منوچهر آزمون به روایت اسناد ساواک
2059 بازدید
دکتر منوچهر آزمون در سال 1309 در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در تهران به پایان رسانید. در سال 1329 برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در رشتة حقوق سیاسی و علوم اجتماعی موفق به اخذ درجه دکترا شد. وی در آلمان به حزب تودة ایران پیوست، به عنوان نماینده دانشجویان حزبی فعالیت میکرد. در سال 1336 جذب ساواک شد. دستورات و طرحهای خاصی را اجرا و ضربات کاری بر تشکیلات وارد کرد. پس از بازگشت به ایران در ساواک بطور رسمی مشغول به کار شد. در سال 1435 مشاور مدیرعامل رادیو و تلویزیون و در سال 1346 رسماً به سمت معاون سیاسی سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران منصوب شد. از فروردین سال 1347 عهدهدار ریاست کل خبرگزاری پارس و سپس معاونت وزیر اطلاعات شد. در همین زمان به معاونت وزارت کشور رسید. سپس سرپرستی سازمان اوقاف و با موافقت دولت استاندار فارس شد. به مجلس شورای ملی راه یافت و سرانجام به وزارت کار و امور اجتماعی منصوب شد. آزمون از مسوولان اولیه و مدافعان حزب رستاخیز در سال 1355 به شمار میرفت. با اوجگیری انقلاب اسلامی رژیم در صدد فدا کردن چهرههای بدنام و منفور افتاد. چند تن ازجمله دکتر آزمون دستگیر و به زندان محکوم شدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دادگاه انقلاب محاکمه و مفسدفیالارض شناخته شد و در 20/1/1358 حکم صادر شد در مورد وی به اجرا درآمد.
در یکی از اسناد ساواک چنین میخوانیم:
دکتر منوچهر آزمون فرزند ابوالقاسم، متولد 1309، فارغ التحصیل در رشتة علوم اقتصاد سیاسی و علوم اجتماعی از دانشگاه «کلن» آلمان، مدتی در آلمان شرقی تحصیل کرد. سپس به آلمان غربی رفت. پس از آن به حزب تودة ایران متمایل شد و به عنوان سخنگوی دانشجویان کمونیست ایرانی دانشگاه کلن فعالیت میکرد. مدتی به عنوان سازمان دانشجویان ملی ایرانی در همکاری با ساواک کار میکرد. سپس به ایران بازگشت.. همسرش آلمانی بود. با داشتن دختری به نام مریم (متولد 1337) که پس از بازگشت به وطن، همسرش دوام نیافت و به زادگاهش بازگشت. آزمون با «شهناز مستوفی» ازدواج و با دو فرزند خود به نامهای آزاده و نوشینه در شمال شهر تهران زندگی میکرد. وی که دارای دکترای علوم اقتصاد از آلمان بود، جزو کارمندان ساواک در آلمان بود که افرادی چون: محمد لواسانی، فریبرز درافشار، ایوب غمامی، منصور قدر، علی شائق، رفیع بهزادپور، عبدالعظیم ولیان، منوچهر پاکروان و... به فعالیت مشغول بودند.
نحوه ارتباط با ساواک
در مورد نحوة ارتباط وی با ساواک سند مشخصی در دست نیست، فقط یک نامه از آزمون به شاه با عنوان «نامهای به شاه» وجود دارد که از کلن در تاریخ 13 اکتبر 1957 نوشته است. متن نامه چنین است:
تقدیم به خاک پای بندگان اعلی حضرت همایون شاهنشاهی جان نثار که مدتی گول عناصر خائن و وطن فروش را تحت لوای حزب منفور توده فعالیت میکردند، خورده بودم اینک با علم به حقایق در راه حقیقت و شرافت راه یافتهام و افتخار میکنم که سوگند وفاداریم را به شرف عرض برسانم و شرافتم را به گرو میگذارم که کلیه عمر به رهبری ذات اقدس همایونی در راه اعتلای نام ایران و عظمت وطن عزیز بکوشم. استدعا میکتم بذل توجه کرده و اجازه فرمائید تا در راه زندگی نوین و شادی بخش آینده تحت توجهات شما گام بردارم. چاکر و جاننثار منوچهر آزمون منوچهر آزمون در تاریخ 5/9/1336 نیز در پاسخ به یکی از جوابیههای ساواک مینویسد:
همان طوری که تیمسار معظم دستور فرمودند.. امیدوارم لیاقت این را داشته باشم که نیات پاک و با ارزش تیمسار را به مرحله اجرا درآورم. استدعایم این است که به دوستی و همکاری حقیر اعتماد داشته باشید. آرزو میکنم هر چه زودتر نقشه صحیح مبارزه را تهیه فرمائید و به مورد اجرا بگذارید. من ایمان دارم که صد درصد موفقیت از آن ماست زیرا راه، راه حقیقت و شرافت است. ساواک در گزارش خود، تحلیلی از نامة آزمون کرده و وی را متعهد به خدمت در راه عظمت وطن و از شاه تقاضای بذل توجه کرده است.
