بررسی ظهور و بروز بهائیان در حکومت و ارتباط با اسرائیل
16 بازدید
در دوره پهلوی، بهویژه از اواخر حکومت رضاشاه تا دهه ۱۳۴۰، برخی از بهائیان به مناصب حکومتی راه یافتند. این جریان در دوران نخستوزیری حسنعلی منصور برجسته و در دوره هویدا با چند وزیر بهایی ادامه یافت.
در ادامه به بررسی ارتباط بین یهودیان و بهائیان و تاثیر آنها در دربار و مدیریت امور کشور میپردازیم. متن پیش رو از صفحات ۳۶۷ تا ۳۷۰ کتاب «ارتباط ناشناخته (بررسی روابط رژیم پهلوی و اسرائیل ۱۳۵۷-۱۳۲۷)» نوشتة رضا زارع امده است. این کتاب توسط مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در سال ۱۳۸۴ منتشر شده است.
ساختار درونی
تشکیلات مرکزی بهائیت در شهر حیفا و در کنار قبر عباس افندی قرار دارد. تشکیلات و مؤسسات بهائیان در هر نقطهای از جهان زیر نظر هیئت ۹ نفره بیتالعدل اعظم قرار دارد. در یکی از نشریات فرقه آمده است:«با نهایت افتخار و مسرت، بسط و گسترش روابط بهائیت با اولیای امور دولت اسرائیل را به اطلاع بهائیان میرسانیم. [جمعی از دوستان بهائی] بنگوریون - نخستوزیر اسرائیل - احساسات صمیمانه بهائیان را برای پیشرفت دولت مزبور به او ابراز نمودند و او در جواب گفته است از ابتدای تأسیس حکومت اسرائیل بهائیان همواره روابط صمیمانهای با دولت اسرائیل داشتهاند.»(۱) فرقه بهائیت که شاخهای از صهیونیسم به شمار میرود، طبق دستور، همه قوای خود را برای اجرای نقشه نابودی اندیشههای ملی و مذهبی در ایران به کار گرفت و برای این منظور مجریان خود را انتخاب کرد تا در بلندمدت آرمانهای ملی و سنتهای دینی را تخریب کنند. از اینرو بهائیان به تدریج درصدد تسخیر پستهای حساس و کلیدی کشور برآمدند. این نقشه با روی کار آمدن حسنعلی منصور در ایران پیاده شد و برای نخستین بار پای بهائیان به کابینه وزیران ایران رسید. گرچه با ترور منصور نقشههای وی جامه عمل نپوشید اما به هر حال کابینه بهائی هویدا روی کار آمد. در کابینه نخستِ وی چهار وزیر بهائی حضور داشتند. هویدا در مدت حکومت خود با به کار بستن تصمیمات کادر رهبری کمیته، نفوذ بهائیان را در همه سطوح سیاسی، اقتصادی و نظامی به حد کامل گسترش داد.(۲)
ارتباط با اسرائیل
بهائیان با تمام وجود خود را در اختیار اسرائیلیها قرار داده بودند؛ به گونهای که توانستند اعتماد بیش از حد اسرائیلیها را کسب کنند و اسرائیلیها نیز در برابر خوشخدمتی آنها رفتار ویژهای داشتند. در یکی از اسناد به نقل از یکی از بهائیان به نام فریدون رامشفر که مسافرتی به اسرائیل داشته، درباره نحوه برخورد اسرائیلیها با بهائیان آمده است:«...دولت اسرائیل آنقدر نسبت به بهائیان خوشبین است که در فرودگاه خود، احباء (بهائیان) را بازرسی نمیکند. به طوری که وقتی رئیس کاروان به پلیس اظهار میدارد اینها بهائی هستند حتی یک چمدان را باز نمیکنند، ولی بقیه مسافرین و حتى کلیمیها را بازرسی میکنند. به طوری که یک کلیمی اعتراض کرده بود که چرا بهائیان را بازرسی نمیکنید و ما را که اینجا موطنمان است مورد بازرسی قرار میدهید؟!»(۳)
بازوان حکومت پهلوی
