سیری در مبارزات و شخصیت سیدعبدالحسین لاری
روز 15 اردیبهشت 1303 سیدعبدالحسین لاری از علمای بزرگ پس از سالها مبارزه با استعمار انگلیس در 77 سالگی جان خود را از دست داد.
آیتالله سید عبدالحسین موسوی لاری فقیه، مجتهد، مجاهد، مدافع حکومت اسلامی و از چهرههای برجستهی دین و سیاست در قرن گذشته، سوم صفر 1264 در نجفاشرف متولد شده است، وی پس از پایان دوره تحصیلات مقدماتی و سطح، به درس خارج مرحوم «آیتالله میرزا محمدحسن شیرازی» پیوست و در درک، فهم، دریافت مبانی مورد توجه مرجع تقلید قرار گرفت.
از دیگر اساتید ایشان میتوان به؛ «ملاحسینقلی همدانی»، عارف و اصل، و مدرس اخلاق و عرفان، «شیخ محمدحسین کاظمی»، «ملالطفاله مازندرانی» و «ملا محمد ایروانی» اشاره کرد.
سیدعبدالحسین علاوه بر میرزای شیرازی از برخی مراجع و مدرسین دیگر نیز اجازه اجتهاد داشت تألیفات و تقریرات ایشان فزون بر30 رساله است که در مباحث؛ فقه، اصول، سیاست، اخلاق و معارف میباشند. رسالهی «قانون مشروطه مشروعه» ایشان جزو منابع مشروطیت و نامهها و احکام سیاسی عبادیشان مشهور است.
آیتالله لاری در سال 1309 ق به دعوت مردم لار و به دستور میرزای شیرازی وارد فارس شد. اولین اقدام ایشان تأسیس حوزة علمیه و جذب افراد و طلاب برای تحصیل و اقامه نماز جمعه و تعیین امام برای شهرهای منطقه بود. حضور بیش از 25 سال در منطقه منجر به تحولات فکری، سیاسی، اسلامی و تربیت شاگردان زیادی شد که برخی از آنها بعدها به مقام اجتهاد و فقاهت رسیدند. پس از ایشان «آیتالله سیدعبدالباقی موسوی شیرازی» (متوفای 1354 ق) و فرزندش «آیتالله سیدعبدالمحمد موسوی لاری» (1348 ق) در شمار مراجع منطقه قرار گرفتند. بعد از رحلت مرحوم لاری روند مبارزه با استبداد و استعمار در میان شاگردان و جانشیان ایشان استمرار یافت تا آنجا که «آیتالله سیدعبدالمحمد» به دلیل مبارزه با دیکتاتوری رضاخان دستگیر و پس از ضرب و شتم در شیراز زندانی و سپس تبعید گردید.از جمله شاگردان ایشان: میتوان به این افراد اشاره کرد:
سیدمحمدحسین مجتهد لاری، سیداحمد مجتهد فال اسیری، سیدعبدالمحسن مهری، سیداسداله اصفهانی، ابوالحسن لاری، سیدمحمد سیرجانی، محمدعلی شریعتمداری، شیخ محمدحسن لاری، شیخ عبدالحمید مهاجر.1
تحریکات
با گسترش فعالیت سید در منطقه دو جریان «صهیونیستی» و «میسیونرهای مسیحی» علیه ایشان به فعالیت پرداخته، حتی علیه سید در تهران به توطئه مشغول شدند. تا آن جایی که به سید پس از بازگشت از سفر حج از سوی حکومت اجازه ورود به لار داده نشد.
آیتالله لاری با این وجود همچنان به مبارزه علیه عوامل انگلیس که در لباس یهودیان و مسیحیان بودند ادامه داد. به همین دلیل نیز بود که در سال 1315 ق در بندر لنگه وی را بازداشت و از ورود ایشان به منطقه جلوگیری نمودند. عالم فقیه «آیتاله سید بحرینی» طی تلگرافی این اسائه ادب دولت را محکوم نموده و دولت مجبور به پذیرش ایشان گردید، سید پس از رسیدن به لار دستور داد تا میسیونرهای انگلیسی را که به عنوان مُبلغ به منطقه آمده بودند اخراج و از حضور یهودیان توطئهگر جلوگیری کرد وی همچنین دستور داد تا نشریات مبلغان را در زمین دفن نمایند!
