نماینده ای که کل حقوقش را برای تاسیس بیمارستان در جنوب تهران اختصاص داد
تاریخ مجلس در ایران پس از مشروطه، شاهد برخی نمایندگان خدوم و مردمگرا بوده که در میان آنان از نام آیتالله سیدرضا فیروزآبادی همواره با احترام و ستایش یاد میشود.
او در کرسی نمایندگی چند دوره مجلس شورای ملی، از سرسختترین مدافعان حقوق و منافع ملت بود. خدمت شایسته او در نگرفتن حقوق نمایندگی و اختصاص آن به تأسیس بیمارستان در یکی از مناطق جنوب شهر تهران، از خدمات فراموشنشدنی اوست.کما اینکه نطقها و مذاکراتش در جریان جلسات مجلس در دفاع از حقوق ضعفا و فقرا و محرومین، از یادها نمیرود و نباید برود تا همیشه به ما بیاموزد آنان که در راه خدمت به خلق خدا قدم برمیدارند، در وجدان بیدار جامعه همواره زنده و مورد ستایشاند و برکات وجودی آنها از محدوده زمان و مکان درمیگذرد.
آیتالله فیروزآبادی در سال 1253 ش در قریه فیروزآباد از توابع شهرری به دنیا آمد. پدربزرگش از اهل فضل کاشان بود، که به فیروزآباد هجرت نمود. در جریان رخداد مشروطه، از مدافعان مشروطه بود. در دوره سوم قانونگذاری از جانب اهالی غار و فشافویه (از توابع شهر ری) به نمایندگی برگزیده شد. بعد از کودتای 1299 و در جریان جمهوریخواهی رضاخان، در کنار آیتالله سیدحسن مدرس، از مخالفان جمهوری بود. فعالیتهای او در این زمینه منجر به دستگیری و تبعید او به کلات نادری گردید. این تبعید مدت 22 روز طول کشید و با تقاضای اهالی غار و فشافویه دستور آزادی وی داده شد. او مدتی به مشهد رفت و بعد از یک ماه به تهران بازگشت. فیروزآبادی در دوره سلطنت پهلوی اول، چهره شناختهشدهای هم در مجلس و هم خارج از آن و عضو هیئت علمیه تهران بود.
او در دورههای ششم و هفتم تقنینیه از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد. از آنجا که بابت حقوق نمایندگی پولی دریافت نمیکرد، با مبلغ 24 هزار تومان که از این بابت در صندوق مجلس پسانداز شده بود، قطعه زمینی را به منظور احداث بیمارستان خریداری کرد و به تدریج و با کمک افراد خیر و نیکوکار، بیمارستان فیروزآبادی را تأسیس کرد که در 2 آذر 1313 افتتاح گردید.
این بیمارستان از آن زمان تاکنون از مراکز درمانی عامالمنفعه در جنوب شهر تهران به شمار میآید. فیروزآبادی بعد از شهریور 1320، در دوره چهاردهم نیز از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب گردید و در رویدادهای سیاسی دوران نهضت ملی شدن نفت از هواداران دکتر مصدق و نزدیکان آیتالله کاشانی به شمار میرفت. پس از کودتای 28 مرداد 32 نیز با گروههای سیاسی نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی و نهضت آزادی، تشریک مساعی داشت. او سرانجام پس از عمری خدمت خداپسندانه به مردم در 14 مرداد 1344 دار فانی را وداع گفت.
یادآوری وضعیت اسفناک معیشتی مردم
فیروزآبادی در خلال مباحث گوناگون مجلس، با یادآوری وضعیت اسفناک معیشتی مردم، سعی داشت نمایندگان را از خرجتراشی اضافه برای مردم برحذر دارد تا باری از دوش مردم بردارند و به طرح مسائل مهمتر تشویق و ترغیب شوند. در جلسه 28 مورخ 17 آبان 1305 یادآور شد:
«خوب است یک اندازه هم به این مردم و اشخاصی که این مالیاتها و این پولها را میدهند عطف توجه کنیم، که چه طور مردم زیرجامه در پای عیالشان نیست و این پولها را میدهند و ما به اسم تشویق به طرز اروپا به پشتمیزنشینها میدهیم.»
