علت مهاجرت امام خمینی به پاریس


6898 بازدید

 

در روز ۱۴ مهر ماه ۱۳۵۷ ، یکی از حساس ترین حوادث انقلاب اسلامی رقم خورد که در انتشار پیام انقلاب در جهان وتسریع در تحقق پیروزی آن بسیار مؤثر افتاد. در این روز رهبر انقلاب با چهار نفر از همراهان خود سوار بر هواپیمای عراقی به سوی فرانسه پرواز کرد.پروازی که آغازگر شمارش معکوس سقوط آخرین رژیم شاهنشاهی در ایران بود.
● محاصره بیت امام در نجف
یکی از دغدغه های همیشگی کارگزاران رژیم پهلوی ، جلوگیری از فعالیت سیاسی امام خمینی بود.ساواک که مأموریت داشت از طریق اداره کل هشتم خود، از رساندن پول توسط زائران ایرانی به عراق و ورود اعلامیه ها ونوارهای متعدد امام توسط آنها جلوگیری به عمل آورد ، توفیق چندانی در این کار نداشت.از سوی دیگر شریف امامی نخست وزیر وقت با این استدلال که حضور امام در نجف باعث ارتباط زائران ایرانی با ایشان و در نتیجه ورود نوار سخنرانی های ایشان به ایران است ، پیشنهاد محدود کردن فعالیت امام را توسط رژیم عراق مطرح کرد.
اواخر شهریور ماه ۵۷ ، امیرخسروافشار وزیر امورخارجه ایران که جهت شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر می­برد از طرف دولت مأموریت یافت تا با همتای عراقی خود در این باره مذاکره کند. پس از این مذاکره ، رئیس سازمان امنیت عراق با یک وزیر به خدمت امام آمد واز ایشان خواست از اظهار نظرسیاسی و ارسال پیام و اعلامیه و هر گونه فعالیت سیاسی خودداری کند وتهدید کرد در غیر این صورت حضور ایشان را در خاک عراق تحمل نخواهند کرد. امام خمینی خود در این باره می­گوید :" در اثر فشار دولت ایران ، عراق از ما خواست که قدری کوتاه بیاییم....من گفتم که اسلام از سیاست جدا نیست...ومن دخالت سیاسی می­کنم ، من هم اعلامیه می­دهم و هم در ضبط، حرفهایم [را] ضبط می­کنم وهم اگر مقتضی شد در منبر صحبتهایم را می­کنم و این یک تکلیفی است شرعی برای من . گفتند که ما یک تعهداتی با دولت ایران داریم....گفتم :من هم یک تعهداتی با اسلام دارم و با ملت ایران ، من هم نمی­توانم که از تعهداتم دست بردارم . منتهی به این شد که ...آنها ما را محاصره کردند."
● موج جدید اعتراض در ایران
با انعکاس خبر محاصره بیت امام خمینی بار دیگر اعتصاب ، تظاهرات و درگیری سرتاسر ایران را فرا گرفت . روحانیون ایران در شهرهای مختلف با صدور اطلاعیه­هایی این محاصره را تلاش مذبوحانه دولت ایران با همدستی دولت عراق دانسته، آن را نتیجه به بن­بست رسیدن راههای مبارزه دولت با ملت اعلام کردند.
جامعه روحانیت مبارز تهران نیز با صدور اطلاعیه­ای ضمن محکوم کردن عمل دولت عراق، روز یکشنبه نهم مهرماه را تعطیل عمومی اعلام کرد. با انتشار این خبر در سطح شهرها ،کارگزاران رژیم همه تلاش خود را برای خنثی کردن تعطیل عمومی به کار بردند.ساواک به کلیه سازمانهای تابعه اعلام کرد :" به قرار اطلاع اخیراً دولت عراق تضییقاتی برای خمینی فراهم نموده . متعاقب آن عوامل خمینی از عراق با عده­ای از قشریون در ایران تماس گرفته و تصمیم دارند به منظوراعتراض به اقدامات دولت عراق دست به تظاهرات و احتمالاً یک سلسله اقدامات ایذایی ...بزنند. سریعاً با همکاری مراجع انتظامی پیش­بینی و مراقبتهای لازم معمول و هرگونه اقدامی در این مورد را به موقع خنثی ،نتایج حاصله را سریعاً ومستمراً اعلام" نمایید.