از سوی دیگر «خوانین» منطقه که منافع و موقعیت خود را در خطر میدیدند بهعنوان این که سید مدافع مظلومان و محرومان است با او به مبارزه برخاستند، گرچه قوامالملک شیرازی مدافع هر سه جریان بود.
با انقلاب مشروطیت، سید وارد مبارزه شد خصوصاً آن که با مراجع نجفاشرف خاصه «ملا محمد آخوند خراسانی» مرتبط بودوی در این مورد نوشت: «واجب است تبدیل سلطنت امریه قاجاریه به دولت حقّه اسلامیه»2 وی وجود عامل انگلیس قوامالملک را بر نمیتافت و به مجلس نوشتند: «ماندن قوامالملک در شیراز موجب هلاکت آن جاست» به دنبال آن عدهای از نمایندگان مجلس که مدافع قوام بودند در مجلس علیه سید، به جوسازی و سخنرانی پرداختند: «اما این حاجی سید عبدالحسین لاری گرچه از علماست و باید از او حمایت کنیم، ولی باید از او پرسید که به چه جهت از لار به شیراز آمده، حقی ندارد این حرکات را بکند. باید از او جلوگیری شود.»3
یکی دیگر از نمایندگان مجلس هتاکی را به آنجا میکشاند که میگوید:
«سید لاری نماز جمعه را واجب میداند، یعنی بدعتگذار است. او را از لار آوردهاند، محرک دارد که اینگونه شرارت میکند»4 با اشغال جنوب توسط متجاوزین انگلستان، سید علیه این تعدی اعلام جهاد و قوای متجاوز بریتانیا به دنبال دستگیری سید وارد قریة (کورده) از لارستان میشوند. در کتاب مرجعیت و سیاست در این مورد آمده است:
«انگلیسیها و متابعین ایرانی آنان برای قلع و قمع سید به کورده که محل سکونت او بوده هجوم آوردند. سید در مسجد مشغول ادای نماز جماعت بود. مهاجمین مسجد را محاصره کردند. در این هنگام رئیس علی مراد نامی که از مریدان و فداییان سید بود وارد مسجد شده، او را برداشته به ترک اسب خود سوار کرد و او را گریزاند و از مهلکه نجاتش داد. با وجود این که او را تعقیب کردند و گلولهبارانش نمودند، تعجب در اینجاست که هیچ یک از گلولهها به او اصابت نکرد، لشکر دشمن قریه را ویران کرد. سپس به لار رفته و آنجا نیز خانهاش را غارت کردند و خانوادهاش را اسیر کرده به شیراز فرستادند. پس از این واقعه سید به فیروزآباد رفت و به صولتالدوله رئیس ایل قشقایی پناهنده شد. نظر به این که سردار عشایر از مریدانش بود با کمال احترام از وی پذیرایی نمود و بعد چون فیروزآباد را انگلیسیها گرفتند، سید فوراً به قیر رفت. ولی اهالی جهرم او را به شهر خود بردند و مدت شش سال در آنجا اقامت داشت5 اما سید مبارزه را علیه دشمن متجاوز و اشغالگر رها ننموده، همواره در بیداری و مبارزه علیه انگلستان و عواملش مردم را رهبری و هدایت میکرد.
