به مناسبت سالروز شهادت کامران نجات اللهی
عروج خونین استاد
1008 بازدید
صفحات زرین انقلاب اسلامی مالامال از شهادت کسانی است که هر یک با خون خود، جان در کالبد انقلاب دمیدند و نهال آن را در بهمن ۱۳۵۷ بارور ساختند. یکی از چهرههای فرهنگی جوان کشور که در این راه جانش را در طبق اخلاص نهاد، کامران نجات اللهی استاد برجسته دانشگاه پلیتکنیک تهران بود؛ کسی که شهادتش در ۵ دی ماه سال ۱۳۵۷ توانست حرکت جامعه دانشگاهی کشور علیه رژیم پهلوی را در آخرین ماههای منتهی به پیروزی انقلاب، منسجمتر و یکپارچهتر سازد.
استاد شهید «کامران نجاتاللهی» فرزند عبدالحسین، در روز هفتم مرداد سال 1333 خورشیدی در شهرستان بیجار کردستان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شکیبا در سنندج و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون تهران به پایان رساند. پس از اتمام دوره دبیرستان، در رشته مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه علم و صنعت به تحصیل ادامه داد. سپس به دانشگاه امیرکبیر رفت و پس از اخذ کارشناسی ارشد، توانست به دوره دکترا وارد شود. وی از اساتید طیف مسلمان و مومن «سازمان ملی دانشگاهیان ایران» بود و به همین دلیل از ابتدا به ضرورت مبارزه علیه رژیم شاه اعتقاد داشت. او در جریان انقلاب اسلامی، همراه و همفکر مردم بود. از جمله فعالیتهای وی میتوان به امضای بیانیه دانشگاهیان بهمناسبت جنایت رژیم شاه در روز 17 شهریور 1357 و صدور بیانیه «منشور دفاع از حقوق زندانیان» اشاره کرد.(1)
برای آگاهی از شرایط کشور در مقطعی که دکتر نجاتالهی به شهادت رسید، ضروریست به رئوس حوادث آن روزها اشارهای گذرا داشته باشیم.
در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ و پس از پایان دوران نخست وزیری یک ساله جمشید آموزگار (۱۶ مرداد ۱۳۵۶ تا ۵ شهریور ۱۳۵۷) و پایان دوران نخست وزیری ۷۰ روزه جعفر شریف امامی(۵ شهریور تا ۱۴ آبان ۱۳۵۷) نوبت به نخست وزیری ارتشبد غلامرضا ازهاری رسید. دوران حاکمیت دو ماهه ازهاری(۱۵ آبان تا ۱۱ دی ۱۳۵۷) دوران اوجگیری اعتصابات و تظاهرات مردم در سراسر کشور بود. در 15 آبان و همزمان با روی کار آمدن ازهاری کارکنان مطبوعات و رادیو تلویزیون در مخالفت با دولت نظامی وی اعتصاب کردند(2) کشتار خونین مردم تهران در میدان سرچشمه و در شب اول محرم(10 آذر) صدها شهید و مجروح برجای گذاشت(3) در روز 20 آذر در پادگان لویزان دو سرباز به روی جمعی از فرماندهان ارشد ارتش رژیم شاه آتش گشودند و ۱۶۰ نفر از آنان را کشته و زخمی کردند(4) راهپیمایی عظیم تاسوعا و عاشورای حسینی نیز در همین دوران برگزار شد. (۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷) ، صادرات نفت ایران نیز بر اثر اعتصاب کارگران صنعت نفت در روز 5 دی به طور کامل قطع شد(5) ، وزارتخانهها و ادارات دولتی یا در حال اعتصاب بودند و یا با تعدادی معدود، کارهایی را انجام میدادند ، شرکت هواپیمایی ملی ایران پروازهای خود را لغو کرده بود و بانک مرکزی نیز به حالت نیمه تعطیل درآمده بود.(6)
بسیاری از کارمندان ادارات دولتی و حتی نظامیان به صفوف مردم پیوسته بودند و ترس از رویارویی با ماموران رژیم در مردم از بین رفته بود. مردم میدیدند که جعفر شریف امامی وقتی با عنوان «کابینه آشتی ملی» به میدان آمد، فاجعه ۱۷ شهریور را به راه انداخت. از این رو این بار مردم از کابینه نظامی ازهاری که با عنوان «مشت آهنین» پای به میدان گذارده بودند(7) واهمهای نداشتند. مدارس کشور که پس از ماهها تعطیلی در اوایل دی بازگشایی شده بود(8) در دوره حکومت نظامی ازهاری به پایگاههای اصلی تجمع و تظاهرات تبدیل شده بودند و اساتید دانشگاهها نیز مانند سایر اقشار کشور، به پشتیبانی از انقلاب اسلامی، در اعتصاب بودند.
صبح 29 آذر 1357 دهها تن از اساتید دانشگاه برای ابراز اعتراض خود نسبت به رفتار ماموران رژیم شاه، در دبیرخانه وزارت علوم واقع در طبقه پنجم این وزارتخانه اجتماع کردند تا خواستههای خود را مطرح سازند. ساعت 10 صبح درحالیکه شورای رؤسای دانشکدهها در سالن اجتماعات طبقه پنجم دبیرخانه برپا بود، دهها نفر از استادان در آنجا گرد هم آمده بودند. آنان در این گردهمایی تصمیم به تحصن علیه رژیم شاه گرفتند.(9) بدین ترتیب بود که تحصن 25روزه اساتید دانشگاههای تهران آغاز شد که کامران نجاتاللهی یکی از آنها بود. (10)
در روز دوم دی ماه اساتید متحصن با صدور اطلاعیهای ضمن اعلام همبستگی خود با انقلاب اسلامی و با مردم ستمدیده کشور، و برای جلب توجه جهانیان به جنایات رژیم شاه، خواستههای خود را به شرح زیر اعلام کردند:
1ـ بازشدن درهای دانشگاهها بر روی کلیه دانشگاهیان اعم از دانشجو، کارمند و استاد.
2ـ تخلیه فوری محوطههای دانشگاه و اطراف آنها از کلیه نیروهای نظامی، پلیس، ساواک و عمال اختناق و سرکوب (11)
اساتید دانشگاه در این بیانیه اشغال نظامی دانشگاهها و بسته بودن آنها توسط سربازان رژیم نظامی شاه را به شدت محکوم کردند و آن را عملی در اجرای مقاصد شوم استعمار برای دور نگه داشتن جوانان از سنگر مبارز علیه استبداد دانستند. در آن زمان تجمعات و تظاهرات روزافزون مردم در مقابل دبیرخانه دانشگاه تهران در حمایت از این اقدام دانشگاهیان قابل توجه و برای رژیم نگران کننده شده بود.
روز 5 دی ماه سال 1357 صدها تن از اساتید دانشگاههای تهران در محل ساختمان وزارت علوم در خیابان ویلا تجمع و به اعتصاب کنندگان پیوسته بودند. طبق قرار، در روزهای اعتصاب، هر روز یک استاد دانشگاه برای متحصنین صحبت میکرد. سخنرانیها از ساعت 1 بعد از ظهر آغاز میشد. خشونت و درگیری بین مردم و نظامیان همه روزه جریان داشت و صدای انفجار و گلوله به گوش میرسید. روز 5 دی استاد کامران نجاتاللهی در بالکن طبقه ششم وزارت علوم ؛ جایی که قرار است معراج وی باشد، ایستاده بود و برای متحصنین صحبت میکرد.
در این شرایط، عوامل رژیم پهلوی برای درهم شکستن اعتصاب اساتید، وارد عمل شدند و به آنها حمله کردند. در جریان این تهاجم، استاد نجاتاللهی هدف تیراندازی قرار گرفت. گلوله به کبد استاد اصابت کرد و وى را به سختی مجروح نمود. او را فوراً به سالن ناهارخورى وزارت علوم انتقال دادند و از سوی پزشکان متخصص، کمکهاى اولیه بر روى وى انجام شد. اما به دلیل وخامت حال استاد، اقدامات اولیه بی نتیجه ماند و وی را به سرعت به بیرون از وزارتخانه انتقال دادند تا به نزدیکترین درمانگاه یعنی بیمارستان «بهآور»(12) برسانند. اما کامران نجاتاللهی در بین راه بر اثر شدت خونریزی به شهادت رسید. این حادثه ۴۷ روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست.
استادان پس از این جنایت بلافاصله به ساختمان وزارت علوم برگشتند و به سنگربندى طبقات وزارتخانه پرداختند. در این هنگام مأموران به ساختمان وزارت علوم حمله کردند و تمامى استادان را بازداشت و به یکى از پادگانهاى نظامى تهران منتقل کردند. دستگیرشدگان که 69 نفر بودند در اواخر همان شب آزاد شدند ولى دو نفر از آنان به علت بدرفتارى مأموران، مجروح و در بیمارستان بسترى شدند.
ساعتى پس از شهادت کامران نجاتاللهى، آیتالله سیدمحمود طالقانى اعلامیهاى منتشر کرد و در آن با اشاره به اینکه کسانى که در راه خدا شهید مىشوند به زندگى جاوید در جوار رحمت خدا دست مىیابند، نوشت: «استاد نجاتاللهى فرزند رشید ملت ایران، استاد شهید دانشگاه پلىتکنیک تهران، که یکى از سنگرهاى بزرگ ملت ایران در مبارزه با نظام کنونى فاسد تحمیلى امپریالیسم بوده است، در صحنه چنین جهاد اکبرى به شرف شهادت نایل گردید و به مانند هزاران همکیش و هموطن خود در سرتاسر ایران، دین خود را به اسلام و به ملت خود ادا کرده است. من این افتخار بزرگ را به خانوادهاش و به خانواده همه شهدا و به ملت ایران تبریک مىگویم و به روان پاک او و همه شهداى راه حق درود مىفرستم. فشردهتر باد صفوف ملت قهرمان ما در مبارزه علیه ظلم، استبداد و استثمار دستنشانده امپریالیسم جهانى به رهبرى امام خمینى.»(13)
روز بعد (6 دی) در مراسم تشییع پیکر استاد کامران نجاتاللهی از بیمارستان امام خمینی تا میدان انقلاب، هزاران نفر شرکت داشتند. برگزارى مراسم تشییع جنازه با اجازه مقامات دولتى صورت گرفته بود. ولى در خلال مراسم ، مأموران رژیم به مردم حملهور شدند که در نتیجه عدهاى شهید و شمار زیادى نیز مجروح شدند. در جریان این حمله، شش نفر به اسامى حسین کریمى، مرتضى رطبى، جلال ابراهیمى، رسول قدیمى، حمید عالىنسب و حسین قشقایى در میدان انقلاب به شهادت رسیدند.(14)
امام خمینی(ره) در تاریخ 7 دی ماه 1357 در دیدار «ریچارد کاتم» استاد علوم سیاسی دانشگاه پیتزبورگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا، با اشاره به جنایات رژیم پهلوی، درباره اقدام رژیم شاه در کشتار مردم حین تشییع جنازه شهید نجاتاللهی فرمودند : «در همین امروز در تشییع جنازهای که خود دستگاه اجازه داده بود، یک افسر دستور حمله داد. در حالی که تظاهراتی نبود، در یک میدان شهر آدمکشی شروع شد و بسیاری را کشته و زخمی کردند». (15)
به شهادت رساندن استاد کامران نجاتاللهی به حدی جنایتبار و غیر قابل دفاع بود که حتی شاه نیز نتوانست آن را توجیه کند و سعی کرد این حادثه را به گردن افراد ناشناسی که از داخل خودروهای خود اقدام به تیراندازی میکنند، بگذارد!(16)
پیکر شهید نجاتاللهی به بهشت زهرا منتقل و در قطعه شهدا به خاک سپرده شد. خیابان ویلا نیز که ساختمان وزارت علوم در آن قرار گرفته بود، به یاد وى «خیابان استاد نجاتاللهى» نامگذارى شد. ضمناً در 1386 و در بیست و نهمین سالگرد شهادت استاد کامران نجات الهی در ساختمان اصلی وزارت علوم از تندیس این شهید رونمایی شد. این تندیس ۸۳ سانتی متر ارتفاع دارد و جنس آن از برنز بوده که با دستان هنرمند استاد نجیبی ساخته شده است.(17)
استاد شهید کامران نجات اللهی، «اولین استاد دانشگاه شهید انقلاب اسلامی» لقب دادهاند. (18) کتاب «فصل گل یخ؛ روایتی داستانی از زندگی استاد شهید کامران نجات الهی» نیز از جمله آثار منتشره از سوی سازمان انتشاراتی «سوره مهر» است که درباره زندگی این استاد به رشته تحریر درآمد و در سال ۱۳۸۸ چاپ و منتشر شده است.
پینوشت:
1 - خبرگزاری تسنیم ، 5 دی ۱۳۹۶ ، ساعت مخابره خبر ۲:۱۳
2 - روزشمار انقلاب اسلامی ، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ، مدخل 15 آبان
3 – همان ، مدخل 10 آذر و باقر عاقلی، روز شمار تاریخ ایران ، ج2، ص 378
4 – همان ، مدخل 20 آذر و عاقلی، همان ، ص 381
5 - همان، مدخل 5 دی و عاقلی، همان ، ص 383
6 - غلامرضا نجاتی ، تاریخ سیاسی ۲۵ ساله ایران ، انتشارات رسا ، ۱۳۷۱، جلد دوم ، صفحه ۱۳۷
7 - دایره المعارف انقلاب اسلامی ، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ، جلد ۱، ۱۳۸۴، صفحه ۴۵
8 - سید جلال مدنی ، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی جلد ۲، ۱۳۸۷، صفحه ۴۰۹
9 - باقر عاقلی ، روزشمار تاریخ ایران ، ج 2، ص 382
10 - روزشمار انقلاب اسلامی ، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ، مدخل 29 آذر 1357
11 – مقاله: «بازخوانی سالروز شهادت استاد کامران نجات الهی» ، سایت مشرق، تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۳۹۰، ساعت مخابره مقاله: ۱۸:۰۶
12 - این بیمارستان که در خیابان کریم خان زنـــد ، خیابان آبان جنوبی ( شهید عضدی ) قرار دارد ، اکنون «مرکز پزشکی ، آموزشی درمانی 15 خرداد» نام دارد.
13 - مرکز اسناد انقلاب اسلامى ـ اسناد انقلاب اسلامى ـ جلد 2 ـ تهران ـ مرکز اسناد انقلاب اسلامى ـ 1374 ـ ص 552
14 - روزشمار انقلاب اسلامی، همان، مدخل 6 دی
15 - صحیفه امام خمینی(ره)، ج 5، ص 287
16 – برگرفته از اظهارات شاه در مکالمه تلفنی با دکتر علی امینی. فایل صوتی مکالمه در سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی موجود است.
17 - دایره المعارف انقلاب اسلامی انتشارات سوره مهر ۱۳۹۴، جلد ۳ صفحه ۳۹۳
18 - خبرگزاری مهر، بخش حوزه و دانشگاه، ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت مخابره گزارش: ۹:۴۲
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
نظرات