این تظاهرات و اعتصابها رژیم عراق و ایران هر دو را به وحشت انداخت و نیروهای ارتش عراق مجبور شدند از محاصره بیت امام خمینی دست بردارند.با اینکه این محاصره موقتاً برداشته شد، ولی امام خمینی با شناختی که از رژیم عراق داشتند ، ماندن در عراق را به مصلحت ندانسته ،تصمیم به ترک عراق گرفتند.
● امام عراق را ترک می­کند
خبر تصمیم امام بر خارج شدن از عراق بار دیگر رژیم عراق را به وحشت انداخت.آنها از این می­ترسیدند که ناگهان امام به طرف ایران حرکت کند.اگر جلوی او گرفته نشود، در ایران دست به فعالیت بزندو اگر جلوی او گرفته شود خطر جنگ داخلی جدی شود.به همین خاطر تصمیم گرفتند که واحدهای نظامی و انتظامی در سراسر کشور به حال آماده­باش درآیند و مرزهای هوایی و زمینی آماده دستگیری آیت­الله خمینی باشند.علاوه کلیه واحدهای نظامی درحال آماده­باش باشند تا در صورتی که آیت­الله خمینی به کشور دیگری رفت از وقوع حوادث ممانعت به عمل آورند.
● حرکت به سوی کویت
امام در ملاقات با سعدون شاکر ، رئیس امنیت عراق فرموده بود :" هرکجا بروم ، اگر این فرشم را پهن کنم ، همان جا منزل من است. من از آن روحانیونی نیستم که به خاطر علاقه به زیارت دست از کار مبارزه بکشم و اگر بنا باشد از مردم ایران جدا شوم دقیقه­ای اینجا نخواهم ماند." لذا امام تصمیم گرفت به کویت برود تا بعد از رایزنی به یکی از ممالک اسلامی بروند.پس از انجام مقدمات سفر ، صبح روز دوازدهم مهرماه ، کاروان امام متشکل از چهار اتومبیل از یاران امام برای بدرقه امام و دو اتومبیل از رژیم عراق برای اسکورت ایشان به طرف مرز کویت حرکت کرد.
امام خمینی در مرز کویت پس از تمام شدن کارهای اداری خروج، خطاب به بدرقه­کنندگان که با اشک و آه با ایشان خداحافظی می­کردند فرمود : " عزیزانم ، نگران نباشید ، من به خاطر انجام وظیفه از نجف می­روم ، شما هم مشغول انجام وظیفه باشید.من از طرف دولت عراق مخیر شدم بین اینکه در نجف بمانم و به درس و بحث مشغول باشم و کار سیاسی نکنم، یا از نجف بروم وکار سیاسی بکنم. من شق دوم را انتخاب کردم. از نجف می­روم برای فعالیت سیاسی و انجام وظیفه، برای اینکه فریاد مظلومیت ملت را ، ملتی که همه چیزش را حتی فرزندانش را در راه اسلام داده است به دنیا برسانم ، شما هم وظیفه خودتان را انجام بدهید و نگران نباشید. هرجا مستقر شدیم شما هم می­آیید."
