سخن نخست


1700 بازدید

عبرت ها و درس های شکست آمریکا در صحرای طبس

در حیات سیاسی هر کشوری روزها یی به عنوان نقاط عطف در تاریخ ثبت می شوند که با گذشت ایام فراموش نمی شوند . یکی از همین روزهای تاریخی حمله فضاحت بار کماندوهای آمریکایی به صحرای طبس درعملیات دلتا با نام رمز «چنگال عقاب»  از شامگاه 4 اردیبهشت ماه 1359 ( 24 آوریل 1980 ) تا سحرگاه 5 اردیبشهت ماه 1359 ( 25 آوریل 1980 ) بود .

آمریکایی ها هرگز تصور نمی کردند 400 الی 500 دانشجو بتوانند در کمترین زمان ممکن 66 نفر   از آمریکایی ها مشغول کاردر سفارت خانه که بعدا مشخص شد کار اصلی آنها جاسوسی بوده است ، دستگیرکنند. آنها با طراحی عملیات دلتا در طبس تلاش کردند گروگان های باقی مانده را آزاد کنند. تا به اصطلاح اُبّهت ساختگی خود را با انجام یک عملیات غافلگیرانه به نمایش گذارند .

کارترو مشاورانش  بجای آنکه به خواسته های مشروع ملت ایران در باره تحویل شاه و محاکمه او و بازگرداندن دارایی هایی که از ملت ایران غارت کرده بود ، توجه کنند. در جمع محدودی عملیاتی را با رمز "چنگال عقاب"  که کنایه ازعقاب آمریکایی نماد رسمی آمریکا داشت؛ طراحی کردند اما ناخن های "چنگال عقاب"  درشن های روان  صحرای طبس  کشیده شد.

با وجود آنکه از همان ابتدا مشخص بود چنین عملیاتی اقبالِ موفقیت چندانی ندارد، اما همچنان ضرورت نمایش اقتدار کاذب آمریکا، چشم کارتر رئیس جمهوری وقت این کشور را در برابر واقعیت ها بسته بود.

حتی آنگونه که بعدها همیلتون جردن رئیس وقت کارکنان کاخ سفید درخاطرات خود نوشت ، مخالفت های صریح سایروس ونس وزیرخارجه کارتر هم نتوانست تیم جنگ طلب آمریکایی را متقاعد کند که از این عملیات دست بردارند. زیرابرای کسانی مانند کارتر ، برژینسکی مشاور امنیت ملی اش  و  ترنر رئیس وقت سازمان سیا  که گمان قدرت برتر داشتند ، درک واقعیت های آن روز امکان پذیرنبود.  آنها به دنبال اعاده حیثیت  از دست رفته آمریکا بودند که با گذشت حدود شش ماه از زمان شروع گروگان گیری، هنوز نتوانسته بودند "هیچ غلطی بکنند" .  ضربه ای که کماندوهای آمریکایی  دریافت کردند، غیر قابل پیش بینی بود. زیرا مکر خدا بالاتر از مکاران است.

شکست عملیات طبس درس های بزرگی برای آمریکایی ها و ایرانی ها و همه کسانی که در جریان جزئیات این ماجرا قرار گرفتند، داشت که در اینجا به مهم ترین آنها اشاره می شود:

1- دستی بالاترازهمه دستها است که در زمانهایی که صلاح باشد، وارد عمل می شود و ماشین های جنگی دست بشرساخته را چنان ازکار می اندازد که همه کارشناسان و متخصصان انگشت حیرت به دهان می گیرند و یا مجبور می شوند با توجیه های مختلف "نیروی الهی" را نادیده بگیرند.

2- شکست عملیات طبس ثابت کرد  افسانه هایی که آمریکایی ها سال های سال بر اساس تئوری "قدرت برتر"  مرتب در باره قدرت پیش بینی تحولات پنجاه سال آینده خود و برنامه ریزی برای صد سال و در خدمت گرفتن همه قدرت ها در راستای منافع آمریکا، تبلیغ و ترویج می کنند ، پوشالی و توخالی بوده است.

3- نقض قوانین بین الملل از سوی آمریکا و تجاوز به خاک یک کشور مستقل بار دیگر اثبات کرد در حقوق بین الملل این قدرتها هستند که مقررات را به نفع خود توجیه و تفسیر می کنند. هر زمان که منافع قدرتها ایجاب کند به راحتی حقوق بین الملل نادیده می گیرند. در واقع تا آن زمان دستگاه تبلیغاتی آمریکا اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در تسخیر سفارت آمریکا را نقض آشکار قوانین بین المللی در باره مصونیت سفارت خانه های کشورهای بیگانه در خاک کشور میزبان ، مطرح می کردند. درحالی آمریکا خود بزرگترین ناقض حقوق بین الملل بود .