منوچهر آزمون در سال 1340 به ایران مراجعت کرد و در ساواک رسماً مشغول کار شد. گزارش ساواک مورخ 27/7/40 یادآور میشود که: از بدو انتقال به این اداره طبق اوامر صادره تیمسار قائم مقام ساواک قبل از ظهرها در ادارهکل در تحت نظر آقای طباطبائی و بعد از ظهرها در این اداره انجام وظیفه میکند. ... در نتیجه امور بررسی بخش کمونیزم بینالمللی که به عهده آقای شهابی و آقای دکتر آزمون بود، بر اثر رفتن هر دو کارمند مزبور از این اداره بکلی تعطیل شده است.
در تاریخ 24/1/42 در مورد موقعیت حقوق ساواک گزارش میدهد:
از مبلغ پنج هزار مارک معادل 89750 ریال مساعده پرداخت شده به آقای منوچهر آزمون از محل عملیات مبلغ شش هزار ریال از حقوق فروردین و اردیبهشت وی کسر و جمعا تاکنون مبلغ 41500 ریال به بخش عملیات پرداخت شد. آزمون در 19/3/1338 به استخدام ساواک درآمد در تاریخ 20/3/43 ساواک وی را مأموریت داد که از تاریخ 24 خرداد جاری به یکی از کشورهای اروپایی اعزام شود. ولی نوع مأموریت و کشور ذکر نشده است. در تاریخ 20/6/44 باتوجه به دستگیری پرویز نیکخواه و جمعی از مائوئیستها و اعضای کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، ساواک مینویسد: به فرموده تیمسار ریاست ساواک مقرر است نامبرده بالا به منظور همکاری با مقامات اداره دادرسی ارتش در جریان محاکمه متهمین حادثه 21 فروردین کاخ مرمر که ظرف هفته آینده آغاز خواهد شد، از روز شنبه 20/6/تا پایان محاکمه مذکور در اختیار اداره قرار گیرد.
ساواک سعی میکرد از آزمون و تجربة وی در حزب توده، شناخت مارکسیسم، کمونیسم در کار آموزشی سود برد. اداره آموزش در تاریخ 17/7/44 مینویسد:
ادارهکل سوم ساواک برای بالا بردن سطح معلومات و اطلاعات کارمندان بویژه، مسوولان بررسی و رهبران عملیات نسبت به مبانی ایدئولوژیک و تاکتیک کمونیزم بینالملل و تحولات حاصله در آن در هر هفته به مدت دو ساعت برای تعدادی از کارمندان مربوط جلسه بحث و سخنرانی در محل این اداره، ترتیب دهد.
خواهشمند است دستور فرمائید آقای دکتر آزمون استاد کمونیزم بینالملل آن اداره بعد از ظهر روزهای یکشنبه هر هفته برای اداره جلسه مذکور در این اداره حضور به هم رساند. نوع عملکرد آزمون مورد پسند و حتی تشویق مدیریت ساواک بوده است. در گزارش 24/11/45، ساواک سه جدول مربوط به برگهای ارزشیابی کار وی میباشد که تمامی نمرات 20 است غیر از سه مورد که 19 شده است.
ساواک در این جداول موضوعات زیر را درباره آزمون به کار برده و همه را موفق دانسته است:
سرعت انتقال، هوشیاری، قدرت بیان، تهور و از خودگذشتگی، ثبات عقیده، وظیفهشناسی، اطلاعات عمومی، کاردانی، قدرت بررسی، تجزیهو تحلیل، قدرت تشخیص، تخصص در کارهای اطلاعاتی، حفاظتی، خودکاری، پشت کار، دقت در کار، سرعت در کار، دادن سازمان و تهیه طرح و نقشه و ...
