سخنرانى امام خمینی درشهادت رجائی وباهنر
زمان: صبح 9 شهریور 1360/1 ذى القعده 1401.
مکان: تهران، حسینیّه جماران.
موضوع: تجلیل از شخصیت شهیدان رجایى و باهنر و استوارى ملت در استمرار انقلاب.
مناسبت: شهادت محمدعلى رجایى (رئیس جمهور) و محمدجواد باهنر (نخست وزیر).
حضار: اقشار مختلف مردم.
بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
در سوگ شهادت شهیدان رجایى و باهنر.
منطق ملت ما، منطق مؤمنین، منطق قرآن است: انا للَّهِ وَ انّا الَیْهِ راجِعُونَ.[ سوره بقره، آیه 156: همانا ما از آنِ خداییم و به سوى او بازمى گردیم] با این منطق، هیچ قدرتى نمىتواند مقابله کند. جمعیتى که- ملتى که- خود را از خدا مىدانند و همه چیز خود را از خدا مىدانند و رفتن از اینجا را به سوى محبوب خود، مطلوب خود مىدانند، با این ملت نمىتوانند مقابله کنند. آن که شهادت را در آغوش، همچون عزیزى مىپذیرد، آن کوردلان نمىتوانند مقابله کنند. اینها یک اشتباه دارند و آن اینکه شناخت از اسلام و شناخت از ایمان و شناخت از ملت اسلامى ما ندارند. آنها گمان مىکنند که با ترور شخصیتها، ترور اشخاص، مىتوانند با این ملت مقابله کنند؛ و ندیدند و کور بودند که ببینند که در هر موقعى که ما شهید دادیم ملت ما منسجمتر شد ..
ملتى که قیام کرده است. در مقابل همه قدرتهاى عالم، ملتى که براى اسلام قیام کرده است، براى خدا قیام کرده است، براى پیشرفت احکام قرآن قیام کرده است، این ملت را با ترور نمىشود عقب راند. آنها گمان مىکنند که افکار مؤمنین و ملت بپا خاسته ما همچون افکار غربزدهها و غرب است که جز به دنیا فکرى نمىکنند و جز متاع دنیا را نمىبینند، آنها هم آن طورند .
ملتى که از اول، از صدر اسلام و پیشوایان آن جان خودشان را فدا کردند براى هدف خودشان، که آن خدا و اسلام است، به این مسائل و به این امور از بین نخواهند رفت و سستى نخواهند داشت. ملت ما، ملت عزیز ما در تاریخ خوانده است که على بن ابى طالب- سلام اللَّه علیه- با دست یکى از همین منافقین، با دست یکى از همین اشخاصى که به صورت اسلام، [اما] از اسلام جدا بودند، فرق مبارکش شکافت. ملت ما چون على بن ابى طالب را فدا کرده است از براى اسلام، فدا کردن امثال این شهدا براى ملت ما یک مسئله مهم نیست،
گرچه خود واقعه و خود این افرادى که شهید شدهاند در نظر همه ما عزیز و ارجمندند؛ و آقاى رجایى و آقاى باهنر هر دو شهیدى که باهم در جبهههاى نبرد با قدرتهاى فاسد هم جنگ و هم رزم بودند. و مرحوم شهید رجایى به من گفتند که من بیست سال است که با آقاى باهنر همراه بودهام و خداوند خواست که باهم از دنیا هجرت کنند و به سوى او هجرت کنند.
کسى که هجرت را به سوى خدا مىداند و شهادت را فوز عظیم مىداند، و شهدایى که در صدر اسلام و از صدر، اسلام تا کنون داده است عالیتر و بالاتر از تمام افرادى هستند که در این قرن موجودند. مثل على بن ابى طالب- سلام اللَّه علیه- و حسن بن على- سلام اللَّه علیه- و حسین بن على و اصحاب او- سلام اللَّه علیهم- و سایر ائمه ما- علیهم السلام- آنها همه عمر خودشان را صرف کردند تا اسلام را حفظ کنند و ماهم تمام عمرمان را باید صرف کنیم تا اسلام را که به دست ما سپرده [شده] است، حفظ کنیم .
