خیال خام حزب دمکرات
پاوه یکی از شهرهای شمالی استان کرمانشاه و مرکز شهرستان پاوه است که از شمال به استان کردستان مشرف است و منطقهای که پاوه در آن واقع شده بسیار خوش آب و هوا بوده و در کنار کوهستان اورامانات بنا گردیده و مردم این منطقه به گویش اورامی، به زبان کردی تکلم میکنند و به جهت جلب حمایت کردها، نام این شهر را به خاطر تجلیل از سردار یزدگرد سوم پاوه نامیدند.
پاوه یکی از اولین مناطق کردنشین کشور بود که محل طمع و فتنهگری مخالفان انقلاب بود. علت این امر وجود افرادی مانند سالارجاف و سردارجاف در این منطقه بود و اینها عوامل مهمی پشت پرده قضیه بودند. رژیم پهلوی چهرههایی اینچنین در آن منطقه داشت که از آنها استفاده کرد. از طرف دیگر، عامل عمده دیگر، سهلانگاری بود که در پوشش خودیها انجام گرفت. در دولت موقت و در دوران ریاست جمهوری بنیصدر نوع برخورد با مسائل کشور خیلی متفاوت از دورههای بعد بود. در آن دوران چهرههایی به کار گرفته میشدند که نوع برخورد آنها با مسائل بسیار متفاوت با اقدامات نیروهای انقلابی بود و خود اینها ظرفیتهایی را ایجاد میکرد. در پاوه آن زمان نیروهای شهربانی و ارتش خیلی حضور نداشتند و فقط ژاندارمری حضور فعال داشت. در چنین فضایی برخی از نیروهای ژاندارمری متاسفانه با ضد انقلابها همکاری داشتند، از سوی دیگر برای گردانی که از ارتش کرمانشاه مامور شده بود به پاوه برود مشکلی پیش آمد. میان نیروهای مدافع نظام افرادی نفوذ کرده بودند که باطنا تودهای و مارکسیست بودند. یکی از همین افراد، افسری بود به نام شامبیاتی که از افراد خیلی فعال بود.
بعدها متوجه شدند که تودهای است و این فرد در قضیه پاوه خیانت کرد. تودهایها خیلی سعی داشتند هوادارانی برای خود فراهم کنند. این فرد هم از نیروهای خود برای خیانت استفاده کرد. اینها سوزن توپهایی را که قرار بود به پاوه برسانند درآورده بودند که توپها از کار بیفتند. در آن حادثه خیانتهایی بروز کرد که در کسوت افراد ظاهرا خودی صورت میگرفت. در آن شرایط دولت موقت و پس از آن بنیصدر هم به طور جدی وارد مسائل نشدند، حتی از عملکرد قاطع نیروهای سپاه هم انتقاد میکردند همه این عوامل دست به دست هم داد و حادثه پاوه را به وجود آورد.
حوادث پاوه و ماجرای شهید چمران
دکتر چمران در کتاب کردستان میگوید کوملهها و دمکراتها در پاوه غائلهای راه انداختند و او با نیروهای بومی پاوه به مقاومت در برابر دشمن پرداختند. شهدای این منطقه سنینشین جزو اولین شهدای کرمانشاه بودند و برخلاف تصور موجود بسیاری از اشراری که به این منطقه هجوم آورده و بیمارستان را محاصره کرده بودند از بیرون پاوه و اورامانات و از دیگر مناطق کردنشین بودند. البته افرادی هم از داخل، دشمنان را همراهی کردند.
در اوایل پیروزی انقلاب و حتی در حال حاضر، توده مردم در پاوه و اورامانات همگام با انقلاب بوده و هستند و شهدای بسیاری را تقدیم انقلاب کردهاند. مردم پاوه و اورامانات همواره حضوری جدی در نیروهای عظیم بسیج و سپاه داشتند و بخش اعظم پیشمرگان مسلمان از این مناطق بودند. در برخی شهرهای کردستان شاهد بودیم که ضد انقلاب توانست در مقاطعی از ناآگاهیها سود ببرد، اما در پاوه و اورامانات و دیگر مناطق سنینشین کرمانشاه حتی یک روز هم این وضعیت پیش نیامد. البته بهدلیل گستردگی فتنه، برخی اشخاص هم جذب دشمنان شدند. در مورد گردانهای ضربت که از توابین شکل گرفته بودند و ظرفیتهای خوبی داشتند خیلی از افراد بعد از آن که فریب ضد انقلاب را خورده بودند برمیگشتند به جز موردی که حزب بعث حمله کرد و جنگ تحمیلی پیش آمد. در آن هنگام ضد انقلاب با استفاده از ظرفیتهای منطقه قلخانی یا شاید غفلت مسوولان قبل از این که نیروهای عراق به آن منطقه بیایند افراد را جذب کردند. متاسفانه در هجوم صدام به ایران، آن منطقه با دشمن همراهیهایی داشتند البته برخی فراری شدند که فراری شدن این افراد باعث بهرهبرداریهای زیاد عراق از این مساله شد.