یکی از اقدامات رایج مجلس تعیین مستمری برای بازماندگان برخی اشخاص بود. فیروزآبادی با این مسأله از این نظر مخالف بود، که مردم فقیر در اولویت بیشتری برای رسیدگی به حال و روزشان قرار دارند و خانوادههای بیسرپرست بیشتری در جامعه وجود دارد. در جلسه 70 مورخ 11 اسفند 1305 ضمن مخالفت با تعیین مستمری برای یک خانواده خاص چنین گفت:
«... با اینکه میدانم تصویب هم میشود معذالک ناچارم مخالفت کنم، به علت اینکه آنهایی که مرا وکیل کردهاند، برای همین چیزها بنده را اینجا فرستادهاند. آنها همه گدا و پابرهنهاند. درست است که ورثه... هم فقیر و پریشانند و واجبالرعایه هستند... امّا پریشانتر و واجبالرعایهتر از اینها، همان اشخاصی هستند که نه دستشان به آقایان وکلا میرسد و نه به دولت میرسد و اقلاً نه عشر[نُه دهم] از اهالی این مملکت همه فقیر و بیبضاعتند و آنوقت از اینها مالیات گرفته میشود و به شهریهها داده میشود... چطور دیانت و سایر معتقداتی که ما داریم به ما اجازه میدهد که به یک همچو پیشنهادات حرجی رأی بدهیم؟»
مخالفت با افزایش حقوق نمایندگان
در جلسه 75 مورخ 23 اسفند 1305 فیروزآبادی ضمن مخالفت با افزایش حقوق نمایندگان، به یادآوری فقر و فلاکت مردم پرداخت. او گفت:
«البته خاطر نمایندگان کاملاً مسبوق است که مردم در چه فقر و فلاکتی هستند... خدا شاهد است غالباً نان جو ندارند بخورند. اغلب جاها با علف آن هم اگر گیرشان بیاید، زندگی میکنند. لباس تنشان نیست. با این احتیاج روزافزونی که برای این مملکت است، این اتومبیلها که آمده، روزی پانزده هزار تومان خرج لاستیک و فقط بنزینش است. ملت ما را انتخاب میکند که یک چاه نفت را لااقل استخراج کنیم برایشان. میگوییم نمیشود، در مقابل هم، همهروزه از وزارتخانهها اضافات و اعتبارات جدیدی به مجلس میآید. آن وقت خود مجلس که باید با آنها مخالفت کند خودش میآید و یک اضافه برای خودش قائل میشود... اگر ما وکیل این ملت هستیم باید صد تومان هم نگیریم. ولی افسوس اگر حرفی بزنم میگویند توهین میکنی. این است که بیش از این حرفی نمیزنم.»
اعتراض به سوبسیدهای دولت
سوبسیدهایی که دولت بابت برخی اقلام پرداخت میکرد از قبیل چراغ اتومبیل یا بنزین و... مورد اعتراض فیروزآبادی بود. در جلسه 86 مورخ 24 فروردین 1306 با اشاره به فقر و بیکاری و نبود پول، نسبت به پیشآمدهای ناگوار در آینده هشدار داد و گفت:«این پولها را صرف یک کار بکنید که مصالح و منافع عامه درش باشد. ما الآن داریم سالی چند میلیون پول چراغ اتومبیل میدهیم، پول بنزین میدهیم، این همه نفت داریم، یک چاه نفت درنمیآورند و همهاش را هدف این کارهای بیمصرف که هیچ منفعت ندارد، میکنند.»
بررسی لایحه اعتبار راهآهن
در جلسه 90 مورخ 31 فروردین 1306 حین بررسی لایحه اعتبار راهآهن پیشنهاد دو میلیون به جای پنج میلیون را داد و اظهار داشت:«بنده شخصی هستم رعیت و رعیتزاده، در توی ده با رعایا زندگانی کردهام و با احوال آنها آشنا هستم... این وجهی که جمع شده است تمام از فقرا گرفته میشود. کسی که یک سیر آبنبات بخواهد بخورد، باید صد دینار پول بدهد. اینجور این پولها جمعشده و از این مردم گرفته شده است... نمیتوانم تصدیق کنم که یک مرتبه پنج میلیون اعتبار داده شود برای ساختن مقدمات راهآهن... شاید بعضی میگویند در اسلامبول یا آنقره [آنکارا] صد میلیون پیشنهاد شده و قبول شده. بنده به این چیزها قانع نمیشوم. گفتم خرج ما خرج اروپایی است، ولی دخل ما دخل ایرانی. وقتی دخلها ایرانی شده، باید خرجمان هم ایرانی باشد.»
