آیت الله العظمی گلپایگانی به روایت فرهنگنامه روحانیون معاصر امام
5487 بازدید
اشاره :
به مناسب سالروز درگذشت عالم جلیل القدر آیت الله العظمی گلپایگانی مرجع تقلید در هجدهم آذر 1372 مروری فشرده بر زندگانی ایشان در بیش از 9 دهه از عمر پربرکت ایشان داریم که حداقل هفت دهه ان در خدمت به جهان تشیع صرف شده است.
آیت الله محمدرضا گلپایگانی، در سال ۱۳۱۶ق در روستای «گوگد» از توابع گلپایگان در یک خانوادهی روحانی به دنیا آمد. پدرش چون وی را با توسل به امام رضا (ع) از خداوند در سنین پیری خواسته بود، نامش را محمدرضا نهاد (انصاری قمی، ۱۵). وی در سهسالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. از پنج سالگی تحصیلات خود را آغاز کرد. ابتدا نزد یکی از علمای زادگاهش به نام آخوند ملا محمدتقی گوگدی مقدمات را فرا گرفت. سپس راهی حوزهی علمیهی سلطان آباد (اراک) شد که آیتالله حائری یزدی آن را تأسیس کرده بود (بگذار تا بگریم، ۵۲). در اندک زمانی از شاگردان ممتاز او شد. با مهاجرت آیتالله حائری به قم در سال ۱۳۴۰ق و انتقال حوزهی علمیه به آن شهر، وی نیز راهی قم شد (انصاری قمی، ۲۳-۳۲). در حوزهی علمیهی نجف در درس آیات: سید ابوالحسن اصفهانی، نائینی و آقا ضیاءالدین عراقی شرکت کرد. پس از انتقال آیتالله بروجردی به حوزهی علمیهی قم و قبول مرجعیت شیعه، در درسهای وی حاضر شد تا جایی که یکی از شاگردان ممتاز و مورد اعتماد وی گردید (بگذار تا بگریم، ۵۳). علاوه بر این، وی از محضر آیتالله سید محمد حسن خوانساری، شیخ محمد باقر گلپایگانی و مسجد شاهی اصفهانی نیز استفاده کرد (انصاری قمی، ۳۰).
طرح و اجرای قانون اصلاحات ارضی از سوی دولت جزو اولین مسائلی بود که در این دوره مطرح میشد. مراجع تقلید ضمن آنکه با اجرای آن موافق نبودند مخالفت صریحی هم با آن نداشتند. در نامهای که آیتالله گلپایگانی در جواب تلگراف حسن ارسنجانی، وزیر کشاورزی وقت نوشته، به این موضوع اشاره دارد (اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۹).
تصویب لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی در مهر ۱۳۴۱ و زیر پا گذاشتن بعضی از اصول اسلامی نخست موجب اعتراض مراجع گردید. وی در کنار سایر مراجع طی تلگرافهایی به شاه و اسدالله علم، نخستوزیر وقت، مخالفت این اقدام را با قوانین اسلامی ابراز داشت (دوانی، ۳ و ۴/۴۴و ۴۷ و ۹۲ و ۹۳). با مخالفت سراسری علما و مراجع کشور رژیم ناگزیر به عقبنشینی شد. دیری نگذشت که محمدرضا پهلوی با اعلان اصول ششگانهی انقلاب شاه و مردم (انقلاب سفید) ـ که بایستی از طریق رفراندوم به تصویب میرسید ـ خود انجام اصلاحات مورد نظر آمریکا را برعهده گرفت. از سوی مراجع و علما اعتراض گستردهای با این اقدام صورت گرفت (رجبی، ۲۶۵). علیرغم مخالفت و تحریم،رفراندوم در ۶ بهمن برگزار شد. پافشاری رژیم در مخالفت با موازین شرعی باعث شد تا مراجع تقلید با تشکیل جلساتی به تبادل نظر بپردازند. وی در جلسهای که به تاریخ ۲۱/۱۲/۱۳۴۱ در منزل امام خمینی دربارهی همین موضوع برگزار شده بود، شرکت داشت (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ش