فرمان جهاد سیدلاری علیه انگلیس و عوامل آن
متن اعلان فرمان جهاد آیتاله سیدعبدالحسین لاری علیه متجاوزین
بسمالله الرحمن الرحیم - صاحب الاحکام ملک علام و حججاسلام و امام علیهالسلام والامقام و محکمات قرآن «یا ایهالنبی جاهد الکفار والمنافقین و من یتولهم منکم فاولئک منهم» اعلان به هرجا و هرکس از فرق ششصد کرور مسلمین... جهاد و دفاع این کفار و اعوان این کفار و سد ابواب طمع و بهانه مالیات و گمرک و قرنطینه و تذکره و گرفتن اسلحه از مسلمانان و همچنین سد ابواب فرار و جای فرار بر این کفار حربی و اعوان این کفار از هر گوشه و کنار و کوچه و بازار بدون مهلت و انظار جز به عذابالنار و خزیعار و صغار و عبرة الاولی الابصار، چنانچه حقتعالیفرمود: فاقتلو المشرکین حیث وجدتموهم و خذوهم و احضروهم لنفسه و له منالانعام فیکل عام منائا دینار فی بیتالمال المسلمین من سهم المؤلفه و المجاهدین معالاجر العظیم و انابه زعیم، اقل خدام الشریعه المطهره صحیح عبده عبدالحسین الموسوی»6 در همین زمان «رئیس علی دلواری»، «زائر خضرخان» و «شیخ حسنخان» علیه انگلستان میجنگیدند و سید به خضرخان «سالار اسلام» و به شیخحسینخان «سردار اسلام» لقب داد. و از مجاهدین جنوب دفاع نمود.7
شهادت سید در سال 1342 ق و در سن 77 سالگی اتفاق افتاد؛ به این صورت که وی پس از 23 سال مبارزه پس از بازگشت از اقامه نماز جمعه در جهرم به معبود پیوست و منطقه را در عزا و سوگواری فرو برد.
سید از منظر دیگران
ادوارد براون
«در شیراز حاج سیدعبدالحسین، مجتهد لاری قیام کرد، پیروان بیشمار به دورش گرد آمدند. گویا سید هوای حکومت نیز داشته است، داستان او خود در خور دیوانی است. دستگاهش منظم و با انضباط بوده، و برپایه شریعت صدر اسلام کاری [می]کرد، تمبر دفتر پست لار تمام شده بود، یک سری تمبر چاپ کرده به جریان گذاشته که اگر اصل و درستش به دست آید گرانبها است، ولی دغلکاران بعدها همانند آن را ساخته از بها انداختندش8»
در گزارش دیوان مذاکرات نخستین دوره مجلس شورای این تحلیل که علیه حرکت اسلامی سید میباشد آمده است:
«سید لاری نماز جمعه را واجب میداند یعنی بدعتگزار است، او را از لار آوردهاند، محرک دارد که اینگونه شرارت میکند!9...»
بیشک این مخالف فاقد شعور اسلامی و معنوی بوده و جایگاه مجتهد لاری و اساتید و بزرگانی که سید در محضرشان کسب علم نموده را نمیشناخته است.
در گزارش کتاب «آبی» که مربوط به انگلستان است در مورد جایگاه و موقعیت، سید آمده است:
روز سیزدهم ماه اکتبر سیدعبدالحسین لاری با هفتاد نفر از مریدان خویش وارد شیراز گردید بهعنوان این که از مجلس ملی حمایت نماید و مقصود از این هیجان همانا ضدیت با قوامالملک و پسران اوست که به شیراز معاودت نکنند. هنگام ورود جمعیت کثیری به استقبال وی شتافتند. غرض عمدهاش اضمحلال و تحلیل قوای قوامیان باشد [خاندان و طرفداران قوامالمک از وابستگان به سیاست انگلیس] روز جمعه هجدهم اکتبر امام جمعه که مایل نبود سیدلاری در مسجد اقامه نماز جماعت (نماز جمعه) نماید او خود بدانجا رفت که ادای فریضه را با امامت خویش به جا آورد. اتباع سید به جانب طرفداران امام جمعه [منظور طرفداران قوامالملک است که در شکل طرفداران امام جمعه در آمده بودند] بنای شلیک را نهادند و آنها نیز مشغول به جواب دادن شدند. از آن میان معروف است یک نفر مجروح گردید. سپس هر دو فرقه شتافتند که تلگرافخانه را متصرف شوند، ولی قوامیان زودتر آن مکان را به تصرف در آورده و کسان سید را از دخول بدان محل مانع آمدند.
