نقش تاریخی بازار در پویش اجتماعی ایرانیان


1996 بازدید

نقش تاریخی بازار در پویش اجتماعی ایرانیان
در گذشته، شهرهای ایرانی فاقد خیابان به معنای امروزی آن بودند و خیابان به راهی گفته می‌شد که میان باغ می‌ساختند و دو سویش را درختکاری می‌کردند.2 از این رو، بازار نقش خیابان‌های اصلی در شهرهای امروزی را به دوش می‌کشید و از نظر کالبدی ستون فقرات ارتباطات شهری به شمار می‌آمد. گذرهای مهم از بازار منشعب می‌شدند و تا درون محله‌ها پیش می‌رفتند.

این موقعیت کالبدی، موقعیت اجتماعی بی‌بدیلی را برای بازار رقم زده و آن را به کانون اطلاع‌رسانی شفاهی تبدیل کرده بود. متون کهن مانند تاریخ بیهقی تصریح دارند که وقتی حکومت می‌خواست خبری را به اطلاع عموم برساند آن را از طریق جارچیان و منادیان در بازار شهر منتشر می‌ساخت. حتی مردم عادی نیز می‌توانستند با پرداخت پول، اخبار مورد نظرخود را از طریق جارچیان در بازار پخش کنند.3

از این گذشته، در خلال آمد و شد گسترده مردم در بازار، ارتباطات چهره به چهره برقرار و اخبار و اطلاعات در سطوح گوناگون منتقل می‌شد. همچنین، جایگاه بازار به عنوان راه اصلی شهر، ایجاب می‌کرد که مراکز عمومی، درون بازار یا کنار آن مستقر شوند. بسیاری از این مراکز مانند مساجد، مدارس علمیه، کاروانسراها، حمام‌ها، قهوه‌خانه‌ها و زورخانه‌ها از مراکز مهم ارتباطی به شمار می‌آمدند و موقعیت اجتماعی و ارتباطی بازار را تقویت می‌کردند. وجود این مراکز به نوبه خود موجب می‌شد که اجتماعات گوناگون مانند نماز جمعه و جماعت، مراسم عزاداری، شبیه خوانی، نقالی، جشن و سرور و... زیر سقف بازار برپا شود.

برای نمونه، یک آمار قدیمی از تهران با عنوان تعیین و ثبت ابنیه محاط خندق شهر دارالخلافه باهره که فردی به نام اخضرعلی شاه در فاصله سال‌های 1278 تا 1281 خورشیدی فراهم آورده است، نشان می‌دهد که بازار به عنوان یکی از پنج محله اصلی تهران، علاوه بر گذرهای مسکونی، 60 کاروانسرا، 20 مسجد و مدرسه، 14 تکیه و 27 حمام را درخود جای می‌داده است. حتی سفارتخانه‌های خارجی نیز تا مدت‌ها در بازار تهران جای داشتند و بعدها به محله تازه تأسیس دولت منتقل شدند.4

این وضعیت به موازات پیوند مذهب و بازار، موجب می‌شد که بازار یک پایگاه فرهنگی به حساب آید و از سوی دیگر، به سبب تقابل گاه و بی‌گاه دو نهاد یاد شده با دولت، به کانون سیاست‌ورزی و مبارزات مردمی تبدیل شود. چنین می‌نماید که نقش پررنگ بازار در جنبش‌های سیاسی اجتماعی یکصد ساله اخیر بی‌نیاز از شرح و تفصیل باشد.

در شهرهای بزرگ‌تر و درسایه بازار اصلی شهر، بازارچه‌های محلی قرار داشتند که عملکردهای ارتباطی بازار را در سطح خرد بازتولید می‌کردند. در میانه محله، میدانگاهی بود که پیرامونش را مسجد، بازارچه، حمام و گاه خانقاه فرا می‌گرفت و گذرهای محله بدان منتهی می‌شد. خانه بزرگ محله یا امام جماعت به عنوان جای رفع و رجوع اختلافات محلی، نزدیک همین میدان بود و بدین ترتیب یک شبکه ارتباطی محلی با محوریت میدانگاه و بازارچه پدید می‌آمد.5

از همین روست که بازار همواره در تاریخ سیاسی اجتماعی ایران نقش پررنگی را ایفا کرده و به عنوان یک نهاد اقتصادی اجتماعی دیرپا و همچنان پویا، جایگاه بی‌بدیلی را به خود اختصاص داده است.

 پی‌نوشت‌ها:

1 - دهخدا، علی اکبر: لغت نامه، ذیل واژه بازار2 - همان جا، ذیل واژه خیابان. 3 - سلطان‌زاده، حسین: بازارهای ایرانی، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، تهران، 1380، ص 28. 4- اتحادیه، منصوره: این جا تهران است، نشر تاریخ ایران، تهران، 1377، گفتارهای چهارم و هفتم 5 - معماریان، غلامحسین: معماری ایرانی، تقریر استاد محمد کریم پیرنیا، انتشارات سروش دانش، تهران، 1378، ص101


نشریه ایام روزنامه جام جم