نویسنده کتاب «حصر شکنان»: امام خمینی(ره) پس از عزل بنیصدر به ارتش اعتماد داشتند
شاداب عسگری، کارشناس ارشد علوم سیاسی، مدرس دانشگاههای آزاد اسلامی، فرماندهی و ستاد آجا(دافوس) و مرکز آموزش شهید صیاد شیرازی و عضو هیات علمی دانشگاه فارابی است. مقالههای وی در 6 همایش کشوری و لشکری، رتبه برتر را دریافت کردهاند. یکی از مقالههای عسگری در کتاب «قدرت نرم» (دانشگاه امام صادق) و یکی دیگر از مقالههای این پژوهشگر نیز در کتاب «جنگ نرم» (دانشگاه مشهد) به چاپ رسید. وی 12 عنوان اثر در زمینه جنگ تحمیلی نوشته است که «حصرشکنان» یکی از آثار پژوهشی منتشر شده وی محسوب میشود. وی در این کتاب به برخی زمینههای عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا اشاره داشته است. عسگری اکنون پژوهشی با عنوان حضور آمریکا در جنگ تحمیلی را در دست انجام دارد.
در گفتو گوی پیش رو که به مناسبت 20 خرداد، روز عزل ابوالحسن بنیصدر از فرماندهی کل قوا و 21 خرداد، سالروز اجرای عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا» انجام شده است، به بررسی این دو رخداد پرداختهایم.
چه زوایای پنهانی از عملکرد اختلاف برانگیز بنیصدر در سطوح نظامی وجود داشت و آیا این اختلافات گزارش هم میشدند؟
گزارشهای مردمی نشان از همراهی بنیصدر با منافقین و ضد انقلاب داشت. اینکه از سوی آمریکا و حکومت صهیونیستی هدایت و یاری میشود. گزارشهای حساس و مداوم مسوولان و فرماندهان نظامی، اعم از سپاه و ارتش نیز در اینباره ارایه میشد. علاوه بر این، شکست عملیاتها در دوره تصدی بنیصدر به عنوان فرماندهی کل قوا و همچنین دستوراتی که برای همراهی نکردن ارتش با سپاه و بسیج و نیروهای مردمی که به کمک نیروی نظامی شتافته بودند نیز از اسناد موجود در باره خیانت بنیصدر هستند.
بر اساس منابع، بنیصدر معتقد به جنگیدن به شیوه اشکانیان بود. اینکه دشمن با کشیده شدن به درون مرز، محاصره و نابود شود. شیوهای که ما را در ابتدای جنگ تحمیلی وادار به عقبنشینی از مرزهای خودی کرده بود.
بیشتر نوعی سوء مدیریت بنیصدر در آن دوران به چشم میخورد. او خود را فردی متخصص در جنگ میدانست اما در بسیاری از رویدادهای آن مقطع زمانی ناکام ماندیم. سقوط خرمشهر، محاصره آبادان، سقوط پادگانها و مقرهای نظامی، سقوط بخشهای مهم و مناطق حساس از خاک ایران از سوی عراقیها، تضعیف سپاه و ایجاد جوّ التهاب سیاسی، اجتماعی و نظامی در طول مدت ریاست جمهوری بنیصدر، نشاندهنده راهبردی نبودن سیاستهای فرمانده کل قوای وقت بود.
بنیصدر اقداماتی را اجرایی کرد یا اینکه اطرافیانش با سوءاستفاده از جایگاه ایشان، کارهایی را انجام دادند که بعضی از آنها، آثار بسیار مخرب و جبرانناپذیری را در تاریخ جمهوری اسلامی ایران باقی گذاشت. از همکاری او با نیروهای عراق و انتقال نقشههای جنگی و مکانهای حساس نظامی و غیرنظامی و دادن اطلاعات محرمانه نیروهای ایرانی به نیروهای بعث عراق نیز مطالب و گزارشهای متعددی در دست است که زیاد دور از ذهن به نظر نمیرسید. جمعبندی مسایل اینچنینی، باعث شد بیستم خرداد 1360 حضرت امام (ره) ایشان را از فرماندهی کل قوا عزل کنند.
واکنش ارتش پس از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا چه بود؟
بلافاصله بعد از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا، ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیه شماره 530 خود به تبعیت محض تمامی کارکنان ارتش از حضرت امام خمینی (ره) و وفاداری به آرمانهای انقلاب اسلامی و شهدا تأکید کرد. در قسمتی از این اعلامیه آمده است: «نیروهای زمینی، هوایی و دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مأموریتهای خود را تحت رهنمودهای امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی بر پایه قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی ایران با تمام توانایی انجام خواهند داد.» البته حضرت امام خمینی(ره) نیز در پیامی به امیر سرتیپ فلاحی که در آن زمان جانشین رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران را بر عهده داشت، اختیار تام انجام ماموریتها و وظایف محوله به ستاد مشترک را با استفاده از اختیارات رهبری به او محول کردند.
