امشب قرار است کودتا شود....


3423 بازدید

  یکی از رویدادهای مهم تاریخ انقلاب اسلامی ، کودتای معروف نوژه بود این کودتا به دلیل آنکه قرار بود از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان آغاز شود به کودتای نوژه معروف گردید . آژانس جاسوسی آمریکا ( سیا ) به کودتای نوژه امید زیادی بسته بود و آن را ضربه نهایی و قطعی بر پیکر نظام نظام نوپای جمهوری اسلامی می‌پنداشت و اهمیت آن را بیش از تجاوز نظام صدام ارزیابی می‌کرد . به گفته سران کودتا مدتی بر سر تقدم کودتا یا آغاز جنگ تحمیلی بحث شد و سرانجام بعد از سفر بنی‌عامری به پاریس در اسفند ماه ، طرح کودتا بر شروع جنگ ارجحیت یافت . این کودتا چنان دقیق طرح‌ریزی شده که سیا موفقیت آن را قطعی می‌دانست و حتی اعلامیه‌های پیروزی آن آماده و در منازل برخی از کودتاچیان آماده بود
طرح این کودتا از جمله تلاشهایی بود که سازمان سیا ، رژیم بعث عراق ، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس و تعدادی از مخالفین نظام جمهوری اسلامی بطور مشترک آن را طراحی کردند که پیش از دستیابی به هر گونه هدفی ، کشف و با شکست روبرو شد. آقای محمدی ری شهری در این خصوص می‌گوید : نزدیک غروب آفتاب روز 17/4/1359 ، آقای سعید حجاریان که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت به دفترم آمد و هیجان‌زده گفت کار خصوصی دارم . ظاهرا چند نفر در دفتر بودند ، به من نزدیک شد و گفت : " امشب قرار است کودتا شود " بدین سان با پیگیری کودتا کشف و خنثی شد.
شرح کودتا بدین قرار بود که بختیار آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی به همراه غلامعلی اویسی از نظامیان نزدیک به محمدرضا پهلوی با هماهنگی برخی عناصر در داخل کشور درصدد برآمدند نظر آمریکار را درباره طرح یک کودتا و ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی جویا شوند .
تدارک کودتا ، با اهداف و زمان مشخص ، در دستور کار بنی‌عامری ، رهبر شاخه نظامی ، قرار گرفت و سازمان نقاب ( نجات قیام ایران بزرگ ) برای مطالعه در خصوص بررسی راههای موفقیت کودتا در ستاد بختیار تشکیل شد . مثلث ریاست این سازمان به این صورت شکل گرفت که شاخه نظامی به رهبری بنی‌عامری ، سیاسی به رهبری قادسی و تدارکات به رهبری " منوچهر قربانی‌فر " بود .
اکثر اعضای شاخه سیاسی ، اعضای حزب ایران و هواداران بختیار بودند . مهمترین وظیفه این شاخه هموار کردن زمینه عملیات نظامی و نیز به دست گرفتن قدرت سیاسی پس از کودتا بود . افراد این شاخه به نظام مشروطه سلطنتی وفادار بودند . آنان همزمان با انجام اقدامات سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران ، درصدد برآمدند برای کسب مشروعیت سیاسی ، برخی رجال ملی و مذهبی را نیز با خود موافق سازند .
شاخه تدارکات وظیفه تهیه پول ، اسلحه ، خانه ، ماشین و دیگر لوازم مورد نیاز برای یک کودتای موفق را بر عهده داشت. پول در وهله اول از جانب کشورهای امریکا ، انگلیس و عراق در اختیار ستاد کودتا – مستقر در پاریس – قرار می‌گرفت و سپس از طریق این ستاد به داخل کشور فرستاده می‌شد ؛ و سپس از طریق این ستاد به داخل کشور فرستاده می‌شد ؛ چنانکه در مدت کمتر از یک هفته این مبلغ به چیزی در حدود یکصد میلیون تومان در سال بالغ گردید .