من در عین حال که شهادت این دو بزرگوار براى من بسیار مشکل است، در عین حال، مىدانم که آنها به رفیق اعلى متصل شدهاند و براى آنها آرامش هست و اینطور گرفتاریهایى که الآن براى ما هست، دیگر براى آنها نیست و آنها رسیدند به مطلوب خودشان و از این جهت، به آنها و به خانوادههاى آنها و ملت اسلامى تبریک عرض مىکنم که چنین شهدایى تقدیم مىکنند.
در عین حالى که مصائب اینها مشکل است براى ما، لکن کشور ما و ملت ما با تمام قدرت ایستادهاند تا همچو شهدایى تقدیم کنند و هیچ راه عقب نشینى ندارند و فکر نمىکنند به سستى. آن کوردلانى که گمان کردهاند که جمهورى اسلامى با نبود چند نفر از بین خواهد رفت و سقوط خواهد کرد، آنها افکارشان، افکار اسلامى نیست و از اسلام خبرى ندارند و از ایمان اطلاعى ندارند و افکارشان، افکار مادى [است] و براى دنیا کار مىکنند و به هواى دنیا هستند .
انگیزه منافقین از ترورها.
باید دید که اینهایى که اینطور کارها را انجام مىدهند، انگیزه آنها چیست. انگیزه آنها این است که براى این ملت، بعد یک دسته دیگرى از صنف خودشان بیایند و حکومت کنند؟ اینها مگر نشناختهاند این ملت را که کسى که انحراف دارد از اسلام و کسى که سر کرده تروریستهاست، کسانى که سر کرده اینها هستند و اینها را وادار به خرابکارى مىکنند، در بین ملت جاى ندارند؟.
ما حکومتمان و افرادى که در رأس حکومت بودند چون از همین مردم هستند و از اشخاصى نیستند که از آن بالاها؛ یعنى، آن پایینها آمده باشند و حکومت کرده باشند بر ملت، از این جهت، ملت ما آرام است، دلش مطمئن است به اینکه وقتى که این شهدا نباشند، به جاى آنها، داوطلبانى براى شهادت حاضر به صحنه هستند. ما در عین حال که براى این شهدا متأثر هستیم و اینها اشخاص ارزندهاى براى ملت ما و براى جمهورى ما بودند، لکن ما باز در صفهاى دنبال آنها، افراد داریم و اشخاص متعهد داریم و اشخاص مؤمن متعهد به اسلام داریم، و دنبال او ملت داریم و ملتى که هیچ گونه عقب نشینى در این مسائل نخواهد کرد و با این ترتیب، جمهورى اسلامى آسیبى نخواهد دید ..
همبستگى دولت و ملت در ایران.
آن کوردلانى که گمان کردهاند که جمهورى اسلامى با نبود چند نفر از بین خواهد رفت و سقوط خواهد کرد، آنها افکارشان، افکار اسلامى نیست و از اسلام خبرى ندارند و از ایمان اطلاعى ندارند و افکارشان، افکار مادى [است] و براى دنیا کار مىکنند و به هواى دنیا هستند .
در زمانهاى سابق، زمان رژیمهایى که در سابق بودند؛ رژیمهاى سلطنتى، وضع اینطور بود که اگر یک سلطانى کشته مىشد یا مىمرد، کشور به هم مىخورد. نکته او این بود که آن سلطان و عمال آن سلطان به قدرى ظلم کرده بودند بر مردم و بر تودههاى میلیونى مردم که به مجرد اینکه او از بین مىرفت، خود مردم قیام مىکردند بر ضد حکومت. لکن جمهورى اسلامى ما وضعى دارد که خود ملت یک فردى را مىآورند و خود ملت یک فردى را کنار مىگذارند و خود ملت [اگر] فردى شهید شد، به جاى او باز یکى را انتخاب مىکنند و خود را از دولت مىدانند و دولت را از خود مىدانند و خود را از رئیس جمهورى مکتبى مىدانند و رئیس جمهورى مکتبى را از خود مىدانند.
از این جهت، ولو اینکه رئیس جمهور شهید بشود، نخست وزیر شهید بشود و هر مقامى شهید بشود ملت ما هیچ خم به ابرو نمىآورند و کسان دیگر را به جاى آنها انتخاب مىکنند ..
