ارتش، شاه و انقلاب/ بخش ششم

ماجرای ادای احترام ارتشی‌ها به امام در فرودگاه مهرآباد


شاداب عسگری
1045 بازدید
ارتش ایران امام خمینی

ماجرای ادای احترام ارتشی‌ها به امام در فرودگاه مهرآباد

یازده آذرماه 1357 امام که در نوفل‌لوشاتو بود در مصاحبه با رادیو کانادا درباره‌ موقعیت شوروى پس از پیروزى انقلاب‌ در پاسخ به این سؤال که «چه تعدادى از افراد را حضرت آیت‌­الله تصور می‌کنند باید قربانى از بین رفتن شاه بشوند؟» می‌گوید: «تا شاه چه تعدادى را بکشد.» همچنین، درپاسخ به این سوال که «ارتش ایران را امریکایی‌ها تعلیم داده‌‌اند و نسبت به شاه وفا دارند. چنانکه شاه سقوط کند، چه کسى ارتش را کنترل می‌کند؟» پاسخ می­‌دهند: «بعضى از افراد طبقه‌ اول ارتش به شاه وفادارند، ولى رده‌‌هاى بعد این­طور نیستند.»[1]

به این ترتیب امام، به‌­وضوح حساب نیروهای ارتش را از شاه و عمده نیروهای مؤمن و مسلمان را از سران رژیم طاغوت جدا و حمایت مستقیم خود از آنان را ابلاغ می‌کنند. این موضوع، پیامی بسیار شفاف برای یک‌یک کارکنان ارتش و قوای انتظامی داشت که نتایج آن­ در رفتار بعدی نیروهای ارتشی به وضوح قابل مشاهده بود.

چهارم بهمن ۱۳۵۷ چندهزار ارتشی شامل افسران، همافران و درجه­‌داران نیروی هوایی و اعضای خانواده­‌های آنان برای نشان دادن حمایت خود از امام خمینی(ره) به منزل مرحوم آیت‌­الله طالقانی رفتند و شعار «ما کارکنان هوایی هستیم ـ ما منتظر خمینی هستیم» سر دادند.

سرانجام پس از چندین بار به تعویق افتادن ورود حضرت امام(ره)، در روز 12 بهمن 1357 رهبر کبیر انقلاب اسلامی پس از سال­ها مبارزه و حدود 14 سال تبعید از طریق فرانسه وارد تهران شدند و این یکی از زیباترین صحنه‌های خلق شده از سوی نظامیان در ارتباط با روز ورود حضرت امام به کشور است که شاید بتوان از آنها به ­عنوان تیر خلاص ارتشیان به نظام شاهنشاهی یاد کرد. ایجاد اولین حلقه­‌های محافظان مسلح متشکل از افسران، درجه‌داران و همافران نیروی هوایی گرد حضرت امام(ره) برای محافظت در فرودگاه مهرآباد؛ این منظره در مقام مقایسه با صحنه خروج شاه از کشور که فقط تعدادی از امرای ارتش شاهنشاهی حضور داشتند، مؤید این واقعیت بود که بدنه ارتش انتخابش را کرده و به انقلاب و مردم پیوسته است.

دومین اتفاق در فاصله کوتاه چند دقیقه‌­ای اتفاق افتاد، اقدامی بود که توسط یک تیمسار ارتش شاهنشاهی اجرائی گردید:

تیمسار سرتیپ حسین فرجی‌‌فر مدیر حفاظت وقت نیروی هوایی، با جلب ‌نظر و موافقت کمیته استقبال، با شهامت کامل مسؤولیت حفاظت از جان حضرت امام و همراهانشان را پذیرفت و کارکنان دژبان را حمایت کرد تا به‌ محض پیاده شدن از پله هواپیما، امام را مثل نگین انگشتر در بربگیرند. آنگاه بنا به احساس مسؤولیت شرعی و میهنی خویش تصمیم به ادای احترام نظامی به ساحت امام(ره) گرفته و چنین اقدام به صدور فرمان می‌نماید:
«
گوش به‌‌فرمان من! گوش به فرمان من! پرسنل به سمت امام فرمانده‌ِ‌ کل قوا! ایست: خبردار»
سرها هماهنگ و با یک حرکت ظریف و زیبا همه به سوی امام امت چرخید و دست‌ها همه با هم به لبۀ کلاه‌ها نشست و بدین‌سان زیباترین، پرمعناترین، پرمغزترین و بی‌‌بدیل‌ترین حرکت تاریخ نظامی عالم توسط کارکنان نهاجا رقم خورد و در دل تاریخ حک شد
ارزش این فرمان زمانی مشخص می‌گردد که شاه در تاریخ دی ماه همان سال که اقدام به فرار از کشور نمود، جرأت حضور در بین این کارکنان را نیافت و بدون اجرای مراسم نظامی و در غربت کامل از کشور متواری شد.

