گفت‌و‌گو با علیرضا سلطانشاهی کارشناس حوزه فلسطین


9235 بازدید

گفت‌و‌گو با علیرضا سلطانشاهی کارشناس حوزه فلسطین

واکاوی سیاست صهیونیستها در قبال ایران و منطقه

آقای علیرضا سلطانشاهی کارشناس حوزه فلسطین و صهیونیسم در مصاحبه ای با پایگاه اطلاع رسانی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به چند سئوال در خصوص فعالیت صهیونیستها  پاسخ داد. با هم این مصاحبه را می‌خوانیم :

* با توجه به تحولات جدید در عرصه خاور میانه، به عقیده شما رویکرد صهیونیستها در آینده در قبال جهان اسلام به طور اعم و جمهوری اسلامی ایران به طور اخص، چگونه خواهد بود و اسرائیل چه راهبردی را برای تثبیت موقعیت خودش در قرن 21 دنبال خواهد کرد؟

-  یهودیان برای رسیدن به  فلسطین در قرن نوزدهم میلادی مانع بزرگی همچون  عثمانی را در مقابل خود داشتند. آنها با پشت سر گذاردن امپراتوری مسیحیت در اروپا بر آن بودند تا از دو روش در اضمحلال امپراطوری عثمانی بکوشند. اول ترویج حربه ناسیونالیسم یا ملی گرائی ودوم تفرقه مذهبی ، شیوه ای که در مسیحت نیز عینا اتفاق افتاد. درابتدا پان ترکیسم  و ترویج آن از سوی سه شخصیت یهودی اروپائی یعنی «آرمینیوس وامبری» ، «لئون کوهن» و «آرتور لمبلی دیوید» برای ایجاد زمینه های فکری اجرای این سیاست در دستور کار  قرار گرفت. دیری نپائید که سلطان عبدالحمید خود را در مقابل پیشنهادهای رنگارنگ سران یهودی همچون «تئودور هرتزل» مشاهده کرد. ولی پاسخ رد وی به آنها شورش های 1908 و 1909 و خلع سلطان را در پی داشت.  نتیجه تحولات به وجود آمده، فروپاشی تدریجی امپراتوری عثمانی  وباز شدن معبر یهودیان به سمت فلسطین و روی کار آمدن یهودی الاصل هائی همچون آتا ترک بود.

  همزمان با این وقایع، ایجاد وهابیت بعنوان یک پروژه مذهبی از سوی انگلیس مدیریت می شد که در اجرا افرادی همچون «لورنس» و «گرترودبل» با متحد کردن اعراب در مقابل عثمانی به اهداف صهیونیستی کمک می کردند.

   اشغال قدس توسط ژنرال «دیوید النبی» در سال1917 نقطه پایان پروسه اول و آغاز روند  بعدی بود که با صدور اعلامیه «بالفور»  و قرارداد موسوم به «سایکس پیکو» ادامه یافت. انگلیسی ها به عنوان اشغالگران اولیه فلسطین ظرف 30سال در دوره قیمومیت، زمینه های تشکیل رژیم صهیونیستی را ایجاد کردند تا اسرائیل به صورت نامشروع در سال1948 متولد شود.

  هم اکنون با گذشت این همه سال از حضور صهیونیسم و غرب در منطقه، شکل جدیدی از نقشه قدیمی آنها برای ادامه بقا  آشکار شده است.  وقتی دلیل این پدیده را جستجو می کنیم، به خطر انقلاب اسلامی ایران برای منافع آنها پی می بریم. انقلاب اسلامی ایران با طرح ایده خود  در میان ملل تحت ستم  بویژه در منطقه،  برای رسیدن به عزت و پیشرفت ، اصولی را مطرح کرده است که در جریان موج بیداری اسلا می نیز بر آن تاکید گردید. از جمله اتحاد امت اسلامی ، استکبار ستیزی ، مبارزه با اشغالگری و صهیونیسم و اجرای عدالت . اصولی که با تحقق آن یقینا جائی برای صهیونیسم  و استکبار باقی نمی ماند و ملت ها را به اهداف عالیه خود رهنمون می شود. از همین رو  راه مقابله با این اصول، بکارگیری همان شیوه قدیمی از جمله ایجاد اختلاف مذهبی وتجزیه دوباره منطقه است که با خلق القاعد و طالبان وداعش و... و تلاش برای تجزیه عراق وسوریه نمود یافته است. در واقع  بقای اسرائیل به غیر از اتخاذ این دو روش میسر نیست. این راهی است که صهیونیسم تلاش می‌کند آن را برای بقای خود در قرن 21 بپیماید.