الآن سرتاسر کشور ما را اگر چنانچه ملاحظه کنید، تهران با آن جمعیت کثیرى که الآن در نزدیک دانشگاه متمرکز هستند و سایر شهرها هم مثل تهران، ما بین این جمهورى و جمهوریهاى عالم و ما بین این دولت و دولتهاى سابق این کشور، مىتوانید [مقایسه] کنید که چه فرقها هست؟ اگر صدر اعظمى در زمان سابق کشته مىشد، امکان نداشت که مردم، توده مردم، بازار مردم هیچ عکس العملى از خود نشان بدهند، الّا سرور، الّا مسرت.
و امروز که دو نفر شهید معظّم از ما رفته است، سرتاسر کشور ما به عزا نشسته است و سرتاسر کشور ما انسجام خودش را حفظ مىکند و حفظ کرده است و فردا که اعلام مىکنند براى انتخاب رئیس جمهور، همه این مردم براى انتخاب حاضرند .
من مىدانم که در خارج، الآن عنصرهایى که با این جمهورى اسلامى، بلکه با اسلام مخالف هستند و بوقهاى خارج و تبلیغاتى خواهند گفت که این دو نفر که شهید شدند، ایران به هم مىخورد و خواهند گفت که در عزاى اینها، مردم بىتفاوت بودند و یا خوشحال بودند. و آنها با اینکه مىدانند، کوردلانه اینطور انتشارات و تبلیغات را انجام مىدهند. الآن ببینید که سرتاسر کشور ما امروز در سوگ هستند و در همه خیابانها و کوچهها و بازارها در سوگ نشستهاند.
و الآن که به من اطلاع دادند، گفتند: امروز در اطراف دانشگاه جمعیت بیشتر از آن وقتى است که 72 تن شهید شدند. ملت ما اینطور است. اگر بعد از این هم- خداى نخواسته- اشخاصى شهید بشوند، ملت ما همین ملت است و نهضت ما همین نهضت. و آن عمده این است که کارى که براى خداست، نه براى افراد، نه براى اشخاص، نه براى شخصیتها، این کار رکود نمىکند با رفتن افراد و با رفتن شخصیتها. کشورى از رفتن شخصیتهاى خود تزلزل پیدا مىکند که ملت او و افراد آن ملت دل به شخص بسته باشند، دل به اشخاص بسته باشند. اما کشورى که دل او به خدا پیوسته است و براى خدا قیام کرده است و از اول، «نه شرقى و نه غربى و جمهورى اسلامى» را ندا داده است و با بانگ «اللَّه اکبر»، صغیر و کبیر و زن و مردش در صحنه حاضر شدهاند و این نهضت را و این انقلاب را بپا کردهاند، همین ملت هستند؛ براى اینکه خدا هست. رجایى و دیگران اگر نیستند، خدا هست .
در جنگى که در صدر اسلام بود، ندا در دادند منافقین به اینکه پیغمبر شهید شد، لکن بعضى گفتند: اگر شما پیغمبر را مىپرستید، شهید شد؛ به شهادت او ترتیب اثر بدهید و اگر خدا را مىپرستید، خدا هست، ولو پیغمبر رحلت بفرمایند. امیرالمؤمنین- سلام اللَّه علیه- جان خودش را فدا کرد براى اسلام و شهید شد و اسلام به جاى خودش بود. امام حسین- سلام اللَّه علیه- خود و تمام فرزندان و اقرباى خودش را فدا کرد و پس از شهادت او، اسلام قویتر شد .
با رفتن شهدایى با اینکه بسیار ارزشمند، بسیار ارزشمند بودند و هستند، با رفتن شهدا، در عین حال که ما متأثر هستیم، لکن چون ما توجهمان به خداست و براى خداست و ملت ما براى خدا قیام کرده است، با رفتن اشخاص، هیچ سستى به خودشان راه نمىدهند و گرفتار این خطا نیستند که افراد یک مسئلهاى را ایجاد مىکنند .