پرواز بدون مجوز یک فروند بالگرد ارتشی به‌­وسیله‌ افسری به­ ­نام سیدین و یک نفر درجه‌­دار نیروی هوایی برای انتقال ایشان از بین جمعیت حاضر در خیابان­ها- که مانع حرکت خودروی امام(ره) گردیده بودند- به بهشت زهرا، نصب بلندگوهای داخل بهشت زهرا از سوی نیروهای گارد و رهبری مردم در بیان شعارهای انقلابی و طرح شعار «الله اکبر» به­‌جای دست زدن که توسط مرحوم همافر محمود مرتضائی­‌فر اجرائی گردید، تماماً ظرف یک صبح تا ظهر انجام پذیرفته و همه‌ مردم آن را شاهد و ناظر بودند. در وضعیتی که حاکمیت فرماندهان ارتش شاهنشاهی و سازمان اطلاعات و امنیت کشور موسوم به ساواک، هنوز پابرجا بود، همه اقدام­های مثبت و تأثیرگذاری بودند که در نظر آگاهان، عمق ارادت و اخلاص ارتشی­ها را نسبت به انقلاب و حضرت امام(ره) نشان می‌داد.

عصر دوازدهم بهمن شهید(سروان) کلاهدوز- افسر گارد جاویدان شاهنشاهی، نظامی که بلافاصله بعد از ترور تعدادی از افسران گارد شاهنشاهی، موضوع را به بیرون از مجموعه منتقل نمود و باعث گردید تا اطمینان شاه از آخرین و مستحکم­ترین پایگاهش، یعنی  لشکر گارد جاویدان سلب گردد- ­همراه شهیدان نامجو و اقارب­پرست و چند نفر نظامی دیگر، به مدرسه‌ رفاه رفته و خود را به کمیته‌ استقبال از حضرت امام(ره) معرفی می­کنند. این افراد، اولین هسته‌ کمیته‌ نظامی انقلاب را در قبل از 22 بهمن 1357 تشکیل می­دهند.[1]

راهبرد انقلابیون در قبال نظامیان با تحلیل سخنان امام در بهشت‌زهرا در ورود ایشان به میهن اسلامی در دوازدهم بهمن ماه 1357 آشکار شد. ایشان در آن روز در آغوش ملت فرمودند: «ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشار‌های امریکایی و اجنبی باشد، من تشکّر می‌کنم از قشرهایی که متّصل شدند به ملت، این‌ها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت‌شان را حفظ کردند.»

پانزدهم بهمن ماه سال 1357 صدها تن از افراد نیروی زمینی و هوایی با لباس نظامی به محل اقامت امام خمینی رفته و وفاداری خود را نسبت به ایشان ابراز داشتند. نظامیان در این بازدید، شعار «ما همه سرباز توایم خمینی - گوش به فرمان توایم خمینی» را سر دادند. علاوه بر این در همین روزها گزارش شد که تعداد زیادی از افسران نیروهای سه‌گانه به دیدار امام شتافته‌اند.

در همین روز حدود 1500نفر از کارکنان نیروی هوایی و هوانیروز اصفهان نیز با پیوستن به اجتماع مردم با آنان به راهپیمایی علیه حکومت بختیار در اصفهان پرداختند.  شانزدهم بهمن 1357 نیز گزارش شد امام  حمایت افسران بازنشسته­‌ای را که به‌­خاطر مخالفت با شاه از ارتش ایران تسویه شده‌اند، جلب کرده­ است. در چهارمین روز اقامت امام(ره) در ایران ده‌ها افسر درجه‌دار سرباز و همافر در زمره‌ هزاران ایرانی بودند که برای اعلام پشتیبانی به محل اقامت ایشان رفتند. در این روز صادق خلخالی به نمایندگی از امام خطاب به نظامیان و خانواده‌های آنان گفت: «ارتشیان در هرکجا که باشند، فرزند گرامی مردم و امام هستند.»