روزگار عسرت


1674 بازدید

کتاب «روزگار عسرت» شرحی از خاطرات یکی از اسرای دوران دفاع مقدس به نام «هادی باغبان» است. سوره مهر در سال 1391 اولین چاپ این کتاب را در 2500 نسخه منتشر کرده است. این کتاب را دوست و همرزم هادی باغبان، «سید ولی هاشمی» در 148 صفحه نگاشته است.

چکیده کتاب:
هادی باغبان جزو اسرای صلیب ندیده بود. آنها اسرایی بودند که صلیب سرخ از حضور آنها آگاهی نداشت، رزمنده‌هایی که از کمترین امکانات زندگی برخوردار نبودند. دولت عراق خود را در قبال آنها مسئول نمی‌دانست و کسی پاسخگوی به خطر افتادن زندگی آنان نبود.
کتاب «روزگار عسرت» خاطرات هادی باغبان از دوسال و اندی اسارت در اردوگاهی است که هیچ نهادی از وجود آن خبر نداشت. او و دوستانش برای رفع نیازهای اولیه مثل تشنگی، گرسنگی و سرویس بهداشتی در رنج و عذاب بودند. هادی باغبان از اولین روز اسارت خود قصد فرار داشت. تصمیم خودش را گرفته بود. داستان خلبان روسی ای که در جنگ جهانی دوم اسیر شد و توانست خودش را نجات بدهد یک لحظه او را آرام نمی گذاشت. تلاش هادی برای فرار از اردوگاه به شکست منجر شد و شرایط سخت تری را به او تحمیل کرد. همین امیدِ هر روزه‌ی او به آزادی روایت نویسنده از اسارت را خواندنی کرده‌است.

گزیده متن:
ناگفته نماند، قاشقی درکار نبود. با همان دست های چندماه نشسته غذا می‌خوردیم. با همه‌ی این صحبت‌ها، وقتی کلمه‌ی «شروع » گفته می‌شد، در یک چشم به هم زدن غذا تمام می‌شد.
بعضی از صحنه‌های حقیقی زندگی را نمی‌توان بیان کرد و یا در جایی نوشت؛ چون حیا اجازه نمی‌دهد موجودی از جنس خودمان به نام انسان را با خوی وحشی گری‌اش به تصویر بکشد. اما این یک واقعیت انکار ناشدنی است. گوش انسان گرسنه هیچ سخنی نمی‌شنود و مغز چنین انسانی فاقد درک و فهم است.


سوره مهر