طرفین درخواست نموده است که آتش بس اعلام کنند و مناقشاتشان را از طریق مذاکره حل و فصل نمایند، و از تلاشهای سازمان ملل در این رابطه حمایت نموده است. چین معتقد است این قطعنامه می بایست با همکاری ایران و عراق و کمک دبیرکل در ابتکارات میانجیگرانة بیشتر خود، به نتیجه نهائی برسد. سایر کشورها از جمله بلغارستان، فرانسه، جمهوری فدرال آلمان، ایتالیا، و امارات متحده عربی نگران گسترش احتمالی جنگ بودند. پادشاهی بریتانیا اعلام کرد که این قطعنامه براساس قطعنامه 582 (1986) استوار است و نهایت راههای تلاش اعضای دائمی شورای امنیت و مجمع عمومی می باشد و اظهار امیدواری کرد که طرفین، اقتدار شورا را در نظر بگیرند. نمایندة این کشور همچنین درخواست کرد که اعضای شورا به منظور آتش بس و انجام عقب نشینی ، همکاری با دبیرکل را جهت مذاکره مدنظر قرار دهند.
ایالات متحده اظهار داشت که این درگیر اساساً نباید شروع می شد و نبایستی اجازه داده می شد که ادامه یابد، این تصمیم نشاندهنده اقدام مقتدرانه جامعه بین المللی جهت برقراری چهارچوبی برای برقراری صلح می باشد. ایالات متحده از ایران و عراق درخواست کرد که بخاطر اینکه سازمان ملل می تواند نقش حافظ صلح در منطقه را داشته باشد سریعاً شرایط آنرا اجابت کنند و به قطعنامه پاسخ مثبت دهند. جمهوری فدرال آلمان اعلام کرد که جنگ را از ابتدا و نیز در مواقع تشدید آن، که خطر گسترش درگیری وجود داشته است محکوم نموده است. این قطعنامه عوامل مهم جدیدی را پیشنهاد نموده است که دو کشور را قادر می سازد راهی به سوی حل و فصل صلح جویانه بیابند، بویژه آنکه در مورد اهمیت تعیین متجاوز، خسارات جنگ و امنیت منطقه ای بحث نموده است.
فرانسه گفت متن قطعنامه واقع بینانه و عادلانه تهیه شده و حل و فصل جنگ را از طریق سیاسی هموار نموده است، بدون اینکه غالب و مغلوبی داشته باشد و نباید مورد بی اعتنایی واقع شود.
کنگو، جمهوری فدرال آلمان، پادشاهی بریتانیا و ایالات متحده بر این حقیقت تاکید کردند که قطعنامة با مواد 30 و 40 فصل هفتم منشور سازمان ملل منطبق بوده و بنابر این اجبار را تحت حقوق بین الملل تجویز می نماید. آرژانتین نیز نسبت به مزایای متن قطعنامه جهت مشارکتی که می تواند به پایان بخشیدن به جنگ داشته باشد متقاعد شده است، زیرا ایران و عراق نمی توانند به تنهائی به مخاصماتشان پایان دهند.
ایتالیا گفت: جامعه بین الملل می بایست از ابزارهایی که منشور جهت بازگرداندن صلحی عادلانه و منصفانه ایجاد کرده است استفاده نمایند. چین تشخیص شورا در نوع نگرش به جنگ، که خسارتهایی را برای طرفین به همراه داشته و نیازهای بازسازی با استفاده از کمک های بین الملل تاکید ورزیده است را تائید نمود. ونزوئلا تاکید ورزید که اجرای قطعنامه مستلزم فداکاری و تحمل مشکلات طرفین است.
اتحاد جماهیر شووری اعتقاد دارد که قطعنامه مبنای عادلانه ای جهت حل و فصل درگیری می باشد و نمی خواهد وضعیت دو کشور در بحران بین المللی رو به انحطاط گذارد. آبهای بین المللی با افزایش تعداد ناوهای متعلق به سایر کشورهائی که هزاران کیلومتر از منطقه فاصله دارند، آلوده شده است . یک گروه با استفاده از وضعیت خلیج فارس با درک طرحهای استقرار طولانی مدت، بدنبال یافتن مکانهائی جهت استقرار جدید برای نیروهای دریایی و هوائی خود می باشند، ناوگانهایی که متعلق به منطقه نیستند می بایست در اسرع وقت از منطقه عقب نشینی نمایند و ایران و عراق به نوبه خود از تهدید نمودن بیشتر کشتیرانی بین المللی اجتناب نمایند. ما باید با اجرای کامل قطعنامه قدرت جهان را جهت نفی زور تحکیم نمائیم و در پایان قرن بیستم بسوی نوع جدیدی از تفکر سیاسی با حفظ واقعیتها حرکت نماییم. ژاپن اظهار امیدواری کرد که اعضای شورا از اجرای قطعنامه کاملاً اطمینان حاصل نمایند و اعتقاد دارد که همانند گذشته در اقدامات آتی جهت حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه خدمت نماید.
عراق گفت که هرگز به جنگ تحمیلی علیه این کشور که از سال 1980 (1359) شروع شده تمایلی نداشته است و همیشه بدنبال صلح عادلانه بوده و قطعنامه های قبلی شورای امنیت را در مورد مناقشه پذیرفته است و از مشورتهای صورت گرفته در طی ماههای گذشته استقبال نموده و از شورا می خواهد که قطعنامه جدید را با دقت مورد بررسی قرار دهد.