همان روز مقارن غروب بعضی از قوامیان غفلتاً بر عدهای از مدعیان خویش حمله آورده نه قبضه تفنگ از ایشان جبراً به غنیمت گرفتند، از هجدهم تا بیست و سوم اکتبر اغتشاش مداومت داشت، و گاهی از اوقات تلگرافخانه که قوامیان بعد از چهارصد نفر آنجا را مأمن قرار داده و نیز از مسجد که هزار نفر از حامیان سید آن مکان را سنگرگاه ساخته بودند به شدت شلیک میشد.10
مبارزات ضد استعمار و ضد استبدادی آیتاله لاری آنچنان میدان را بر قوام و عوامل آن تنگ نموده بود که حتی پس از قوام غلامحسین غفاری صاحب اختیار که بهعنوان حاکم شیراز آمده و همان سیاست انگلیس را ادامه میداد در چهارم صفر 1326 قمری طی تلگرافی به مجلس شورای ملی مینویسد:
حضور وکلای مجلس مقدس ـ هر قدر شرارت معتمد دیوان و انجمن اسلامی و حاجی سیدعبدالحسین عرض کردیم، فایدهای حاصل نشد که روز شنبه است، نعمتالله نام ـ آدم معتمد دیوان، به ضرب گلوله ششلول کار قوامالملک را ساخت.11 هرگاه این اشخاص به سزای خود نرسند علاوه براین که معتمد دیوان و غیره کشته خواهند شد، فساد بزرگی در شیراز احداث خواهد شد، نعمتاله هم فعلاً دستگیر و محبوس است12
اما این که حاکم سعی دارد از فقیه مجاهد و عالم آگاه، چهرهای نادرست به مجلس معرفی کند. برای این است که میترسد حقیقت را بگوید چرا که سید مجتهد، مدافع اسلام، تلاشگر برای عدالت و محقق حدود الهی است. سید در شیراز هم «تشکیلات انجمن انصار» را تأسیس نمود. تا دفاع از مشروطه نموده و نگذارد اهداف، رسالت، ماهیت انقلاب توسط عناصر وابسته و فرصتطلب تغییر یا تحریف شود. اگرچه پسران قوام و عوامل انگلیس همواره تحریف حقایق از یک سوی و ایجاد نفاق را از سوی دیگر روش خود قرار داده بودند. با این وجود کسانی مانند ادوارد براون که خود از تحریفگران انقلاب مشروطیت بوده و مدیریت جریان انحرافی را عهدهدار بوده، نتوانستند «قیام حاج سیدعبدالحسین مجتهد13» را انکار نماید. کسروی از مخالفان اسلام و روحانیت نیز در مورد آیتاله لاری مینویسد: «در این زمان در بیشتر شهرها جنبشی ... میبود. گذشته داستانهای اسپهان و رشت و مشهد جنبشی رخ داده، در استرآباد شورشی پیدا شده و در شیراز سیدعبدالحسین لاری پدید آمده بود»14 هدایتقلیخان نیز در نامهای به مخبرالسلطنه (7 ربیعالاول 1327 ق) مینویسد:
«سید عبدالحسین لاری در کمال قدرت در جنوب مشغول کار است15»
مخبرالسلطنه در شعبان 1330 قمری به حکومت فارس منصوب شد. وی حدود سه سال براین منطقه حکومت کرد. یکی از کارهای وی «مقابله با آیتالله سیدعبدالحسین لاری» بود. او در خاطرات و خطرات مینویسد:
«یکی از اشکالات فارس دعوی سیدعبدالحسین لاری است که در لار علم استقلال برقرار کرده تمبر پست وضع کرده است. سال اول قوامالملک [عامل انگلیس] فرزند محمدرضاخان قوامالملک مقتول از سردستان تجاوز نتوانست سال دوم او را به لارستان فرستادم در فسا موفق شد عسگرخان را گرفته به شهر فرستاد. سال سوم از فسا به لار رفت و شر سیدعبدالحسین را کوتاه کرد. جماعتی پول و قورخانه (زرادخانه، کارخانه اسلحهسازی) به سیدعبدالحسین میرساندند، مردمان غریبی هستیم، عبدالحسین به حدود قشقایی فرار کرد و دیگر از او فسادی به ظهور نرسید.16 »
