فاجعه حمله به فیضیه به روایت اسناد ساواک


رحیم روحبخش
4913 بازدید

تیمسار حسن پاکروان، رئیس ساواک در تاریخ ۲۸ اسفند ماه، با ارسال دستورالعملی به کلیه شعب ساواک کشور تصریح کرد: ]چون[ احتمال دارد در منطقه آن ساواک بعضی از وعاظ در مساجد، هنگام وعظ با توجه به این که روز جمعه دوم فروردین که مصادف با رحلت امام جعفر صادق (ع) است، مطالبی بر خلاف مصالح کشور ایراد ] کنند[ و اذهان عمومی را مشوب سازند، دستور فرمایید از هم اکنون با تشریک مساعی ماموران و مسوولان انتظامی محل، همه گونه پیش بینی های لازم معمول ]گردد[، حتی در صورت وجود احتمال این گونه عملیات مخالف، مجالس باشکوه تر در مخالفت با این گونه اظهارات تشکیل داده و در مقابل بیانات وعاظ محرک در مساجد نیز دستجاتی وجود داشته باشند که با ذکر صلوات مانع اظهارات نامناسب آنان بشوند. چنانچه با اتخاذ تدابیر لازم، نتایج مطلوب حاصل نگردد، برای تعقیب محرکان پس از کسب اجازه تلگرافی از مرکز برابر مقررات اقدام و نتیجه را گزارش نمایید. سرلشکر پاکروان۱

این دستورالعمل با بخشی از رفتار مهاجمان در مدرسه فیضیه قم تطابق دارد؛ اما تبیین کاملتری از نقش و ماهیت مهاجمان در خاطرات یکی از مقامات ارشد امنیتی وقت آمده است.

سپهبد محسن مبصر، معاون وقت شهربانی کل کشور، در خاطراتش نقل می کند: ... در روزهای آخر سال ۱۳۴۱ به سازمان های اطلاعاتی اطلاع رسید که طلبه های قم با صدور اعلامیه ای از مسلمان ها خواسته اند تا روز دوم فروردین ۴۲ در مدرسه فیضیه قم گرد هم آیند و در تظاهرات مخالفت با اصلاحات دولت شرکت کنند … در برابر این تصمیم و برای جلوگیری از آن، کمیسیون هایی تشکیل و مساله را مورد بررسی قرار دادند و سرانجام طرح بسیار نابخردانه و می شود گفت کودکانه ای را که اصلا به صلاح مملکت نبود به تصویب رساندند.

نامبرده درباره بانی طرح می افزاید: این طرح را تیمسار ]نعمت الله[ نصیری ]ریاست شهربانی کل کشور[ پیشنهاد کرد و آقای علم ]نخست وزیر[ آن را پسندید.

وی سپس درباره موضوع طرح خاطر نشان می سازد: تصمیمی که به وسیله مسوولان امنیتی و نظامی کشور گرفته شد، این بود که عده ای از سربازان گارد با لباس غیر نظامی در روزی که قرار بود در مدرسه فیضیه تظاهرات برپا شود، به آنجا ریخته و با طلبه های تحریک شده درگیر شوند و با آنها کتک کاری کنند.

مبصر در پایان درباره پیامد و نتیجه این طرح تصریح می کند: اجرای چنین عملیات  ناپخته ای تنها این پیام را دربرداشت که اینک شاه مستقیما به چالش روحانیت آمده است … و به هر قیمتی قصد سرکوب آنها را دارد.۲

ماموریت سه گانه اخلال گران

از محتوای اسناد و خاطرات چنین برمی آید که ماموریت اصلی نیروهای امنیتی اخلالگر اعزامی از تهران به قم به ترتیب ایجاد اخلال و اغتشاش در ۳ مراسم سوگواری الف) منزل امام ب) مدرسه حجتیه و ج) مدرسه فیضیه قم را داشتند.۳

در این بحث چگونگی و سرانجام این ماموریت ها مورد بازکاوی قرار می گیرد.

اخلالگران در مجلس سوگواری منزل امام خمینی (ره)

با عنایت به قاطعیت امام در مبارزه، ماموریت نخست اخلالگران ایجاد اغتشاش در مراسم سوگواری منزل امام بود.