اما در مرز کویت ، مسئولین مرزی پس از شناختن امام از پذیرفتن ایشان خودداری کردند.امام فرمودند : " ما از همینجا به فرودگاه کویت می­رویم و از فرودگاه می­رویم سوریه". اما بعد از چندی پاسخ آوردند که اجازه این­کار را هم نداریم.کاروان مجدداً به صفوان ، مرز عراق و کویت برگشت.سرانجام پس از ۹ ساعت معطلی ، ساعت ۱۱ ، مأمورین عراقی امام و همراهان را به بصره بازگرداندند و ایشان در هتل شرق الاوسط بصره به استراحت پرداختند.امام در پاسخ رئیس امن العام بصره که به دیدن ایشان آمد و با عذرخواهی خواست همه چیز را به گردن دولت کویت بگذارد فرمود:"خیر تقصیر شما بود، تقصیر کویت نبود . این تقصیر شماست.من ۹ ساعت بدون دلیل و بدون جهت در مرز عراق معطل بودم . شما اگر می­خواهید بر مردم حکومت کنید باید نظر مردم را جلب کنید...شما علاقه ندارید به حکومت خودتان و الا این رفتار یک حاکمی که می­خواهد به حکومت خودش ادامه دهد نیست . چرا اینجور رفتار کردید ؟ چرا ما را معطل کردید ؟"
● هجرت به سوی پاریس
فردای آن روز ، صبح زود، احمد آقا نزد همراهان آمد و تصمیم امام را برای رفتن به پاریس اعلام کرد . امام این تصمیم را از مسائل لطیف انقلاب می­دانستند. ایشان در وصیتنامه سیاسی­شان نوشته اند :" از قرار مذکور بعضی­ها ادعا کرده اند که رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده . این دروغ است . من پس از برگرداندنم از کویت با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم ، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود. آنان تحت نفوذ شاه بودند، ولی پاریس این احتمال نبود.
موضوع تصمیم امام به مأموران مراقب ایشان اعلام شد.مأموران پس از اطلاع به بغداد وموافقت مرکز، درخواست بهای ۵ بلیط هواپیما کردند. ساعت ۵/۱ بعدازظهر مأموران عراقی کاروان ۵ نفره امام را با یک هواپیمای نظامی روانه بغداد کردند.فردای آن روز، یعنی ۱۴ مهرماه ۵۷ ، امام و همراهان سوار بر هواپیمای غول­پیکر عراقی به سمت پاریس حرکت کردند. در هواپیما امام به همراهان که پرسیدند اگر نگذاشتند پاریس پیاده شویم تکلیف چیست؟ فرمودند:" شماها از سفر خسته شده­اید؟ شماها که جوانید نباید خسته شوید ، من که خسته نشده­ام .جای دیگر می­رویم.فکر کنید کجا برویم بهتر است ؟ جای دیگری از الآن در نظر بگیرید که اگر پاریس راه ندادند آنجا برویم."
پس از فرود هواپیما در فرودگاه اورلی پاریس در ساعت ۵۰/۱۶ روز جمعه ۱۴/۷/۵۷ به وقت ایران و استقرار امام در آپارتمانی که توسط چند نفر از دانشجویان و هواداران امام آماده شده بود ، نماینده کاخ الیزه نزد امام آمد و پیام رئیس جمهور را ابلاغ کرد که حق ندارید کوچکترین کاری انجام دهید. امام در پاسخ فرمود :" ما فکر می­کردیم اینجا مثل عراق نیست . من هر جا بروم حرفم را می­زنم ،من از فرودگاهی به فرودگاه دیگر و از شهری به شهر دیگر سفر می­کنم تا به دنیا اعلام کنم که تمام ظالمان دنیا دستشان را در دست یکدیگر گذاشته­اند تا مردم جهان صدای ما مظلومان را نشنوند، ولی من صدای مردم دلیر ایران را به دنیا خواهم رساند.من به دنیا خواهم گفت که در ایران چه می­گذرد؟"
با انتشار خبر ورود امام به پاریس از صبح زود دانشجویان و ایرانیان مقیم پاریس به سوی محل اقامت امام سرازیر شدند.همان روز(۱۵ مهر) پیام امام خطاب به ملت ایران در پاریس منتشر شد. این پیام را امام در آخرین ساعات در بغداد در شرح مهاجرت خود نوشته بودند.در این پیام آمده است:"...اکنون که من ناچار باید ترک جوار مولا امیرالمؤمنین علیه السلام را نمایم و در کشورهای اسلامی دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم – که مورد هجوم همه اجانب و وابستگان به آنان هستید – باز نمی­بینم و از ورود به کویت با داشتن اجازه ممانعت نمودند ، به سوی فرانسه پرواز می­کنم. پیش من مکان معینی مطرح نیست، عمل به تکلیف الهی مطرح است ، مصالح عالیه اسلام و مسلمین مطرح است .ما و شما امروز که نهضت اسلامی بر مرتبه بسیار حساس رسیده است مسئول هستیم.اسلام از ما انتظار دارد....شما مردان و زنان تاریخ باید پایداری در راه کوبیدن ستمکاران و دفاع از حق را به جهانیان ونسل­های آینده ثابت کنید....وقتی مطالعه روحیه مردان وزنان جوان از دست داده را می­کنم که شجاعانه در مقابل مصائب ایستادگی کرده و می­کنند ، برای خود احساس شرمندگی می­کنم."
