حیف و میل بودجه نفت در خرید های نظامی ارتش شاه
حیف و میل بودجه نفت در خرید های نظامی ارتش شاه
نوشته : حسن جنتی
بودجه ارتش ایران در سال 1351 بالغ بر 1/7 میلیارد دلار بود در مهر ماه سال 1352 پس از اینکه قیمت نفت در بازار دنیا یکباره چهار برابر گردید یعنی از سه دلار در هر بشکه به دوازده دلار رسید ؛ درآمد نفتی ایران از 4 میلیارد دلار به 20 میلیارد دلار در سال افزایش یافت . شاه به بهانه افزایش قدرت رزمی ایران در منطقه ، بودجه ارتش را در سال 1353 یکباره به 4/9 میلیارد دلار یعنی 680 درصد بودجه قبلی افزایش داد.این رقم در سال 1353 40 درصد کل بودجه کشور را تشکیل می داد[1]
در اجرای قرارداد بازرگانی بین آمریکا و ایران دولت ایران قرار بود در سالهای 1354 تا 1359 در حدود 50 میلیارد دلار جنس از آمریکا خریداری نماید و در دیداری که کیسینجر در ماه اوت 1976 از تهران داشت و در نوشهر با شاه ملاقات کرد. اطلاع داد که دولت آمریکا محدودیتی برای خرید سلاح توسط ایران در نظر نگرفته و توافق شد ایران ده میلیارد دلار اسلحه از سال 1976 تا 1979 از آمریکا خریداری کند. [2]
با بالارفتن بودجه ارتش و موافقت ایالات متحده برای خرید 10 میلیارد اسلحه طی سه سال دلالان اسلحه به ایران هجوم آوردند. مسئول خرید های خارجی در وزارت دفاع ایران ارتشبد طوفانیان بود ولی او برای سفارش خرید های خود نه با فرماندهان نیروهای سه گانه تماس می گرفت و نه با وزیر دفاع،او فقط با شخص شاه هماهنگ می کرد.این در حالی بود که او نه از امکانات نیروها برای جذب سلاحها اطلاعی داشت و نه از تخصص کافی برای تشخیص نیازهای واقعی ارتش اطلاعی داشت.[3]
مشاور ان آمریکایی طوفانیان هم دلالان کارخانهها بودند که به نحوی در سازمان ارتشبد طوفانیان همه کاره بودند. پنج نفر از مهم ترین این افراد را می توان در فهرست ذیل جستجو کرد :
1- ژنرال جابلونسکی [4] رئیس کل مستشاری آمریکا در ایران ، دلال کمپانی نورث گرومن [5]
2- ژنرال تومیچل [6] دلال کمپانی استن فورد
3- ژنرال پردیس رئیس مستشاری نیروی هوایی دلال کمپانی فیلکوفورد.[7]
4- ناخدا هاروارد[8] مستشار نیروی دریایی دلال راکول اینترنشنال [9]
5- ژنرال سیکورد [10]که یک افسر اطلاعاتی بود و تجربه عملیاتی برای تصدی امور مستشاری را نداشت به مدت سه سال ریاست امور مستشاران آمریکایی را در نیروی هوایی برعهده داشت . جالب آنکه او در عمر خود فقط قادر به پرواز با هلی کوپتر بود. به همین دلیل نیروی هوایی در طول اقامت پنج ساله اش در ایران درهیچ مورد از وی استفاده مشورتی نکرد. او در این دوران علاوه بردلالی برای طوفانیان نور چشمی ژنرالهای چهارستاره آمریکا دلال فروش سلاح برای کمپانی های آنها بود و به کارهای اطلاعاتی و جمع آوری دلارهای نفتی مشغول بود. به دلیل خدمات او به شرکتهای بزرگ فروش اسلحه در پایان خدمت سه ساله مستشاری اش درایران به جای اینکه بر طبق روال دیگران به آمریکا مراجعت کند، درایران شغلی برای اودست وپا کردند و نامبرده بهعنوان افسرهماهنگ کننده فروش خارجی درایران باقی ماند. سیکورد تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باقی ماند و همچنان برای کمپانیهای فروش سلاح آمریکایی دلالی میکرد. وی پس از انقلاب نیز نقشهایی را بازی کرد. در ماجرای حمله آمریکا به طبس در پنجم اردیبهشت 1359 که منجر به کشته شدن هشت آمریکایی و از بین رفتن یک هواپیمای c-130 و چند هلیکوپتر گردید. نقش مشاور را داشت که اطلاعات ناقص و بی تجربگی وی در عملیات یکی از دلایل شکست فضاحت بار نیروهای آمریکایی بود. جالب تر آنکه او بازهم در ماجرای مک فارلین یکی از بازیگران اصلی است که با همکاری مک فارلین مشاورامنیت ملی ریگان و اولیور نورث سرهنگ ارتش آمریکا درعملیات پنهانی موسوم به ایران کنترا افتضاح دیگری را برای آمریکا بوجود آورد . [11] ارتشبد طوفانیان با چنین مستشارانی در اطراف خود و دلالهای حرفه ای کمپانیهای آمریکایی خریدهای ارتش را انجام میداد.