ب ۲۰۲/۵۱-۵۰). با تبادل نظر مراجع تقلید عید سال ۱۳۴۲ را اعلام عزا نمودند. روز دوم فروردین مصادف با سالگرد وفات امام صادق (ع) از سوی وی در مدرسهی فیضیهی قم مجلس ختمی برگزار شده بود که با یورش نیروهای نظامی و انتظامی رژیم به خاک و خون کشیده شد (خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، ۴۷). در پی این حادثه، آیتالله گلپایگانی با صدور اعلامیهها و پاسخ به تلگرام تسلیت علم، به شدت به این اقدام اعتراض کرد (اسناد انقلاب اسلامی، ۷۹) و به همین منظور پس از ملاقات و دیدار با امام خمینی دروس خود را تعطیل کرد (آرشیو مرکز اسناد، ش. ب ۲۰۲/۱۰۶). دستگیری و بازداشت امام خمینی در نیمه شب ۱۵ خرداد باعث قیام عمومی مردم گردید. با اطلاع مراجع تقلید و علما از دستگیری امام، در منزل آیتالله گلپایگانی تشکیل جلسه دادند و ضمن تقبیح این عمل خواستار آزادی امام شدند (رجبی، ۲۹۵). وی با صدور اعلامیهای به بازداشت امام خمینی اعتراض کرد (روحانی، ۱/۵۴۶).
در آبان سال ۱۳۴۲ حکومت، طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی از فعالان ۱۵ خرداد تهران را طی محاکمهای به اعدام محکوم کرد. مراجع در اعتراض به اعدام آنها کلاسهای خود را تعطیل کردند (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ش. ب۱۸۰۱۲۳). با سخنرانی شدیداللحن امام خمینی در آبان ۱۳۴۳ علیه کاپیتولاسیون، ساواک وی را دستگیر و به ترکیه تبعید نمود. آیتالله گلپایگانی ضمن سخنرانی مفصلی پیرامون تبعید امام انزجار خود را از این اقدام اعلام کرد (بعثت، ۱۵). وی پس از تبعید نامههایی هم به امام در ترکیه ارسال داشت (اسناد انقلاب اسلامی، ۲۶۹ و ۲۸۴). با تلاش مراجع جهت اطلاع از وضعیت رهبر نهضت، ساواک مجبور شد نمایندگانی از سوی علما و مراجع به ترکیه جهت دیدار با وی اعزام کند. از طرف آیتالله گلپایگانی فرزندش سیدمهدی گلپایگانی عازم ترکیه شد (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ش ب ۶۰۶ ۵۵-۵۴). پس از انتقال امام خمینی از ترکیه به عراق طی نامهای این انتقال را به امام تبریک گفت (روحانی، ۲/۲۳۱).
وی در خرداد همان سال با ارسال تلگرافی به محمدرضا پهلوی نسبت به حکم اعدام اعضای هیئت مؤتلفه و حبس تعدادی از زندانیان سیاسی اعتراض نمود و تقاضا کرد تا آنها بخشیده شوند (همان ۵۴ش. پ ۶۰۰۵ ). پس از تبعید امام از ایران رژیم تلاش نمود برگزاری امتحانات حوزهی علمیه را بهدست گیرد تا کنترل بیشتری بر روی طلاب داشته باشد. آیتالله گلپایگانی در مقابل این عمل با اقدامات گسترده مانع اجرای آن شد (همان، ش ب ۲۲۴۳). در آبان ۱۳۴۵ در مجلس سنا قانون حمایت از خانواده طرح شد که بر اساس قوانین اسلامی نبود. وی همراه آیتالله مرعشی نجفی ضمن سخنرانی اعتراضآمیز علیه این قانون در مسجد اعظم قم، تلگرافی به رئیس مجلس شورای ملی و مجلس سنا مخابره کرد (همان، ش. ب۵۰-۶۰۶۴۷). ایشان در تاریخ ۲۸/۹/۱۳۴۵ طی نامهای به محمدرضا پهلوی از وضعیت کشور، تمسخر قرآن، ترویج آتشپرستی، فساد و فحشا، سوءنیت رژیم نسبت به روحانیت و دخالت بیمورد حکومت در امور طلاب انتقاد کرد (همان،۲۰-۲۲۴۱۶).
