15
مرداد
1384
فروپاشی حزب توده و اخراج دیپلماتهای روسی
چهارم خرداد 1362، درپی کشف شبکه جاسوسی حزب توده در ایران و اخراج چندتن از اعضای سفارت شوروی در تهران سه عضو سفارت ایران در مسکو اخراج شدند. این حزب 13 اردیبهشت همان سال منحل اعلام شده و متعاقباً به 18 نفر از دیپلماتهای سفارت شوروی در تهران دستور داده شده بود خاک جمهوری اسلامی ایران را ترک کنند.
حزب توده در کشاکش جنگ دوم جهانی بر بقایای «حزب کمونیست ایران» که در دوران رضاخان سرکوب شده بود تأسیس شد. حزب کمونیست که در خرداد 1299 در بندرانزلی موجودیت خود را اعلام کرد، در حقیقت همان حزب عدالت گیلان بود که با ورود نیروهای ارتش سرخ به شهر رشت و بندرانزلی شکل گرفت و در جریان کنگره خود در این تاریخ، نام خود را به حزب کمونیست ایران، تغییر داد.
حیدرخان عمواوغلی و سیدجعفر پیشهوری از جمله مؤسسین حزب عدالت گیلان بودند. عمواوغلی در شهریور همان سال سرپرستی هیأت کمونیستهای ایران را برای شرکت در کنگره ملل شرق در باکو برعهده داشت.
این کنگره که در شهریور 1299 و به ابتکار حزب کمونیست روسیه بلشویکی تشکیل شد اولین گردهمایی عمده رهبران حزب کمونیست کشورهای آسیایی و آفریقایی بود که تحت عنوان «کنگره ملل ستمدیده مشرق زمین» در باکو تشکیل شد. هدف از این اجلاس که بیش از یک هزار نماینده کمونیست درآن شرکت داشتند ایجاد هماهنگی میان احزاب کمونیست کشورهای آسیایی و آفریقایی با یکدیگر و همسو ساختن حرکت آنها با حزب کمونیست روسیه بود.
کنگره باکو که در طول شهریور آن سال ادامه یافت، در توجه دادن افکار عمومی جهان به جنگهای داخلی روسیه بسیار حائز اهمیت بود و موجی از جبهه درگیری احزاب کمونیست و گروههای چپ را در جهان علیه دولتهای غربی که هریک به حمایت از یک شبکه درداخل روسیه در برابر دولت نوظهور بلشویکی برخاسته بودند، به وجود آورد. افرادی که به عنوان اعضای «هیأت نمایندگی کمونیستهای ایران» در این کنفرانس شرکت کرده بودند، در حقیقت تربیت شدگان «حزب عدالت» بودند. حزب دست آموزی که پس از انقلاب اکتبر توسط بلشویکهای روسی برای جذب ایرانیان منطقه قفقاز و کشاندن آنان به داخل منظومه کمونیسم تشکیل گردیده بود. حیدرخان عمواوغلی، قاتل بسیاری از چهرههای آزادیخواه نهضت مشروطه نظیر آیت الله بهبهانی و ستارخان، رهبری هیأت 193 نفره یادشده را برعهده داشت.
پس از پایان کار کنفرانس باکو، نمایندگان احزاب کمونیست کشورهای آسیایی با پول و اسلحه و اوراق تبلیغاتی و دستورات حزبی به کشورهای خود بازگشتند. در ایران نیز فعالیت سیاسی حزب کمونیست با بازگشت هیأت کمونیستهای ایران از باکو، آغاز گردید.
اوضاع داخلی ایران در آن دوره به شدت آشفته بود. احمدشاه آخرین پادشاه قاجار در تهران حکومت میکرد. مجلس قانونگذاری ایران که دوره فترت 7ماهه میان دو مجلس سوم و چهارم را میگذارند، عملاً وجود نداشت. انگلیسیها در ایران حضور نظامی داشته و یکه تاز میدان بودند؛ مستشاران آنان بیشترین نقش را در اداره سیاستهای کابینه وثوق الدوله برعهده داشتند و فقر و بدبختی و گرانی و بیکاری و تورم دامنگیر کشور شده بود.
از نخستین مأموریتهای موفق کمونیستهای ایرانی جلوگیری از توسعه فعالیتهای آزادیخواهانه میرزا کوچک خان جنگلی بود. میرزا کوچک خان در نتیجه خیانتهایی اطرافیانش متوجه توطئه کمونیستها علیه خود شد و به ناچار به جنگلهای گیلان و کوهستانهای اطراف فومن گریخت و در آنجا بر اثر سرما و بوران شدید از یکسو و فشار سربازان اعزامی رضاخان که به تازگی در تهران کودتا کرده بود جان سپرد.1
«حزب کمونیست ایران» با اندیشههای نریمانف صدر شورای جمهوری قفقاز، به وجود آمد و عملکرد آن از نظر مبانی، موافق حرکت میرزا کوچک خان نبود. البته فعالیت این حزب با کودتای رضاخان مخفی شد.