شاخه نظامی ابتدا با سر دادن شعارهای ناسیونالیستی و تبلیغ این هشدار که ایران با قدرت یابی روحانیون به تدریج به کشور عربی تبدیل می‌شود ، سعی در جذب نیرو داشت . آنان پرسنل شاغل و یا پاکسازی شده ارتش را به همکاری فرا خواندند و به این افراد برای تشویق بیشتر ، مبالغی پول پرداخت می‌کردند .
حجت‌الاسلام محمدی ری‌شهری – رئیس وقت دادگاه انقلاب ارتش – اعضای جذب شده شاخه نظامی را چنین برمی‌شمارد : «تعدادی از امرای اخراجی ارتش که حتی مدتی زندانی بودند عده‌ای بازخرید شده و یا کسانی که بازنشسته شده بودند . البته [آنان] تعدادی از افراد شاغل را هم فریب داده بودند . بنی‌عامری رئیس شاخه نظامی با استفاده از ارتباطات خود با برخی از عناصر اطلاعاتی شاغل در اداره دوم ارتش و مأمورین ساواک منحله ، اقدام به شناسایی و جذب افراد ، اعم از مشاغل ، برکنار شده و تحت تعقیب می‌کرد تا از طریق تأمین کادر اطلاعاتی کودتا ، اولا شناسایی‌های لازم در بین نیروهای سه‌گانه نظامی میسر شود ، دوما امکان تأمین پوشش حفاظتی برای شبکه در برابر نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی فراهم گردد. »
بنا بر اعترافات ستوان سیاوش پورفهمیده – از عوامل کودتا – رهبران شاخه نظامی بیشتر درصدد جذب آن دسته از افراد بازنشسته ارتش بودند که بعضا از مشکلات مالی رنج می‌بردند . به این افراد تأکید می‌شد که افشای هر گونه اطلاعات به مرگ آنان منجر خواهد شد و لذا اکثر آنها از چگونگی انجام کودتا هیچ اطلاعی نداشتند . در واقع مقرر شده بود آنان پس از تجمع در پارک لاله و حرکت به سوی پادگان نوژه همدان ، در جریان عملیات قرار گیرند .(8) و شاخه نظامی پس از تلاشهای فراوان ، موفق شد شصت خلبان و پانصد تن از افراد فنی و نظامی ، را برای شرکت در عملیات جذب‌ کند . این شاخه به سران خود قول داده بود . پرواز بیش از سی هواپیما را تضمین کند . مهمترین پایگاه‌های هوایی که کودتاچیان در آن حضور داشتند علاوه بر پایگاه هوایی مهرآباد در تهران ، پایگاه سوم هوایی نوژه در همان و پایگاههای وحدتی دزفول ، اصفهان و تبریز بودند . در نیروی زمینی ، بیش از همهع لشگر 1 ( گارد جاویدان سابق و حوزه نفوذ اویسی ) مورد توجه قرار گرفت . علاوه بر این ، لشگر 2 و همچنین نیروی ویژه هوابرد ( نوهد ) پادگان جمشیدیه ، ستاد نیروی زمینی ، ژاندارمری و شهربانی نیز با کودتاگران همکاری داشتند . در خارج از تهران بیش از همه لشگر 92 زرهی اهواز مورد توجه کودتاگران بود و سرهنگ عزیز مرادی علاوه بر بسیج و تسلیح شیوخ وابسته به عشایر عرب ، وظیفه توجیه و جذب نیروهای داخل لشگر را بر عهده داشت . مرادی بیش از آنکه با سازمان کودتای نوژه در ارتباط قرار گیرد، سعی داشت با ایجاد شاخه نظامی برای جذب پان ایرانیست تحت رهبری پزشکپور به یک عملیات براندازی اقدام کند.