مخبرالسلطنه که خود از عوامل استبداد و استعمار بود، از جمله کارهای دیگرش شهادت عالم مجاهد شیخ محمد خیابانی در تبریز بوده ـ لذا باید او را در زمرهی تبهکاران قرار داد. او به اعتراف خودش با عوامل انگلیس به ویژه کنسول بریتانیا سر و سّری داشته است17 برای انگلیسیها جنوب، خصوصاً از فارس تا بوشهر اهمیت زیادی داشت و جنایات سرپرسی سایکس و دیگر نظامیان انگلیسی در این منطقه قابل توجه است.18
مخبرالسلطنه مینویسد که کنسول انگلیس در آن هنگام با او ملاقات و بوشهر و جنوب را خاک انگلیس میدانستند!19 حاکم نظامی بوشهر که از فرماندهان انگلیسی بود اعلامیهای در ربیعالاول 1332 ق صادر کرد که: «دولت بهیه انگلیس اوامر صادر فرمودهاند که قوای دولت بهیه که حال در بوشهر است، فوراً شهر و جزیره بوشهر را تصرف کند و حکومت بوشهر را به عهدهگرفته گمرکخانه را در ضبط بیاورد.20 »
ایستادگی عشایر قشقایی در برابر این تجاوزات به نام «دین مقدس اسلام حفظ وطن و ناموس را به ما توصیه کرده است با این شعار و اعلان جنگ و جهاد علیه انگلیس در شعبان 1366 ق آن هم به دستور و حکم جهاد آیتالله سیدعبدالحسین لاری اوضاع را دگرگون کردند.21
متأسفانه عوامل بریتانیا میان صولتالدوله و برادرش ایجاد اختلاف نموده، عشایری که میرفتند انگلیس و متجاوزان را نابود کنند، به درگیری درون ایل پرداخته و اطراف آیتالله سیدعبدالحسین لاری را خالی نمودند! آیتالله لاری پیامی کتبی برای صولتالدوله فرستاده است. متن این حکم که جهاد علیه انگلیس است بدین شرح میباشد:
ـ اغاثه مستغیثین و اجابت دعوت مؤمنین جهاد اکبر فیسبیلالله و فرضی ذمهّ اسلامیه است.
ـ من که مجتهد و جانشین پیغمبر اسلام هستم بدین وسیله فتوی میدهم که امروز بر تمام افراد ذکور ایرانی جهاد با این کفار حربی (انگلیس) واجب است و هر که از جهاد روبرتابد یا به نحوی از انحاء به آنها خدمت و مساعدت کند، مردود جامعه ایرانی است و زن در خانهاش حرام است.
ـ واجب فوری عینی است خصوصاً در این زمان امتحان کفر و ایمان، جهاد و دفاع این کفار حربی ابالیس انگلیس و اعوان ایشان و سد ابواب طمع و جای قرار و راه فرار از هر گوشه و کنار و کوچه و بازار بدون مهلت و انذار.
ـ ما ملت مشروطهخواه فارس، در حفظ این اساس (مقاصد مقدسه مشروطه مشروعه) از هیچگونه فداکاری مضایقه نکرده تا آخرین قطره خون حاضریم.
ـ اتحاد دولتهای مسلمان و تشکیل جبهه متحد در برابر دشمنان واجب شرعی است.
ـ لازمه اتحاد جهانی اسلام و همکاری و مودت مسلمانان این است که اسباب تفرقه و جدائی و شقاق و نفاق و تکروی و آنچه با کمال اتحاد و اتفاق منافی است. از میان برداشته شود.
ـ واجب است بر جمیع مسلمانان استعمال مطعومات و ملبوسات و مصنوعات بلاد اسلامیه و قطع علائق از احتیاج از کفر خارجه و فراهم نمودن وسائل قطع روابط احتیاجات از کفار.