رضاخان که خود در تشکیلات نظامی روسها ـ قزاقـ تربیت یافته بود، پس از کودتا با حمایت قوای نظامی انگلیس، به سرکوب حرکتهای چپگرایانه در کشور پرداخت. بر این اساس، تا سال 1310 تعداد قابل توجهی از اعضای حزب کمونیست توسط رضاخان بازداشت و پس از تصویب «قانون ممنوعیت مرام اشتراکی» محاکمه و به زندان محکوم شدند.
حزب کمونیست ایران در خلال جنگ دوم جهانی با تجدید سازمان و تغییر هستههای اصلی خود در هفتم مهر 1320 و با نام «حزب توده» اعلام موجودیت کرد.
حزب توده متشکل ترین و معتبرترین سخنگو و نماینده جریان سیاسی ـ فرهنگی مارکسیسم در ایران بود. این حزب وارث سوسیال دمکراسی عهد مشروطه است که توانست در سالهای پس از جنگ دوم جهانی به عنوان یک مجموعه منسجم در صحنه سیاست و فرهنگ ایران حضور یابد و درکشمکش با جریانهای وابسته به بریتانیا و امریکا تصویری پرآشوب از این دوران تاریخی را رقم زند.
این حزب با حمایت نیروهای شوروی که در ایران حضور داشتند، تأسیس شد. هسته اولیه این حزب را عدهای معروف به گروه «53نفر» تشکیل میدادند. این گروه یک محفل مارکسیستی بود که در 1314 به رهبری تقی ارانی تشکیل شد. این گروه در 1316 ش. توسط رضاخان کشف و اعضایش از جمله ارانی بازداشت شدند. ارانی مغز متفکر گروه، 14 بهمن 1318 در زندان به قتل رسید. اغلب افراد 53 نفر در خارج از ایران با مارکسیسم آشنا شده بودند. با ورود ارتش سرخ به ایران در جریان جنگ دوم جهانی، باقیمانده 53 نفر از زندان آزاد شدند و در هفتم مهر 1320، هسته اصلی حزب توده را به خواست شوروی تشکیل دادند.
حزب توده در بهمن 1327 درپی حادثه تیراندازی به شاه غیرقانونی اعلام شد. بعضی از سران حزب دستگیر و بسیاری از آنان موفق به فرار از کشور شدندو در شوروی و اروپای شرقی به تجدید سازمان مخفی حزب پرداختند. اما با به قدرت رسیدن مصدق در ایران و در سایه هرج و مرج به وجود آمده، مجدداً فعالیت خود را در داخل کشور از سر گرفتند. بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و بازگشت مجدد شاه به کشور، بار دیگر فعالیت حزب مخفی شد.
پس از کودتای 28مرداد 1332 و تثبیت ایران درحریم نفوذ غرب، که از سوی اتحاد جماهیر شوروی به رسمیت شناخته شد، حزب توده نیز به تبع شوروی، نقش و حضور خود را در حیات سیاسی ایران از دست داد، البته این گروه به عنوان یک جریان فکری به موجودیت خود ادامه میداد، به نحوی که میتوان فرهنگ لائیک و غربگرایی را که در دهه 40 شمسی در ایران شکل گرفت، برآیند کنش متقابل سه خرده فرهنگ انگلوفیلی، مارکسیستی و امریکایی ارزیابی کرد2. این تأثیر به ویژه از طریق روشنفکرانی که در دهه 20 شمسی در مکتب فکری ومطبوعاتی حزب توده پرورش یافتند و در دهه 40 شمسی، طبق یک برنامه سنجیده از سوی نواستعمار غرب و رژیم پهلوی، درساختار نظام گذشته جذب شده و در نهادهای فرهنگی کشور به کار گرفته شدند، اعمال گردید. بنابر این، هرچند در سالهای 1332-1357 حزب توده به عنوان یک نیروی سیاسی در ایران حضور نداشت، اما به عنوان یک جریان فکری، در پیریزی شالودههای فرهنگ لائیک و غربگرای موجود نقشی مؤثر ایفا کرد.3
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بر هم خوردن معادلات سیاسی گذشته در منطقه، حزب توده، در سالهای 1358-1361 فعال شد. حزب توده در این دوره، به دلیل شرایط سیاسی نوین ایران موفق شد با تجربه تشکیلاتی احزاب مارکسیستی جهان و با اتکاء بر کادر ورزیده و مجرب خود، که سالهای بسیاری در اتحاد شوروی و اروپا دورههای آموزشی را طی کرده بودند و بالاخره با حمایت مادی اتحاد شوروی، تشکیلات منسجمی به راه اندازد و کوشید تا به عنوان یک نیروی سیاسی در جامعه انقلابی ایران وزن و اهمیت کسب کند و در کنارجریانهای ضدانقلابی راست و میانه، طرحهای مخربی را علیه انقلاب اسلامی پیریزی نماید.