لشگر 81 باختران و لشگر قزوین نیز تا حدودی با عوامل کودتا هماهنگ شده بودند . همچنین مقرر شده بود نیروهای شبه نظایم در روز کودتا در نقاط مختلف تهران اقدام به ایجاد آشوب و درگیری نمایند. گروههای شبه نظامی تا بیست و چهار ساعت می‌بایست مطابق برنامه عمل می‌کردند و پس از آن می‌توانستند عملیات را به ابتکار خودشان پیش ببرند . غیر از پارک لاله ( محل تجمع اصلی ) ، مقرر شده بود گروهی دیگر نیز اجرای عملیاتی را در پادگان لاهوتی ( باغشاه ) تهران بر عهده گیرند . بر اساس این طرح ، مقرر بود ، در کل سه گروه در سه نقطه تهران ( پارک لاله ، عباس‌آباد و نقطه‌ای در غرب تهران ) دست به آشوب بزنند . یکی از فعالیتهای مهم شاخه سیاسی کودتا – که تا اندازه زیادی هم موفقیت‌آمیز بود – تلاش جهت جلب حمایت تعدادی از روحانیون بود . آنان با شناخت کامل از جامعه ایران ، نسبت به نقش مذهب و مشروعیت حاصل از آن در نظر مردم غافل نبودند . لذا از همان ابتدا به مثابه دیگر نیازهای کودتا ، جایگزینی یک رهبر مذهبی را به جای امام خمینی (ره) مدنظر داشتند و برای این منظور بهترین گزینه را آیت‌ا... شریعتمداری تشخیص دادند . دو عامل سبب این انتخاب شده بود . یکی ناآرامی‌هایی که " حزب جمهوری خلق مسلمان " در حمایت از ایشان به راه انداخته بود و کودتا گران امیدوار بودند با جلب حمایت آیت‌الله شریعتمداری حمایت این حزب و اکثریت مردم استانهای آذری زبان را به دست آوردند . دیگر این که بختیار زمانی که در تدارک تصدی سمت نخست‌وزیری بود ، به حمایت شریعتمداری از اقدام خود در برابر حضرت امام به عنوان مرجع شیعیان جهان اطمینان حاصل کرده بود . بدین ترتیب شریعتمداری بهترین گزینه در میان روحانیون برای همکاری و تایید کودتا به حساب می‌آمد .
علاوه بر وی ، روحانیون دیگری مانند سید حسن قمی ، روحانی و سید رضا زنجانی مستقیم یا غیرمستقیم در ارتباط با شبکه کودتا قرار داشتند . حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی ری‌شهری حدود یک ماه پس از کودتا پرده از روی این مسأله برداشت و عنوان کرد که تعدادی از روحانیون که جزو افراد مسئول مملکتی نیستند ، در ارتباط با کودتا بوده‌اند و علاوه بر آنها بعضی آقازاده‌ها نیز با کودتا هماهنگی داشته‌اند .
این مسأله برای جذب افراد جدید و کسانی که در همکاری با کودتاگران دچار تردید شده بودند ، بسیار مفید واقع شد . سروان نعمتی – از عوامل اصلی کودتا – برای اقناع یکی از خلبانان که نسبت به مأموریت محوله دچار بیم و تردید شده بود . به او می‌گوید : « خیلی‌ها از جمله شریعتمداری این کودتا را تأیید کرده‌اند . » اکثر افراد کودتا را مورد تأیید روحانیون و وسیله نجات ایران و اسلام می‌پنداشتند . چنانکه ایرج درخشنده از ساواکی‌های جذب شده به کودتا – پس از دستگیری در این ارتباط ، می‌گوید : بنی‌عامری می‌گفت با علما و روحانیونی که طرفدار آیت‌الله شریعتمداری می‌باشند، دست به دست هم داده‌ایم تا یک اسلام نوین در سطح مملکت پیاده کنیم.»
