در سالروز درگذشت «جبارباغچه‌بان»

نگاهی به زندگی و آثار بنیانگذار ادبیات نمایشی برای کودکان در ایران


نگاهی به زندگی و آثار بنیانگذار ادبیات نمایشی برای کودکان در ایران

اشاره:

امروز چهارم آذر ماه ، سال روز درگذشت  جبار باغچه‌بان است. او از بنیان‌گذاران ادبیات دراماتیک کودک و همچنین موسس اولین مهدکودک و مدرسه ناشنوایان در ایران است و حق بسیاری برگردن ایرانیان دارد. درباره باغچه‌بان، کتاب‌ها و مقالات بسیاری نگاشته شده است. اما آنچنان که بایسته و شایسته است هرگز به آثار و فعالیت‌هایش پرداخته نشده است.

از جمله کسانی که در راه شناساندن او به جامعه ایران تلاش‌های بسیاری انجام داده است، «داوود کیانیان(نویسنده و پژوهشگر) است. کیانیان ضمن گردآوری و چاپ تعدادی از نمایش‌نامه‌های باغچه‌بان «نمایش‌نامه‌های قدیمی ایرانی» (پروانه باغچه‌بان و داوود کیانیان) و همچنین نوشتن مقالاتی چند در کتاب‌های مختلف از جمله «زندگی و آثار جبار باغچه‌بان»(به کوشش منوچهر اکبرلو) کمک شایانی به شناخت آثار او در ایران انجام داده است. خبرگزاری ایبنا، به مناسبت سال روز مرگ جبارباغچه‌بان گفت‌وگویی با داوود کیانیان انجام داده که در اینجا باز نشر می گردد

**********

شما از باتجربه‌ترین‌ها در حوزه ادبیات نمایشی کودکان هستین، به نظر شما جبار باغچه‌بان چه نقشی در تئاتر کودک ایران داشت؟

زنده یاد جبار باغچه‌بان آغازگر تئاتر کودک در ایران است. او بیش از صد سال پیش، یعنی در سال 1298 در مرند با کودکان مدرسه احمدیه نمایشنامه‌ای را که خودش نوشته بود به نام « خُرخُر» به صحنه برد. او برای اولین بار برای کودکان نمایشنامه نوشت و سه نمایشنامه‌اش را در شیراز چاپ کرد. «خانم خزوک» 1307 «گرگ وچوپان»1308، «پیر و ترب»1311 این سه نمایشنامه بار دیگر به نام «نمایشنامه‌های قدیمی ایرانی» با همت پژوهشگاه میراث فرهنگی و خانم پروانه باغچه‌بان و من در سال 1397به همان شکل تجدید چاپ شد.

باغچه‌بان برای اولین بار نمایشنامه‌ها را با نقاشی‌های خودش مصور کرد که در کتاب زندگی‌نامه‌اش می‌توانید آنها را مشاهده کنید. برای نمایشنامه‌هایش شعر سرود، با کمک همسرش آنها را موزیکال کرد، آنها را با کودکان به صحنه برد. برای نمایش‌ها عروسک ساخت. اینها همه برای اولین بار در ایران اتفاق می‌افتاد. به نظر می‌رسد او بوده است که تدریس نمایشی را در کلاس‌هایش آغاز کرده باشد. تا آنجا که پژوهش‌ها نشان می‌دهد هم او بوده است که « نمایش خلاق» را به صورت ابتدایی با کودکان پدید آورده است. از او هفت نمایشنامه برای کودکان بجای مانده است که با همت «بنیاد نمایش کودک» آنها به صورت یک جا به همراه مقالاتی چند به نام «زندگی و آثار جبار باغچه بان، آغازگر تئاتر کودک و نوجوان در ایران» با کوشش منوچهر اکبرلو در سال 1395 در انتشارات نمایش منتشر شد.

تا قبل از اقدامات باغچه بان وضعیت نمایشنامه‌نویسی و ادبیات کودک در ایران چه بود؟

قبل از او برای کودکان نمایشنامه نداشته‌ایم. بدیهی است وقتی نمایشنامه نداشته‌ایم، پس اجرا هم برای آنها نداشته‌ایم چه برسد اجرای تئاتر با کودکان! جالب است که ادبیات کودک به صورت نوین و امروزی‌اش نیز با آثار او آغاز می‌شوند. اوست که برای کودکان مجله به چاپ می‌رساند؛ (زندگی کودکان) اوست که برای بچه‌ها قصه می‌گوید و قصه‌هایش را چاپ می‌کند ( بادکنک، بابا برفی، و...) اوست که برای بچه‌ها شعر می‌سراید و آنها را منتشر می‌کند.

