انقلاب و شکست «سیا»


5389 بازدید

انقلاب و شکست «سیا»

روز 16 بهمن 1357 رئیس سازمان سیا اعتراف کرد که در رابطه با پیشبینی مسائل ایران، این سازمان ناکام بوده است. وی گفت چیزی که ما پیشبینی نمیکردیم این بود که یک پیرمرد 78 ساله که مدت 14 سال در کشورش حضور نداشت بتواند نیروها را به راحتی به هم پیوند دهد.

  یکی از مناقشه‌های سیاسی میان دولتمردان آمریکائی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بر سر ناتوانی مقامات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا «سیا» در پیش‌بینی انقلاب و ارزیابی تحولات ایران بود. این در حالی است که بیش از 40 هزار کارشناس، مستشار و عناصر اطلاعاتی آمریکا در آستانه انقلاب و در خلال آن در ایران فعالیت داشتند. علاوه بر این آمریکا دارای پایگاههای متعدد استراق سمع و جاسوسی در نقاط مختلف ایران و بویژه در مرزها بود. رژیم شاه ژاندارم آمریکا در خاورمیانه بوده و سفارت آمریکا در تهران از بیشترین پرسنل سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و فرهنگی برخوردار بود. نمایندگان سنا و مقامات کاخ سفید بیش از سایر منابع تصمیم‌گیری از ضعف «سیا» در تحلیل رویدادهای ایران به هنگام شکل‌گیری انقلاب انتقاد می‌کردند. اما تصمیم‌گیرندگان و رهبران «سیا» نیز غالباً به هنگام پاسخگوئی، اظهارات «استانفیلد ترنر» رئیس وقت «سیا» را تکرار می‌کردند و مدعی می‌شدند که تنها منبع موثق اطلاعاتی «سیا» از اوضاع ایران ساواک بوده و عدم توفیق «سیا» در پیش‌بینی حوادث ایران نتیجه اتکاء و اعتماد بر گزارشهای ساواک بوده است. در حالی که همین اتکاء توسط سازمانی که فعالیتهای جاسوسی جهانی دارد،‌ دلیل دیگری بر عدم قابلیت «سیا» در انجام فعالیتهای موفق برون‌مرزی شناخته شد.
در ماه دی 1357 قبل از فرار شاه از کشور و به هنگامی که منابع سیاسی آمریکا از سقوط شاه مطمئن شده بودند، روزنامه واشنگتن پست چاپ آمریکا گزارشی را به نقل از «سیا» منتشر کرد و در آ‌ن به روشنی مجادله میان «سیا» با مقامات سنا را تشریح نمود. سپس روزنامه فایننشال تایمز چاپ لندن خلاصه‌ای از این گزارش را منتشر کرد. در این گزا رش که در شماره نهم دی 1357 مجله خواندنیها منعکس گردید. چنین می‌خوانیم:
بعد از این که معلوم شد که بر اثر روابط نزدیک سازمان (سیا)ی امریکا با سازمان (ساواک) ایران، سازمان سیای آمریکا نتوانست از احساسات و عقیده مردم اطلاعی صحیح بدست بیاورد و به موقع، رئیس جمهور امریکا را مطلع نماید و اطلاعات سازمان سیا اطلاعاتی نادرست بود که سازمان (ساواک) ایران در دسترس (سیا) می‌گذاشت نه فقط رئیس‌جمهور آمریکا ناراضی شد بلکه مجلس سنای امریکا هم از قصور سازمان سیا ناراضی گردید و تعداد قابل توجهی از اعضای مجلس سنای آمریکا با بلند پایگان (سیا) مذاکره کردند.