نمونه هایی از خرید های بی ضابطه از آمریکا
طوفانیان مسئله قابلیت جذب سلاحها را در ارتش در نظر نمیگرفت و خریدها را بر مبنای نیازمندیهای نیروها انجام نمیداد.
1- درحالیکه نیروی هوایی مأموریت استراتژیکی دوربرد نداشت ، با خرید بیش از سی فروند هواپیمای 707 و 747 سوخترسانی نیروی هوایی ایران را در ردیف سومین کشوردنیا از نظر تعداد هواپیمای سوختگیری قرارداد. درحالیکه درهمان زمان اسرائیل تنها 5 هواپیما سوختگیری آن هم با ظرفیتهای به مراتب کمتر در ارتش خود داشت. به گفته کارشناسان از جمله عبدالله آذربرزین معاون عملیاتی نیروی هوایی در دهه آخرحکومت شاه ، در آن زمان نیروی هوایی ایران تنها با سه، چهار فروند بوئینگ میتوانست برنامههای خود را اجرا نماید.
2- شاه با دستور خرید 70 فروند هواپیمای F-14 که اصولاً برای نیروی دریایی آمریکا ساخته شده و مناسب استفاده در نیروی هوایی ایران نبود. در عمل بیش از سیصد میلیون دلار از سرمایه های نفتی را خرج خرید هواپیمایی کرده بود که علی رغم فوق مدرن بودن در زمان خود ، هیچ کارایی عملیاتی برای ارتش ایران بجز رهگیری هوایی و رادار پرنده نداشت. زیرا فاقد مسلسل بود بمب و راکت حمل نمیکرد و سیستم کنترل اسلحه آن نیز فقط برای تیراندازی هوابه هوا ساخته شده بود. هزینه خرید این هواپیما که هر کدام از آنها 36 میلیون دلار برای ایران تمام شد، می توانست به خرید هواپیمای اف 15 اختصاص پیدا کند که هم از نظر قیمتی یک چهارم بود و هم دارای امکانات مناسب تری از جمله شکاری بمب افکن بود که هم زمان برای مقابله با نیروی هوایی مهاجم و بمباران مواضع دشمن مناسب بود. ضمن آنکه در آن زمان به گفته آذر برزین فرمانده عملیاتی وقت نیروی هوایی پرواز دادن چنین هواپیماهای گرانقیمت بناچار تعدادی از خلبانان عملیاتی و با تجربه f-4 را از گردانهای عملیاتی خارج نمود تا هواپیماهای F-14 را پرواز دهند و قابلیت رزمی گردانها ی اف 4 را تا چهل درصد پایین آورد.
بازار ایران به میدانداری ارتشبد طوفانیان سود سرشاری را برای صنایع تولیدی کارخانجات آمریکا در برداشت و رقابت بین کارخانهها به گونه ای حقارت بار و پست انجام میگرفت که برای ارتش ایران و بویژه نیروی هوایی زیانبخش بود.