تا سال 1362، موارد متعددی از جاسوسی، حتی در سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در پرونده حزب توده به ثبت رسیده است. البته با انحلال این حزب، اقدامات آن نافرجام ماند و ازآن پس حزب توده مجدداً به یک جریان محدود و بیرمق در خارج از کشور بدل شد که بقایای فروپاشیده آن امروز با بازتابهای ایدئولوژیک و فرهنگی طوفانی که جهان مارکسیسم را به کام خود برده، دست به گریبانند.
انحلال حزب توده در 1362، متعاقب کشف شبکه جاسوسی این حزب در 17 بهمن 1361 و بازداشت رهبران آن در تهران صورت گرفت. طی این سه ماه، تحقیقات لازم انجام شده و اعترافات صریح افراد دستگیر شده حزب توده نشان داد که چگونه کادر دیپلماتیک سفارت اتحاد جماهیر شوروی با فعالیتهای جاسوسی حزب توده در ارتباط مستقیم بودهاند. پس از اخراج دیپلماتهای شوروی از تهران، دولت شوروی نیز متقابلاً روز چهارم خرداد، 3 عضو سفارت ایران را در مسکو از این کشور اخراج کرد.
اعلام انحلال حزب توده، 35 سال پس از اعلام غیرقانونی شدن آن در بهمن 1327 صورت پذیرفت. در این 35 سال، این حزب به استثنای یک مقطع کوتاه دوساله در دوران نخست وزیری مصدق (32-1330) و یک دوره 4 ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عمدتاً مخفی بود و کادر رهبری آن در بیرون از ایران زندگی میکردند.
پی نویس:
1ـ مرگ میرزا کوچک خان 9 ماه پس از کودتای رضاخان صورت گرفت.
2ـ سیاست و سازمان حزب توده؛ از آغاز تا فروپاشی؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی؛ ج اول؛ ص 12 .
3ـ همان
حزب توده در کشاکش جنگ دوم جهانی بر بقایای «حزب کمونیست ایران» که در دوران رضاخان سرکوب شده بود تأسیس شد. حزب کمونیست که در خرداد 1299 در بندرانزلی موجودیت خود را اعلام کرد، در حقیقت همان حزب عدالت گیلان بود که با ورود نیروهای ارتش سرخ به شهر رشت و بندرانزلی شکل گرفت و در جریان کنگره خود در این تاریخ، نام خود را به حزب کمونیست ایران، تغییر داد.
حیدرخان عمواوغلی و سیدجعفر پیشهوری از جمله مؤسسین حزب عدالت گیلان بودند. عمواوغلی در شهریور همان سال سرپرستی هیأت کمونیستهای ایران را برای شرکت در کنگره ملل شرق در باکو برعهده داشت.
این کنگره که در شهریور 1299 و به ابتکار حزب کمونیست روسیه بلشویکی تشکیل شد اولین گردهمایی عمده رهبران حزب کمونیست کشورهای آسیایی و آفریقایی بود که تحت عنوان «کنگره ملل ستمدیده مشرق زمین» در باکو تشکیل شد. هدف از این اجلاس که بیش از یک هزار نماینده کمونیست درآن شرکت داشتند ایجاد هماهنگی میان احزاب کمونیست کشورهای آسیایی و آفریقایی با یکدیگر و همسو ساختن حرکت آنها با حزب کمونیست روسیه بود.