 بدین ترتیب راه هر گونه مخالفت اعضا با اهداف کودتا که بعضا ضد انسانی و ضد اسلامی بود – بسته می‌شد بنا به اعترافات تیمسار محققی ، مسئولان شاخه سیاسی در پاسخ به پرسش عوامل کودتا مبنی بر این که در برابر واکنش مردم چه اقدامی باید انجام دهند . چون در صورت تیراندازی عده زیادی از مردم کشته خواهند شد ، به آنان می‌گفتند :
وقتی امام خمینی را از میان بردارند ، فرد دیگری به جای ایشان خواهد نشست و از طریق رادیو و تلویزیون تمام آنچه را که امام گفته است ، او بر غلط بودن آن فتوا خواهد داد
تأیید کودتا به وسیله یک روحانی برجسته که توسط سران کودتا به اعضاء تفهیم می‌شد – تا اندازه‌ای برای این افراد مهم بود که بسیاری از آنان شخصا به بیت ایشان مراجعه کرده و درصدد دریافت پاسخ بودند . استوار عبدالعلی سلامت – از عوامل کودتا در پایگاه همدان – در اعترافات خود اذعان می‌کند که به هنگام مراجعه به بیت شریعتمداری ، تعدادی نظامی و خلبان را در آنجا دیده است که آنها نیز برای کسب اجازه " در مورد یک برنامه " به آنجا آمده بودند . هر چند وی موفق به دیدار شریعتمداری نگردید ، اما از خلبانی که در آنجا بود نقل می‌کند که وی گفته است : " ظلم پایدار نمی‌ماند " در واقع این اقدامات سران کودتا در راستای نزدیکی جستن به روحانیون با این اهداف صورت می‌گرفت که روحیه افراد را برای انجام عملیات کودتا چنان قاطعانه و خشن تقویت کنند که آنان بدون عذاب وجدان و تردید به هر عملی علیه مردم و دولت جمهوری اسلامی اقدام کنند . با توجه به نقش تعیین کننده و مهم نیروی هوایی در عملیات کودتا ، تعیین پایگاهی مناسب برای آغاز عملیات ضروری بود . ویژگی‌های این پایگاه در نظر تئوریسین‌های نظامی کودتا بدین قرار بود
1 - دارای هواپیما باشد
2 - به تهران نزدیک باشد
3 - خارج از شهر باشد
4 - عناصر مستعد و قابل جذب داشته باشند
5 - رهبران عملیات هوایی کودتا حداکثر آشنایی را با پرسنل و اماکن آن داشته باشند .
در نظر کودتاگران ضربه اصلی باید به تهران زده می‌شد تا با سقوط آن به عنوان مرکز سیاسی اداری کشور ، دیگر شهرها نیز تسلیم شوند .
بنابراین در ابتدا نظر بعضی از افراد شاخه نظامی و سیاسی بر این بود که پایگاه هوایی مهرآباد مرکز ثقل کودتا باشد . اما نگرانی از حضور و واکنش مردم در برابر پایگاه مهرآباد آنان را واداشت تا پایگاه دیگری را که از شرایط مناسبی برخوردار باشد . سرانجام پس از بررسی‌های نظامی پایگاه هوایی نوژه برای انجام عملیات انتخاب شد . که بعضی از سران کودتا مانند تیمسار سعید مهدیون ، تیمسار محققی و نعمتی در آنجا دورانی را گذرانده و با محیط کاملا آشنا بودند
برای انجام عملیات زمینی علاوه بر شبه نظامیان حامی کودتا در تهران و نیز برخی یگانهای نظامی لشگر 1 و 2 و تیپ نوهه ، لشگر زرهی 92 اهواز به عنوان مهمترین پایگاه عملیاتی کودتا معین گردید . اعضای شاخه سیاسی و نظامی ، پس از مطالعات و بررسی‌های زیاد ، اهدافی را به عنوان نقاط حساس و کلیدی برای بمباران و تصرف انتخاب کردند تا به قول خودشان ضربه فلج‌کننده و غافلگیرانه‌ای را به جمهوری اسلامی وارد آورده و توان مقابله در برابر کودتاگران را از آنها بگیرند . بنابراین از مهمترین این اهداف ، بمباران بیت امام بود که توسط سه هواپیما با زبده‌ترین خلبانان انجام می‌شد ، زیرا در نظر کودتاچیان از بین رفتن امام خمینی (ره) به معنای پایان عمر جمهوری اسلامی بود . ستوان رکنی در اعترافات خود می‌گوید : « بر سران کودتا کاملا مشخص بود تا زمانی که امام زنده است ، مردم با یک کلمه ایشان به خیابانها آمده و کودتا راعقیم خواهند کرد .»  بمباران و انهدام فرودگاه مهرآباد ، دفتر نخست‌وزیری ، ستاد مرکزی سپاه پاسداران ، کمیته انقلاب ، مجلس شورای اسلامی ،تعدادی از پادگانهای مهم ، مدرسه فیضیه و چند نقطه مهم دیگر از جمله اهداف دیگر آنها بود.