رفت و آمد هواداران امام وتماس بی­وقفه خبرنگاران از سرتاسر جهان یاران امام را به فکر "کمیته تصمیم­گیری " و تقسیم مسئولیت­های اقامتگاه ، ترجمه، تلفن ، مصاحبه و تنظیم اطلاعیه انداخت . کمیته تشکیل گردید.اولین اطلاعیه در شرح هجرت از نجف تا پاریس تنظیم شد ، اما بر سر این که چه کسی اطلاعیه را امضا کند اختلاف افتاد.حاج احمدآقا داوری را به نظر امام موکول کرد.گزارش تشکیل کمیته خدمت امام داده شد . امام با صراحت تمام فرمودند:" نه رئیس دفتر به من ببندید ، نه این اسم­های دیگر که آورده­اید ، من یک آخوندم ، یک طلبه هم پای تلفن باشد کافی است. هیچ یک از این چیزها لازم نیست."
روز دوم اقامت ( ۱۶ مهر) امام فرمودند: این­جا کوچک است ، جای دیگر تهیه شود .دوستان امام ساختمان جادار و ساده ای را در حومه­ی پاریس ، نوفل لوشاتو ، ۴۰ کیلومتری یافتند و امام را برای دیدن به آنجا بردند . امام آنجا را برای اقامت پسندیدند و از همان ساعت خودشان در آنجا مستقر شدند و آنجا را مرکز فرماندهی انقلاب قرار دادند.
● دولت فرانسه بر سر دوراهی
دولت فرانسه از یک طرف مدعی بنیان­گذاری آزادی و حقوق بشر بود و خود را وارث انقلاب کبیر ضد استبدادی می­دانست و از طرف دیگر منافع مادی او در ایران در گرو رضایت شخص شاه بود.غربی­ها منافع مادی خود را بر ارزشهای معنوی خود همواره مقدم می­دانند. آنها به خاطر منافع خود در ایران حاضر بودند که از رژیم بدنام و مستبد شاه حمایت کنند و این علت اصلی حمایت دولت فرانسه از شاه بود .
شاه از رئیس­جمهور فرانسه خواست تا امام خمینی را تحت کنترل قرار دهد و فشارهای لازم را بر خمینی اعمال کند.شاه تصور می­کرد که امام خمینی در الجزایر یا لیبی یا سوریه با کمک نیروهای فلسطینی دست به آموزش هزاران هوادار جوانش می­زند و جنگ مسلحانه خطرناکی را علیه رژیم راه­اندازی می­کند.از طرف دیگر شاه نابخردانه می­پنداشت دوربودن امام از مرزهای ایران به نفع وی خواهد بود، غافل ازاینکه از این نظر پاریس با نوفل لوشاتو از عراق یا سوریه به تهران بسیار نزدیکتر بود ، زیرا تماس تلفنی و انتشار سخنرانی­ها ، پیام­ها و دستورالعمل یا ارسال نوار توسط مسافران از پاریس به مراتب راحت­تر از کشورهای عراق ، سوریه ، لیبی و الجزایر بود . از طرف دیگر شاه می­پنداشت با استقرار امام در پاریس کنترل ایشان با کمک آمریکا آسان خواهد بود و تظاهرات خیابانی فروکش خواهد کرد .واقع این بود که شاه علاوه بر اشتباه در محاسبات و تحلیل غلط از دور کردن امام خمینی از مرزها به استیصال رسیده بود . چنان در مقابل قدرت انقلاب و عظمت امام خمینی خود را باخته بود که قدرت تصمیم­گیری از وی سلب شده بود و نمی­دانست چه باید بکند که اوضاع بدتر نشود . وی رژیم عراق را تحت فشار قرار داد تا امام را محدود کند ، بار دیگر در ارکان رژیمش زلزله افتاد . از دولت کویت خواست تا امام را راه ندهد ، کشور یکپارچه قیام شد. شاه در دیدار نماینده رئیس جمهور فرانسه نهایت وحشت خود را در مورد تغییر اقامت امام کاملاً نشان داد و گفت :" من برخورد با این مساله را به درایت خود فرانسویان واگذار می­کنم.من فکر می­کنم که بهتر است در این مورد دست به هیچ کاری نزنید . این را بدانید، هراقدامی درباره او بازتاب وسیعی خواهد داشت. اخراج او را از فرانسه به حساب من خواهند گذاشت و این باور عمومی عواقب بسیار وخیمی خواهد داشت. این کار ممکن است جرقه نهایی باشد."