با آغاز جنگ شش روزهی اعراب و اسرائیل وی ضمن صدور اعلامیهای به حمایت از مسلمانان پرداخت (اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۳۱۶). در مناسبتهای مختلف که قرار بود در شهر قم مراسم و جشنی برپا شود یا مقامی از آنجا دیدن کند، ایشان با احضار رئیس شهربانی نسبت به کارهایی که خلاف عفت عمومی بود هشدار میداد (همان،۶۹-۶۰۶۶۸، ۶۰۷۱۹). وی در جریان آتشسوزی مسجدالاقصی در تابستان ۱۳۴۸ از سوی نیروهای اسرائیلی، ضمن صدور اعلامیهی شدیداللحن و ایراد سخنرانی در مسجد اعظم قم به این اقدام اعتراض نمود (همان، ۴۷-۴۹). ساواک برای مقابله با تکثیر اعلامیههای وی به چاپخانهی تکثیرکننده حمله و آن را تعطیل کرد (همان، ش. ب۸۲-۱۳۰۸۳). با انتشار خبر شهادت آیتالله سید محمدرضا سعیدی در زندان، وی با ارسال نامهای به آیتالله آشتیانی خواستار تحقیق در این مورد شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱/۳۳۸). وی آشکارا با برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله مخالفت نمود (روحانی، ۳/۹۴۱). در بولتنهای ویژهای که از سوی ساواک برای مقامات بلندپایهی حکومت و خصوصاً محمدرضا پهلوی تهیه میشد، به گزارش دقیق اعمال و رفتار آیتالله گلپایگانی پرداخته میشد (ساواک و روحانیت، ۳۱).
در پی دستگیری حنیفنژاد، سعید محسن و بدیعزادگان، اعضای مؤسس سازمان مجاهدین خلق، از سوی علمای آذربایجان آیتالله سید محمدعلی قاضی طباطبایی اقدامات زیادی جهت جلوگیری از اعدام آنها صورت گرفت که از جملهی این اقدامات به ارسال نامههایی به مراجع تقلید میتوان اشاره کرد. از جمله آیتالله گلپایگانی در جوابیهی خود که به صورت اعلامیه چاپ و تکثیر شد، به این تصمیم حکومت اعتراض کرد (همان، ۵۰). با رشد و گسترش نفوذ بهائیان در عرصههای مختلف سیاسی ـ اقتصادی کشور، آیتالله گلپایگانی فتواهای متعددی در تحریم خرید کالاهای متعلق به بهائیان صادر کرد (همان، ۷۹-۷۳ش. ب ۱۷۸). با آغاز جنگ رمضان بین اعراب و اسرائیل، وی با صدور اعلامیههایی ضمن محکوم نمودن اسرائیل مردم مسلمان ایران را به کمک مالی به آسیب دیدگان جنگ تشویق میکرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱/۳۶۴- ۳۶۲). به دعوت وی مجلس دعا و نیایش در مسجد امام شهر قم برای پیروزی اعراب تشکیل شد که در این مجلس فرزند وی به ایراد سخنرانی پرداخت (همان، ۵۰-۵۱ش. ب ۶۰۸).
