08
آبان
1394
قضاوتها
موضوع : اظهار نظر مردم درباره اعدام طیب
اعدام طیب حاجى رضایى و حاجى اسماعیل رضایى در تهران و پخش جریان اعدام آنها به وسیله روزنامههاى پرتیراژ مثل کیهان و اطلاعات در روزهاى اول باعث تفسیرهایى در بین مردم شد و هر یک از طبقات اجتماع به نوعى درباره واقعه مزبور و علت تیرباران نامبردگان اظهار نظر مىکردند آقاى محسن محسنیان در روز یک شنبه ساعت 2 بعدازظهر روبروى مغازه شیرینى فروشى طباطبائى که از ایشان درباره موضوع سوال کردم گفتند حالا به همه مردم معلوم شد که استعمار حتى به نوکران خود نیز رحم نمىکند و ایشان اظهار مىداشتند که اصولاً دستگاه زمینه را طورى چیده بود که از اول بازداشت طیب و دوستانش معلوم بود که مىخواهند او را بکشند و بدین وسیله به دیگران نشان دهند که تمرد و سرپیچى از اوامر ارباب حتى براى نزدیکترین افراد به دستگاه مجازاتهاى سنگینى دارد و ایشان مىگفتند که اگر به روزنامههاى کیهان و اطلاعات که وقایع روزهاى 15 و 16 خرداد را نوشتهاند نظر سطحى بیندازیم به خوبى معلوم مىشود که دولت از روز اول قصد داشته است طیب را محکوم به مرگ کند و او را مسبب اصلى واقعه قلمداد نماید. این که مىگویند علت اصلى تیرباران طیب محاکمات او و حملاتش به دستگاه بوده است با توجه به آنچه رئیس سازمان امنیت در مصاحبه مطبوعاتى خود گفته است و این که از ساعت اول او را خاطى و توطئه چین معرفى کردند معلوم مىدارند که دستگاه قصد داشته است بالاخره او و یا دیگرى را بلاگردان کارهاى خود بکند.
آقاى على اکبر سرجمعى دانشجوى سال آخر دانشکده پزشکى که صبح امروز ساعت 5/7 با ایشان در اول خیابان تهران ملاقات به عمل آمد مىگفتند گرچه طیب و امثال او جنایات بسیار کردهاند و عامل هزاران فساد بودهاند ولى باید دید همان کسانى که امروز او را غارتگر و بلواچى معرفى مىکنند چرا در چند سال اخیر به او پر و بال دادند و گذاشتند که او به مردم اجحاف کند و یک مرد لات و چاقوکش چنین قدرتى پیدا کند که بتواند به گفته خودشان شهرى را شلوغ کند و توپ و تانکها را از پادگانها به شهر بکشاند و بعلاوه با توجه مختصرى به مطالب روزنامههاى کیهان و اطلاعات که دلایل محکومیت او را نوشته بودند هیچ گونه سندى جز شهادت چند نفر بارفروش دیده نمىشود که دلیلى بر محکومیت وى باشد ایشان مىگفتند که افسوس که ما تشکیلاتى نداریم و الا به خوبى مىتوانستیم از تیرباران شدن طیب نتیجه بگیریم که دستگاه اصولاً چنین افرادى را براى یک چنین روزهایى مىخواهد و اگر یک بار از فرمان آنها سرباز بزنند به روزگار طیب دچار مىشوند.
به طور کلى تمام تودههاى غیرتشکیلاتى مشهد معتقدند که طیب به واسطه این که نگفته است که من پول از خمینى گرفتهام اعدام شده است و حتى بعضىها اظهار نظر مىکنند که ناخنهاى او را در زندان کشیدهاند و به او قول دادهاند که اگر اقرار کند و بگوید که خمینى به من پول داده است او را آزاد خواهند نمود و او چون حاضر نشده است چنین دروغى بگوید او را تیرباران کردهاند. عدهاى که اهل هیأتهاى سینه زنى هستند مىگویند طیب همه ساله مانند عباس قصاب که روزهاى 11 محرم در مشهد دسته به راه مىاندازد و امسال در مشهد دولت اجازه چنین کارى را به او نداده و مصادف با دستگیرى آقاى قمى گردید در تهران دستهاى بزرگ به راه مىاندازد و امسال دسته او با جمعیتهایى که مشغول تظاهرات بوده و عدهاى که مأمور بودهاند در دسته او داخل شوند و مردم را به هیجان بیاورند مصادف شده است و در نتیجه پاى او هم به مرگ کشیده شده است وافراد متعصب و مذهبى هم در اغلب محلهاى عقبافتاده تقریبا او و سرگذشت زندگى او را با حربن یزید ریاحى مقایسه مىکنند و مىگویند گرچه طیب یک عمر چاقوکشى و آدمکشى نمود ولى در آخر کار با طرفدارى از دین و در راه طرفدارى از حق کشته شده است.
از نظر دانشجویانى که من با آنها تماس گرفتهام مانند آقاى عباس اعظم کفشدارى و اسماعیل زاده و محمود جاودانى اصولاً وجود چنین باباشملهایى براى اجتماع مضر بوده و هست و منتهى دستگاه و دولت تا زمانى که وجود آنها را براى کارهاى خود لازم مىداند و به وجود شان احتیاج دارد و آنها هم حاضر به اطاعت هستند آنها را حفظ مىکند و به مجرد این که مشاهده کرد کارى از آنها ساخته نیست آنها را کنار مىگذارد ولى همه افراد طبقه روشنفکر روى این اصل تکیه مىکنند که کى طیب و امثال او را در این مملکت تاکنون پرورش داده و تقویت نموده است.
وقتى آقاى جاودانى اظهار مىداشت که طیب در دادگاه موقعیکه از او سوال شده است که شما پولهایى که گرفتهاید بگویید او گفته است که من پولهایى را که مىگویید گرفتهام در 15 خرداد نبود بلکه در 28 مرداد بوده است و همانطورى که مىگویید قتل و غارت هم در همان روز بوده است. نه امروز و گویا طیب در طى محاکمات خود گفته بوده که من روزانه 5هزار تومان درآمد داشتهام و دیگر احتیاجى به اینکه از کسى پول بگیرم نداشته و ندارم و راجع به اینکه به نفرى 25ریال پول مىدادهام نیز دروغ است و اگر راست باشد این فقر مالى و بدبختى مردم را نشان مىدهد که حاضرند براى 25ریال خود را به کشتن بدهند. به طورى که مىگویند طیب در موقعى که حکم اعدام او در دادگاه دوم تأیید شده است اظهار داشته است که من سى سال گفتم زنده باد شاه کسى به من چیزى نگفت ولى یک بار نگفتم زنده باد دین بلکه حاضر نشدم بروم و مدرسه فیضیه را غارت کنم محکوم به اعدام نمودند.
بطور کلى مردم از مرگ طیب نه متأثرند و نه هیجانى دارند بلکه پیش خود حساب مىکنند که هرکس مختصر فعالیتى علیه دولت بکند هرچقدر عزیز و مقتدر باشد باز هم محکوم مىشود و اگر شما با افراد مختلف تماس بگیرید و از آنها سوال بکنید در جواب شما مىگویند حالا که به هیچ کس رحم نمىکنند و همه را بدون چون و چرا محکوم نموده و مىکشند و همه مردم عقیده دارند که خفقان و تسلطى که امروز دولت بر امور دارد در طى سالهاى اخیر بى سابقه بوده است.
نظرات