مرحله دوم عملیات پس از پایان بمبارانهای هوایی ، با عملیات نیروی زمینی آغاز می‌شد ، در این مرحله می‌بایست چند نقطه حساس از جمله صدا و سیما بوسیله کودتاگران اشغال می‌شد که این کار بوسیله گروهی صد تا صد و پنجاه نفری انجام می‌شد از نقاط دیگر برای تصرف زندان اوین ، ستاد ارتش ، پادگانهای حر ، قصر و جمشیدیه بود. هدف کودتاچیان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و روی کار آوردن یک دولت نظامی به مدت دو سال بود . و پس از آن طی برگزاری یک انتخابات ( فرمایشی ) ، نوع حکومت معلوم می‌گردید . پس از لو رفتن کودتا ، ستاد هماهنگی خنثی‌سازی توطئه متشکل از سپاه پاسداران و نیروی هوایی شکل گرفت و قرار بود دستگیری و تعقیب توطئه‌گران توسط این ستاد انجام پذیرد .
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ای به تاریخ 22/4/1359 با رادیو درباره نحوه کسب اطلاع از کودتا چنین می‌گوید : « حدود یک ماه و نیم پیش به ما اطلاع دادند که عوامل شاهپور بختیار در ایران و شبکه نظامی و تبلیغاتی شان بر سرعت اقدامات خود افزوده‌اند . در آن گزارش ، برنامه‌های تبلیغاتی آنها مشخص و همینطور برنامه‌های نظامیشان و زمان اینکه چه وقت می‌خواهند توطئه را شروع کنند گزارش شد . من این مسأله را در شورای انقلاب مطرح کردم ، آقای بنی‌صدر دوم از کانال دیگری آگاه شده بود . شورای انقلاب ، سپاه را مسئول کرد که به همراه نیروهای ویژه‌ای از ارتش این جریان را تحقیق کنند و آنها را تعقیب کردند و وضعیتی پیش‌ آمد که یک بازداشت صورت گرفت و عده‌ای از عوامل بختیار بازداشت شدند و این باعث شد که برنامه کودتا به هم بخورد و برای مدت نامعلومی به تأخیر بیفتد . ولی شورای انقلاب در جریان بود .»
ابوالحسن بنی‌صدر ، رئیس جمهور وقت که بعدها ارتباط وی با توطئه‌گران فاش شد . اطلاعات خود را از منابعی دیگر می‌داند ، بنی‌صدر در یک سخنرانی نحوه اطلاع خود از کودتا را اینگونه بیان می‌کند : « فرمانده سابق نیروی هوایی یک ماه و اندی پیش اطلاع داد که در نیروی هوایی مثلا در میان چتربازها شاید هم به صراحت از نوژه حرف زد که یک تشکلهایی در حال انجام است . این خبر را ما به دستگاه اطلاعاتی برای تحقیق و پیگیری دادیم تا اینکه حدود سه هفته پیش از این معلوم شد اینها همان کودتاگرانند و آن وقت نیروی آنها حدود هفتاد تا هشتاد نفر ارزیابی می‌شد و ده نفر از آنها هم آن موقع برای ما شناخته شده بودند .»