22 جولای 1987 (31 تیر 1366)
در تاریخ فوق (سند S/18993) ایران که در اجلاس شرکت نکرده بود اعلام کرد که قطعنامه ای دارای نواقص و نابرابرهایی اساسی است و از عدم توازن لازم جهت اقدامات مفید آتی برخوردار می باشد. ایران ، ایالات متحده را متهم کرد که می خواهد با یک سری از اقدامات تبلیغاتی فشار منطقه ای را با تقویت حضور نظامی اش در خلیج فارس گسترش دهد، بعلاوه آمریکا به اقدامات خود جهت فراهم ساختن زمینه های مناسب به منظور حمایتهای سیاسی، مالی و لجستیکی از عراق ادامه داده و سهمی از درآمدهای نفتی اش را به عراق اختصاص داده است. ایران از دبیرکل و اعضای شورای امنیت درخواست کرد که از ایالات متحده بخواهند، سیاستهای توصعه طلبانه خود را متوقف سازد. همچنین از فرانسه خواست که به سیاست تسلیح نمودن عراق پایان دهد.
23 جولای 1987 ( 1مرداد 1366)
در تاریخ فوق (سند S/19045) عراق طی نامه ای از قطعنامه استقبال نمود و اعلام کرد که آماده است در اجرای آن همکاری نماید، در مورد پاراگرافهای 1 و 3 مبنی بر عقب نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بین المللی ظرف ده روز پس از آتش بس و نیز آزادی اسرای جنگ و بازگشت آنان به میهن خود طی هشت هفته جملة «بدون درنگ» را ابراز نمود.
11 آگوست 1987 (20 مرداد 1366)
در تاریخ فوق (سند S/19031) ایران موضع رسمی اش را در مورد قطعنامه 598 اعلام کرد. این کشور، ایالات متحده را متهم ساخت که قطعنامه 598 را با نیت آشکار دخالت در خلیج فارس تنظیم نموده است و منعکس کننده راه حل عراق برای حل و فصل مناقشه می باشد و بنابراین نمی تواند بی طرفانه و عملی مورد ملاحظه قرار گیرد، این کشور هشدار داد که قصور در حل بحران، به گسترش درگیری و ابعاد غیرقابل پیش بینی آن، شتاب خواهد بخشید.
3 سپتامبر 1987 (12 شهریور 1366)
در اعلامیه ای که در تاریخ فوق (سند A/421535 و سندS/19103 ) در کپنهاک منتشر شد کشورهای عضو شورای اروپا پشتیبانی خود را از قطعنامه 598 اعلام نمودند و حملات اخیر به کشتی های بازرگانی در خلیج فارس را محکوم کردند.
7 – 5 اکتبر 1987 (15-13 مهر 1366)
در اعلامیه نهائی اجلاس وزرای امور خارجه سران هئیت نمایندگی کشورهای غیر متعهد به مجمع عمومی (نیویورک 7-5 اکتبر) ]سند[A/42/681 از تلاشهای اخیر شورای امنیت جهت حل و فصل مناقشات ایران و عراق و وادار ساختن دو کشور جهت متوقف ساختن مناقشات استقبال نمودند.
25-24 اکتبر (3-2 آبان 1366)
در اعلامیه ای که بدنبال اجلاس شورای وزرای همکاری خلیج در ریاض مورخ 25-24 اکتبر صادر شد (سند S/19421) شورا، اقدامات تجاوزگرانه ایران را محکوم نمود و اعلام کرد که هرگونه اقدامی که از طرف ایران صورت گیرد علیه کشورهای عضو محسوب می شود.
29-28 اکتبر (7-6 آبان 1366)
وزرای امور خارجه کشورهای عضو پیمان ورشو در پراگ چکسلواکی طی اعلامیه ای در تاریخ فوق (سند A/42/708 and corr.1) بر نیاز اجرای فوری قطعنامه 598 و عقب نشینی نیروهای دریایی خارجی از خلیج فارس و حراست از آزادی دریانوردی در منطقه تاکید ورزیدند.
11-8 نوامبر 1987 (20-17 آبان 1366)
کنفراس اجلاس فوق العاده اتحادیه عرب در اعلامیه نهایی اش در امان پایتخت اردن در تاریخ فوق (سند A/42/779-S/19274) ایران را به خاطر تاخیر در پذیرش قطعنامه 598 محکوم نمود و به همبستگی خود با عراق و کویت در رودررویی با تجاوزات ایران تصریح نموده و خواستار اقداماتی جهت ترغیب ایران در پاسخ به درخواست صلح شد.
4-5- دسامبر 1987 (14-13 آذر 1366)
در اعلامیه ای که پس از اجلاس شورای اروپا در کپنهاک (سند A/42/585-S/19322) صادر شد، سران دولتها و حکومت های شورای اروپا پشتیبانی خود را از قطعنامه تکرار نمودند، و پیشنهاد کردند که اقدامی اتخاذ گردد تا اجرای آن بوسیله قطعنامه بعدی تقویت شود.
6 دسامبر 1987 (15 آذر 1366)
کویت پیامی برای ریاست نشست اخیر سازمان کنفرانس اسلامی در تاریخ فوق ارسال نموده و در آن اظهار امیدواری نموده است که جهت متوقف ساختن درگیری ایران و عراق گامهای مؤثری برداشته شود. (سند A/42/876-S/19330)
پاورقی ها
(1) روزنامه اطلاعات، 9/10/1366، صفحه 12.
(2) روزنامه کیهان – 21/6/1366 – صفحه 2.
(3) پیام استقامت امام ـ بند مربوط به پذیرش قطعنامه 598.
فصلنامه تاریخ جنگ، شماره 10
نظرات