● دولت فرانسه تحت فشار افکار عمومی
منافع فرانسه اقتضا می­کرد بر امام سخت­گیری کند ، ولی منافع فرانسه در روابط اقتصادی و نفتی خلاصه نمی­شد، بلکه آبرو و حیثیت بین­المللی فرانسه نیز جزئی از منافع ملی او محسوب می­شد که ­نباید نسبت به آن بی­تفاوت باشد. با انتشار خبر سخت­گیری دولت فرانسه، واکنش سیاستمداران ، احزاب ، شخصیتها و مردم ایران ، دولت فرانسه را در تنگنا قرار داد.
بومدین رئیس­جمهور الجزائر با ارسال پیامی از امام خمینی برای رفتن به الجزایر دعوت کرد و اعلام نمود :" شما می­توانید تا هر زمانی که ضروری می­دانید در الجزایر وطن دوم خود اقامت کنید ." یاسرعرفات رهبر آزادیبخش فلسطین ، انقلابی­ترین چهره آن زمان با ارسال پیامی به محضر "مجاهد اکبر امام خمینی " تأثر خود را " از رنجی که در غربت و دوری از وطن عزیز "می­کشد اعلام کرد و از این که در شرایطی نیست که امام را به وطن پاره پاره و خونینش دعوت کند اظهار تأسف کرد وآرزو کرد که" ای کاش وطنی داشتم که شما بر خاکش قدم می­گذاشتید ." علمای اندونزی، اتحادیه سوسیالیست عرب ، مجمع مسلمانان لیبی ، گروه دانشجویان ناصری مصر ، اتحادیه دانشجویان مسلمان با ارسال پیامهایی ضمن محکوم کردن دولت عراق و کویت از دولت فرانسه خواستند تا مشکلاتی برای امام خمینی ، پیش نیاورد.
سیل نامه­ها، تلگرافها و طومارها به پاریس، در محکوم کردن اقدامات دولت عراق وکویت و در حمایت از امام خمینی و در­خواست مهمان­نوازی و رعایت حقوق بشر فرانسه ، این دولت را به شدت تحت تأثیر قرار داد. اعلامیه مراجع قم در مورد مهاجرت امام خمینی ، تلگراف آیت الله وحیدی خدمت امام خمینی ، تلگراف جامعه روحانیت ، وکلای دادگستری ، علمای مجاهد ایران ، اساتید دانشگاههای ایران ، قضات ایرانی ، پزشکان شیراز، مدرسین حوزه علمیه قم ، علمای آذربایجان ، جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر ایرانی و جامعه روحانیت گیلان و دهها تلگراف دیگر به رئیس جمهور فرانسه ، گلباران سفارت فرانسه در ایران و صدها نامه به سفارت فرانسه در ایران ، همراه با موج اعتصابات ، تظاهرات ودرگیری­های خونین در حمایت از امام خمینی ، دولت فرانسه را مجبور به نرمش در مقابل امام خمینی کرد.
