ارزیابی سفارت آمریکا از اسدالله علم


پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط دانجویان پیرو خط امام، اسناد زیادی از فعالیتهای مختلف سیاسی، اطلاعاتی، اقتصادی و نظامی آمریکا در ایران کشف شد که بخش مهمی از آنها مربوط به سالهای پیش از انقلاب بود. اسدالله علم دوست صمیمی شاه که در کارنامه‌اش یازده سال وزارت دربار، یک سال و نیم نخست‌وزیری و چند دوره وزارت داشت یکی از چهره‌های مهم معادلات ایران پیش ازانقلاب بود. او فروردین 57 در نیویورک درگذشت و در ایران به خاک سپرده شد. در اسناد به‌جا مانده سفارت امریکا در تهران نام اسدالله علم بارها تکرار شده، اما درباره شخص دو سند اختصاصی وجود دارد که به ارزیابی او پرداخته است.  تاریخ سند اول فروردین 1347 و سند دوم مربوط به اردیبهشت 1351 است. 

 

سند اول:

علم، اسدالله_1

اسدالله علم، وزیر دربار

سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان

 اسدالله علم در 11 نوامبر سال 1966 به وزارت دربار منصوب شد. او از سال 1966 رئیس دانشگاه پهلوی بوده و پس از آن نیز این سمت را حفظ کرده است. علم که نزدیکترین و مطمئن ترین دوست شاه است، از خردسالی یکی از اعضای محفل درونی دربار شاهنشاهی بوده است. انتصاب وی به دلیل سهولت دسترسی علم به شاه و نفوذ بر وی در این مدت طولانی چندان موجب شگفتی نشده است. به هر حال، انتصاب علم بر قدرت وی از طریق کنترل رفت و آمد سایرین به دربار، افزود علم همچنین مسئولیت نظارت بر اعمال و فعالیت های دولت را توسعه داده است. او به ویژه در امور سیاسی مربوط به دربار، یعنی جایی که دیپلماسی و جاذبه شخصی وی بیش از هر جایی مؤثر است، سیاستمداری باهوش و مجرب است.

امیر (شاهزاده) اسدالله علم در سال 1918 در بیرجند متولد شد. او تنها پسر محمد ابراهیم خان (شوکت الملک)، زمیندار ثروتمندی است که نسل اندر نسل ارباب بود و دوست بسیار نزدیک پدر شاه فعلی بود. اسدالله دوره دبیرستان را در بیرجند گذارند و سپس وارد دانشکده کشاورزی کرج گردید. طبق اخبار و گزارشات، در دهه 1930 پدرش او را به همان مدرسه ای در سوئیس فرستاد که شاه فعلی (و ولیعهد آن زمان در آن مدرسه درس می خواند. گفته می شود که دوستی نزدیک بین این دو نفر در همان مدرسه شکل گرفت. وی در سال 1942 در وزارت کشاورزی شروع به کار کرد و سال بعد پیش خدمت خصوصی شاه شد که پست افتخاری است. در 1944 به عنوان بازرس در وزارت کشور مشغول کارگردید، ولی اواخر همان سال به انگلستان رفت و در دانشگاه آکسفورد و در رشته اقتصاد ادامه تحصیل داد. پس از بازگشت به صورت یک بازنشسته در املاکش سکنی گزید، لیکن در سال 1947 به عنوان استاندار بلوچستان (محل اقامتش) منصوب شد. در سال 1950، هنگامی که در سن 32 سالگی متصدی مقام وزارت کشور در کابینه محمد ساعد گردید، جوانترین وزیر در تاریخ کشور ایران محسوب می شد.

در خلال سال 1950، علم در سه کابینه شرکت داشت و در اکتبر همان سال به سرپرستی املاک خاندان پهلوی گمارده شد. در ژانویه 1951، شاه کمیسیونی برای تقسیم املاک خانواده پهلوی تشکیل داد و ریاست این کمیسیون را به علم سپرد. پس از رسیدن محمد مصدق به نخست وزیری (مارس 1951)، علم در پست خود باقی ماند، اما دشمنی خانوادگی او با مصدق سبب شد که در طول زمامداری مصدق، تحت نظارت در خانه اش محبوس بماند. در سال 1953 با بازگشت مجدد شاه به قدرت، علم به یکی از نزدیکترین مشاوران وی مبدل شد. در خلال سالهای 1955 تا 1957 بار دیگر تصدی وزارت کشور را بر عهده داشت. علم در سال 1957 بنا به درخواست شاه و به صورت یک رقابت سیاسی با منوچهر اقبال، که از سال 1957 تا 1960 نخست وزیر ایران بود، نسبت به تشکیل حزب مردم اقدام نمود. این حزب در چهارچوب مخالفتی وفادارانه (به شاه) فعالیت می کرد و برنامه آن فراخوانی جهت توسعه تدریجی اقتصادی، اجتماعی کشور بود. معذالک در سال 1960 بعد از انتخابات، وی از رهبری حزب استعفا داد. علم در اوایل سال 1961 به عنوان نماینده زابل به مجلس وارد شد و از این سمت نیز کناره گرفت. مدتی بعد او گفت: «این تجربه ناخوشایندی بود و من از سیاست سرخورده و دلسرد شده ام». در سال 1961 به سمت معاونت اجرایی و رئیس هیئت ناظران بنیاد پهلوی منصوب شد. او این سمت را تا ژوئن سال 1962 که به مقام نخست وزیری نائل شد، عهده دار بود.

