راز‌های پشت پرده جبهه‌ها در «هلال سرخ» عیان شد


1625 بازدید

راز‌های پشت پرده جبهه‌ها در «هلال سرخ» عیان شد

کتاب «هلال سرخ» خاطرات حاج حسن یگانه رییس ستاد امداد و درمان جنگ و مدیر عامل هلال احمر استان هرمزگان به روایت کاملیا کاکی پنجشنبه، 12 تیرماه 1393 به مناسبت سالروز هدف‌قرارگرفتن هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در خلیج فارس از سوی ناوگان امریکا،با حضور نویسنده، راوی و مدیران، مسوولان و هنرمندان استان رونمایی می‌شود. به همین مناسبت با نویسنده این اثر به گفت و گو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

نگارش خاطرات حاج حسن یگانه چگونه و چطور آغاز شد؟
با تماسی که از طرف بنیاد حفظ آثار و اسناد استان هرمزگان با من گرفته شد از من خواستند تا خاطراتی در مورد یکی از افراد تأثیرگذار در جنگ بنویسم. پس از آن در تابستان سال 91 جلسه‌ای را به صورت حضوری با آقای یگانه داشتم و تعدادی نوار ضبط شده در مورد کودکی او تحویل گرفتم که بر این مبنا کار را شروع کردم. جلسات مصاحبه به صورت ماهیانه و مستمر هفته‌ای یک جلسه انجام می‌گرفت که بیش از 10 ساعت صدا و مصاحبه مفید جمع‌آوری شد.

مستندات چقدر در تدوین و نگارش کتاب به شما کمک کرد؟
مهم‌ترین چیزی که در مورد این کتاب می‌توان بیان کرد بخش اسناد کتاب است. از آن‌جا که این کتاب در مورد مدیریت اتفاقات سال‌های جنگ است و نه اتفاقات لحظه به لحظه آن، برخلاف کتاب‌هایی که از زبان راوی اتفاقات جنگ و درگیر‌ی‌های آن بازگو می‌شوند، در آن با انسانی روبه‌رو هستیم که با یک تلفن سه شهر (تهران، اصفهان و بندرعباس) را مدیریت می‌کند تا نیازهای اولیه‌ جبهه‌های جنگ مثل خوراک، پوشاک، دارو و کادر درمانی به سرعت و به طور منظم به جبهه‌ها ارسال شود. به همین منظور بخش عمده‌ کتاب شامل مدارکی‌ است که از حاج حسن یگانه به جا مانده است. وقتی مدارک را پشت سر هم نگاه می‌کنیم، حس روایتی در آن‌ها مشاهده می‌شود که متن کتاب حلقه‌ ارتباطی بین آن‌ها (مدارک) را تشکیل می‌دهد. سعی کردم با روایتی روان و منطبق با مدارک مستند خاطرات واقعی این مدیر و رزمنده سال‌های اول جنگ را برای مخاطب خواندنی‌تر کنم. به عنوان مثال مدرک صفحه 163 به عنوان اولین حکم ایشان است که احکام بعدی نسبت به اعزام ایشان به جبهه‌های ایلام در کتاب منتشر شده است. تعداد این مدارک به دوهزار و 500 مدرک و سند می‌رسید که از بین آن‌ها برخی مدارک مهم‌تر را جدا کردیم و در انتهای کتاب منتشر شده است.

تاکید بر نقش استان هرمزگان در دوران دفاع مقدس و به ویژه سال‌های آغازین جنگ در کتاب «هلال سرخ» به چه دلیل بوده است؟
قرار است در این کتاب در لوای داستان حاج حسن یگانه، داستان بزرگ‌تری از حمایت‌ها و فداکاری‌های استان هرمزگان در روزهای جنگ روایت شود.
قصه‌ «هلال سرخ» شرح کمک‌‌ها و تأثیر استان هرمزگان برای جبهه‌های جنگ که به واسطه‌ی مدیریت حاج حسن یگانه اتفاق افتاده است در حد فاصل سال‌های 1358 تا 1367 روایت می‌شود. که گزیده‌‌ از این‌ها در کتاب آمده است. در این کتاب ما گروهی از امدادگران را به مدیریت حاج حسن یگانه دنبال می‌کنیم که از استان هرمزگان به سمت جبهه‌های جنگ اعزام می‌شوند و در آن‌جا به فعالیت و تجهیز بیمارستان‌هایی در خط مقدم و مناطق جنگی می‌پردازند. اتفاقاتی که در این کتاب دنبال می‌شود تا سال 65 و ارتباط مستقیم آقای یگانه با جبهه‌هاست اما بعد از آن، تنها مدیریت ایشان را در طول سال‌های جنگ روایت می‌کنیم. چرا که در سال‌های بعد از 65 ایشان به پشتیبانی و تجهیز چندین لشکر بزرگ از جمله امام حسین (ع) اصفهان، فجر شیراز، ثارالله کرمان و تیپ مستقل ذوالفقار استان هرمزگان می‌پرداختند.