از منظر ساواک یک نیروی اطلاعاتی باید دارای ویژگیهای خاص باشد. آزمون عنصری سیاسی تشکیلاتی در حزب توده، تحصیلکرده اروپا، اهل مطالعه و تحقیق و از همه مهمتر دارای قدرت انتخاب شغل در دوران دانشجوئی بوده است. اینها مشخصههای مناسبی بود تا از وی یک چهرة مطمئن برای رژیم ترسیم کند.
اعتماد و اطمینان ساواک در مورد وی در حد زیادی بود. وقتی برادرش سیاوش آزمون دیپلمه ریاضی، نماینده سپاهیان انقلاب به دریافت لوح زرین در حضور شاه مفتخر شد ساواک با پیشنهاد منوچهر او را استخدام کرد. وی مدتها کارمند بانک صادرات در تهران بود. در سالهای 1345 ـ 1346 آزمون به دنبال یک هویت اجتماعی برای خود بود. او میخواست در گردونة قدرت قرار گیرد. خاصه آن که در محیط بیرون ساواک مورد توجه برخی از مسوولان قرار گرفته بود. مدتها بود که رادیو و تلویزیون از وجودش استفاده میکرد. تا در مشاورت مدیر عامل پیش رفت. اما در سال 1346 تقاضای استعفا یا انتقال به وزارت اطلاعات نخستوزیری کرد. از سوی دیگر دانشگاه تبریز باتوجه به جو سیاسی منطقهاز وی دعوت کرد که برای تدریس هفتهای یک بار به آذربایجان برود. دکتر هوشنگ منتظری در نامهای به نصیری مینویسد:
پیرو مذاکرات حضوری طبق وعدهای که فرمودید جناب آقای دکتر آزمون کارمندان سازمان هفتهای چند ساعت تدریس در رشته جامعهشناسی دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز و همکاری در امور اجتماعی مربوط به دانشجویان این دانشگاه مورد احتیاج مبرم میباشد. مسوولان رادیو و تلویزیون نیز یک ماه بعد در تاریخ 14/8/46 در نامهای به نخستوزیری مینویسند:
پیرو مذاکرات شفاهی متمنی است مقرر فرمائید آقای دکتر منوچهر آزمون با حفظ حقوق و کلیه مزایا به عنوان مأمور خدمت در این سازمان به سمت مشاور عالی تلویزیون به منظور نظارت بر برنامههای اجتماعی و سیاسی مشغول به کار شوند. و ساواک موافقت کرد، ریاست ساواک مینویسد: موافقت میشود، حقوق خود را از همین جا دریافت دارند.
در اوایل سال 1347 جواد منصوری وزیر اطلاعات با موافقت ساواک دکتر آزمون را به سمت رئیس کل خبرگزاری پارس منصوب کرد. آزمون پس از قبول مسوولیت از سوی نصیری مورد تشویق و تکریم قرار گرفت و رسماً در تاریخ 12/11/47 از ادارهکل، به وزارت اطلاعات منتقل شد. وزارت کشور در تاریخ 5/3/1350 از آزمون برای اداره امور انجمنها و اصناف دعوت به همکاری کرد. ساواک در گردش کاری که در پرونده آزمون وجود داشته، در تاریخ 28/7/50 گزارش داد:
«دکتر منوچهر آزمون، دکترای اقتصاد سیاسی از آلمان، دارای تالیفاتی پیرامون کتابهای کمونیسم، نوشتههای دیروز، رسالاتی دربارة اصول احزاب و احزاب در ایران از انقلاب مشروطیت تا دوران حاضر، دارای فعالیت و همکاری با مطبوعات و مشاغل: مشاورت نخستوزیری، معاون سازمان تلویزیون ملی ایران، رئیس کل خبر گزاری پارس، معاون وزارت اطلاعات و معاون وزارت کشور است. آزمون که در ابتدای ورودش در ایران فاقد امکانات مالی بود، در اندک مدت صاحب ثروت شد».
ساواک در تاریخ 9/5/1350 در گزارش مفصلی اموال وی را چنین برمیشمارد:
1ـ منزل پنج هزار متر مربع در شاهدشت کرج
2ـ پنج هزار متر مربع در شمال
3ـ شش هزار متر مربع در فرح آباد ساری
4ـ ده هزار متر مربع در بند سرشمشک
و سپس در مورد همسر وی مینویسد: همسر آلمانیش کارین به علت مشکلات زندگی در ایران نماند. در سال 1960 متارکه کرده است. دختری از وی به نام کرنلیا (مریم) دارد.