رژیم بعثی عراق در سال ۱۳۵۳ اقداماتی علیه حوزهی علمیهی نجف انجام داد. وی با ارسال تلگراف به شخصیتهای ایرانی و عربی به تجاوز حکومت عراق اعتراض نمود (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱/۳۸۳-۳۸۷). طلاب حوزهی علمیهی قم به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد در سال ۱۳۵۴ در مدرسهی فیضیهی قم متحصن شدند که شدت عمل نیروهای امنیتی را در پی داشت. متعاقب آن، اعلامیهای از سوی مراجع تقلید آیتالله مرعشی و گلپایگانی در اعتراض به حملهی نیروهای امنیتی رژیم به مدرسهی فیضیه در ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ صادر گردید (همان، ۳۲-۳۰ش. ب ۱۲۸). وی ضمن آن نامهای هم به آیتالله خوانساری در همین مورد نوشت (ساواک و روحانیت، ۱۳۱-۱۳۲).
در آذر ۱۳۵۴ از طرف وی نامههایی به امام موسی صدر، علامه محمد حسین فضلالله و شیخ محمد مهدی شمس الدین در پشتیبانی از مبارزات مردم مسلمان لبنان ارسال شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱/۳۹۴-۳۹۶). علاوه بر این در بهمن همان سال با صدور اعلامیهای از مردم مسلمان ایران تقاضا کرد تا به مردم جنگزدهی لبنان کمک کنند (همان۷۴-۷۹شب ۶۰۸). به دنبال تغییر تاریخ هجری شمسی به شاهنشاهی در سال ۱۳۵۵ طی تلگرافی به شریف امامی، رئیس وقت مجلس سنا و مهندس ریاضی رئیس شورای ملی، این اقدام را محکوم نمود (ساواک و روحانیت، ۱۵۳-۱۵۴). وقوع زلزله در اوایل سال ۱۳۵۶ در اطراف شهرکرد خساراتی را به بار آورد. وی با اعزام هیئتی به آن مناطق اقداماتی جهت مرمت و نوسازی اماکن آسیب دیده انجام داد (همان، ۱۸۲). شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در اول آبان ایران را سوگوار نمود. پس از انتشار این خبر وی از اولین مراجعی بود که به این مناسبت مجلس بزرگداشت و ترحیم منعقد کرد (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج ۱/۳ و ۶ ؛ ضمن آنکه طی تلگرافی به امام خمینی این فقدان را تسلیت گفت. مقالهی مندرج در روزنامهی اطلاعات تحت عنوان «ایران، استعمار سرخ و سیاه» در مورخهی ۱۷ دی علیه امام، در سراسر ایران عکسالعمل شدیدی در پی داشت، ولی در قم بلافاصله بروز کرد. در روز بعد درس و نماز جماعت و منبر مراجع تعطیل گردید و جمعیت به سوی منزل آیات حرکت کرد. وقتی طلاب به منزل آیتالله گلپایگانی رسیدند، وی در اجتماع آنها حاضر شد و ضمن سخنانی کوتاه این اهانت را محکوم کرد (مدنی، ۲/۲۴۷-۲۴۸). تظاهرات ۱۹ دی قم از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی به شدت سرکوب شد و چند نفر از طلاب نیز شهید شدند که این امر باعث اعتراض شدید مراجع تقلید شد. به همین مناسبت جلساتی تشکیل و اعلامیههایی نیز صادر شد (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج ۲/۳۳-۳۴). چهلم شهدای ۱۹ دی قم هم عزای عمومی اعلام گردید (همان، ۳۳۱ و ۳۳۹).
سیل تلگراف و نامهی تسلیت و اعتراض به این اقدام حکومت به سوی مراجع تقلید سرازیر بود و نامههای متعدد وی در جواب به این ابراز تسلیتها، در سراسر ایران بازتاب وسیعی به این حادثه میداد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱/۴۱۱-۴۲۳). از سوی مراجع تقلید مراسم چهلم شهدای قیام ۱۹ دی قم در مسجد اعظم برگزار شد که مأموران ساواک گزارش دقیقی از آن به ادارهی کل سوم ساواک ارسال کردند (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج ۳/۴۸). در این روز مردم تبریز با تظاهرات گسترده و بیسابقهی خود قیامی دیگر آفریدند و شهادت عدهای دیگر، ایران را سوگوارتر نمود. پس از انتشار اخبار تبریز، از طرف مراجع تقلید مجلس ختمی در سوم اسفند برای شهدای روز ۲۹ بهمن در مسجد اعظم قم برگزار شد (همان، ۹۲). آیتالله گلپایگانی با ارسال نامهای به علمای تبریز جنایات رژیم را در این شهر محکوم کرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱/۴۳۱).