در زمینه تئاتر کودک چه کسانی از او تاثیر گرفتند؟

او در زمینه تئاتر کودک و ادبیات کودکان بسیار پیشرو بوده است. ما تا اواسط دهه چهل که کانون پرورش فکری پا به عرصه می‌گذارد کمتر با ادبیات کودک مواجه می‌شویم و تا سال 1350 که مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری راه اندازی می‌شود، ادبیات نمایشی کودک و اجرا برای آنها نداشته‌ایم. در اواخر دهه چهل زنده یاد بیژن مفید با روی صحنه بردن نمایش شهر قصه کودکان را همراه بزرگسالان به تئاتر می‌کشاند. و در دهه پنجاه با نمایشنامه‌هایی که برای کودکان می‌نویسد جانی تازه به این هنر می‌بخشد. متاسفانه ما با گذشته خودمان آشنا نیستیم. تا همین چند سال پیش کسی نمی‌دانست که بنیان گذار تئاتر کودک همین زنده یاد جبار باغچه بان بوده است. کسی نمی‌دانست که مزار او در کجاست؟ با این اوضاع و احوال و این انقطاع‌های تاریخی چگونه می‌شود که هنرمندانی یافت شوند که از او تاثیر پذیرفته و راه او را ادامه دهند، چون در این زمینه هنوز او گمنام است. هنوز درست و در خور کارهایی که کرده است معرفی نشده است.

باغچه‌بان در این راه  چه چالش‌هایی را از سر گذراند. آیا مشخصا در معرض مخالفت‌ها و کارشکنی‌هایی قرار گرفت؟

بعد از زنده یاد «رشدیه»  بیشترین صدمات را او در مسیر راه اندازی برنامه‌هایش در زمینه تدریس می‌بیند. می‌خواهد کودکستان درست کند، مسئولین وقت و جامعه آمادگی این پذیرش را ندارند اما او با چنگ و دندان موفق می‌شود. می‌خواهد دختران را مانند پسران به تحصیل وا دارد، با مخالفت‌های شدید مواجه می‌شود. می‌خواهد با کودکان شعر، موسیقی، نقاشی، تئاتر و بازی کار کند، اما فکرهای مکتب خانه‌ای آن موقع سد راهش بوده‌اند و کارشکنی می‌کرده‌اند.

می‌خواهد ناشنوایان را آموزش بدهد، او را شیاد و جادوگر خطاب می‌کنند. با وجود تمام این مخالفت‌ها او موفق می‌شود که تمامی این فعالیت‌ها را با توانی بی‌نظیر به انجام برساند. او زندگی خودش را در کتاب «زندگی جبار باغچه‌بان» می‌نویسد. این کتاب که بار دیگر به نام «روشنگر تاریکی‌ها» توسط موسسه فرهنگی هنری پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در سال 1395 منتشر شد که کتابی بسیار خواندنی است. بنیاد نمایش کودک نیز اصل کتاب او را همراه با مروری بر فعالیت‌ها و آثار نمایشی او با گرد آوری و تدوین حسین فدایی حسین در سال 1397 به چاپ رساند.

آیا تئاتری‌ها و نمایشنامه‌نویسان کودک به طور مشخص تاثیری از او گرفته‌اند؟

وقتی خودش و آثارش شناخته شده نیست، هنگامی که آثارش تحلیل نشده و کسی با روش و طرز فکر او آشنا نیست، بدیهی است که خودش و آثارش غریب می‌ماند و نمی‌تواند تاثیری بر تئاتر و نمایشنامه‌نویسی امروز ما بگذارد. او در کارش آن قدر پیشرو بوده است که به هنگام نشر نمایشنامه‌هایش آنها را مانند کتاب‌های مصور امروزی نقاشی می‌کرده است. امروزه ما بعد از هشتاد یا نود سال هنوز که هنوز است کتاب‌های نمایشنامه‌های منتشره را مصور نمی‌بینیم، چون برای خواننده کودک تالیف نمی‌شوند. او، روشش، تالیفات نمایشی‌اش باید از نظرگاه‌های مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد تا شناخته شود. مزارش می‌بایست به یک مرکز فرهنگی هنری کودکان و نوجوانان تبدیل شود و مورد بازدید علاقه‌مندانش قرار گیرد. بنیاد باغچه‌بان باید ایجاد شود تا مرکزی باشد برای جمع‌آوری آثار و تجدید چاپ آنها. من در این جا تنها به بخشی از فعالیت‌های او در زمینه ادبیات نمایشی و تئاتر اشاره کردم، در حالی که او در زمینه تدریس الفبا برای کودکان، آموزش ناشنوایان و اختراعات کارهایی کرده، کارستان!

وقتی مسئولین برای این بزرگان اهمیتی قائل نیستند، باید علاقه‌مندان او، برای احیای کارهایش آستین بالا بزنند. اما دریغ که ما نه خود قهرمانیم و نه به قهرمانانمان اهمیت می‌دهیم. نه خود کاری چشمگیر انجام می‌دهیم و نه به پیشکسوتانمان که کارهای بزرگی کرده‌اند ارج می‌نهیم. از شما سپاسگزارم که در سالروز درگذشت این بزرگمرد یاد او را زنده نگه می‌دارید. بنیاد نمایش کودک چند سال است که پیشنهاد می‌کند که؛ سالن هنر را که ویژه اجرای تئاتر کودکان است به نام بنیانگذار این هنر تغییر داده شود، اما کو گوش شنوا. سال‌هاست که پیشنهاد می‌کند؛ روز 19 اردیبهشت ماه را که زاد روز آغاز تئاتر کودک است به نام روز تئاتر کودک نام گذاری شود، اما دریغ.

 باشد که شاهد روزی باشیم که فعالین تئاتر کودک چون او باغچه بان کودکان باشند.


خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)