آیه الله طالقانی لنگرگاه مبارزه


1500 بازدید

آیه الله طالقانی لنگرگاه مبارزه

من نیز خود را همچون سایر نیروهای مسلمان و اصیل مبارز که هم اکنون دهه شصت و هفتاد زندگی خود را سپری میکنند مدیون آیه الله طالقانی میدانم که در ساختن شخصیت و بینش اسلامی ام از نوشته های ایشان و مخصوصا تفسیر پرتوی از قرآن که با رویکرد جدیدی به قرآن نگریسته بهره فراوان برده ام. ولی متاسفانه بدلیل ضیق وقت نتوانستم مطلب جداگانه ائی از نقش دقیق ئ جزئی تر ایشان در روند مبارزات ضد رژیم شاه که نیازمند تحقیق وسیعتری است تهیه کنم. لذا فقط به یکی از بارزترین نقاط تاثیر گذاری این عالم دین و سیاست یعنی تربیت نسل مبارز جوان و دانشجو در صحنه دانشگاه از میان مجموعه نوشته های خاطرات خودم می پردازم. وجود او لنگرگاه آرامش و اطمینان بود و صلابت صدا، گفتارش و اعتقاداتش در تبیین راه مبارزه چه در زندان و چه در میان جامعه روشنی و گرمی بخش آنها بود. یاد او را گرامی میداریم و خدا او را با اولیاء الله محشور گرداند.

 

