در سوک طلایه دار


در سوک طلایه دار

سال ۱۳۵۴ طلبه تازه واردی به حوزه علمیه قم بودم و کم کم با فضای آن روز حوزه و شخصیت­های مطرح در آن آشنا می­شدم. روزها به کتابفروشی‌­ها سر می­زدم و گاهی کتابی یا مجله‌­ای خریده مطالعه می­‌کردم. در این میان مجله نسل نو که آن روزها برای جوانان منتشر می­شد مورد علاقه‌­ام قرار گرفت. 

با مطالعه آن با نویسنده‌­ای جوان آشنا شدم به نام سید هادی خسروشاهی. او گزارش‌­هایی همراه با تصاویر از سفرهای خود به الجزایر و شرکت در کنفرانس اندیشه اسلامی را در آن مجله چاپ می­کرد و از دوستی­اش با مولود قاسم بلقاسم،  وزیر امور دینی وقت الجزایر و سایر علما و اندیشمندانی که در کنفرانس شرکت می­‌کردند، روایت می کرد. این گزارش‌­ها برای من نوجوان جذاب بود و از آن لذت می­بردم و از اینکه یک روحانی شیعه از حوزه علمیه به زبان­‌های مختلف آشنا است و در کنفرانس­‌های بین المللی می­‌درخشد احساس غرور می­‌کردم. خیلی دوست داشتم که این روحانی را از نزدیک ببینم تا زمانی که انتشارات رسالت در خیابان ارم افتتاح شد و من روحانی جوان و خوش سیمایی را می‌دیدم که در این کتابفروشی تردد دارد. او استاد جوان سید هادی خسروشاهی بود. از انتشارات رسالت بعضی کتاب­‌های او را خریدم، از جمله" ما چه می­گوئیم"، "دومذهب"، "اسناد  و مدارک سیاسی سید جمال الدین اسد آبادی"، "نبرد اسلام در آفریقا"، "نبرد اسلام در آمریکا" و ...

بسیار تحت تاثیر افکارش قرار گرفتم، در این میان اندیشه اتحاد اسلام سید جمال الدین اسد آبادی، که در برابر پان ترکیسم، پان عربیسم و پان ایرانیسم مطرح شده و مبلغ پان اسلامیسم بود؛ مرا به خود جذب کرد و از آغاز طلبگی من را در خط وحدت اسلامی و تقریب مذاهب قرار داد.

۲۰ سال بعد زمانی که در مجمع التقریب فعالیت می­کردم، مسئولیت برگزاری کنفرانس­ بین المللی سیدجمال الدین اسدآبادی به من سپرده شد.

آیت الله واعظ زاده خراسانی، استاد سید هادی خسروشاهی، مرحوم صدر واثقی، مرحوم محمد جواد صاحبی و برخی دیگر از اندیشمندان عضو هیأت علمی کنفرانس بودند و حقیر هم به عنوان کوچکترین عضو، در خدمت این بزرگان قرار داشتم و این آغازی بود بر آشنایی نزدیک من با استاد خسروشاهی و فعالیت های گسترده او.

استاد خسروشاهی همه جمال شناسان دنیا را می­شناخت و با آنها مرتبط بود به همین خاطر توانستیم جمع بسیاری را در تهران گرد هم آورده و به مناسبت یکصد­مین سال وفات سید، بزرگداشت خوبی از او به عمل آوریم. سال بعد که به ماموریت دیپلماتیک در قاهره رفت، هم در برگزاری کنگره بزرگداشت آیت الله بروجردی وشیخ محمود شلتوت فعالانه به کمکمان شتافت.

دوستی من با استاد خسروشاهی که با کنفرانس  سید جمال آغاز شد ه بود، مدت ۲۵ سال ادامه داشت، همیشه او را در تکاپوی پژوهش و نشر تاریخ و فرهنگ این سرزمین و جهان اسلام می­دیدم. او به تنهایی کار یک وزارتخانه را انجام می داد. دائم در حال نگارش، ترجمه، تصحیح و نشر کتاب و مجله بود. از آغاز جوانی اهتمام بسیار داشت تا در تمام برنامه­‌های سیاسی و انقلابی فعالان جامعه اسلامی در داخل و خارج کشور حضور داشته باشد و از آن برنامه‌­ها عکس و فیلم تهیه کرده بیانیه‌­ها، اعلامیه‌­ها، مصاحبه‌­ها، جزوه‌­ها و نشریات آنها  را جمع آوری کند. برایم تعریف کرد با چه ترفند­هایی در زمان طاغوت این اسناد و مدارک را از دسترس ساواک به دور نگه داشته است.