آمریکا با تجاوزبه خاک ایران توسط  132 تکاور آموزش دیده در بالاترین استاندارد های موجود در آن زمان به همراه هشت فروند هلی کوپتر و شش فروند هواپیمای ترابری وپشتیبانی کننده از سوی تیمی که از مدرن ترین تجهیزات ناوبری و لجستیکی، در جهان آن روز برخوردار بودند در برابر توفان شن به ِگل نشستند .

دراین زمان متجاوزان متجاوزان امریکایی دیگر نتوانستند در تبلیغات خود از نقض قوانین بین المللی توسط دانشجویان ایرانی سخنی به میان آورند. زیرا خودشان با تجاوز به خاک یک کشور مستقل در عمل نقض کننده شدید قوانین بین المللی محسوب می شدند .

4- کشورهای حامی آمریکا دراین عملیات و وابستگان وفرومایگان ایرانی در داخل کشور که با دشمنان ایران همکاری کرده بودند تا به خیال خود بتوانند به امتیازهای بزرگ  دست پیدا کنند،  دریافتند که اتکاء به قدرتهای سلطه جو به نتیجه نمی رسد وبا شکست فضاحت بارآنها وضعیت دشواری برای آنها ایجاد میشود. چراکه هم در پیشگاه ملت ایران باید پاسخگو باشند و هم دیگر نمی توانستند آینده ای برای خود متصور شوند.

 

جاسوسخانه بجای سفارت   

افشاگری های "ادوارد اسنودن" کارگزار آژانس امنیت ملی آمریکا که در سال گذشته به روسیه پناهنده شد. هزاران سند از مداخلات سفارتخانه های آمریکایی درکشورهای مختلف جهان را در اختیار افکار عمومی مردم جهان قرار داد و اثبات کرد، چگونه دستگاه اطلاعاتی وامنیتی آمریکا حتی رهبران کشورهای اروپایی را که از متحدان نزدیک آمریکا هستند ، کنترل می کند.

 افشاء این عملیات جاسوسی وسیع که با بُهت و حیرت رهبران اروپایی مواجه شد  باردیگر این واقعیت را به مردم جهان یادآور شد که آمریکا در سفارتخانه های خود به اقدام های غیر معمول و عمدتا جاسوسی مباردت می کند.

اگردر سی و چهار سال پیش جهان به  اسنادی که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در باره اقدام های مداخله گرانه آمریکا درایران و سایر کشورهای منطقه افشاء کردند، توجه داشتند و موضوع را از طریق مجامع بین المللی پیگیری می کردند آمریکا دیگر هرگز به خود اجازه نمی داد که از طریق کنترل تلفن رهبران کشورهای جهان ، خصوصی ترین مسائل شخصی آنها را نیز تحت شنود و کنترل خود درآورد.

جالب آنکه درهمان زمان عده ای تلاش داشتند چنین القاء کنند که همه سفارتخانه های کشورهای مختلف درکشور میزبان اقدام به گردآوری اطلاعات می کنند بنابراین کار آمریکا هم خلاف عرف موجود نبوده و نیست!! اما همین افراد به این واقعیت توجه ندارند که گردآوری اطلاعات حالا چه از طریق قانونی و اسناد آشکار وچه از طریق مخفی وغیر قانونی  یک موضوع است؛  و طراحی برای سرنگونی حکومت های قانونی وایجاد زد و بندهای مداخله گرانه در کشور میزبان، موضوع دیگری است .

 آنچه که اسناد دانشجویان مسلمان پیرو خط امام از مداخلات آمریکا در ایران نشان می دهد از نوع دوم است که مصداق عینی سلطه جویی آمریکایی بشمار می رود و اگر در همان زمان به این اسناد در مجامع بین المللی توجه می شد امروز دیگر آمریکا به خود اجازه نمی داد بازهم به مداخلات خود درسایر کشورها تحت پوشش دفاع از دموکراسی ، حقوق بشر و ارزش های والای انسانی ادامه دهد.

ماجرای طبس برای همه  ایرانی ها این درس بزرگ را هم داشت که اگر درمسیر الهی باشند خدا از انها حمایت می کند و نباید از یاد ببرند که دشمنان ایران به دنبال تفرقه بین انها هستند و از هیچ کوششی برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی دریغ نمی کنند. آنچه که دشمن را به تجدید نظر در باره هرگونه اقدام تجاوزکارانه به ایران وادار می سازد وحدت مردم تحت رهنمود های رهبری است.