چرا با آنکه احتمال همکاری با بنیصدر برای امام (ره) و فرماندهان ارشد نظامی روشن بود، اقدامی در اینباره صورت نگرفت؟
در آن زمان، جوّ خاصی از نظر سیاسی و نظامی بر کشور حاکم بود. از سویی دیگر، تبلیغات اُختاپوسی بنیصدر مانع از آن میشد که بتوان حقایق را برملا کرد. همانطور که گفتم، بنیصدر خود را کارشناس بزرگ جنگ معرفی میکرد و پیوسته میگفت: «از وقتی که من به خوزستان رفتهام، دشمن در هیچکدام از حملههای خود موفق نبوده است و هر بار تلفات سنگینی را تحمل کرده و عقب نشسته است.» حتی جالب است که بگویم پیش از تهاجم سنگین عراق علیه ایران، تحرکات رژیم بعثی از قبیل نقل و انتقال نیرو، سنگرسازی و حرکات ایذایی دشمن بر همه آشکار بود، فرماندهان عالیرتبه ارتش و سپاه هم بارها از بنیصدر درخواست تشکیل یک جلسه اضطراری برای مقابله به هرگونه تهدید خارجی کرده بودند که هر بار از سوی بنیصدر رد میشد تا آن که سرانجام در تاریخ 31 مرداد 1359 این جلسه در کرمانشاه تشکیل شد.
در ماههای نخست انقلاب، در ماجرای کردستان هم کوتاهیهایی از سوی بنیصدر وجود داشت.
درباره غائله کردستان، جلسه فوقالعادهای بین دولت و سپاه در سال 1358 تشکیل شد. بنیصدر عنوان کرد «نه از زمین میتوانیم کاری بکنیم و نه از هوا، اصلاً آنجا مجال جنبیدن نیست.» این یعنی عملا ًکاری نمیتوانیم بکنیم. شهید کلاهدوز هم از این صحبت عصبانی میشود و با فریاد به بنیصدر میگوید: «اگر شما قبلاً به این نتیجه رسیدهاید، اگر فکر میکنید کاری از شما ساخته نیست، پس اینجا جمع شدهاید که چه کار کنید؟» سپس بلند میشود و همراه دو نفر دیگر که از سپاه آمده بودند، جلسه را ترک میکند. سردار محسن رضایی و سرلشکر حسین حسنیسعدی نیز گلایههایی از عدم همکاری بنیصدر پیش از اجرای عملیات ثامنالائمه و همچنین در مدت حصر آبادان داشتهاند. حتی در روزهای اول جنگ، جلسهای در اهواز تشکیل و از بنیصدر سوال شد که چرا از نیروهای مردمی، بسیج و سپاه استفاده نمیشود؟ وی پاسخ داد: «اینها تخصص لازم را ندارند و هیچ آموزش نظامی ندیدهاند.» و در ادامه نیز به عنوان فرمانده کل قوا اجازه نمیدهد سلاح از ارتش به سپاه منتقل شود. همان زمان، فرماندهان سپاه خدمت حضرت آیتالله خامنهای (مدظله العالی) که در آن زمان نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع بودند، میرسند و از طریق ایشان مقادیری سلاح از ارتش به سپاه منتقل شد. بنیصدر، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371، در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملتها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود، به برخی مسائل اعتراف کرده و به صراحت گفته است: «در سال 59، این من بودم که به نیروهای کرد، به کوملهها و دموکراتها پیغام دادم اسلحه را بر زمین نگذارند.»