کنگره باکو که در طول شهریور آن سال ادامه یافت، در توجه دادن افکار عمومی جهان به جنگهای داخلی روسیه بسیار حائز اهمیت بود و موجی از جبهه درگیری احزاب کمونیست و گروههای چپ را در جهان علیه دولتهای غربی که هریک به حمایت از یک شبکه درداخل روسیه در برابر دولت نوظهور بلشویکی برخاسته بودند، به وجود آورد. افرادی که به عنوان اعضای «هیأت نمایندگی کمونیستهای ایران» در این کنفرانس شرکت کرده بودند، در حقیقت تربیت شدگان «حزب عدالت» بودند. حزب دست آموزی که پس از انقلاب اکتبر توسط بلشویکهای روسی برای جذب ایرانیان منطقه قفقاز و کشاندن آنان به داخل منظومه کمونیسم تشکیل گردیده بود. حیدرخان عمواوغلی، قاتل بسیاری از چهرههای آزادیخواه نهضت مشروطه نظیر آیت الله بهبهانی و ستارخان، رهبری هیأت 193 نفره یادشده را برعهده داشت.
پس از پایان کار کنفرانس باکو، نمایندگان احزاب کمونیست کشورهای آسیایی با پول و اسلحه و اوراق تبلیغاتی و دستورات حزبی به کشورهای خود بازگشتند. در ایران نیز فعالیت سیاسی حزب کمونیست با بازگشت هیأت کمونیستهای ایران از باکو، آغاز گردید.
اوضاع داخلی ایران در آن دوره به شدت آشفته بود. احمدشاه آخرین پادشاه قاجار در تهران حکومت میکرد. مجلس قانونگذاری ایران که دوره فترت 7ماهه میان دو مجلس سوم و چهارم را میگذارند، عملاً وجود نداشت. انگلیسیها در ایران حضور نظامی داشته و یکه تاز میدان بودند؛ مستشاران آنان بیشترین نقش را در اداره سیاستهای کابینه وثوق الدوله برعهده داشتند و فقر و بدبختی و گرانی و بیکاری و تورم دامنگیر کشور شده بود.
از نخستین مأموریتهای موفق کمونیستهای ایرانی جلوگیری از توسعه فعالیتهای آزادیخواهانه میرزا کوچک خان جنگلی بود. میرزا کوچک خان در نتیجه خیانتهایی اطرافیانش متوجه توطئه کمونیستها علیه خود شد و به ناچار به جنگلهای گیلان و کوهستانهای اطراف فومن گریخت و در آنجا بر اثر سرما و بوران شدید از یکسو و فشار سربازان اعزامی رضاخان که به تازگی در تهران کودتا کرده بود جان سپرد.1
«حزب کمونیست ایران» با اندیشههای نریمانف صدر شورای جمهوری قفقاز، به وجود آمد و عملکرد آن از نظر مبانی، موافق حرکت میرزا کوچک خان نبود. البته فعالیت این حزب با کودتای رضاخان مخفی شد.
رضاخان که خود در تشکیلات نظامی روسها ـ قزاقـ تربیت یافته بود، پس از کودتا با حمایت قوای نظامی انگلیس، به سرکوب حرکتهای چپگرایانه در کشور پرداخت. بر این اساس، تا سال 1310 تعداد قابل توجهی از اعضای حزب کمونیست توسط رضاخان بازداشت و پس از تصویب «قانون ممنوعیت مرام اشتراکی» محاکمه و به زندان محکوم شدند.
حزب کمونیست ایران در خلال جنگ دوم جهانی با تجدید سازمان و تغییر هستههای اصلی خود در هفتم مهر 1320 و با نام «حزب توده» اعلام موجودیت کرد.
حزب توده متشکل ترین و معتبرترین سخنگو و نماینده جریان سیاسی ـ فرهنگی مارکسیسم در ایران بود. این حزب وارث سوسیال دمکراسی عهد مشروطه است که توانست در سالهای پس از جنگ دوم جهانی به عنوان یک مجموعه منسجم در صحنه سیاست و فرهنگ ایران حضور یابد و درکشمکش با جریانهای وابسته به بریتانیا و امریکا تصویری پرآشوب از این دوران تاریخی را رقم زند.
این حزب با حمایت نیروهای شوروی که در ایران حضور داشتند، تأسیس شد. هسته اولیه این حزب را عدهای معروف به گروه «53نفر» تشکیل میدادند. این گروه یک محفل مارکسیستی بود که در 1314 به رهبری تقی ارانی تشکیل شد. این گروه در 1316 ش. توسط رضاخان کشف و اعضایش از جمله ارانی بازداشت شدند. ارانی مغز متفکر گروه، 14 بهمن 1318 در زندان به قتل رسید. اغلب افراد 53 نفر در خارج از ایران با مارکسیسم آشنا شده بودند. با ورود ارتش سرخ به ایران در جریان جنگ دوم جهانی، باقیمانده 53 نفر از زندان آزاد شدند و در هفتم مهر 1320، هسته اصلی حزب توده را به خواست شوروی تشکیل دادند.
