قضاوت‌ها


1796 بازدید

قضاوت‌ها


موضوع : اظهار نظر مردم درباره اعدام طیب



اعدام طیب حاجى رضایى و حاجى اسماعیل رضایى در تهران و پخش جریان اعدام آنها به وسیله روزنامه‏هاى پرتیراژ مثل کیهان و اطلاعات در روزهاى اول باعث تفسیرهایى در بین مردم شد و هر یک از طبقات اجتماع به نوعى درباره واقعه مزبور و علت تیرباران نامبردگان اظهار نظر مى‏کردند آقاى محسن محسنیان در روز یک شنبه ساعت 2 بعدازظهر روبروى مغازه شیرینى فروشى طباطبائى که از ایشان درباره موضوع سوال کردم گفتند حالا به همه مردم معلوم شد که استعمار حتى به نوکران خود نیز رحم نمى‏کند و ایشان اظهار مى‏داشتند که اصولاً دستگاه زمینه را طورى چیده بود که از اول بازداشت طیب و دوستانش معلوم بود که مى‏خواهند او را بکشند و بدین وسیله به دیگران نشان دهند که تمرد و سرپیچى از اوامر ارباب حتى براى نزدیکترین افراد به دستگاه مجازاتهاى سنگینى دارد و ایشان مى‏گفتند که اگر به روزنامه‏هاى کیهان و اطلاعات که وقایع روزهاى 15 و 16 خرداد را نوشته‏اند نظر سطحى بیندازیم به خوبى معلوم مى‏شود که دولت از روز اول قصد داشته است طیب را محکوم به مرگ کند و او را مسبب اصلى واقعه قلمداد نماید. این که مى‏گویند علت اصلى تیرباران طیب محاکمات او و حملاتش به دستگاه بوده است با توجه به آنچه رئیس سازمان امنیت در مصاحبه مطبوعاتى خود گفته است و این که از ساعت اول او را خاطى و توطئه چین معرفى کردند معلوم مى‏دارند که دستگاه قصد داشته است بالاخره او و یا دیگرى را بلاگردان کارهاى خود بکند.

آقاى على اکبر سرجمعى دانشجوى سال آخر دانشکده پزشکى که صبح امروز ساعت 5/7 با ایشان در اول خیابان تهران ملاقات به عمل آمد مى‏گفتند گرچه طیب و امثال او جنایات بسیار کرده‏اند و عامل هزاران فساد بوده‏اند ولى باید دید همان کسانى که امروز او را غارتگر و بلواچى معرفى مى‏کنند چرا در چند سال اخیر به او پر و بال دادند و گذاشتند که او به مردم اجحاف کند و یک مرد لات و چاقوکش چنین قدرتى پیدا کند که بتواند به گفته خودشان شهرى را شلوغ کند و توپ و تانکها را از پادگانها به شهر بکشاند و بعلاوه با توجه مختصرى به مطالب روزنامه‏هاى کیهان و اطلاعات که دلایل محکومیت او را نوشته بودند هیچ گونه سندى جز شهادت چند نفر بارفروش دیده نمى‏شود که دلیلى بر محکومیت وى باشد ایشان مى‏گفتند که افسوس که ما تشکیلاتى نداریم و الا به خوبى مى‏توانستیم از تیرباران شدن طیب نتیجه بگیریم که دستگاه اصولاً چنین افرادى را براى یک چنین روزهایى مى‏خواهد و اگر یک بار از فرمان آنها سرباز بزنند به روزگار طیب دچار مى‏شوند.