در اواخر سال 1350 هویدا در حکمی وی را به عنوان معاون و سرپرست اوقاف تعیین کرد و نصیری کارت تبریک برای او نوشت.
اما روند حرکت وی بخصوص در سوء استفاده مالی از چشم ساواک دور نمیماند. 6/9/51 شکایتی میرسد دایر بر این که شکایتی علیه جواد منصور وزیر اطلاعات و منوچهر آزمون در زمینه سوء استفاده از مازاد درآمد آگهیهای تجارتی رادیو ایران بوده است. آزمون وقتی فعالیت را در حزب ایران نوین آغاز کرد، به عنوان چهرهای سیاسی، فکری در راستای اهداف حکومت بود. وی در تاریخ 31/2/52 در مصاحبهای درباره تغییر در روش آموزش و پرورش میگوید: «اولین جهت سامان دادن به نابسامانی و پرورش فعلی آن است که این را از دست بخش خصوصی باید خارج و به دست عوامل خاص در راستای ثمرات انقلاب سفید واگذار نمود.»
وقتی در حزب تغییراتی صورت میگیرد، بخصوص در انتخابات هیأت اجرائی، آزمون در بین 28 نفر، مقال اول را کسب میکند. فرهنگ فرهی، عباس شاهنده و ... در مراحل بعدی قرار گرفتند.
گوئی آزمون نوعی تعجیل برای رسیدن به قله هرم قدرت داشته است.، ساواک در تاریخ 9/12/1353 گزارش میدهد:
آزمون و عدهای از رفقایش برای دبیرکلی حزب تلاش میکنند آنها مرتباً در خانة آزمون جلسه دارند و از طرفی علاوه بر آزمون، کاظم مسعودی که ظاهراً رفیق دبیرکل است و عباس دانشمند و دیگران در جلسات منوچهر آزمون شرکت میکنند. همین مسایل برخی رجال را دچار تشویش میکند. مخالفتها در اشکال مختلف به وجود میآید. خلعتبری معاون وزارت اطلاعات سفری در تاریخ 25/4/52 با هویدا به اردن داشت، در این سفر هویدا میپرسد شما چرا با آزمون درافتادهاید؟ خلعتبری میگوید:
«قربان من کاری با این دزد ندارم. او دزدی میکند خیال میکند کسی نمیداند» و برای نمونه چند فقره دزدی آزمون را برای هویدا ذکر میکند.
مسلما رجال رژیم پهلوی همه دزد و چپاولگر بودند و این مسأله غیر قابل پیش بینی نبود. چون وقتی هویدا میشنود نه تنها تعجبی نمیکند که آن را عادی جلوه میدهد و از آن میگذرد.
ولی آنچه مهم بود، جنگ بر سر قدرت بود. در گزارش 30/3/53 ساواک آمده است:
آزمون در جلسهای خصوصی گفته است:
حزب ایران نوین قدرت خود را از دست داده و اعتقاد تودههای مردم از آن سلب شدهاست. این حزب چهرهها و مغزهای متفکر را از خود راندهاست.
با دریافت گزارشهای مربوط به درگیریها، ساواک نسبت بهآزمون حساس میشود. مراقبت و تهیه گزارشها وسیعتر و دقیقتر مینماید.
دکتر آزمون مقالاتی علیه کمونیزم مینویسد، سفیر آلمان شرقی از وی برای صرف نهار دعوت به عمل میآورد. اما ساواک مانع از این دیدار میشود و به آزمون دستور لغو آن را میدهد.
در اواسط سال 1353 جواد منصور و عدهای از طرفدارانش برای پیروزی احتمالی وی در انتخابات آینده حرب و دبیر کلی فعالیت میکنند. در راس آنان منوچهر آزمون و کاشفی معاون نخست وزیر قرار دارند. آزمون در هفته گذشته در حوزه خود سخت ترین حملات را به وضع حزب و نحوه اداره آن شروع کرد. در سال 1355 آزمون به عنوان وزیر کار انتخاب شد ونصیری ریاست ساواک در تلگرافی این انتخاب را تبریک گفت.
درسال 1357، درست فروردین ماه، آزمون در خرید هفتاد میلیون تومان گوسفند، سند 130 میلیون تومانی جعل کرده بود. امارژیم که با نهضت عمیق و گسترده اسلامیمواجه بود، بدون توجه به این گونه چپاولگری، در فکر میدان دادن به درباریان بوده است.