ـ کسی به ایجاد شبهه مغلطهکاری دست نزند که انگلیسها قانون دارند. زیرا او چیزی که در مقابل شریعت اسلام وضع کردهاند به هر اسم و رسم که باشد، مفسده و غلط است و در نهایت تباهی و زشتی و نابخردی بوده و موجبات نفرت و گمراهی و پلیدی را فراهم میآورد.»22
سیری در اندیشههای سیاسی آیتالله سیدعبدالحسین موسوی لاری
آیتالله لاری در رسالهی «قانون مشروطة مشروعه» پیرامون «فرار ایرانیان» از مملکت و «پناه بردن به دول خارجی» به موضوع مهمی اشاره میکند که باتوجه به آن، وضعیت اسفبار آن دوران روشن میشود. ایشان مینویسند:
«اگر در خانه کس است. همین بس است» که از تاریخ هشتاد سال تاکنون23 که در عبرت و اعتبار و سیاحت و تجربه و اختیار که خاطر داریم و به چشم بصیرت و حسن فطرت تعقل کردیم، قریب ده کرور مسلمان داخله فرار به خارجه نمودهاند و به این واسطه بلاد محروسة ایران در تنزل و خرابی و بلاد خارجی در ترقی و آبادی در خصوص یک عراق عرب از بغداد الی کوفه و بصره، پنج کرور ایرانی از هر صنف مشغول تعمیر و آبادی و رعیتی و تجارت و فلاحت و زراعت از هر جهت و از عرب در تمام ایران ده نفر، نه تاجر، نه زارع، نه محصل، نه تبعه، به هیچوجه نیست. عاقل را کافی است که جهت و سبب چیست؟
و نیست مگر حرمان و نقصان سلطنت قاهره به واسطه انفراد و فواید کلیة اتحاد و استمداد به جهاد و جد و اجتهاد، حمایت و معیت شورای ملی و ملیین24
سیری در رسائل خطی
از آیتالله لاری چند رساله خطی پیرامون مشروطیت به جای مانده که هریک در جای خود مهم و نشانگر عمق و وسعت دید این عالم بزرگوار میباشند، لذا مناسب دیدیم فقط محورهای مباحث ایشان را بهعنوان نگرش و بینش سیاسی اسلامی در صدر مشروطیت ارائه دهیم تا تفاوت نگرشها و معیارها مشخص شود. خصوصاً برای مدافعان اسلام و دین در برابر تفکرات غیر اسلامی و نهایتاً بازشناسی، بازنگری و تدوین تاریخ معاصر براساس اسناد و مدارک متقن. تحریف و وارونه جلوه دادن تاریخ منحصر به عصر مشروطه و پهلوی نمیباشد و ما شاهد تحریف روند انقلاب اسلامی از سوی محافل معارض داخلی و خارجی هستیم و این حرکت امروزه فقط یک حرکت فرهنگی ـ سیاسی معمولی نیست، بلکه با مدیریت پنهان به صورت یک جریان از اوایل دهه شصت آغاز و تاکنون ادامه یافته است. از آنجایی که عصر مشروطه نقطه عطف در حرکت فکری سیاسی جامعه میباشد و بیشترین حوادث، جریانات، احزاب و دگرگونیها از همان نقطه آغاز گردیده است، لذا پرداختن به آن دوران علاوه برآن که مایهی درس عبرت و درس تجربه است برای امروز ما نیز باتوجه به تحولات روز میتواند عنیت بیشتری داشته باشد.
آنچه در این بخش به آن اشاره خواهد شد، صرفاً «نکات کلیدی» و «معیارهای اصلی» آیتالله لاری میباشند.
انطباق با اسلام : هر نظر و شورایی و خیال و آرایی که مخالف قواعد و قوانین شرایع و دین اسلام و مسلمین است از مزخرفات وحی شیاطین و منشاء تمام مفاسد دنیا در دین و خلل و اختلال نظم حال و اعتدال آسمان و زمین و مُخرج از ربقة اسلام و مسلمین است.