در بررسی شکلگیری و نقش انجمن اسلامی دانشجویان بعنوان اولین نهاد مدنی دوران نوسازی سیاسی، اجتماعی و مذهبی نمی توان از کنار مثلث اعتماد، ثبوت و اطمینان به راه مبارزه با رژیم شاه یعنی آیه الله طالقانی، مهندس بازرگان و دکتر سحابی به راحتی گذشت. نقش این سه و مخصوصا آیه الله طالقانی به دلیل ویژگی شخصیتی و جهتگیری تفکراتی اش در سخنرانیها و تالیفات و مهمتر از همه مشی و منش زیست سیاسی، اجتماعی و فردی و خانوادگی اش نه تنها در شروع و تداوم نهضت مقاومت ملی، فعال کردن جبهه ملی دوم، تشکیل نهضت آزادی در سالاهای خفقان ستمشاهی بارز بود بلکه ایشان در کنار همراهان خود تلقی خود از انسان و مخصوصا" چگونگی ساختن انسان مبارز و تحول خواه را در میان نسل جوان با روشهای بدیعی پایه گذاری کرد. این دوران مصادف با سیطره مدرنیته بطور عام و علم و فن آوری بطور خاص در غرب بود و تند بادهای آن نیز به سمت شرق می وزید.
اگرچه اعزام تعدادی دانشجو به خارج برای انتقال دانش و فن آوری غربی به ایران و تاسیس دانشگاه تهران در سال 1314 بعنوان یکی از اصلی ترین نهادهای توسعه سیاسی اجتماعی توسط رضا شاه خود بیانگر ورود جامعه ایرانی به دوران نوئی از روند نوسازی است اما در مقابل نمی توان به نقش بی بدیل این سه تن در سازماندهی انجمنهای اسلامی دانشجویان بعنوان اولین نهاد مدنی برای انسان سازی و تکمیل نقش دانشگاه اشاره نکرد. سابقه تشکیل انجمنهای اسلامی دانشجویان به سال 1321 و فعالیت سازمان دانش آموزی نهضت خداپرستان سوسیالیست برمیگردد. محمد نخشب و جلال آشتیانی نظریه پردازان این نهضت بودند ولی بعدها بین این دونفر به دلیل عدم انعطاف نخشب و نیز اتخاذ دو راهبرد گوناگون مبارزه اجتماعی که اولی معتقد به مبارزه اجتماعی و کشیدن مبارزه به میان جامعه و دومی معتقد به تربیت افراد و کار مخفی بود اختلاف افتاد و از یکدیگر جدا شدند(سحابی، 1389). افرادی همچون مهندس شکیب نیا، مهندس جلال آشتیانی، حساسیان و ابوالفضل مرتاضی در کنار دو نفر مذکور از پایه گذاران آن به شمار میرفتند. تشکیلات دانش آموزی آن نیز در دبیرستانها و مخصوصا دبیرستان دارالفنون فعالیت داشت.
فعالیت انجمن اسلامی دانشگاه تهران در سالهای اولیه شروع تحرکات خود بصورت علنی و قانونی که دولت انرا به رسمیت شناخته باشد و دارای دفتری در دانشگاه باشد نبود و اجازه فعالیت در دانشگاه را نیز نداشت و فعالیتی که در دانشگاه صورت میگرفت بصورت تعاملات و بحثهای پراکنده از طرف دانشجویان صورت میگرفت. ولی انجمن دفتری در مسجد سپهسالار داشت و مدتی جلسات انجمن در این مسجد برگزار میشد. زیرا آقایان شهرضائی، عالی و سید جعفر شهیدی در این مسجد که علاوه بر دانشکده معقول و منقول دانشجو و طلبه تربیت میکرد دارای حجره بودند و از طرفی مرحوم احمد راد از دبیران ریاضی با سابقه تهران که با مرحوم احمد ارام دوستی داشت نیز مدیر داخلی مسجد بود و لذا سالن این مسجد را در اختیار انجمن اسلامی دانشجویان میگذاشت تا سخنرانیها و تجمعات در ان صورت پذیرد. که افرادی همچون مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیه الله طالقانی را برای سخنرانی دعوت میشدند که خود محفلی آگاهی بخش برای نسل جوان بود.
در سال 1328 به دلیل مراجعات دانشجویان مذهبی به منهدس بازرگان که رئیس دانشکده فنی بود اتاقی بعنوان نماز خانه اختصاص یافت که با توجه به عدم وجود نور و هوای کافی بازهم مورد استقبال فراوان دانشجویان مذهبی قرار گرفت و از سایر دانشکده ها به همین محل می امدند و لذا جا برای همه شرکت کنندگان در نماز ظهر نبود. اگرچه تعداد اعضای انجمن در این سالها کم بود ولی هم کیفیت افراد و هم انگیزه انها باعث میشد که دست به فعالیت بزنند و چون در دانشگاه امکان فعالیت نداشتند لذا سالنی را در دبستان نظامی در خیابان سپه ( امام خمینی(ره)) مقابل قوام السلطنه (سی تیر) که انزمان گذر تقی خان نامیده میشد و در نزدیک موزه ایران باستان بود از طریق نفوذ مرحوم دکتر سحابی در اختیار گرفته و جلسات منظمی در روزهای چهارشنبه عصر برقرار و افرادی همچون سید غلامرضا سعیدی، دکتر شایگان، دکتر موسی امین، دکتر رضا زاده شفق، مرحوم راشد، فلسفی، محمد تقی شریعتی ، آیه الله طالقانی و مهندس بازرگان که بسیاری از کتبش حاصل این جلسات بود برای حاضرین که لزوما" همه دانشجو نبودند سخنرانی میکردند.
تولید این متون برای جامعه انروز که قشر و نیروی مذهبی هیچ متن مدونی که بتواند پاسخگوی شبهات مخالفین و یا تقویت مواضع نیروهای مذهبی شود وجود نداشت فرصت مغتنمی بود که در اثر فعالیت دانشجویان عضو انجمن اسلامی میسر گردیده بود. مسلح شدن به مباحث ایدئولوژیک هم برای رد شبهات مخالفین که میتوانستند به راحتی پایه ایمان مذهبی دانشجویان و جوانان را سست نمایند و نیز تقویت بنیادهای فکر جوانان دانشجو و مذهبی کاری بسیار سترگ و ضروری در ان شرایط بود. لذا آیه الله طالقانی بدلیل استواری اش در راه مبارزه دین بزرگی بر گردن نیروهای مسلمان و اصیل مبارز که هم اکنون دهه شصت و هفتاد زندگی خود را سپری میکنند دارد. وجود او لنگرگاه آرامش و اطمینان بود و صلابت صدا، گفتارش و اعتقاداتش در تبیین راه مبارزه چه در زندان و چه در میان جامعه روشنی و گرمی بخش آنها بود. لذا بر این نسل و نسل جوان و دانشجوی کشور است که همواره با ذکر نام و یاد او راهش که رهائی انسانها از بتهای زمینی و ساختن انسانهای ابوذر گونه صحابی پیامبر اکرم (ص) که بر سر معاویه فریاد می زد و پایه های کاخ سبزش را می لرزاند، گرامی داریم.


خبرآنلاین