ساواک به دنبال تهیه طرح یک بازی سیاسی بود. جمشید آموزگار به عنوان نخست وزیر مسوولیت را به عهده گرفت. وی در گزارشی به شاه، پیشنهاد کرد:
«آقای آزمون به سمت جناح پیشرو حزب رستاخیز ملت ایران منظور گردد». و شاه در پاسخ میگوید:
در صورتی که آقای آزمون سمت مزبور را قبول کند، به وی محول شود. سپس آزمون در دیداری که با شاه داشت (20/3/57) در خصوص اختلافش با وزارت کشور، مسایل را مطرح کرد. ساواک مینویسد:
دکتر آزمون به حضور اعلیحضرت شرفیاب شد. این ملاقات مدت یک ساعت بطول انجامید و کلیه اختلافات، عدم توجه وزارت کشور و این که اختلافات از کجا سرچشمه گرفته، مطرح شد و درنتیجه وی به دستور شاه درپست استانداری میماند.
ساواک تمام تلاش خود را در پنهان داشتن، رابطة خصوصی ـ عضویت در ساواک، استخدام در تشکیلات صرف میکند. در مجموعة تمام پروندههای ساواک فقط یک مورد گزارش طرح موضوع در بیرون است که ساواک حساس میشود. در تاریخ 16/6/57 آمدهاست:
چند روز پیش در کافه تریا هتل یالما چند نفر از کارمندان بازنشسته و شاغل وزارت دارائی مشغول صحبت بوده و راجع به منوچهر آزمون که به عنوان وزیر مشاور وارد کابینه شده است، گفتند: چهارسال معاون ساواک بوده و دارای سوابق بسیار کثیف میباشد.
با روی کارآمدن دولت آشتی ملی و شعارهای شریف امامی، آزمون به عنوان وزیر امور اجرائی معرفی شد و فعالیت را آغاز کرد. وی در تاریخ 10/7/57 در مصاحبهای میگوید: حضرت آیت الله خمینی و دیگر مخالفان دولت که در تظاهرات خارج از کشور شرکت کردهاند، مشمول عفو عمومی گردیدهاند(!) چون آزمون سعی دارد از حکومت چهرهای دمکرات ترسیم کند، چهار روز قبل از «جمعه سیاه» در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتد پرس گفت:
«(امام) خمینی رهبر مذهبی که از نجف در عراق مبارزات ضد شاه را رهبری میکند، میتواند به کشور باز گردد.»
آزمون طی ماههای پایانی رژیم سعی داشته خود را «چهرهای دمکرات» و کلیت رژیم شاهنشاهی را «مدافع مردم» قلمداد کند و مشکلات، معضلات، اشکالات را به گردن مسوولان و درباریان سطوح دوم و سوم قرار دهد.
سیری در مصاحبهها
دکتر آزمون: دولت ارتباط مستقیمی با تمام قشرها بویژه با روحانیت برقرار خواهد کرد. اگر حزب رستاخیز در جامعه بتواند محلی برای خود پیدا کند، میتواند به عنوان یکی از احزاب فعالیت کند. از این پس درهای نخست وزیری و دستگاههای اجرایی به روی همة مردم گشوده است. 10/6/57 : مقدمات برطرف کردن نارسائیها از طرف مقامات اجرائی مملکت فراهم شده است و ما جامعة روحانیت را محترم میشماریم.
11/6/57: سیاستهای گذشته را دلیل عمدهی وضع موجود دانست و خواستار تجدید نظر در سیستم اجرایی کشور شد.
11/6/57: در آینده باید در انتظار تحول تازهای در روابط دولت و مراجع روحانیت باشیم.
11/6/57: جای تأسف است که در این سالها دروغ پردازی که وسیلهای شده بود برای پیشرفت و وعدههای دروغین، اساس جامعه ایران را برهم میریخت، باید مدیران ما آن چنان شهامت داشته باشند که اگر نارسائی در کارشان وجود دارد، آنها را از بین ببرند. گزارش خلاف ندهند و برای دیگران پروندهسازی نکنند.
14/6/57: دکتر آزمون در جلسه هیأت دولت: روحانیت همیشه حافظ استقلال و تمامیت ارضی مملکت بوده و بدیهی است ما هم به عنوان خدمتگزاران صدیق این جامعه تمام تلاشمان این است که اگر مشکلاتی وجود دارد، برطرف کنیم.
16/6/57 : بنده معتقدم در تهران باید حکومت نظامی بشود. در واقع آن فرماندار نظامی تشخیص بدهد که چه مادهای را انجام بدهد و کدام ماده را انجام ندهند.