سلطنتصفویه: دوام سلطنت صفویه از برکات علما ملیّه و ترویج مذهب عدلیه امامیه در مدت مدید پانصد سال در نهایت اقتدار و اعتدال و عدم عروض زوال و انتقام، مگر بعد از تغییر کلی حال و احوال و سوءالفعال و تسلیط عمال جهال و افاغنه ضلال بر حال و مال مسلمانان بود.
سلطة روسیة تزار : تسلط روسیین بر اطراف ثغور مسلمین25 به واسطة مخالفت سیدالمجاهدین و اقتدار به حفای کوفیین [میسر] شد.26
نهضت تنباکو: رفع دخانیه و منع کفار از مداخلة در کار، ـ از حسن عقیدت به اهل شریعت ـ بود.
جهاد با کفار: رفع ید غور و عدوان از بلاد مسلمانان بر تمام اسلامیان واجب است و قوت اتحاد در وجوب جهاد در رفع فساد و افساد از معاش و معاد عباده مهمتر است.
بدون تردید آیتالله لاری براساس قرآن و سنت اهل بیت نسبت به مشروطه، مجلس و قانون عدالت سخن میگوید. چه او قانون را برای برداشتن «بدعت»ها و «کوتاه کردن دست اطبای خبیث خارجی»، «تبری از شوم مشئوم همراهی و مشابهت با غیر مسلمین»، «اجرای احکام الهی»، «دوری از سنت کفار و بیگانگان»، «اجرای عدالت»، «وحدت در جهان اسلام و میان مسلمین به دور از پراکندگی»، «عدالت در مالیات»، «قراردادهای عادلانه میان دول اسلامی» که سید در 15 بند آن را خلاصه میکند.
در رسالهی قانون که در اتحاد دولت و ملت تدوین شده است، مرحوم لاری شرط ورود به مجلس را کمال عقل، بلوغ و علم، قدرت میداند، وی معتقد است که ریاست مجلس را باید یک فقیه عادل و جامعالشرایط برعهده داشته باشد. و پس از آن بدل و قائم ایشان27 نیز اگر به همان صورت باشد بهتر است. آنچه ایشان بر آن تکیه میکند عدم پذیرش «توصیه»ها و پارتیبازیها است که نافی با قانون میباشند. لذا وی معتقد است که: «احدی حق شناخت سئیه ندارد از خائن و فاسق و مرتشی و مستبد و مفسد» آنچه قانون را میشکند، گذر از قانون و اعمال نفوذ در اجرای قانون است. نکته دیگر که وی بدان سخت معتقد هستند: این موضوع است که: «هیچکس حق تعطیل حدود شرعیه و سیاسات الهیه ندارد، مگر در صورت مانع یا عذر شرعی» حمایت از مراکز فرهنگی و خیریه برای عموم که معاد و معاش، خدمات و مدارس، علوم و تعلیم و تعلم. صنایع مایحتاج … را برآورد کند. باید از بیتالمال صرف شود.
رساله مشروطه مشروعه و قانون
یکی از رسائل سید، رسالهی مشروطه مشروعه میباشد. ایشان مدافع مشروطهای بود که ملهم از قرآن و سیرة اهل بیت (ع) باشد و اعضای مجلس شورای ملی واجد خصایص اسلامی و قرآنی باشند. ایشان معتقد بودند که تمام مشکلات مملکت از «نفوس خبیثة شریرة مردة ابالیس اجنبی و استیلا و سلطنت ایشان است. و قانون ملی باید در درجه نخست ناظر به تبری از شوم مشئوم همراهی و مشابهت و همانند، همگونی و پوشیدن لباسهای غیر مسلمین باشد و کاری کند که مسلمین به لباسهای اسلامیه که سبب شرافت آنهاست و دارای شعائر و علائم اسلامی است ملبس باشد. و قانون ملی باید در جهت کوتاه کردن دست اطبای خبیث خارجی وضع شود.