آقای ری‌شهری نیز نقطه عطف کشف این کودتا را صحبت میان دو نفر در تاکسی می‌داند که پس از آن تحقیق و کشف شبکه‌ای به نام نقاب در تیپ نوهه و در نتیجه دستگیری 13 نفر در این رابطه رخ می‌دهد .  و اما نظر مشهور به این صورت است که خلبانی که مأمور بمباران بیت حضرت امام بود ، دچار تشویش و عذاب وجدان شده ، شب قبل از آغاز عملیات به منزل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌رود و موضوع را در آنجا بیان می‌کند . آیت‌الله خامنه‌ای جریان آن شب را چنین بیان می‌کنند : « یک شبی من حدود اذان صبح دیدم که درب منزل ما را می‌زنند ، بیدار شدم رفتم دیدم آقای مقدم است و می‌گوید که یک نظامی آمده با شما کار واجب دارد ، به آن نظامی گفتم : تو از کجا می‌دانی ؟ بنا کرد شرح دادن آن و ... من دیدم مسأله خیلی جدی است و بایستی آن را پیگیری بکنیم » و البته روایتی دیگر این چنین است که همزمان با این خلبان یکی از درجه‌داران تیپ نوهه به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه می‌کند و پس از افشای کودتا و اعتراف به این که قرار است به همراه یازده نفر دیگر در براندازی نظام جمهوری اسلامی شرکت کند ، پاکتی حاوی بخشی از طرح عملیاتی کودتا را در اختیار کمیته فوق قرار می‌دهد .
پس از لو رفتن طرح کودتا ، سپاه پاسداران ، ارتش و کمیته انقلاب وارد عمل شده و دستگیری توطئه‌گران را آغاز می‌کنند . به همین منظور در اداره دوم ارتش برای خنثی سازی کودتا و جلوگیری از فرار عناصر اصلی و هر گونه اقدام از جانب آنها ، گروه ویژه‌ای مرکب از آقایان تیمسار دادبین ، سروان شهرام فر و سروان نوری تشکیل شد تا پس از اعزام به پایگاه هوایی نوژه ، با همکاری نیروهایی که از قبل در آنجا مستقر بودند ، به دستگیری و مقابله با کودتاگران اقدام نمایند. علاوه بر این در اداره دوم ارتش نیز مرکز فعالیتهای ضد کودتا تحت نظارت محمد رضوی شکل گرفت که مستقیما با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در تماس بود و هر گونه اقدامات مرکز در هماهنگی با آنها صورت می‌گرفت.
اولین عملیات ضد کودتا از پارک لاله تهران واقع در بلوار کشاورز شروع شد که به عنوان محل تجمع کودتاگران برای انتقال به همدان در نظر گرفته شده بود . پاسداران انقلاب در اقدامی ضربتی موفق شدند تعدادی از آنها را دستگیر کنند . اما عده دیگری با چند دستگاه ماشین به سمت پایگاه نوژه حرکت کردند که در فاصله یک کیلومتری پایگاه نوژه دستگیر شدند . که قبل از دستگیری ، درگیری میان دو طرف روی می‌دهد که 6 نفر از کودتاچیان کشته می‌شوند . در نقاط دیگر کشور ، از جمله در اصفهان ، دو مینی‌بوس و یک دستگاه اتوبوس که حامل هفتاد نفر بودند در مسیر حرکت به سمت همدان با نیروهای سپاه درگیر که در نتیجه تعدادی کشته و زخمی و تعدادی بازداشت می شوند . در اهواز ، در لشگر 92 زرهی اهواز ، یکی دیگر از مکانهای تجمع کودتاگران که با اقدام به موقع ، توطئه‌گران در اهواز نیز دستگیر شدند . با این حال سران اصلی کودتا و رؤسای سه شاخه آن موفق شدند از کشور فرار کنند ، بیشتر کسانی که دستگیر شدند ، از شاخه نظامی کودتا بودند ، در جریان دستگیری افراد دخیل در کودتا تعدادی نیز بی‌گناه بودند که پس از اثبات آزاد شدند  در این عملیات دو نفر به نامهای استوار یکم قربانی اصل و گروهبان اصغرخانی به شهادت رسیدند .


مرکز اسناد انقلاب اسلامی