مخالفت با افزایش حقوق قضات
در جلسه 180 مورخ 26 آذر 1306 فیروزآبادی با افزایش حقوق قضات مخالفت و از اینکه روحیه خرجکردن بیشتر از روحیه دخل پیدا کردن وجود دارد، انتقاد کرد. اینکه افزایش حقوق موجب جلوگیری از دزدی میشود، از نظر فیروزآبادی امر مردودی بود. او خیانت و دزدی را نزد ثروتمندان بیشتر از فقرا میدانست و در این باره گفت:
«آنکه طبیعتش دزد نیست، اگر هیچ به او ندهید دزدی نخواهد کرد. شما بیائید امتحان کنید ببینید در اشخاص صاحب ثروت، دزد و خائن بیشتر است یا در اشخاص فقیر. غالباً خائن در اشخاص صاحب ثروت است. در فقرا کمتر خائن دیده میشود. پس معلوم میشود که حقوق زیاد، اسباب خیانت است و علاوه بر این، این مملکت مقتضی این خرجها نیست. اگر راستی راستی دل ما برای اهل این مملکت میسوزد، یک قدری در این بودجهها صرفهجویی کنیم و فکر کار به جهت مملکت باشیم. بعضی از آقایان در ضمن فرمایشاتشان میفرمایند که این پول، مال فقرا نیست، مال اغنیاء است. بنده عرض میکنم که تمام پولها حتی آنهایی هم که در گمرک گرفته میشود، از فقراست. قند و چای و این جنسهایی که وارد میشود، فقرای این مملکت غالباً مصرف میکنند. عایدی این مملکت در واقع همه مال این فقرای بدبخت است و افراد این مملکت همه فقیرند، شاید صد یکشان فقیر نباشند.»
اعتراض به گرانی نان و گوشت
گرانی مایحتاج عمومی مردم، مزید بر مشکلات آنان بود. فیروزآبادی یکی از وظایف خود را منعکسساختن این مشکلات میدید. در جلسه 209 مورخ 22 بهمن 1306 او گرانی نان و گوشت را مورد اشاره قرار داد و از وزیر مالیه در اینباره توضیح خواست و خواستار آن شد که وزارت داخله و بلدیه، ترتیبی دهند که مردم در ماه رمضان راحت باشند. او در پایان عرایض خود گفت:
«گرچه اینها که گفتم به نظر آقایان اهمیت ندارد، ولی بنده مجبور بودم عرض کنم.»
فیروزآبادی که ایجاد هرگونه تشکیلات اداری را مغایر با اولویت رسیدگی به حال مردم میدانست، در جلسه 240 مورخ 18 اردیبهشت 1307 اظهار داشت:
«مردم این مملکت باید باقی باشند تا شما این تشکیلات را برایشان بدهید. مردم دارند از گرسنگی میمیرند. باید اول کاری کرد که مردم از این فقر و فلاکت و بدبختی خلاص شوند بعد این تشکیلات را برایشان درست کنید.»
در جلسه 247 مورخ 3 خرداد 1307، فیروزآبادی تعبیر زیبایی درباره مردم فقیر به کار برد و در حالی که بحث از حفاظت آثار ملی بود، فقرا را» آثار ملی» نامید و گفت:«بنده آرزو داشتم در عوض این آثار ملی که میخواهیم توجه بکنیم، یک توجهی هم به آن آثار ملی که در امامزاده زید تشکیل شده است بکنیم. هر کدام آنها نماینده این ملت هستند که در آنجا جمعند... آثار قدیمه ما به اینطور حفظ میشود که ما اول آثار جدیده خودمان را حفظ کنیم. این مملکت و این ملت را از فقر و فلاکت نجات بدهیم، بعد برویم سر آثار قدیمه خودمان.»
به نقل از مرکز اسناد و کتابخانه مجلس
نظرات