* بر اساس یک تحلیل، در پس جنایات عربستان در یمن و جنایات داعش در عراق و سوریه ، اراده پنهان صهیونیستها وجود دارد. آیا بر این اساس می‌توان گفت یکی از اهداف راه‌اندازی بحرانهای جاری در خاورمیانه ، کاستن از موج حرکتهای ضد صهیونیستی در فلسطین و لبنان و انتقال کانون بحران به نقاطی دورتر از مرزهای فلسطین است؟

-  بکارگیری ظرفیت عربستان ، ترکیه قطر ،امارات، و... در منطقه و در حوزه های نظامی، سیاسی اقتصادی و فرهنگی، به منزله درگیر کردن توانائی‌های جهان اسلام  و اتلاف آن به نفع صهیونیسم در یک جنگ نیابتی است. طبعاً لازم است که با هوشیاری در این دام گرفتار نشویم تا مبادا دشمن اصلی فراموش و در حاشیه امن قرار گیرد. قضیه فلسطین و ظلم و ستم صهیونیستهای اشغالگر همواره مهمترین مسئله جهان اسلام تلقی می‌گردد و هیچگاه نباید مغفول واقع شود.

* نظر شما راجع به گزارش برخی مطبوعات که معتقدند عربستان برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران حتی از نزدیک شدن به اسرائیل و توافق با صهیونیستها ابایی ندارد چیست؟

- اگر توجه کرده باشیم ظرف پنج سال اخیر توان اکثر کشور ها وملت های ضدصهیونیسم منطقه صرف مقابله با همان حربه صهیونیستی شده است . هم اکنون از ارتش عراق و سوریه و مصر و یمن و لیبی چیز قابل اطمینانی در برابر اسرائیل باقی نمانده است. بخشی از ثروت ملت عربستان در یمن نیز از میان رفته و هم اکنون دنبال آن هستند که اگر بتوانند بخش دیگر آن را نیز در مواجهه با ایران نابود سازند. با این امید که ایران نیز ضعیف شود و اسرائیل دست نخورده و قوی باقی بماند. به همین علت زمینه های متعددی ظرف چندسال اخیر برای ایجاد افتراق در دنیای اسلام مورد توجه قرار گرفت و متاسفانه رژیم سعودی پیشتاز فعال بسیاری از آنها بوده است. از جمله هتک آبروی زائرین ایرانی در جده ، کشتار زائران خانه خدا در منا، مخالفت با سفر حجاج ایرانی در حج ، کمک مالی و لجستیک به گروه تروریستی داعش و...

 هم پیمان شدن سعودیها با صهیونیستها نیز به عنوان پروژه دیگری برای تضعیف جبهه جهان اسلام چندان غیر قابل باور نیست. توجه داشته باشیم که تعمیق فتنه در داخل دنیای اسلام خواست دیرینه استعمارگران در منطقه‌ای است که صهیونیستها آرزوی رسیدن به آرامش در آن را دارند. جنگ تحمیلی صدام علیه ایران چنین خاصیتی برای صهیونیستها داشت و اکنون آنها از فتنه های موجود در عراق و سوریه و یمن و...سود می‌برند. طبیعی است از تعمیق دشمنی سعودیها با جمهوری اسلامی ایران نیز منتفع خواهند شد و متاسفانه در حکومت سعودی سیاستمدار مسلمان و آزاده ای که حافظ منافع ملی و اسلامی باشد وبتواند عمق این مسائل را درک کند وجود ندارد.

  نکته دیگر اینکه سعودی‌ها در جهان اسلام آنقدر آبرو ندارند که بابت فاش شدن هم پیمانی‌شان با صهیونیستها نزد افکار عمومی نگران باشند و صهیونیستها نیز از هر تشکلی علیه جمهوری اسلامی ایران استقبال خواهند کرد.

*سرمایه داران یهودی متمایل به صهیونیسم، هم در دوره قاجار، هم در دوره پهلوی اول و هم در عصر پهلوی دوم (در قالب اسرائیل)، در ایران جای پا داشته‌اند. این سیر نفوذ را در شرایط کنونی چطور می‌بینید و وظیه ما در مقابل این نفوذ چیست؟

- با وقوع انقلاب اسلامی در ایران مهمترین پایگاه غرب و صهیونیسم در منطقه نه تنها از بین رفت بلکه ایران کارکرد متفاوتی نسبت به منافع آنها در منطقه و جهان یافت. پس بصورت منطقی دو رویکرد نسبت به ایران دارند اول اینکه تبعات دشمنی ایران را  تا جائیکه می توانند کاهش داده و از بین ببرند ودر مرحله بعد ایران را همچون گذشته به خدمت خود در آورند. راه اندازی جنگ تحمیلی،استراژی مهار دوگانه بلافاصله پس از جنگ ، محاصره اقتصادی، موانع پرونده هسته ای و تحریم های ریز و درشت آنها علیه جمهوری اسلامی حاکی از اراده غرب و صهیونیسم در به زانو در آوردن ایران است که به صورت ماهوی هیچ اشتراک منافع و دیدگاهی با آنها ندارد. طبیعی است که در این مسیر از تمام ظرفیت های داخلی و خارجی هم استفاده می نماید.  بر ماست که اولا با شناخت دقیق دشمن و روش های آن یک دید منطقی و مقرون به واقع داشته باشیم و فریب توطئه های رنگارنگ انها را نخوریم و ثانیا با حفظ اتحاد ویکپارچگی خود راههای نفوذ دشمن در تمام عرصه ها را سد نمائیم.

 


پایگاه اطلاع رسانی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی