تاریخچه کتابخانه ملی ایران
روز سوم شهریور 1316 کتابخانه ملی ایران با 30 هزار نسخه خطی و چاپی در ضلع شمالی موزه ایران باستان افتتاح شد.
تـاریخچـه تشکیـل مجمـوعـه کتابخانه بـه آغـاز دهـه 1240 ش. بـاز می گردد. در 1231 ش مدرسه دارالفنون در تهـران کار خود را آغاز کرد، و 12 سال بعد (1243ش.) کتابخانه کوچکی در آن مدرسه تأسیس شد و تقدیر چنین بود که این مجموعه کوچک در مدرسه ای که به سبک اروپایی، ساخته شده بود، هسته اولیه مجموعه کتابخانه ملّی ایـران شـود کـه 73 سـال بعـد، در سوم شهریور 1316ش. رسماً، در تهران، گشایش یافت؛ و یکی از مظاهر تجدد در این کشور به شمار می رفت.
در عهد مظفرالدین شاه که آشنایی ایرانیان با تمدن غرب بیشتر شد، در 1276ش. به منظور اشاعه فرهنگ و تأسیس مـدارس جـدیـد، انجمـن معـارف تهران تشکیل شد. انجمن یک سال بعد، « کتابخانه ملی معارف » را با مجموعه ای که با کوشش فراوان گردآوری کرده بود، در جنب مدرسه دارالفنون، در محل انجمن، تأسیس کرد. نکته مهم اینکه واژه « ملّی » که در نـام ایـن کتابخانه بـه کـار رفتـه، بـه هیچ وجه به معنای « ملیتی » و « ملی گرایانه » نبـود، بلکـه بیـانگـر آن بـود کـه این کتابخانه هیچ گونه وابستگی به دولت ندارد و مؤسسه ای است غیر انتفاعی و مردمی. از این رو، بی جا نیست اگر آن را نخستیـن کتابخانه عمـومی ایران بدانیم که در تهران تأسیس شد؛ کما اینکه تا چند دهه بعد کتابخانه ملی تبریز،کتابخانه ملی فارس، کتابخانه ملی کرمان، و کتابخانه ملی رشت نیز، که جملگی کتابخانه عمومی بودند، در ایران تأسیس شدند. والا در هرکشوری فقط یک کتابخانه ملّی می تواند وجود داشته باشد. از این رو، صحیح نیست « کتابخانه ملی معارف» را سلف کتابخانه ملـی ایـران بدانیم.
در 1284ش. در زمان وزارت علاء الملک، کتابخانه ملی معارف به مدرسه دارالفنون منتقل و با کتابخانه آن مدرسه ادغـام شد. در 1298ش. در زمـان وزارت معارف حکیم الملک، نـام « کتـابخـانـه معـارف » را بـر ایـن کتابخانه نهادند و بالاخره در 1313ش. در دوره وزارت معـارف علی اصغر حکمت، بـه نـام « کتابخانه عمومی معارف » خـوانـده شـد. بنـا بـر نـظام نـامـه کتابخانه عمومی معـارف ( مصوب 9 دی 1313 ش. ) کتابخانه از «دوایر اداره انطباعات »بـوده و حدود 5000 جلد کتاب و به طور متوسط 31 نفر مراجعه کننده در هر روز داشته است.
بـخش « وظایف » نیـز فقـط بـه شـرح وظایف کارکنان کتابخانه اختصـاص دارد و هیـچ اشاره ای به وظایف کتابخانه نمی کند. اما در نظامنامه اداره انطباعات ( سازمان مادر کتابخانه معارف ) در بخش دایره کتابخانه ملّی، وظایف کتابخانه عبارت بودند از:
الف) تنظیم و مواظبت کتب موجود در کتابخانه و تدوین و طبع فهرست های لازم برای کتب.
ب ) جمع آوری کتب منطبعه و جراید و مجلات داخله و خارجه که به کتابخانه می رسد.
ج ) انتخاب و تعیین کتب خطی و چاپی که همه ساله باید برای تکمیل کتابخانه خریداری شود.
اینهـا بیشتـر وظایف کلی یک کتابخانه عمومی است. ریاست کتابخانه معارف در این زمان بر عهده جهانگیر شمس -آوری بـوده کـه بـه تازگی از آمریکا به ایران برگشته و با کتابخانه های جدید آشنا بود. رویداد مهم دیگر، در 1313ش.، برگزاری کنگره و جشن هزاره فردوسی در تهران بود، شاید برای نخستین بار بود که گروه چشمگیری از ایران شناسان و خاورشناسان سراسر جهـان در ایران گرد می آمدند. در مدرسه دارالفنون تالاری به نام فردوسی نام گذاری شد و آثار خـاورشنـاسـان و ایـرانشنـاسـان میهمـان و کتـاب هـایـی کـه به کنگره اهدا کرده بودند ، در آنجا گردآوری شد. پس از برگزاری کنگره، این کتاب ها نیز به مجموعه کتابخانه عمومی معارف اضافه شد.
نخستین ساختمان کتابخانه ملّی
در اواخـر 1313ش. مهدی بیانی کـه به ریاست کتابخانه عمومی معارف منصوب شـده بـود، در تـلاش و مکاتبات خـود بـرای رفـع مشکل جا و فضای کتابخانه عمومی معارف، از فرصت استفاده کرد و تأسیس « کتابخانه ملّی ایران » را بـه علی اصغر حکمت، وزیـر معـارف، پیشنهاد کرد که مورد قبول قرار گرفت و با اقبال روبـه رو شـد. در همیـن زمان موزه ایران باستان، در بخش غربی میدان مشق ( نبش خیابان امام خمینی و سی تیر کنونی ) در دست ساخت و ساز بـود و در قسمت شمالی ساختمان موزه ایران باستان قطعه زمینی بایر بود به مساحت حدود 3500 متر مربع. در 1315ش. علی اصغر حکمت از رضا شاه اجازه خـواسـت کـه در این زمین کتابخانه ای تخصصی برای موزه ایران باستان ساخته شود و به نام ابوالقاسم فردوسی، کتابخانه فردوسی نام گذاری شود.
با درخواست حکمت موافقت شد از آندره گدار، باستان شناس و معمار فرانسوی، کـه نقشـه موزه ایران باستان را تهیه کرده بود خواسته شد تا نقشه ای برای کتابخانه ارائـه دهد تا سبک دو ساختمان بسیار به هم شبیه شـود. کـار ساختمان در 1316 بـه اتمـام رسیـد و در مکـاتبـات نیـز بـا نـام کتـابخـانـه فردوسی از آن اسم رفته است. در 1316 دستور داده شد که ساختمان به مهدی بیانی تحویل شود.
در خرداد 1316، رضا شاه دستـور داد کتاب های مکرر چاپی و خطی کتابخانه سلطنتی نیز به کتابخانه عمومی معارف تحویل داده شود. مجموعاً 13،712 نسخـه چاپی و خطی – در چند نوبـت – بـه بیانی تحویل داده شد. همچنین کتابخانه خصـوصـی عزیرخان ندائی ( عزیز خان خواجه ) که اموال خود را وقف کرده و پادشاه وقت را متولی قـرار داده بـود، به کتابخانه معارف منتقل شد. مجمـوعـه دیگـری کـه در زمـان افتتـاح بـه کتـابخـانـه ملـی منتقـل شد، حدود 5000 جلد کتاب به زبان های روسی، فـرانسـوی، و آلمانی متعلق به کتابخانه بانک استقراضی روسیه بود. این بانک در دوره ناصرالدین شاه در رقابت با بانک شاهنشاهی ( متعلق به بریتانیا ) در ایران تأسیس شد. پس از انقـلاب اُکتبـر 1917 و روی کـار آمـدن حکومت شـوروی در روسیه، در 1299ش. به موجب قرارداد ایران و شـوروی قـروض دولت ایـران که متجاوز از چهل میلیون منات بود بخشیده شد. دارایی بانک نیز به دولت ایران واگذار شد و کتاب های بانک در اختیار کتابخانه ملّی قرار گرفت. بـا کوشش و همت مهـدی بیـانـی مجموعه کتابخانه عمومی معـارف ( همراه با کتاب های اهدایی کتابخانه سلطنتی و مجموعه عزیزخان خواجه و مجموعه بانک استقراضی و تعدادی مجمـوعـه های خصوصی ) که روی هم 000/30 نسخه خطـی و چـاپـی مـی رسیـد بـه ساختمان جدید- جنب مـوزه ایـران باستان- منتقـل و با نام « کتابخانه ملی ایران » در سوم شهریور 1316 افتتاح شد. حبیب یغمایی ماده تاریخ افتتاح کتابخانه ملی ایران را این چنین سروده است:
زفردوسـی آمـوز تاریخ آن میاسای زآموختن یک زمان
مسـاحـت زیـر بنـای نخستیـن سـاختمـان کتابخانه ملّـی ایران 550 متر در دوطبقـه اسـت. طبقه اول مشتمل بود بر تالار نمایش، تـالار فـردوسـی ، بخش نشـریـات و خدمات فنی؛ و طبقـه دوم بـه تالار مـطالعـه ( برای حدود 60 نفر ) و مخازن کتاب ها اختصاص داشت. مخازن کتابخانه کلاً برای 40000 جلد کتاب طـراحی و ساخته شـده بـود، از اسناد و مدارک چنین بر می آید کـه علی رغم افتتـاح کتابخانه ملّی ایـران در تاریخ سـوم شهریور 1316، ساختمان کتابخانه به طور کامل ساخته و آماده نشده بود و بعضی از قسمت های آن در سال های بعد – لااقل تا 1320 ش. – کـامـل شده اند. از ایـن رو، در روزنـامـه اطلاعات مـورخ 18/3/1318ش. خبـر « افتتـاح کتابخانه ملی ایـران » ایـن چنین درج شـده اسـت: « عمـارت جـدیـد کتابخانه ملی که در شمال عمارت موزه ایران باستان در خیابان رفائیل ساختمان شده است از هر حیث آماده شد، و از روز دوم تیر ماه افتتاح و تالار مطالعه کتابخانه همه روزه به استثنای ایام تعطیل از ساعت هفت صبح تـا یکساعت بعـد از ظهر برای استفاده مراجعه کنندگان دایر خواهد بود».
سیر تحولات کتابخانه ملّی
هنوز مدتی از افتتاح کتابخانه نگذشته بود که مشکل جا و فضا دوباره مطرح شد و بیانی مکـاتبـات خـود را بـا آندره گدار ( کـه مـدیـر کـل اداره باستان شناسی بود ) آغاز کرد. بالاخره در نیمه دوم دهه 1330 ساختمان دیگـری به مساحت 570 متر مربع زیربنا در حد فاصل ساختمان قبلی و دیوار وزارت امور خارجه ( که در شرق کتابخانه ملّی بود ) سـاختـه شـد و لااقـل برای یک دهه، کتابخانه ملّی کمتر تحت فشار کمبود جا بود.در دهه بعد مجدداً مشکـل جـا و فضا پدیدار شد. لیکن چون بحث احداث کتابخانه ملّی پهلوی پیش آمد، عملاً موضوع کمبود جا و فضای کتابخانه ملی در ساختمان جنب موزه کنار گذاشته شد. پیشنهـاد احـداث کتابخانه ملّی دیگـری بیشتر بـه این دلیل بود که کتابخانه ملّی موجود از زمان احداث ( سوم شهریور 1316ش.) بـه هیـچ وجـه، چـه از نظر تشکیلات و اساسنامه و چه از نظر وظایف و نیروی انسانی ، به گونه ای عمل نکرده بود که بتوان آن را یک کتابخانه ملّی بـا معیارها و استانداردهای کتابداری به حساب آورد. اساسنامه و آیین نامه های آن به گونه ای تدوین شده بود که بیشتر پاسخگوی نیازهای یک کتابخانه عمومی بود. در شـرح وظایف و آیین نامه های آن نیز هیچ اثر و ردّی از وظایف کتابخانه ملّی به چشم نمی خورد، بدین معنی که مسئـول گـردآوری انتشارات کشور و سازماندهی آنها و بالاخره نشر کتابشناسی ملی؛ و گردآوری انتشارات درباره ایران از سراسر جهـان و بـه موازات این وظیفه کمک و یاری به کتابداری و کتابخانه های کشور نبود. حتی کتابخانه ملّی ایران قـانـون واسپـاری کتاب را کـه نـاشـران را موظف می کرد « از هـر نسخـه که به طبع می رسد، دو نسخه را برای ضبط در کتابخانه ملّی و تکمیـل مجموعه مطبوعات » بفرستند ( ماده 5 قانون مطبوعات مصوب 5 محرم الحرام 1326ق.، فصل دوم – طبع کتاب )، پیگیری نمی کرد و به انجام نمی رساند. در واقـع کتابخانه ملّی ایـران در حـد یک کتابخانه عمومی و شاید یک قرائت خانه انجام وظیفه می کرد. به خصوص از اوایـل دهـه 1340، متأسفانه بـه پوششی بـرای سازمان اداری ممیـزی و سانسور بدل شده بود و بنا بر آیین نامه اصلاحی تأسیس چاپخانه ( مصوب 1343)، مـدیـران چاپخانه ها مکلف بودند دو نسخـه از نشریه مورد چاپ را بعد از چاپ متن و قبـل از صحـافـی بـا ذکـر کامل هویت مؤلف یا مترجم و تعیین تعداد نسخی که از اثر منظور منتشر می شود به کتابخانه ملّی تهران ارسـال دارنـد تا حداکثر ظرف مدت ده روز در دفتر مخصوصی که برای این موضوع ترتیب داده می شود به ثبت برسد. آیین نامه ثبت کتاب- بـه طـور مستقـل- در تاریخ دهم اسفند 1356 در هیئت وزیـران به تصویب رسید. کتابخانه ملّی ایـران، کتابشناسی ملی ایـران را نیز از سال 1342 بـه طور ناقص و نامرتب منتشر می کرد که از نظر خدمات فنی و اصول علمـی و جهانی کتابداری نیـز به قدری عقب بود که امکان نداشت قـادر باشد بـه سایر کتابخانه های کشور یاری برساند. بیشتر فعالیت سه تا چهار دهه اول عمر کتابخانه ملّی صرف انتشار فهرست نسخه های خطی آن شد. در نیمـه دهـه 1340 رویدادهای مهمـی در کتابداری ایران رُخ داد که هیچ گونه نشان و ارتباط تعاملی با کتابخانه ملّی در آنها به چشم نمی خورد. از آن جمله اند: تأسیس گروه کتابداری در دانشگاه تهران و برگزاری دوره کارشناسی ارشد کتـابـداری، تأسیس انجمن کتابداری ایـران، و مـرکـز خـدمـات کتابداری کـه بـا مرکز توأمان خود- مرکز اطلاعات و مدارک علمی- در وزارت علوم و آموزش عالی، در 1347، تأسیس شدند. از این رو، تأسیس یک کتابخانه ملّی با اصول و ضوابط علمی و جهانی، فـرصتـی بود برای بهره گیری هرچه بیشتر این مؤسسات کتابداری و ایجاد ارتباط و تعامل میان کتابخانه های مختلف کشور و سازماندهی نظام ملی کتابداری و اطلاع رسانی. از این رو، در 1352، از ایفلا درخواست شد که ایران را در تأسیس کتابخانه ملّی جدید یاری دهد. در همایش جهانی ایفلا – در 1352- نمایندگان ایـران از آقای لیبارز، رئیس ایفلا که در عین حال سرپرستی طرح کتابخانه ملّی پهلوی را بر عهـده داشـت، خواستند کـه در تأسیس کتابخانه ملّی، بـه عنوان یک رویداد مهم فرهنگی در تاریخ ایران، نقش مهمی به کتابداران ایرانی سپـرده شـود. از ایـن رو طـرح تأسیس کتابخانه ملّی پهلـوی به مرکز خدمات کتابداری و مرکز مدارک علمی ایران ارسال شد. در 1354، ناصر شریفی، رئیس وقـت دانشکـده کتابـداری پـرات، در ایـالات متحـده- 60 تن از کتابداران و معماران مشهـور جهـان را دعـوت کرد تا بـرای بررسی معمـاری و کتابخانه های ایران به مدت یک ماه به ایران سفر کنند. در این مـدت 15 تن از کتـابـداران ایـرانـی نیـز با این گـروه همکـاری کـردنـد. حاصل این گردهمایی نخستیـن برنامه پیشنهادی ناصر شریفی بـود کـه بـه دولت ایـران ارائـه شـد: کتابخانه ای با 350 هزار متر مربع زیر بنا. این طرح را کمیته فنی ایفلا و کتابداران ایرانی، غیر قابل قبول، بلند پروازانه، و غیر عملی دانستند. پس از بررسی های لازم و تجدید نظـرهـا، طـرح پیشنهادی دوم که ژان پیرکلاول، رئیس کتابخانه دانشگاه لوزان تهیه کـرده بـود ارائه شد: کتابخانه ای در 94 هزار متر مربع. این طرح در مهر 1355 به تصویب هیئت داوران رسید و به مسابقه گـذاشتـه شـد. از مجمـوع 600 نقشـه ای که از سراسر جهان ارسال شد، هیئت داوران، مرکب از معماران و کتابداران ایرانی و خارجی، در اسفند 1356ش. شرکت آلمانی « فن گرکان، مارک و شرکا » را برنده اعلام کرد. هنـوز بـررسـی هـا و تجدید نظرهای نهایی بـه انجام نرسیده بود که با پیروزی انقلاب اسلامی کار متوقف شد. پس از پیـروزی انقـلاب اسـلامـی، نخستین گـام بـرای ساماندهی کتابخانه ملّی در 1358 برداشته شد: طـرح ادغام مرکز خدمات کتابداری و کتابخانه ملّی ایـران که هر دو زیر مجموعه وزارت فرهنگ و آموزش عالی بودند به وزیر فرهنگ و آموزش عـالـی ارائـه شـد و مـورد تصـویـب قـرار گرفت. ولـی ادغـام عملاً در 1360 انجام شد و مرکز خدمات کتابداری با همه تجهیـزات و کارمندانش بـه سـاختمـان قـدیمـی کتابخانه ملی ایران منتقل شدند، یعنی همان مکانی که حـدود دو دهـه از کمبود جا و فضا رنج می برد. بررسی های جدیدی انجام شد، تا شاید بتوانند از ساختمان های دولتی یا نیمه دولتی برای رفع مشکلات کتابخانه ملّی استفـاده کنند. در 1359، کمیتـه ای 7 نفـره، مرکب از نمایندگان مرکز خدمات کتابداری، کتابخانه ملّـی، چنـد مهنـدس و نمـاینـده ای از قـم از ساختمان های مـوجـود در تهـران بـازدیـد کـردنـد و بالاخره ساختمانی را که برای دفتر فرهنگی فرح پهلوی، در نیـاوران و در قسمت شمالی فرهنگسرای نیـاوران ساخته شده بود به این منظور انتخاب کردند. در آخرین روزهـای 1359 گـزارش نهـایـی کمیتـه بـرای وزیر فرهنگ و آموزش عالی ارسال شد و در 18 فروردین 1360ش. مورد موافقت قرار گرفت. اما تغییر وزیر و دخالت های افراد غیر متخصص و غیر مسئول موجب شد که انتقال، عملی نشود. بـا عملـی شـدن ادغـام مـرکـز خدمات کتابداری در کتابخانه ملّی، در 1362، بحران کمبود جا به مراتب شدیدتر شد. سـرانجـام بخشـی از ساختمان نیاوران بــه کتابخانه ملّی تحـویـل داده شـد و متعاقب آن کتابخانه ملّی، عملاً در سـه نقطـه تهـران مستقـر شـد. پراکندگی نیروهای انسانی و بخش های مختلف کتابخانه ملّی موجب می شد که وظایف و کارهای کتابخانه بـا کُندی و مشکـلات زیادی انجام پذیرد. در 1369 ش. بار دیگر اجرای طرح ساختمان کتابخانه ملّی مطرح شد و کلیـه سـوابـق در اختیار مهندسان مشاور شرکت پیرراز که از طرف وزارت مسکن و شهرسازی به کتابخانه معرفی شده بود، قرار گرفت. برنامه ها و نقشـه هـا مجـدداً بررسی و جرح و تعدیل شد. حاصل مطالعات جدید طرحی بود در 90 هزار متر مربع که بـرای تهیـه نقشه ها و اجـرا بـه مسابقه ملی گذاشته شد. در تـاریـخ 7 مـرداد 1374 هیئت داوران از مجمـوع 5 طرحی کـه ارائه شده بود شرکت مهندسان مشاور پیرراز را برنده اعلام کرد. کار ساختمان در منطقه عباس آباد تهران آغاز و فاز اول در 11 اسفند 1383 افتتـاح شـد و کلیـه واحدها و نیروهای انسانی کتابخانه ملّی ایـران در یک مکـان جمع شدند.
ادغـام سازمان اسناد ملی کشور با کتابخانه ملّی ایـران
در 29/8/1378 سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در کتابخانه ملّی ادغام شد و عملاً تعداد ساختمان های کتابخانه ملّی به هشت ساختمان افزایش یافت. اتفاق مهم دیگری که در دهه 1380 در کتابخانه ملّی روی داد، ادغـام سازمان اسناد ملی کشور با کتابخانه ملّی ایـران و تأسیس « سازمان اسناد و کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی » بـود. شـورای عالی اداری در نـودوپنجمین جلسـه مـورخ 2/6/1381 ، بـه پیشنهـاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشـور و بـه منظـور ساماندهی مدیریت اسنادی و ایجاد هماهنگی بـرای نگهـداری آثـار و اسناد مکتوب ( چاپی و خطی ) و غیر مکتوب و اوراق، مراسلات، دفاتر، و سایر اسناد ملّی در دستگاه های اجرایی و نظایر آن، و همچنین تسهیل در نگهداری و دسترسی به اسناد و صرفه جویی در هزینه های مربوط و جلوگیری از انجام وظایف تکراری» کتابخانه ملّی این ادغام را تصویب کرد. در بنـد ج مـاده 2 ایـن تصویب نامه کـه بـه امضای معاون وقت رئیس جمهور و دبیر شورای عالی اداری رسیده، آمده اسـت کـه « وظایف و مأموریت های تخصصی سـازمـان اسنـاد ملّـی ایـران و همچنیـن کتابخانه ملّی در قالب دو معاونت مستقـل، تحت عنـوان کتابخانه ملّی و اسناد ملّی با برنامه مستقل در قوانین بودجه سنواتی فعالیت خواهند نمود». بار دیگر در مـاده 3 تصویب نامه بـر ایـن استقلال مهر تأیید زده شـده است. « سازمان اسناد و کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران بـراسـاس قـانـون اساسنامه کتابخانه ملّی جمهـوری اسلامی ، مصوب 2/8/1369 مجلس شورای اسلامی، اداره می شود و قـانـون تأسیس سازمان اسنـاد ملّی ایـران مصـوب 7/2/1349 در کلیـه موارد به استثنای مواردی که با اساسنامه فوق الذکر مغایرت دارد، لازم الاجرا می باشد». تصویب نامه بر « ادغام وظایف، مأموریت ها و واحدهای پژوهشی سازمان های تجمیع شده [ سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ] در یک سازماندهی و واحدهای مربوط « تأکید می کند و از سازمان جدید التأسیس می خواهد کـه تشکیلات خود را حداکثر ظرف مدت سه ماه تهیه و به تأیید سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور برساند( بند های الف، ب، ج، د ماده یک تصویب نامه )و مجدداً در تبصره ماده 6 بر مهلت سه ماهه تأکید می کند. در مـاده 4 تصویب نامه، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشـور، « وظایف مربوط بـه ساماندهی بایگانی های دستگاه های اجـرایـی و تنظیم روش های نگهـداری و بایگانی از طـریـق سـازمـان مدیریت و برنامه ریزی کشـور » را بـرای خود محفـوظ نگـه می دارد و عمـلاً، و بدرستی، کار گردآوری، بررسی، امحـاء و بالاخره نگهداری اسنادی که به دلایل ملّی ارزش آرشیـوی دارنـد را به معاونت اسناد ملّی « سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران » واگذار می کند. همچنین در ماده 5 تصویب نامه از سازمان جدید التأسیس می خواهد که « به منظور استاندارد سازی و استفاده از اسناد، حداکثر ظرف مدت 6 مـاه استانداردهای مربوط بـه فهرستنویسی، نمایه سازی، و زمینـه ایجاد شبکه را تدوین و به واحدها و مؤسسات اسنادی کشور ابلاغ نماید. و بالاخره در مـاده 7 تصویب نامه آمـده اسـت کـه سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور موظف است اعتبارات لازم را تأمین کند تـا سازمان اسناد و کتابخانه ملّی امکان فهرستنویسی، نمایه سازی، اسکن اسناد ملی و شبکه سازی آنها را به وجود آورد. برابر نمـودار تشکیلاتی مصـوب دی 1381 ، ریاست سازمان اسنـاد و کتابخانه ملّی جمهـوری اسلامی ایران به انتخاب هیئت امنـای سازمان انتخـاب و بـا حکم ریاست جمهوری منصوب می گردد. هیئت ممیزه و شورای اسناد ملی دو بازوی مشـورتـی و کمکی ریاست سازمان هستنـد و زیـر نظـر او سه معاونت کتابخانه ملّی، معاونت اسناد، و معاونت پشتیبانی؛ و چهـار مدیریت پژوهش و آموزش، حـوزه ریاست و روابـط عمومی و بین المللی، حراست، گزینش، و مدیریت تـوسعـه فناوری اطلاعات انجام وظیفه می کنند. در نمـودار تشکیلاتی پنـج مدیریت کل به طور مستقیم زیر نظر معاونت کتابخانه ملّـی انجـام وظیفـه می کنند. این مدیریت های کـل عبـارتنـد از : مدیریت پـردازش، کـه وظیفـه مجمـوعـه سـازی و سازماندهی منابع زیر نظر آن است؛ مدیریت تولید منابع دیجیتال؛ مدیریت کتاب های خطی و نادر،که وظیفه گردآوری، سازماندهی، و به خصوص حفظ و نگهداری کتاب های خطی، چاپ سنگی، و نادر با آن است. مدیریت اطلاع رسانی همگانی، که به مراجعه کنندگان کتابخانه در یافتن منابع و استفاده از آنها (سیستم های دستی و ماشینی ) کمک می کند؛ و بـالاخـره مدیریت مرجع و اطلاع رسانی تخصصی، کـه بخش های مختلف منابع تخصصی ( علوم انسانی و اجتماعی، هنـر، و فنـاوری )، بخش ایران شناسی و اسلام شناسی، منابع غیر کتابی و پیایندها زیر مجموعه آن را تشکیل می دهند. معـاونـت پشتیبـانـی ( شـامـل مدیریت های مالی، اداری، و طـرح و برنامه و بودجه ) در کنـار دو معـاونـت کتابخانه ملّی و اسنـاد ملّی می کوشد تا شـرایـط را بـه گونه ای فراهم و آمـاده سازد کـه آنها بتوانند وظایف و رسالت های خود را انجام دهند و به اهداف خود دست یابند.
ساختمان جدید کتابخانه ملّی
این ساختمان بـه گونه ای طراحی و ساخته شده کـه عـلاوه بـر مدیریت، واحدهای پشتیبانی، و پارکینگ، هشت مـرکـز مهم و تخصصـی کتابداری و مجمـوعـه هـای کتاب های مرجع و غیـر مرجع چاپی، نسخـه هـای خطـی و کتاب های نادر، منابع غیرکتابی را در خود جا بدهد و قابلیت آن را داشته باشدکه بتواند با تغییراتی که در حوزه فناوری – به خصوص فناوری اطلاعات- روی می دهد هماهنگ شود. همچنین ساختمان جدید ایـن امـکان را فراهم می آورد که مراکز تخصصی کتابداری بتوانند با هم در ارتباط مستقیم و تعاملی باشند. مجمـوعـه اصلـی کتابخانه ملـی در مخزن های بسته و در زیر زمین نگاهداری می شود ولی مجموعه ها و منـابـع مرجع ( عمومی و تخصصی ) در سالن های قرائت و به صورت نظام قفسه باز در دسترس مراجعه کنندگان هستند. بـخش نسخـه هـای خطـی و کتاب های نادر از امکانات و تجهیزات ویژه ای ـ به منظور حفظ و نگهداری این میراث فـرهنگـی کشـور ـ برخوردار است. با استفاده از تجهیزات مدرن امکان انتقال کتاب از مخازن به بخش های امانت امکان پذیر است. این ساختمان گنجایش حداکثر هفت میلیون نسخه را دارد.
به نقل از دایرﺓ المعارف کتابداری و اطلاع رسانی
نظرات