در یک گزارش سفارت آمریکا در تاریخ 20 ژوئن 1972 به وزارت خارجه آمریکا فرستاده که مربوط به فساد در ایران بود. دربخش زیرعنوان شرکتهای آمریکایی و کسانی که برای رشوه دادنها وباج گرفتنها دلالی میکنند نام هفت شرکت برده شد که عبارت بودند ازجنرال الکترونیک ـ نورث گروپ ـ بوئینگ ـ سیتی سرویس ـ مک دونالد داگلاس و شرکت RCA و نیل برایس.
نیویورک تایمز با درج مطالب این نامه افتضاح کار را بالا برد سنای آمریکا دخالت کرد و ریاست شرکت هوایی فضایی گرومن که سازنده هواپیماهای F-14 بود در سنای آمریکا اعتراف کرد که برای انجام معامله شخصاً نامه به ارتشبد طوفانیان نوشته ودرآن پرداخت 28 میلیون دلار را تعهد کرده است که البته ارتشبد طوفانیان با چهره حق به جانب تمام گناهان را متوجه شرکت گرومن نمود.
این افتضاح جیمز شلنرنیگر وزیر دفاع وقت آمریکا را وادار نمود یک سرهنگ بازنشسته نیروی زمینی آمریکا به نام هالک را به ایران بفرستد که بهطور مستقل تحلیلی از تدارک سلاحها را در اختیار شاه و ارتشبد طوفانیان قرار دهد که وی همراه خود تیمی از مؤسسه RAND LORPORATION را به ایران برد تا طرح استراتژیکی برای آینده ارتش ایران تهیه نماید. هالک برای هردو طرف کار میکرد. هم مشاور وزیر دفاع[آمریکا] بود و هم مشاور طوفانیان تا اینکه وزارت دفاع آمریکا در سال 1354 یک دلال کارچاقکن و مشکلگشای دیگری به نام VONMORBAD ERIC را به ایران فرستاد و هالک اختیارات را به دست او داد و برخلاف مقررات آمریکا به عنوان مشاور به وسیله طوفانیان استخدام شد. واو در لیست حقوق بگیران جای گرفت و خلاصه اینکه کبریتی برداشته شده بود و درآمد نفت را به آتش میکشیدند.
ارتشبد طوفانیان به علت اختلاف دیرینه که با ارتشبد خاتم داشت مایل نبود از متخصصین نظامی و غیرنظامی داخل کشور استفاده کند معتقد بود همه چیز را میداند ولی نمیدانست چه چیزهایی را باید بداند که او نمیدانست.
ژنرال هایزر هنگام ترک ایران سی دقیقه پرواز خود را به تأخیر انداخت تا او را از ایران خارج کند ولی ارتشبد طوفانیان نتوانست خود را به فرودگاه برساند وهویزر بدون ارتشبد طوفانیان خاک ایران را ترک کرد.
دولت ایران برای انجام عملیات معاملات خود حسابی در بانک آمریکا باز کرده بود که نام حساب FMS GASE بود توسط هیچ سازمانی در کشور کنترل نمیشد تنها کسی که از این حساب میتوانست برداشت کند ارتشبد طوفانیان بود.
ارتشبد طوفانیان از جمله جانشینان یک سازمان نظامی است که نام او باید در تاریخ ثبت شود در رکورد خاص خودش در حفظ خواهد کرد زیرا هیچ مورد از رئیس خود که وزیر جنگ بود سؤالی نکرد و اجازه نگرفت و بیش از 80 درصد خریدهای او اشتباه بود.
پانویس ها :
[1] گزارش سالانه اقتصادی 1354 به شماره 2534 ، بانک مرکزی ایران ، جدول ضمیمه 86 ،
[2] ونس،سایروس «توطئه درایران» مترجم محمود مشرقی انتشارات هفته1362 صفحه 105
[3] دهباشی.حسین، فرماندهی و نافرمانی،خاطرات سپهبد خلبان شاپورآذربرزین،مجموعه تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصرجلد دوم ، سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی ایران، ترهان 1393 ، صفحه 97
[4] General Jabelonsky
[5] Northrop Grumman
[6]General Tomichell
[7] Philco-Ford
[8] Captain Harvard
[9] Rockwell International
[10] Richard Secord
[11] همان ، صفحات 136و 137
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
نظرات