صیاد در «آرامش بعد از طوفان» دیده‌ شد


2566 بازدید

صیاد در «آرامش بعد از طوفان» دیده‌ شد

  زهرا عوض‌بخش، نگارنده این اثر متولد سال 1368 است. او داستان زندگی شهید علی صیاد شیرازی را از زاویه نگاه دشمانش آغاز می‌کند و همین باعث می‌شود تا مخاطب همان ابتدا قلم او را تحسین کند و بداند که با نویسنده‌ای کاربلد روبه‌روست.

«تا چند دقیقه دیگر همه چیز تمام می‌شود...» این جمله، آغازگر کتاب است و از این پس، مخاطب لحظه به لحظه با شخصیت «اشکان» همراه می‌شود؛ منافقی که مراقب همان ضارب صیاد شیرازی است که با پوشش رفتگر، این فرمانده را به شهادت رساند.

البته اشکان، نامی غریب برای مخاطب است زیرا گروهک منافقین و حامی آنها- صدام- تروریست‌های اصلی‌اند، اما هیچ‌گاه نام شخصی خاص به عنوان مراقب ضارب وی مطرح نشد. با این‌حال هوشمندی نگارنده در انتخاب این وجه برای پرداختن به سابقه مبارزاتی شهید صیاد شیرازی قابل قدردانی است.

مخاطب خود را در کتاب حاضر می‌‌بیند. از آنجایی‌که شهید صیادشیرازی رتبه اول دوره عالی هواسنجی آمریکا را دریافت کرده و به همین مناسبت در مقابل بیش از 500 نفر از استادان و دانشجویان و افسران عالی‌رتبه به سخنرانی می‌پردازد و می‌کوشد در همین اندک زمان آمریکایی‌ها را با دین مبین اسلام آشنا کند، اشکان از همین زمان همراه با صیاد بوده، به موقعیت او نگاهی حسودانه دارد و با همسرش ژیلا که احساساتی صرفاً میهن‌پرستانه دارد، از اعضای اولیه منافقین در آمریکا هستند؛ گروهی که بعد‌ها برای اجرای عملیات علیه جمهوری اسلامی ایران، مورد حمایت شخص صدام، دیکتاتور عراق بوده‌اند.

نویسنده جوان «آرامش بعد از طوفان» منش این گروهک که در پی تصاحب انقلاب اسلامی بوده‌اند و شیوه اعمال خرابکارانه آنها را هم به خوبی تصویر کرده است. در صفحه 47 کتاب می‌خوانیم: «شنوندگان عزیز، این صدای انقلاب اسلامی ایران است. باورم نمی‌شد این طوری و به این زودی رژیم از پا درآمده باشد. دویدم طرف پنجره... و شروع کردم به الله اکبر گفتن... الله اکبر... بله آقای صیاد! آن موقع که تو داشتی از شدت شوق فریاد می‌کشیدی، من و ژیلا و بقیه توی همان اتاق تیمی مانده بودیم. با این اوضاع قمر در عقرب کجا فرار کنیم که دست آدم‌هایی مثل تو به ما نرسد. من و ژیلا هر دو در قتل سعید نقش اساسی داشتیم. اگر کسی از مساله بو می‌برد حداقل حکمی که برایمان بریده می‌شد، حبس ابد بود...»

برش‌های مختلف مبارزاتی شهید صیادشیرازی به خوبی در کتاب پراکنده شده و موقعیت راوی که در عملیات‌های گوناگون همراه صیاد بوده و در کوچه مراقب اعمال ضارب است، این فرصت را فراهم می‌کند تا در 112 صفحه کتاب که برابر با حدود دو ساعت انتظار راوی برای به شهادت رساندن شهید صیادشیرازی است، او را همان‌گونه که بوده به مخاطب نشان دهد. فرمانده‌ای که عامل اصلی اتحاد سپاه و ارتش محسوب می‌شد و همین موضوع کافی است تا بر کینه صدام و مجاهدین خلق(منافقین) بیفزاید.

در صفحه 70 کتاب آمده است: «زندگی یعنی مجموعه رفتار‌های آدم توی عمرش؛ و طبق قانون سوم نیوتن هر عملی عکس‌العملی دارد. آقای صیاد مرگ تو نتیجه قطعی کار‌هایی است که کرده‌ای. اصلاً هیچ‌وقت نشسته‌ای با خودت دو دوتا چهار‌تا بکنی ببینی دوندگی‌هایت به سودت بوده یا به ضررت؟ منفعت عمرت چقدر بوده؟ البته به آدم اهل حساب و کتابی مثل تو اصلاً نمی‌آید که این کار را نکرده باشی. ولی این نتیجه قهری کار‌های توست. از حدود یک ماه پیش هر روز کارگر می‌فرستادیم دم در خانه‌ات. هر دفعه هم خودت آمدی دم در. به خواسته‌هایشان گوش دادی. گفتند فقیر و فلک‌زده‌ایم. پول گذاشتی کف دستشان. یا نامه‌ای دادی این طرف و آن طرف تا کمکشان کنند. هوای فروردین خیلی خوب است نه جناب تیمسار؟...».

شاید «آرامش بعد از طوفان» عنوان ساده‌ای برای کتاب به نظر بیاید اما اگر شوریدگی صیادشیرازی را برای رسیدن به محبوبش و دل‌نگرانی‌های دشمنانش را برای از میان بردن او طوفان بدانیم، آرامش بعد از طوفان نام بسیار ویژه‌ای برای کتاب خواهد بود.

کتاب «آرامش بعد از طوفان» را انتشارات امیرکبیر در سال 1392 با شمارگان دو ‌هزار نسخه، در قطع جیبی و 112 صفحه و به بهای 2‌هزار و 100 تومان روانه بازار نشر کرده است


ایبنا