 امروز بزرگترین مجموعه شخصی اسناد نایاب مبارزات  روحانیت شیعه وسایرگروه­های  سیاسی اسلامی در یکصد سال اخیر] در آرشیو شخصی او قرار دارد؛ در خارج از کشور هم حرکت‌­های اسلامی را از شبه قاره تا شمال و غرب آفریقا و اروپا دنبال می­کرد و از کتابخانه­‌های مهم مصر، ترکیه، عراق، ایران و ... اسناد تاریخی مبارزات اسلامی در صد سال اخیر را جمع آوری می­کرد، گرد آوری  اسناد  ومدارک سیاسی سید جمال و  مجموعه عروه الوثقی  ونیز اسناد و مدارک مربوط به سفر نواب صفوی به مصر، اردن و فلسطین و بازتااب مطبوعاتی آن سفر  در روزنامه های منطقه، نمونه­‌ای از تلاش­‌های موفق اوست.

استاد خسروشاهی از آغاز جوانی به نوشتن کتب و مقالات به زبان‌­های فارسی و عربی روی آورد و نوشته‌­های او از همان دوران جوانی در ایران و سایر کشورهای اسلامی چاپ و منتشر می­شد. اولین مقاله‌­ای که ایشان در خارج از کشور منتشر کرد به ۶۰ سال قبل باز می­گردد. زمانی که استاد ۲۰ ساله بود مقاله‌­ای که به زبان عربی نگاشته بود، به نام نویسنده، هادی التبریزی در مجله البعث الاسلامی در هند چاپ شد. استاد روزی در مجمع التقریب مشخصات این مقاله را به من داد، یک هفته بعد کپی مقاله را که از هند دریافت کرده بودم تقدیم حضورش کردم، خوشحال شد و تشکر کرد.

آذر ماه امسال هیأتی از اندیشمندان الجزایری به قم اعزام کردم تا در سلسله نشست­های علمی-فلسفی که به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار می­شد شرکت کنند. این هیأت دیداری هم با استاد داشتند. پروفسور عمار طالبی نایب رئیس جمعیت علمای مسلمان الجزایر هنگام بازگشت از این دیدار بسیار خوشحال بود و از خاطرات گذشته‌­اش با استاد در جریان کنفرانس‌­های اندیشه اسلامی الجزایر سخن گفت. برای پروفسور عمار طالبی شخصیت امام موسی صدر، علامه دکتر سید جعفر شهیدی، آیت الله تسخیری و استاد سید هادی خسروشاهی بسیار خاطره‌­انگیز بود. او از گفتگو­های خسروشاهی جوان با امام محمد ابوزهره و شیخ محمد غزالی دو استاد بزرگ دانشگاه الازهر مصر به نیکی یاد می­کرد.

استاد خسروشاهی به حق طلایه دار فعالیت­های بین المللی شیعی در حوزه­های علمیه بود و همه علما و اندیشمندان شیعی فعال در عرصه بین الملل از شاگردان  یا رهروان راه ایشان هستند. او با اکثر رهبران حرکت­های اسلامی در جهان دیدار و مصاحبه کرده بود و همه تلاشگران فرهنگی و سیاسی جهان اسلام به خوبی او را می­شناسند و از فقدان او اندوهگین هستند.

استاد سید هادی خسروشاهی از شاگردان مورد علاقه امام راحل و از رفقای دوران جوانی مقام معظم رهبری بود. نقل می کرد که حضرت امام بخشی از هزینه های فعالیت های تحقیقاتی و انتشاراتی او در خارج از کشور را پرداخت می کرده است و مقام معظم رهبری هم از جوانی به ایشان عنایت ویژه داشته است. او خاطراتی را در این زمینه نقل می فرمود.

آرزو می کردم کاش اجازه می داد تلاش های  کتابخانه ملی وسازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ومعاونت بین الملل آن، در برگزاری همایش بزرگداشت شصت سال تلاش های استاد در عرصه فرهنگ وارتباطات اسلامی که او طلایه دارش بود؛ به ثمر برسد ، ولی افسوس ...

البته باز هم دیر نیست و نهادهای حوزوی، دانشگاهی، وزارت ارشاد، وزارت خارجه، کتابخانه ملی  و ... می توانند در فرصتی مناسب این مهم را بپا کرده و جای خالی استاد را سبز نگه دارند.

آن بزرگوار در سال­‌های اخیر کتابخانه­ای در قم تاسیس کرد و تمامی کتب، نشریات و آرشیو اسناد تاریخی و مبارزاتی حرکت­‌های اسلامی در داخل و خارج از کشور را که میراث عظیم بر جای مانده از او بود در این کتابخانه در معرض استفاده عموم قرار داد.

 روانش شاد و یادش گرامی باد و سلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا.

https://www.irna.ir/news/83699232/


خبرگزازی جمهوری اسلامی