به طور کلى تمام توده‏هاى غیرتشکیلاتى مشهد معتقدند که طیب به واسطه این که نگفته است که من پول از خمینى گرفته‏ام اعدام شده است و حتى بعضى‏ها اظهار نظر مى‏کنند که ناخنهاى او را در زندان کشیده‏اند و به او قول داده‏اند که اگر اقرار کند و بگوید که خمینى به من پول داده است او را آزاد خواهند نمود و او چون حاضر نشده است چنین دروغى بگوید او را تیرباران کرده‏اند. عده‏اى که اهل هیأت‏هاى سینه زنى هستند مى‏گویند طیب همه ساله مانند عباس قصاب که روزهاى 11 محرم در مشهد دسته به راه مى‏اندازد و امسال در مشهد دولت اجازه چنین کارى را به او نداده و مصادف با دستگیرى آقاى قمى گردید در تهران دسته‏اى بزرگ به راه مى‏اندازد و امسال دسته او با جمعیتهایى که مشغول تظاهرات بوده و عده‏اى که مأمور بوده‏اند در دسته او داخل شوند و مردم را به هیجان بیاورند مصادف شده است و در نتیجه پاى او هم به مرگ کشیده شده است وافراد متعصب و مذهبى هم در اغلب محلهاى عقب‏افتاده تقریبا او و سرگذشت زندگى او را با حربن یزید ریاحى مقایسه مى‏کنند و مى‏گویند گرچه طیب یک عمر چاقوکشى و آدمکشى نمود ولى در آخر کار با طرفدارى از دین و در راه طرفدارى از حق کشته شده است.

از نظر دانشجویانى که من با آنها تماس گرفته‏ام مانند آقاى عباس اعظم کفشدارى و اسماعیل زاده و محمود جاودانى اصولاً وجود چنین باباشملهایى براى اجتماع مضر بوده و هست و منتهى دستگاه و دولت تا زمانى که وجود آنها را براى کارهاى خود لازم مى‏داند و به وجود شان احتیاج دارد و آنها هم حاضر به اطاعت هستند آنها را حفظ مى‏کند و به مجرد این که مشاهده کرد کارى از آنها ساخته نیست آنها را کنار مى‏گذارد ولى همه افراد طبقه روشنفکر روى این اصل تکیه مى‏کنند که کى طیب و امثال او را در این مملکت تاکنون پرورش داده و تقویت نموده است.

وقتى آقاى جاودانى اظهار مى‏داشت که طیب در دادگاه موقعیکه از او سوال شده است که شما پولهایى که گرفته‏اید بگویید او گفته است که من پولهایى را که مى‏گویید گرفته‏ام در 15 خرداد نبود بلکه در 28 مرداد بوده است و همانطورى که مى‏گویید قتل و غارت هم در همان روز بوده است. نه امروز و گویا طیب در طى محاکمات خود گفته بوده که من روزانه 5هزار تومان درآمد داشته‏ام و دیگر احتیاجى به اینکه از کسى پول بگیرم نداشته و ندارم و راجع به اینکه به نفرى 25ریال پول مى‏داده‏ام نیز دروغ است و اگر راست باشد این فقر مالى و بدبختى مردم را نشان مى‏دهد که حاضرند براى 25ریال خود را به کشتن بدهند. به طورى که مى‏گویند طیب در موقعى که حکم اعدام او در دادگاه دوم تأیید شده است اظهار داشته است که من سى سال گفتم زنده باد شاه کسى به من چیزى نگفت ولى یک بار نگفتم زنده باد دین بلکه حاضر نشدم بروم و مدرسه فیضیه را غارت کنم محکوم به اعدام نمودند.

بطور کلى مردم از مرگ طیب نه متأثرند و نه هیجانى دارند بلکه پیش خود حساب مى‏کنند که هرکس مختصر فعالیتى علیه دولت بکند هرچقدر عزیز و مقتدر باشد باز هم محکوم مى‏شود و اگر شما با افراد مختلف تماس بگیرید و از آنها سوال بکنید در جواب شما مى‏گویند حالا که به هیچ کس رحم نمى‏کنند و همه را بدون چون و چرا محکوم نموده و مى‏کشند و همه مردم عقیده دارند که خفقان و تسلطى که امروز دولت بر امور دارد در طى سالهاى اخیر بى سابقه بوده است.