علم در دوران 20 ماهه تصدی مقام نخست وزیری، بیشتر یک مجری و اداره کننده بود تا تدوین کننده و سیاستگذار. وی برنامه های ضد فساد اسلاف خود را ادامه داد و مراقبت می کرد تا برنامه های اصلاحی شاه به مورد اجرا گذاشته شود و انتخابات مجلس را که برای مدت طولانی به تأخیر افتاده بود نسبتا آرام و امن برگزار نمود. علیرغم جانبداری مستمر از تعهدات ایران به غرب، بهبود روابط ایران با شوروی را هدایت می نمود. وی با آمریکا و انگلستان روابط دوستانه ای دارد. زمانی که عبدالحسین بهنیا، وزیر دارایی کابینه او، که کشور را از مشکلات مالی نجات داده بود، در اکتبر سال 1963 استعفا داد، علم شخصا عهده دار پست وزارت اقتصاد و دارایی شد.

علم فردی است باهوش، خوش قیافه، غربگرا و اشرف زاده‌ای اجتماعی که از زندگی پر زرق و برق و تجملی لذت می برد. او به بسیاری از آداب و رسوم فئودالی که هنوز هم به طرق مختلف در ایران هم رواج دارد، پایبند است. او مسئولیت مبارزه با بی‌سوادی را که از طرف شاه مقرر شده است، بر عهده دارد. وی در طول 20 سال گذشته قسمت اعظم املاک خود را از دست داده که این کار یا به صورت دوستانه و یا در جریان برنامه اصلاحات ارضی بوده است. او با احداث یک کارخانه قند، صنعت را به قسمت دور افتاده ای از املاک خود وارد کرده است. او به اروپا مسافرت کرده و حداقل سه مرتبه در سالهای 1957 با بورس اعطایی Leader Grant و در سالهای 1964 و 1966 برای امور مربوط به دانشگاه پهلوی به امریکا سفر نموده است. در 1963 به وی نشان تاج (درجه یک) اعطا شد و در سال 1966 در پاکستان به او هلال پاکستان اهدا گردید.

همسر علم، دختر قوام الملک شیرازی یکی از ملاکین ثروتمند شیراز است. او چندین بار در سمت ندیمه ملکه فرح خدمت کرده است. علم 2 دختر دارد. رودابه دختر بزرگ او در سال 1945 متولد شد و فعلا دانشجوی دانشگاه پنسیلوانیا است. دختر جوانتر او «ناز» متولد سال 1947 می باشد و با ریچارد آوری، پسر یک قهرمان تنیس انگلستان، ازدواج نموده و در تهران زندگی می کند. علم خانه ای در تهران و منزل خانوادگی در بیرجند و چندین ویلا دارد، او به سوارکاری عشق می ورزد و اغلب با شاه تنیس بازی می کند و یکی از اعضای شورای انجمن شکار ایران است. او به زبان فارسی و انگلیسی تسلط دارد.

13 مارس 1968_46/12/22

 

سند دوم:

علم، اسدالله_2

اسدالله علم، وزیر دربار

سرّی

اسدالله علم، به عنوان وزیر دربار از تمام مقامات دیگر به شاه نزدیکتر است. ما عموما او را مرد شماره دو ایران و بالاتر از رقیب سیاسی وی، یعنی هویدا، نخست وزیر ایران، قلمداد می کنیم. او نخست وزیر سابق (1964_1962) و از قدیم الایام یکی از معتمدان نزدیک شاه بوده است. مشهور است که وی تا حد بسیار زیادی در جریانهای محافل اقتصادی و تجاری ایران دست دارد. به سهولت قابل دسترسی می باشد و غالبا مشتاق است که سودمند واقع شود.

علیرغم این که علم مدتهای مدید به عنوان فردی اصولا طرفدار انگلیس شناخته شده بود، ولی به نقل از وی گفته می شود که از چند سال قبل به این نتیجه رسیده است که آینده ایران در گرو روابط نزدیک با ایالات متحده می باشد، ما تصور می‌کنیم که این مطلب به طور اساسی درست باشد. سفرای سابق، وی را معتبرترین کانال برای تماس غیر مستقیم با شاه می دانستند. به نظر می‌رسد وی دیدگاههای آمریکا را به نحو مطلوبی درک می‌کند و احتمالا در بیان این دیدگاهها و نظرات معتدل خود برای شاه و به همین ترتیب در انعکاس عقاید شاه در مورد مسائل مهم مورد علاقه مفید می باشد. علم کار راه اندازی است که تقریبا تمامی اطلاعات واصله یا حاصله از شاه را به صورتی دقیق و موثق زیر نظر دارد. با این وجود وی در مسائل نظامی اطلاعات خاصی ندارد. گهگاه نسبت به شغل خود اظهار دلتنگی و خستگی مفرط میکند. اما واقعا معتقدیم که از قدرت لذت می‌برد و بین خودش و هویدا، مجادله محتاطانه ای در جریان است. علم از این حقیقت که قوانین فعلی به وی اجازه می دهند روابط نسبتا منظمی با نمایندگان ارشد دیپلماتیک در تهران داشته باشد، کاملا خوشحال است.

علم 45 سال دارد و عضو یک خانواده ثروتمند بلوچستان می باشد. علم با دختر یک زمیندار ثروتمند شیرازی ازدواج کرده است و دو دختر دارد، وی در رشته اقتصادی دانشگاه آکسفورد تحصیل کرده است و انگلیسی را به روانی تکلم میکند.

می 1972

 

منبع: اسناد لانه جاسوسی آمریکا، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، کتاب هشتم، ص 602 


ارزیابی سفارت آمریکا از اسدالله علم