21/6/57: منوچهر آزمون گفت: اعتقاد راسخ هیأت وزیران این است که دردهای اساسی که ما امروز با آنها دست به گریبان هستیم، را میباید در فساد جستوجو کرد. به همین دلیل دولت با ایمان به این عقیده، برای مبارزه با فساد از همه طرف و به طرق مختلف اقدام کرده و اقدام خواهدکرد.
22/6/57: مبارزه با متجاوزین به حقوق مردم را سریعاً دنبال خواهندکرد این یک شعار توخالی نیست.
آزمون به روایت دیگران
در جلد دوم خاطرات فردوست آمده است: آزمون که سالها با کمونیستها همکاری داشت، صدها نفر از مردم این مملکت شاهد حرکت او بودند. رئیس اوقاف شد و در ظرف چند سال میلیونها تومان ثروت به دست آورد. پدر منوچهر آزمون شغل انبارداری وزارت دارائی را داشت و در یک خانه سه اتاقی زندگی میکردند و اکنون آزمون میلیونها تومان ثروت دارد. فقط یک قلم یک میلیون تومان پول آگهی برای انتخاباتش داده است تا پس از وکیل شدن از تهران به جوانهای مملکت این درس را بدهد که راه ترقی این است که نخست تودهای بشوند و بعد به مقدسات مملکت تعرض و وقاهت و فحاشی کنند و پس از آن به مقام و منصب برسند. بعد از آزمون ریاست اوقاف به محمدحسین احمدی واگذار شد.
مسعود بهنود مینویسد:
منوچهر آزمون در جوانی کمونیست بود و از طرف حزب توده برای تحصیل به آلمان شرقی فرستاده شده. در همان جا به استخدام ساواک درآمده و کارمند آن سازمان بود. بعد از دریافت دکترا از دانشگاه لایپزیک به تهران آمد و در بخش مرکزی سازمان اطلاعات و امنیت کشور در اداره مربوط به کمونیستها مشغول به کار شد. بعدها مسوولیت تبلیغات رژیم به وی سپرده شد. وی آخرین بار توانست به انتخابات فرمایشی حزب رستاخیز روحی ببخشد و خود وکیل اول تهران شود. در روزهای آخر دولت هویدا وارد کابینه شد و سپس به عنوان وزیر مشاور همه کاره دولت شریف امامی شد. محمدعلی سفری مینویسد:
دکتر منوچهر آزمون در یک میهمانی شبانه به خبرنگاران مطبوعات گفته بود که نصیری و دیگر همکاران او در ساواک به جرم جنایاتی که مرتکب شدهاند، محاکمه و مجازات خواهند شد.
خاطرات لحظات قبل از دستگیری
آزمون در جلسهای با شاه، صراحتاً از اوضاع صحبت کرد و به اصطلاح به شاه رهنمود داد و گفت:
باید انقلابی را که شروع شده است، اعلی حضرت خود رهبری کند. دستور بدهید تمام رجال این سالها را دستگیر کنند. چند نفری را اعدام کنید، مردم آرام میگیرند!
تیمسار مقدم رئیس ساواک تاب نیاورد و گفت: خود شما در لیست اعدامیها خواهید بود... جمع خندیدند شاه با اخم فرمان داد:
حرف جدی بزنید!
و کسی را راه حلی نبود. در پی این راه حل و بن بست، حکومت نظامی تصویب شد.
لحظه دستگیری
از صبح روز 22 بهمن همگی همچنان در زندان بودند و صدای گلولههائی که نزدیک آنها شلیک میشد، پشت پنجرهها جمع شدند... همه خوشحال شدند که لحظة آزادی نزدیک شده است. ناگهان با نهیب منوچهر آزمون به خود آمدند. آزمون با فریاد به آنها یادآور شد که بیهوده شادمان نباشید، آنها میآیند تا ما را اعدام کنند.
اعــدام
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آزمون همچون صدها مفسدفیالارض و چپاولگران بیتالمال در زندان بودند و منتظر محاکمه. در تاریخ 20 فروردین ماه 1358 دادگاه حکم صادر شده را اعلام کرد. در نخستین ساعات روز دوشنبه به حکم دادگاه انقلاب اسلامی، سپهبد امیر حسین ربیعی آخرین فرمانده نیروی هوائی شاه، منوچهر آزمون وزیر و وکیل سابق و یک سر پاسبان در مقابل جوخه اعدام قرار گرفتند.
پورتال نور
نظرات