اواخر اسفند ۱۳۵۶ اسرائیل مجدداً به جنوب لبنان حمله کرد. طلاب حوزهی علمیهی قم به همین مناسبت به منازل مراجع رفته و خواستار اقدامی از سوی آنان علیه اسرائیل شدند. در همین راستا آیتالله گلپایگانی با صدور اعلامیههایی به زبان فارسی و عربی ملت ایران را برای به کمک مالی به مردم لبنان تشویق نمود (همان،۴۳۷ـ۴۴۲-۴۴۵). دهم فروردین به مناسبت چهلم شهدای مردم تبریز نیز از سوی مراجع عزای عمومی اعلام و مجالس متعددی در سراسر کشور به همین مناسبت برگزار شد. در مراسم ختم، در مسجد اعظم قم فرزند وی سید مهدی گلپایگانی به سخنرانی پرداخت (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج ۴/۱۱۱ و ۱۲۰). در این روز ـ چهلم شهدای قیام ۲۹ بهمن تبریز ـ شهر یزد شاهد حوادث خونبار دیگری بود. در فروردین ۱۳۵۷ هیئتی از طرف او به سرپرستی فرزندش همراه کمکهای مالی جهت آوارگان به لبنان اعزام شد (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج ۵/۱۴).
چهلم شهدای قیام مردم یزد نزدیک بود. پس از مشورت مراجع در تاریخ ۱۶/۲/۱۳۵۷ اعلامیهی مشترکی به امضای مراجع تقلید سهگانهی قم: مرعشینجفی، شریعتمداری و گلپایگانی صادر شد که روز ۱۹ اردیبهشت را عزای عمومی اعلام کرد (همان، ۱۰۰ و ۲۴۱ ). در همین روز نیروهای کماندو برای زهرچشم گرفتن از مراجع و طلاب، منزل آیتالله شریعتمداری و آیتالله گلپایگانی را مورد حمله قرار دادند که به شهادت دو نفر انجامید. در این حادثه آیتالله گلپایگانی دچار حملهی قلبی شده و در بیمارستان بستری گردید (همان، ۳۹۵). به همین مناسبت در برخی از شهرهای کشور مجلس دعا و نیایش برای بهبودی وی منعقد شد. این اقدام موج خشم و انزجار سراسری علیه حکومت را گستردهتر کرد. به همین مناسبت تلگرام تسلیتی از سوی امام خمینی به ایشان مخابره شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱/۴۶۷ ). وی در تاریخ ۱۷/۳/۱۳۵۷ اعلامیهای منتشر و ضمن آن با تشکر از کسانی که ابراز همدردی کرده بودند، دولت و مأموران آن را به خاطر حوادث ۱۹ و ۲۰ اردیبهشت شدیداً مورد حمله قرار داد (ساواک و روحانیت / ۲۰۸). پس از تحریم برگزاری جشنهای نیمهی شعبان از سوی امام خمینی به دلیل جنایتهای رژیم، وی نیز با صدور اعلامیه آن را تحریم کرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱/۴۸۸). پس از وقایع ۱۷ شهریور میدان ژالهی تهران، وی تلگرام اعتراضآمیزی به جعفر شریف امامی نخستوزیر وقت ارسال کرد و ضمن آن اعلامیهای هم در این مورد انتشار داد (همان، ۸۷-۸۸ش. ب ۶۰۸)
در پی زلزلهی طبس در ۲۵ شهریور، آیتالله گلپایگانی فرزند خود را برای کمکرسانی به مردم آسیبدیده روانهی طبس کرد، ولی در راه بازگشت فرزند وی سید مهدی گلپایگانی در حادثهی تصادف درگذشت. گفته میشود مرگ وی مشکوک بوده است (هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۲/۹۴۰). در پی محاصرهی منزل امام خمینی در نجف از سوی نیروهای امنیتی عراق، وی تلگرافی در اعتراض به این اقدام به آیتالله سید محمدباقر صدر مخابره نمود و پس از استقرار امام در فرانسه همراه مراجع دیگر طی اعلامیهای بر حمایت و پشتیبانی خود از نهضت تأکید کردند (روزشمار انقلاب اسلامی، ۶۶۰/۲۱۰). با شدت گرفتن اعتراضات مردمی،