بین 8 تا 10 هزار نفر از افراد ضد انقلاب با تحصن در قوری قلعه حمله خود را به سمت پاوه آغاز کردند و پس روز 24 مرداد به پاوه رسیدند و 25 مرداد به بیمارستان پاوه حمله کرده و همه بیماران محلی را از روی تخت بیمارستان بیرون کشیده و به شهادت رساندند تا از مردم زهرچشم بگیرند. مردم در آن روز توانستند با سختی بسیار تلگرافی را به مرکز نخست وزیری در تهران ارسال و درخواست کمک کنند و این چنین میشود که دکتر چمران به همراه تیمسار فلاحی از راه هوایی وارد پاوه شده و تصمیم میگیرند در آن شب شهادتطلبانه بجنگند و در مقابل، افراد ضد انقلاب شروع به غارت اموال مردم کردند که همین عامل منجر به درگیری آنان با مردم و سبب کندی حرکت شد.
کردستان در ابتدای پیروزی انقلاب تبدیل به آزمایشگاه تجزیه ایران توسط قدرتهای استکباری شده بود. دشمن که برخی از شهرهای کردنشین را در اختیار گرفته بود قصد داشت با تصرف پاوه، نقشه اعلام ایجاد کردستان آزاد را عمل کند و اگر این اشغال کامل میشد، استکبار در برابر اقدام رزمندگان اسلام برای بازپسگیری پاوه، به تبلیغ حمله ایران به یک کشور آزاد متوسل میشد و پاوه آخرین دژ مقاومت مردم کرد بود که با ایثار و از خودگذشتگی پای انقلاب اسلامی ایستاد و دکتر چمران در آزادسازی پاوه نقش مهمی داشت و از آرمانهای نظام دفاع کرد. دکتر چمران و تیمسار فلاحی برای کمک به مردم پاوه از تهران به کرمانشاه آمدند و عصر 25 مرداد با هلیکوپتر به پاوه اعزام و در پاسگاه ژاندامری پاوه وسط حلقه محاصره پیاده شدند در حالی که همه فکر میکردند پاوه سقوط خواهد کرد و سقوط آن به معنی سقوط کردستان بود. اخبار و اوضاع وخیم پاوه به تهران رسید و توسط حاج احمد خمینی وضعیت به اطلاع امام راحل رسیده و ایشان آن پیام تاریخی را صادر فرمودند.
این پیام، نور امیدی بود که به دل تمام مدافعان پاوه تابید و رعب و وحشت در دل دشمنان ایجاد کرد و باعث شد ضعفی در میان دشمنان ایجاد کند که تا به امروز مشهود است و عوامل مزدور در اوایل پیروزی انقلاب با 10 هزار نیرو به سمت پاوه حمله کردند و اگر پاوه در آن زمان سقوط میکرد، بدون شک کردستان نیز در معرض خطر قرار میگرفت. در چنین شرایط سخت و دشواری 26 مرداد به فرمان تاریخی معمار کبیر انقلاب اسلامی، شهر پاوه و کردستان از دست گروهکهای منافق و مزدور آزاد شد.
منابع:
1 ـ کردستان، دکتر مصطفی چمران.*2 ـ غائله آفرینان پاوه/ گفتوگو با قائممقام مجمع تقریب/ قسمت هفتم.*
3 ـ وقایع پاوه به روایت برادر شهید چمران.*4 ـ کتاب جاذبههای گردشگری اورامانات (1 ـ غار قوری قلعه)، نویسنده: محمد خالدی مکی.*5 ـ آئینه سنندج، مولف، برهان ایازی، ص 31.*6 ـ جهانگردی ـ ایران 2 کردستان الف: عنوان ب: زندهدل، حسن، 1331، مجموعه کتابهای راهنمای جامع ایرانگردی، شماره 17.*7 ـ استان کردستان/ حسن زندهدل و دستیاران، تهران: نشر ایرانگردان، 1378، ص 68.*8 ـ استان کرمانشاه/ حسن زندهدل و دستیاران، تهران: نشر ایرانگردان، 1379، حسن زندهدل؛ شماره 19.*9 ـ جهانگردی ـ ایران. الف: عنوان ب: زندهدل، حسن، 1331، مجموعه کتابهای راهنمای جامع ایرانگردی، شماره 19.
http://ayam.jamejamonline.ir
نظرات