برای همین بود که میگفتند ارتش از بنیصدر حمایت میکند؟
ببینید، واضح است که فرماندهان عمده ارتش جمهوری اسلامی ایران گرفتار بیسیاستی و بیکفایتی آقای بنیصدر شده بودند. بله، مجموعه ارتش متهم به طرفداری از بنیصدر نیز شده بود. تردیدی وجود ندارد که بنیصدر توانسته بود چند تن از مسوولان درجه 2 و 3 ارتش را به خود نزدیک کند اما در ارتباط با فرماندهان یگانهای عمده و آحاد کارکنان ارتش، بنیصدر هرگز موفق به جلب حمایت نشده بود. شمار ارتشیهای حامی بنیصدر به چند ده نفر هم در سطح کل ارتش نمیرسید. مهمترین دلیل بر این ادعا، ابقای فرماندهان نیروهای ارتش از سوی حضرت امام (ره) در مشاغل و مناصب خود، آن هم بعد از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قواست. آنچه که فرماندهان یگانهای ارتش را از ابراز مستقیم و علنی مخالفتشان با بنیصدر باز میداشت، تأکید و تقیّدی بود که حضرت امام خمینی (ره) در ارتباط با رعایت قانون داشتند و به عنوان مهمترین مصداق نیز میتوان به برکناری شهید صیاد شیرازی از سوی بنیصدر، اشاره کرد. این تأکید معظمله، در حوزه نیروهای مسلح از طریق حفظ سلسله مراتب و تبعیت از فرماندهی تبلور مییافت.
عملیات دارخوین(فرمانده کل قوا- خمینی روح خدا) در چه شرایطی به وقوع پیوست؟
این عملیات، در قالب طرح عملیاتی امام حسین (ع) یا دارخوین از سوی برادران سپاه پاسداران ارایه شد. طرح یادشده براساس ابتکارات شخصی و خارج از الگوهای متداول نظامی طرحریزی شده بود؛ به همین دلیل همراه طرح علمیاتی «تک محدود» که پیرو ارایه آن از سوی لشکر 77 تهیه میشد، به یگان ابلاغ شد. ستاد لشکر 77 نیز برای اجرای بهتر این طرح، یگ گردان سوار زرهی را که تازه وارد منطقه شده بودند و به همین دلیل، کارکنان آن روحیه بسیار بالایی داشتند، به این طرح اختصاص داد. متعاقب این تصمیم، به توپخانه لشکری ابلاغ شد که با جابهجایی، پیشبینی اجرای آتش مناسب را با هدف پشتیبانی از این عملیات داشته باشند. به پیشنهاد برادران سپاه، ارتش پشتیبانی کامل از این عملیات داشت.
پشتیبانی کامل ارتش از این عملیات چگونه صورت گرفت؟
توپخانه، هوانیروز، گروه رزمی 214، یک گروهان از ژاندارمری، یگان مهندسی و یگانهای تقویت شده از گردان تانک لشکر 77 ارتش در این عملیات حضور داشتند و به این ترتیب بود که عملیات جنبه اجرایی یافت.
21 خرداد 1360 روز اجرای این عملیات بود. عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا در بیستم خرداد چه تاثیری در اجرای این عملیات داشت؟
در 20 خرداد 1360 آخرین هماهنگیها با برادران سپاه (برادر پاسدار رحیم صفوی، برادر پاسدار شهید حسین خرازی و شهید علی رضایی از سپاه پاسداران و همچنین، چند تن از فرماندهان گردان و عملیات لشکر 77) انجام و مراتب در 9 بند صورت جلسه و امضا شد. بر این اساس، هدایت کلی عملیات و کاربرد احتمالی نیروهای احتیاط نیز به ستاد لشکر 77 واگذار شد. تا پیش از عزل بنیصدر عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا(ره)» نام دقیقی نداشت و هنگامی که خبر عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا از سوی حضرت امام (ره) منتشر شد، این عملیات به نام حضرت امام (ره)، نامگذاری شد. این نام باعث ایجاد اتحاد و همدلی رزمندگان اسلام شد و به موفقیت عملیات انجامید.
نتایج اجرای عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا(ره)» چه بود؟
در نتیجه اجرای این عملیات، 200 نفر از بعثیها به اسارت درآمدند، تعدادی از خودروهای بعثیها منهدم، 12 دستگاه تانک و نفربر و سه دستگاه تانک نیز به غنیمت گرفته شد. البته با اجرای عملیات دارخوین، عراقیها باقیمانده پل خرمشهر را منفجر کردند و به طور کامل در لاک پدافندی فرو رفتند و در ابعاد مختلف، به مینگذاری در برابر مواضع خودی پرداختند. موفقیت این عملیات در روحیه کارکنان و بهویژه نیروهای مردمی مستقر در منطقه نیز موثر بود و افزایش خودباوری و اعتماد به نفس را به همراه داشت. انسجام و اتحاد میان ارتش و سپاه، رفع اختلافها و سوء تفاهمها، استفاده بهینه هر دو نیرو از تواناییهای موجود طرفین و از همه مهمتر ایجاد وحدت و فرماندهی واحد، تحت زعامت و فرماندهی امام خمینی(ره) از مهمترین نتایج اجرای عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا(ره)» بود.
ایبنا
نظرات