ایشان به تبعیت از خط سیر کلی نهضت با صدور اعلامیهها و بیانیههای مختلف در صحنه حضور فعال داشت. در پی فاجعهی مسجد جامع کرمان وی همراه سایر مراجع هیئتی برای بررسی این واقعه به کرمان اعزام کرد (همان، ۴۱۱). از اقدامات دیگر وی میتوان به ارسال تلگراف شدیداللحن به ارتشبد غلامرضا ازهاری اشاره کرد که آیتالله گلپایگانی دربارهی کشتار مردم شدیداً به وی اعتراض نموده است (اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۵۷۳). هرچه به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیکتر میشد، اقدامات رژیم جهت بر همزدن اتحاد مردم با توسل به شیوههای قومی و مذهبی شدت میگرفت. در این برهه وی با صدور اعلامیههای متعدد اقشار مختلف را به هشیاری در برابر نقشهها و دسیسهها دعوت میکرد (همان، ۵۸۵ و ۶۰۶).
با روی کار آمدن دولت شاهپور بختیار، آن را غیرقانونی اعلام کرد (هفت هزار روز… ۲/۱۰۸۶) و در اعلامیهای دیگر نمایندگان مجلسین و هیئت دولت و درجهداران و افسران ارتش را برای پیوستن به صفوف ملت و کنارهگیری از دولت فراخواند (اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۶۴۵).
آیتالله گلپایگانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رفع و رجوع مسائل مربوط به مرجعیت مشغول بود تا اینکه در شب جمعه، ۱۸ آذر ۱۳۷۲ درگذشت و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
از وی بیش از ۳۰ اثر قلمی بر جای مانده است که برخی از آنها چاپ شده و برخی هنوز به چاپ نرسیده است.
قسمتی از این آثار به قلم خود وی است و برخی
دیگر تقریرات دروس وی میباشد که مهمترین آنها
عبارتاند از: کتاب الشهادات، کتاب الحج، کتاب القضا، شرح المکاسب.
منابع
۱٫ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شمارهی بازیابی ۱۲۸، ۱۳۰، ۱۷۸، ۱۸۰، ۱۹۱، ۲۰۲، ۲۲۴، ۶۰۵، ۶۰۶، ۶۰۷، ۶۰۸، ۴۱۴
۲٫ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴
۳٫ انصاری قمی، ناصرالدین، آیتالله گلپایگانی، فروغ فقاهت، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳
۴٫ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج ۱، ۳ و ۴و ۵، تهران، مرکز اسناد تاریخی اطلاعات، ۱۳۷۶، ۱۳۷۸٫
۵٫ خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶
۶٫ دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، ج ۲، تهران، حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸
۷٫ دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷
۸٫ رجبی، محمدحسن، زندگینامهی سیاسی امام خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷
۹٫ روحانی، حمید، نهضت امام خمینی، ج ۱ و ۲ و ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶
۱۰٫ ساواک و روحانیت، بولتنهای نو برای ساواک، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ۱۳۷۱
۱۱٫ مدنی، جلالالدین، تاریخ معاصر ایران، ج ۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱
۱۲٫ مرکز گردآوری و نشر آثار آیتالله گلپایگانی، بگذار تا بگریم، قم، دارالقرآن الکریم، بی تا
۱۳٫ هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، زیر نظر غلامرضا کرباسچی، ج ۲، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، ۱۳۷۱
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نظرات