و قانون ملی باید عدالت را اجرا کند و عمال و ضابطههای حکومتی را به رعایت عدالت و اجرای اصول شرع وادارد. قانون ملی باید مردم مسلمان را از تفرقه و پراکندگی دور بدارد و همة مسلمین را اعم از مرد و زن، پیر و جوان و شیعه و سنی در صف واحد جهاد در مقابل دشمنان خارجی متشکل نموده و آماد جهاد کند.
باید دانست که ... و اساس اسلام به جهاد وابسته است. فتوحات تمام دورههای اسلامی از همین جهاد حاصل شده است. قانون ملی باید در جهت قطع ید فساد و مفسدة کفار خارجه از همه امور به خصوص اختیارات گمرکات اقدام کند. قرار داشتن اختیار گمرکات در دست خارجیان موجب ورشکستگی تجار و فرار آنان به دیار کفار گشته است.
قانون ملی باید به حسب تکلیف شرعی و ملی اسلامی، موجب عهد و میثاق و اتحاد بین هر دو دولت اسلام [ایران و عثمانی] و منشأ تقویت و عقد اخوت گردد.
قانون ملی با حکم جبلی و لطف خفی خداوند و با توسل به باطن شریعت و اشارة حضرت حجت، ریشة استبداد را به قدرت کامله الهی و حجت بالغه از بیخ و بن برکند.28
پینوشتها:
_____________________
1ـ مرجعیت و سیاست، جلد 4، علیتقی ذبیعزاده، ص 23 ـ 25
2ـ رجال ایران، محمدعلی بامداد، جلد 6، ص 136
3ـ زیربنای ولایت فقیه، آیتاللهی، ص 56.
4ـ ادوارد براون، ص 540
5ـ مرجعیت و سیاست، ج 4، ص 42 ـ 43.
6ـ پیشین، ص 46
7ـ همان، ص 45
8ـ انقلاب ایران، ادوارد براون، ترجمه عباسی، ص 322.
9ـ مأخذ قبل، 540
10ـ امانتداران پیامبران، دکتر سیدمحمدتقی آیتاللهی، تهران، انجام کتاب، 1361، ص 72 ـ 71.
11ـ در درگیری قوام به دست مردم مسلمان به قتل رسید
12ـ پیشین، ص 73.
13ـ انقلاب ایران، ص 289.
14ـ تاریخ مشروطیت، ص 788 ـ 879.
15ـ خاطرات و خطرات، ص 188.
16ـ ص 255 ـ 256.
17ـ امانتدار پیامبران (ص)، 93
18ـ بوشهر بزرگترین ومهمترین بندر ایران در دوران قاجاریه پس از استیلای انگلیسها بر هندوستان مورد توجه آنها قرار گرفت، خوشبختانه مقاومت مردم «تنگستان» و «دلوار» بوشهر مانع از نیل آنها به این هدف گردید.
اگرچه نخستین هجوم متجاوزین انگلیسی در سال 1273 قمری باعث شد که بوشهر به اشغال سربازان بریتانیایی در آید اما مقاومت تنگستانیها به حدی بود که سربازان متجاوز بیش از 800 کشته به جای گذاشتند، از مردم دلیر و مبارز تنگستان و دشتسان عدهای نیز به شهادت رسیدند. تا آنجا که زمزمة مردم این نوحه شد:
شنید ستم که دشتستان بهار است زمین از خون احمد لالهزار است
19ـ پیشین، ص 97
20ـ همان، ص 97
21ـ فارس و جنگ بینالملل اول، 344
22ـ نقش آیتالله سیدعبدالحسین لاری در مبارزات اسلامی قرن اخیر و سیری در اندیشه سیاسی او، دکتر سید محمدتقی آیتاللهی.
23- این رساله در تاریخ 1287 نوشته شده، لذا ایشان وضع سالهای 1200 تا انقلاب مشروطیت را یادآور میشوند.
24ـ رسائل مشروطیت، ص 761
25ـ قفقاز. آسیای میانه.
26ـ اشاره به حکم جهاد عالم بزرگوار سیدمحمد مجاهد.
27ـ نایب رئیس یا قائممقام
28ـ رسائل مشروطیت، دکتر غلامحسین زرگرینژاد، ص 733 ـ 741.
نظرات