بهائیان در کنار عناصر فراماسون و صهیونیست در دوران محمدرضا شاه نقش مهمی در اجرای نظرات و سیاستهای خود داشتند. در این دوران با توجه به نفوذ بیشتر آمریکا و اسرائیل تلاش فراوانی برای رسمیت بخشیدن به فرقه بهائیت میشد؛ زیرا آنها نقش مؤثری در تثبیت رژیم سلطنتی و حکومت شاه داشتند، به گونهای که بسیاری از نزدیکان شاه و خاندان پهلوی و عده زیادی از کارگزاران و متولیان پستهای حساس و کلیدی کشور بهایی بودند.(۴) در سال ۱۳۳۹ فهرستی از اسامی مقامات نظامی و غیر نظامی تهیه شد که نشانگر تصدی بیشتر پستهای اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشور به وسیله بهائیان بود. البته به دلیل پنهانکاری و عدم اظهار، بعضی از افراد در پستهای مهمی بودند که نام آنان در این فهرست نیامده و بیتردید تعداد بهائیان شاغل در دستگاهها چندین برابر فهرست مزبور بوده است. در سالهای بعد تعداد بهائیان شاغل و سطوح اشتغال آنان بالا رفت به طوری که امیرعباس هویدا نخستوزیرِ سیزده ساله، لیلی امیرارجمند مشاوره ویژه فرح و مدیر برنامههای آموزشی و تربیتی رضا پهلوی، عباس شاهقلی وزیر بهداری و وزیر علوم، روحانی وزیر آب و برق و کشاورزی در دولت هویدا، شاپور راسخ مشاور عالی و در واقع گرداننده سازمان برنامه و بودجه و مدیر تشکیلات بهائیت در ایران، عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه و ۲۳ شغل دیگر، و دهها تن از سران رژیم، از اعضای فرقه بهائیت بودند.(۵)
تثبیت حکومت
بهائیت در تمام دوران سلطنت پهلوی و در مقاطع حساس به رغم ادعای غیرسیاسی بودن هماهنگ با سیاستهای مورد نظر رژیم و در جهت تثبیت موقعیت آن تلاش کرد. تأیید انقلاب سفید شاه، همکاری با ساواک، جلب حمایت دولتهای بزرگ از شاه و سلطنت او به وسیله اسرائیل، و عضویت در حزب رستاخیز، قسمتی از مواضع سیاسی فرقه مزبور بود. یکی از مبلّغان بهائیت درباره تأثیر متقابل بهائیت بر شاه و خاندان پهلوی گفته بود:«کارهایی که اکنون به دست اعلیحضرت شاهنشاه صورت می گیرد، هیچ کدامشان روی اصول دین اسلام نیست؛ زیرا شاه به تمام دستورهای بهائی آشنایی دارد و حتی ایشان با اشرف پهلوی در دوران کودکی در مدرسه بهائیان... درس خواندهاند... حالا مردم... میگویند بهائی است. چه کاری میتوانند بکنند؟!...»(۶)
شاهِ بهایی
محمدرضا پهلوی آنقدر بهائیان را مورد حمایت قرار داد که یکی از افراد نظامی به نام سرهنگ اقدسیه در جلسه بهائیان شیراز مورخ ۱۳۴۷/۴/۱۸، ضمن بهائی خواندن شاه، درباره نحوه برخورد خود با افراد مسلمان اظهار داشت :«...افتخار ما بر دیانت بهائی است. من زمانی که در ارتش بودم، سربازان و درجهداران و افسران بهائی را احترام میگذاشتم، ولی اگر یک فرد مسلمان از دیگری شکایت میکرد، دستور شلاق زدنش را میدادم... ما اطلاع داریم که شاهنشاه آریامهر بهائی میباشند. ما بهائیان همه پولدار هستیم و ترقی بیشتری خواهیم کرد.»(۷) بهائیان در جنگ اعراب و اسرائیل همواره از اسرائیل جانبداری کرده، علیه مسلمانان به تبلیغ میپرداختند و حتی برای کمک به ارتش اسرائیل به جمعآوری پول میپرداختند. در همین ارتباط در یکی از اسناد پس از جنگ ششروزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۳۴۶ آمده است:«...مبلغی در حدود ۱۲۰ میلیون تومان به وسیله بهائیان ایران جمعآوری گردید و تصمیم دارند این مبلغ را در ظاهر به بیتالعدل در حیفا ارسال نمایند، ولی منظور اصلی آنها از ارسال این مبلغ کمک به ارتش اسرائیل میباشد. مقدار قابل ملاحظهای از این پول به وسیله حبیب ثابت[پاسال] تعهد و پرداخت شده است...».(۸)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پانوشتها:
۱- جواد منصوری؛ تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد؛ ج ۱؛ تهران؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ۱۳۷۷؛ ص ۳۳۲.
۲- محمد اختریان؛ نقش امیرعباس هویدا در تحولات اجتماعی ایران؛ تهران؛ انتشارات علمی؛ ۱۳۷۵؛ ص ۱۶۴.
3- جواد منصوری، همان، ص ۳۳۰.
4- همان، ص ۳۲۴.
5- همان، صص ۳۲۴ و ۳۲۵.
6- همان، ص ۳۲۶.
۷- همان، ص ۳۲۲.
۸- همان، صص ۳۲۲ و ۳۲۳.
نظرات