خداى تبارک و تعالى از اول با شما بوده است و مادامى که شما در صحنه باشید و ان شاء اللَّه، هستید و خواهید بود، خداى تبارک و تعالى شما را پشتیبانى مىکند و شما قوى خواهید بود. قواى مسلحه ما در جبهههاى جنگ، باید توجه کنند که آنها براى خدا مىجنگند، نه براى رئیس جمهور و براى نخست وزیر و براى دیگران؛ آنها دل را قویتر کنند و هرچه اشخاص فاسد به این کشور صدمه وارد مىکنند، آنها قویتر در مرکز خودشان مشغول به مجاهده و مبارزه باشند .
اقدامات رذیلانه و نامردیهاى منافقین.
و گمان نکنید که اینها از روى قدرت یک همچو کارهایى را انجام مىدهند، یک بمب در یک جا منفجر کردن، یک بچه دوازده ساله هم مىتواند او را بگیرد یک جایى بگذارد و خود او منفجر بشود. این قدرتى نیست، این کمال ضعف است. من ابن ملجم را از اینها مردتر مىدانم؛ براى اینکه او آمد در حضور مردم، کار خودش را کرد و خداوند او را لعنت کند. و اینها آن مردانگى آن نامرد را هم ندارند و بهطور دزدى یک کارى انجام مىدهند و خودشان را اصلًا ظاهر نمىکنند.
من آن عباس آقا که صدر اعظم ایران [اشاره است به حادثه ترور على اصغرخان اتابک (امین السلطان صدر اعظم محمدعلى شاه قاجار) به وسیله عباس آقا تبریزى در تهران.] را در نزدیک مجلس با هفت تیر زد در حضور همه و خودش را بعد هم دید گرفتار مىشود، کشت او را مرد مىدانم و اینها را نامرد. اینهایى که از اینجا فرار کردند و از خارج دستور مىدهند که مردم را اغتیال [ترور کردن] کنند و بهطور دزدکى بکشند، اینها تز نامردهاست .
من امیدوارم که کشور ما به همان طورى که در مقابل همه قدرتها ایستاد و ایستادگى کرد و زن و مردش و جوان و پیر مردش و بچه و بزرگش در مقابل، مشتها را گره کرد و ایستاد و قدرتهاى بزرگ را از مملکت راند و به جهنم فرستاد، ان شاء اللَّه، الآن هم در صحنه هستند. و همه اینها ایستادهاند در مقابل اینطور گرفتاریها صبر مىکنند.
و منطق اینها این است که از خدا هستیم و به سوى خدا مىرویم. ما که از خدا هستیم و همه چیز ما از خداست، در راه خدا داریم [عمرمان را] صرف مىکنیم و باکى نداریم و اینطور نیست که گمان کنیم که از اینجا که رفتیم، دیگر خبرى نیست.
آنها باید بترسند که قیامت را هم در همین جا خیال مىکنند که هست، بعثت را هم در همین جا خیال مىکنند و آن را بعثت امت مىدانند، نه بعثت انبیا و قیامت را هم منکر هستند. آنها باید بترسند که مرگ حیوانى را بر مرگ انسانى ترجیح مىدهند. و اما جوانهاى ما و سردمداران ما، که براى شهادت حاضر و آغوش باز کردهاند براى شهادت، اینها باکى از شهادت ندارند.
و ملت ما از این شهادتها بسیار دیده است و در این چند سال اخیر، صدها شهید داده و هزاران شهید و هزاران معلول و پایدار ایستاده است و امثال این آقایان که شهید شدهاند، در عین حال که در نظر ما بسیار ارجمند هستند، لکن آنها پیش خدا رفتند و ما به جاى آنها، اشخاصى داریم مکتبى؛ انسانهایى که به شهادت فکر مىکنند و داوطلب شهادت هستند .
و من امیدوارم که ملت ما انسجام خودش را بیشتر کند و در صحنه بیشتر از سابق حاضر باشد و امثال این تفالههایى که ماندهاند از رژیم سابق و از اشخاصى که فرار کردهاند، اینها را ان شاء اللَّه، با نظارت خودشان و با نظر خودشان، هرجا دیدند معرفى کنند و قواى انتظامى و نظامى و خصوصاً شهربانى، بیشتر قیام کند به امر انتظامات و نظام و سایر چیزها. و امیدوارم که شما پیروز باشید و شما پیروز هستید ..
- والسلام علیکم و رحمة اللَّه وبرکاته.
صحیفه امام ، جلد 15 ، صفحه 134 تا 140
نظرات