بلندپایگان (سیا) در قبال ایراد اعضای مجلس سنای امریکا می‌گویند حکومت ایران از دوستان نزدیک امریکا است و امریکا با ایران پیمان اتحاد دفاعی منعقد کرده و رعایت دوستی، ما را وامی‌داشت که هرگونه اطلاعاتی که از ایران می‌خواستیم از حکومت ایران بدست بیاوریم وچون تمام اطلاعات در دست (ساواک) بود ما از آن مؤسسه رسمی کسب اطلاع می‌کردیم و کشور ایران یک کشور دشمن نبود که ما برای کسب اطلاعات از اوضاع آنجا به منابع غیر‌رسمی یعنی به افراد و دسته‌ها مراجعه نمائیم و اگر چنین می‌کردیم سبب عدم رضایت حکومت ایران می‌‌شد و ما نمی‌توانستیم در یک کشور دوست با کسانی که با حکومت مخالف هستند تماس حاصل کنیم و (ساواک) هم همواره به ما اطمینان می‌داد که هیچ نوع خطری،‌ رژیم ایران را تهدید نمی‌نماید و مخالفت علمای مذهبی ایران را طوری بدون اهمیت به شمار می‌آورد که آن را برابر با صفر می‌دانست. بلند‌پایگان سازمان (سیا) به اعضای مجلس سنای امریکا گفتند که ما در سال‌های گذشته همواره از پنجاه تا 75 عامل در ایران داشتیم که عمال دائمی ما در آن کشور بودند و علاوه بر آنها، ماگاهی از عمال غیر‌دائمی و موقتی استفاده می‌کردیم.
بلندپایگان سیا می‌گویند که اگر ما در ایران با مخالفان تماس حاصل می‌کردیم تا اینکه از آنها کسب اطلاع کنیم، سازمان (ساواک) نسبت به ما ظنین می‌شد و درصدد ممانعت بر می‌آمد و اگر اصرار می‌کردیم به شکل دشمنی حکومت امریکا نسبت به شاه جلوه می‌نمود و معلوم نبود منتهی به چه عواقبی بشود.
در سال 1963 یک چنین پدیده‌ای در ویتنام جنوبی بوجود آمد و سازمان سیا با مخالفان حکومت (نگو دین دیم) که دیکتاتور ویتنام جنوبی بود تماس حاصل کرد و در همان موقع (کندی) رئیس‌جمهور امریکا نشان داد که به حکومت (نگو دین دیم) اعتماد ندارد و دیدیم که حکومت (نگو دین دیم) سقوط کرد.
اگر ما در ایران با مخالفان برای کسب اطلاع تماس حاصل می‌کردیم و مواجه با مخالفت (ساواک) می‌شدیم معلوم نبود، وقایع آینده چه خواهد شد؟
با این که اعضای مجلس سنای امریکا با بلند‌پایگان سیا مذاکره کرده‌اند، از توضیح آنها قانع نشدند در نتیجه یک کمیسیون از وزارت امور خارجه امریکا با شرکت چند تن از سناتورها تشکیل شد تا این که توضیحات سازمان سیای آمریکا را بشنود و معلوم شود چرا سازمان سیا که همواره در ایران دارای عده زیادی از عوامل بوده که کارمندان سیا به شمار می‌آمده‌اند نتوانست وقایعی را که امروز در آن کشور اتفاق می‌افتد پیش‌بینی نماید.
یکی از کارهای امریکا در ایران، با شرکت سازمان سیا و کارشناسان دیگر امریکائی نصب دستگاه‌های کسب خبر بود. این دستگاه‌ها، که در طول سال‌ها، با موافقت حکومت ایران برای کسب اطلاعات نصب گردیده، از لحاظ مادی دارای ارزش بسیار است.
ارزش مادی آن ناشی از این می‌باشد که همه آن دستگاه‌ها گرانبها است و بعضی از آن‌ها از مکمل‌ترین وسائل کسب اخبار و اطلاعات می‌باشد و نباید به دست دیگران بیفتد. ولی هیچ یک از آنها نتوانستند به هنگام وقوع انقلاب به یاری سیستم امنیتی و اطلاعاتی امریکا بشتابند...


مجله الکترونیکی « دوران » شماره 26