حزب توده در بهمن 1327 درپی حادثه تیراندازی به شاه غیرقانونی اعلام شد. بعضی از سران حزب دستگیر و بسیاری از آنان موفق به فرار از کشور شدندو در شوروی و اروپای شرقی به تجدید سازمان مخفی حزب پرداختند. اما با به قدرت رسیدن مصدق در ایران و در سایه هرج و مرج به وجود آمده، مجدداً فعالیت خود را در داخل کشور از سر گرفتند. بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و بازگشت مجدد شاه به کشور، بار دیگر فعالیت حزب مخفی شد.
پس از کودتای 28مرداد 1332 و تثبیت ایران درحریم نفوذ غرب، که از سوی اتحاد جماهیر شوروی به رسمیت شناخته شد، حزب توده نیز به تبع شوروی، نقش و حضور خود را در حیات سیاسی ایران از دست داد، البته این گروه به عنوان یک جریان فکری به موجودیت خود ادامه میداد، به نحوی که میتوان فرهنگ لائیک و غربگرایی را که در دهه 40 شمسی در ایران شکل گرفت، برآیند کنش متقابل سه خرده فرهنگ انگلوفیلی، مارکسیستی و امریکایی ارزیابی کرد2. این تأثیر به ویژه از طریق روشنفکرانی که در دهه 20 شمسی در مکتب فکری ومطبوعاتی حزب توده پرورش یافتند و در دهه 40 شمسی، طبق یک برنامه سنجیده از سوی نواستعمار غرب و رژیم پهلوی، درساختار نظام گذشته جذب شده و در نهادهای فرهنگی کشور به کار گرفته شدند، اعمال گردید. بنابر این، هرچند در سالهای 1332-1357 حزب توده به عنوان یک نیروی سیاسی در ایران حضور نداشت، اما به عنوان یک جریان فکری، در پیریزی شالودههای فرهنگ لائیک و غربگرای موجود نقشی مؤثر ایفا کرد.3
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بر هم خوردن معادلات سیاسی گذشته در منطقه، حزب توده، در سالهای 1358-1361 فعال شد. حزب توده در این دوره، به دلیل شرایط سیاسی نوین ایران موفق شد با تجربه تشکیلاتی احزاب مارکسیستی جهان و با اتکاء بر کادر ورزیده و مجرب خود، که سالهای بسیاری در اتحاد شوروی و اروپا دورههای آموزشی را طی کرده بودند و بالاخره با حمایت مادی اتحاد شوروی، تشکیلات منسجمی به راه اندازد و کوشید تا به عنوان یک نیروی سیاسی در جامعه انقلابی ایران وزن و اهمیت کسب کند و در کنارجریانهای ضدانقلابی راست و میانه، طرحهای مخربی را علیه انقلاب اسلامی پیریزی نماید.
تا سال 1362، موارد متعددی از جاسوسی، حتی در سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در پرونده حزب توده به ثبت رسیده است. البته با انحلال این حزب، اقدامات آن نافرجام ماند و ازآن پس حزب توده مجدداً به یک جریان محدود و بیرمق در خارج از کشور بدل شد که بقایای فروپاشیده آن امروز با بازتابهای ایدئولوژیک و فرهنگی طوفانی که جهان مارکسیسم را به کام خود برده، دست به گریبانند.
انحلال حزب توده در 1362، متعاقب کشف شبکه جاسوسی این حزب در 17 بهمن 1361 و بازداشت رهبران آن در تهران صورت گرفت. طی این سه ماه، تحقیقات لازم انجام شده و اعترافات صریح افراد دستگیر شده حزب توده نشان داد که چگونه کادر دیپلماتیک سفارت اتحاد جماهیر شوروی با فعالیتهای جاسوسی حزب توده در ارتباط مستقیم بودهاند. پس از اخراج دیپلماتهای شوروی از تهران، دولت شوروی نیز متقابلاً روز چهارم خرداد، 3 عضو سفارت ایران را در مسکو از این کشور اخراج کرد.
اعلام انحلال حزب توده، 35 سال پس از اعلام غیرقانونی شدن آن در بهمن 1327 صورت پذیرفت. در این 35 سال، این حزب به استثنای یک مقطع کوتاه دوساله در دوران نخست وزیری مصدق (32-1330) و یک دوره 4 ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عمدتاً مخفی بود و کادر رهبری آن در بیرون از ایران زندگی میکردند.
پی نویس:
1ـ مرگ میرزا کوچک خان 9 ماه پس از کودتای رضاخان صورت گرفت.
2ـ سیاست و سازمان حزب توده؛ از آغاز تا فروپاشی؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی؛ ج اول؛ ص 12 .
3ـ همان
نظرات