● پیامدهای مهاجرت به پاریس
هجرت امام خمینی به پاریس هم بهانه­ای به دست کج­اندیشان بهانه­جو بود و هم برکتی برای مبارزان ستیزه­جو.بعد از استقرار امام در پاریس، مبارزان ملت سخت آماج حملات مسموم قرار گرفتند که :" همه جور مرجع تقلید شنیده بودیم ، مرجع تقلید در مشهد ، قم ،کربلا و نجف ، اما مرجع تقلید پاریس­نشین نشنیده بودیم ." امام بارها مساله رفتن به پاریس را توضیح دادند:" اینجانب به واسطه اتفاقاتی از نجف اشرف به سوی کویت حرکت و آنجا، از ورود، حتی برای عبور از شهر به ایستگاه(فرودگاه) منع شدم ،ناچار به پاریس آمدم ، چون احتمال همین توطئه در سایر کشورهای اسلامی بود و بنا دارم هر وقت محل مناسبی که بتوانم به خدمت خود ادامه دهم ممکن شد ، بروم در بلدی اسلامی." به همین جهت یاران امام دیپلماسی خود را فعال کردند تا با سران کشورهای اسلامی برای اقامت امام خمینی مذاکره کنند.پس از مذاکرات و مشورتها ، امام خمینی به این نتیجه رسیدند که پاریس از جاهای دیگر مناسب­تر است.در نامه­ای به آیت­الله نوری همدانی در نهم آبان نوشتند :" اینجانب تا به­دست آوردن محلی در کشورهای اسلامی در صورت عدم مزاحمت این­جا هستم ، گرچه از جهاتی ناگوار است ، لکن برای رساندن صدای ملت به عالم مناسب است ."
به هر­حال مهاجرت امام خمینی به پاریس نقطه عطفی در تحولات ۱۳۵۷ بود . به نظر می­رسید آنچه رژیم تدبیر می­کرد نتیجه عکس می­داد. به گفته سایروس­ونس وزیر امور خارجه آمریکا :" اقداماتی که برای وادار ساختن دولت عراق به اخراج آیت­الله خمینی از پاریس به عمل آمد ، نتیجه عکس بخشید ، زیرا با عزیمت آیت­الله به پاریس کلیه نیروهای مخالف به دور او گرد آمدند و با دسترسی وی به وسائل ارتباط جمعی و امکانات پیشرفته ، فعالیت و تظاهرات مخالفان در ایران تحت کنترل مستقیم او قرار گرفت ."
یکی از امکانات تماس پاریس- تهران یک خط تماس بود که کارمندان مخابرات ایران بین ایران و نوفل­لوشاتو برقرار کرده بودند . از دفتر امام سخنرانی­ها و پیامها به این خط منتقل می­شد و برادران مخابرات آن را به اشخاص مختلف برای ضبط متصل می­کردند و از طرف دیگر کارمندان مخابرات کلیه اخبار مردمی و روزنامه­ها و حتی مکالمات تلفنی شخصیتهای رژیم را ضبط و به پاریس منتقل می­کردند و این اخبار هرروز به سمع امام می­رسید."
یکی دیگر از برکات استقرار امام در پاریس امکان انعکاس صدای مردم در سطح جهانی بود. به قول پارسونز سفیر انگلیس در ایران :"آیت­الله خمینی از پاریس از تمام امکانات ارتباطی مدرن جهان برخوردار بود.خبرنگاران رسانه­های خبری از چهار گوشه دنیا در آن حضور داشتند.پرشنونده­ترین منبر خطابه­ی جهان را در اختیار گرفت.منبری که هرگز در یک کشور اسلامی مانند سوریه و الجزایر در اختیار او قرارنمی­گرفت."

بدین­ترتیب امام خمینی از ۱۵/۷/۱۳۵۷ تا ۱۱/۱۱/۱۳۵۷ ، کمی کمتر از چهار ماه در پاریس مستقر شد و با تدابیر خردمندانه خود هدایت حرکت انقلاب اسلامی را تا پیروزی نهایی و سرنگونی آخرین رژیم شاهنشاهی در ایران ادامه داد.


سایت طریق جاوید