ویژگی مهم کتاب که می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد چیست؟
«هلال سرخ» برای نخستین‌‌بار به فضای پنهانی پشت صحنه‌های نبرد وارد می‌شود و از رازهایی پرده‌برداری می‌کند که شاید تا به حال کسی به آن نپرداخته‌ باشد. در بین کتاب‌های منتشر شده خاطرات دفاع مقدس، خودم کمتر کتابی را در مورد مدیریت امداد و درمان در جبهه دیده‌ام.

از شاخصه‌های فردی حاج حسن یگانه برای ما بیان کنید؟
یکی از شاخص‌های «یگانه» مدیریت بحران، جنگ، امداد و اقدامات ابتکاری ایشان در این زمنیه بوده است که در طول خدمت ایشان باعث نجات بسیاری از رزمندگان و مردم شده است. از اقدامات ابتکاری ایشان می‌توان به ساخت برانکارد برزنتی برای حمل مجروحان در کانال‌های صعب‌العبور و تصریح در روند امدادرسانی در جریان جنگ اشاره کرد.

از چه قالب داستانی برای روایت خاطرات در این کتاب استفاده کرده‌اید؟
کتاب در قالب داستان‌های کوتاه روایت شده است؛ چرا که روایت‌های ما در هر فصل محدود به مکان و زمان خاصی است که در حد فاصل آغاز و پایان یک اتفاق صورت می‌گیرد و هر فصل به طور مستقل یک داستان کامل است زیرا اتفاقات هم پاره پاره و تکه تکه بوده‌اند.

توصیف فضای خاطرات حاج حسن یگانه به چه شکل صورت گرفته است؟
راوی خیلی کم خاطرات را به شکل توصیفی بیان می‌کرد اما من با توجه به اطلاعات موجود درمورد زمان، مکان، افراد و موقعیت‌ها آن‌ها را بازسازی کرده‌ام و نه این‌که از تخیل خودم استفاده کرده باشم. بازسازی‌های صورت گرفته همگی مورد تائید حاج حسن یگانه بود تا این توضیحات به واقعیت مشاهده شده از طرف ایشان نزدیک باشد. توصیفات هم از طریق تصویر صحنه‌هایی که خودم از سایت‌ها و عکس‌های آن دوره دیدم و هم توسط صحبت‌های کسانی که آنجا را دیده بودند توصیف می‌شد. مثلاً جنگل عنقر، نام منطقه‌ای بود که باید در خاطرات توصیف می‌شد که اگر قرار بود به تخیلم رجوع می‌کردم باید جنگلی انبوه از درختان را توصیف می‌کردم در حالی که آن منطقه بیابان است و تنها از سال‌هایی دور با نام جنگل عنقر نامیده می‌شود. من به واسطه خانواده، رفت‌وآمدهایی در منطقه داشتم و با فضای آن‌جا کاملاً آشنا بودم. این موضوع در بیان توصیفی دقیق مکان‌ها بسیار کمکم می‌کرد.

زبان و روایت زمانی که برای کتاب در نظر گرفته‌اید چه زبان و روایتی است؟
سعی کردم تا جایی که می‌شود به زبان راوی نزدیک شوم. جملات کوتاه هستند و گاهی وقت‌ها خیلی خلاصه و موجز به واقعیت‌ها پرداخته شده که این دو شاخصه اصلی شخصیت حاج حسن یگانه است. این کتاب روایتی خطی است که از زمان کودکی، دوران فعالیت انقلابی و جنگ و همچنین تا پایان مدیریت حاج حسن یگانه در ستاد امداد و درمان در زمان دفاع مقدس بوده‌است.

چقدر این کتاب را خاطره و چقدر داستان می دانید؟
این کتاب در مرز خاطره و داستان حرکت می‌کند. گاهی اگر یک پاراگراف را اضافه می‌کردم کتاب به صورت داستانی محض می‌شد، در حالی که اگر صرفاً به خاطرات راوی می‌پرداختم کتاب شکل گزارش‌گونه به خود می‌گرفت که برای مخاطب اصلاً جذاب نبود. من دوست داشتم برخی صحنه‌ها را پر رنگ‌تر و برخی را کم رنگ‌تر ارایه دهم و آن برشی را انتخاب می‌کردم که اصل واقعه را به شکلی دراماتیک بیان کند. در این کتاب تمام مدت در حال بندبازی بودم. به عنوان یک داستان‌نویس این کتاب تجربه‌ بسیار جذابی برایم بود.


ایبنا