برخی از حاضران در آن مجلس افراد مشکوک در مراسم سخن رانده اند، چنانچه یکی از بازاریان قم خاطرنشان ساخته است: فردی از همین افراد در میان سخنرانی واعظ مجلس با صدای بلند گفت: صلوات بفرستید، مردم حاضر متوجه قضیه شدند.۴ طولی نکشید تعدادی از همین افراد از امام تقاضا کردند که خودش سخنرانی کند و هدفشان هم این بود که در میان سخنرانی امام مجلس را به هم بزنند و زد و خوردی در منزل ایجاد کرده۵ و اگر به ایشان دسترسی یابند، وی را به قتل برسانند؛۶ اما عکس العمل امام به این ترفندها چه بود؟ در خاطرات مختلف نقل شده است که امام وقتی با صلوات ها و اخلالگری های مکرر آنها مواجه شد، از طریق شیخ صادق خلخالی هشدار داد: اگر ]اخلالگران[ بخواهند کاری کنند، من به طرف صحن ]حضرت معصومه[ حرکت می کنم و تکلیف خود را با این دستگاه روشن می کنم.۷ همین هشدار آنها را به سکوت واداشت.

مدتی بعد از خروج اخلالگران مجلس سوگواری منزل امام خاتمه یافت.

در گزارش ساواک به ناکامی اخلالگران این گونه اشاره شده است:

اجتماع منزل خمینی بدون هیچ گونه واقعه ای خاتمه یافت.۸

هاشمی رفسنجانی، از حاضران در آن مجلس در تحلیلی از علت عقب نشینی اخلالگران در اجرای ماموریت خود در منزل امام معتقد است که آنان بعد از پیام تهدیدآمیز امام غافلگیر شدند و چون با مساله غیر قابل پیش بینی مواجه گردیدند، ناچار سکوت پیشه کردند. علاوه بر آن موقعیت منزل امام نیز که در کوچه پس کوچه های محله یخچال قاضی قرار داشت، از لحاظ سوق الجیشی برای درگیری مناسب نبود؛ زیرا ممکن بود مهاجمان مورد محاصره دوستداران امام قرار گیرند و از منازل و پشت بام های مجاور به آنان حمله شود.۹

اخلالگران در مجلس سوگواری مدرسه حجتیه

دومین مکانی که اخلالگران در پوشش عزاداران امام صادق (ع) عازم آنجا شدند تا اغتشاش برپا کنند، مجلس سوگواری منعقده در مسجد مدرسه حجتیه بود. آنان با «هیکل های ورزیده و با لباس شخصی» در ۴ گوشه مجلس جای گرفتند تا این که یکی از آنان در حین سخنرانی شروع به فرستادن صلوات کرد. در همان هنگام یکی از پهلوانان قم به نام «میری» که در مجلس حاضر بود، به نزدیک منبر آمد و در حالت ایستاده گفت: «هر حرامزاده ای که بخواهد مجلس را به هم بزند با مشت من مواجه خواهد شد.»۱۰ اخلالگران از تدابیر اتخاذ شده از سوی بانیان مجلس غافلگیر شده و بار دیگر نیز در این مجلس عزاداری از اجرای ماموریت خود صرف نظر کردند. شاید حضور برادران میری در آن مجلس با هماهنگی قبلی به منظور مقابله با اخلالگران صورت گرفته باشد.

یکی از بازاریان قم به نقل از یکی از طلاب در خاطراتش نقل کرده است که ۲ شب پیش از آن مراسم، طلبه مذکور از طریق یکی از افسران هم ولایتی خود که جزو ماموران اخلالگر از تهران به قم عزیمت کرده بود، از توطئه مذکور آگاهی یافت و بلافاصله همان شب، خبر را به اطلاع برگزارکنندگان مراسم رساند و ایشان نیز نه تنها به اتخاذ تمهیدات مذکور پرداختند؛ بلکه آیت الله گلپایگانی را نیز از توطئه آگاه ساختند.۱۱

اخلالگران در مجلس سوگواری مدرسه فیضیه قم

به دنبال ۲ ناکامی مذکور، اخلالگران در بعدازظهر آن روز برای اجرای ماموریت محوله عازم مجلس سوگواری منعقده از سوی آیت الله گلپایگانی در مدرسه فیضیه قم شدند. چنین به نظر می رسد آنان برای اجرای قطعی نقشه، تغییراتی در برنامه های خود ایجاد کردند. لذا نه تنها بر تعداد آنان افزوده شد؛ بلکه «۱۶ کامیون سرباز مسلح نیز در بیرون از مدرسه فیضیه» در حال آماده باش مستقر گردید.۱۲

بعد از گذشت مدتی از شروع مراسم و حضور آیت الله گلپایگانی، واعظ دوم۱۳ مجلس، یعنی شیخ انصاری به منبر رفت؛ اما وی از همان آغاز سخنرانی، با صلوات های بی جای عده ای از حاضران مواجه شد.

اخلالگران در ۲ گروه ۷۰ و ۳۰ نفری در ۲ طرف مجلس قرار گرفته بودند و به نوبت صلوات می فرستادند؛۱۴ ولی با همه این احوال واعظ اداره مجلس را به عهده گرفت و به هر طریقی بود وعظ خود را به اتمام رساند. در همین حین یکی از اخلالگران فریاد زد: «برای سلامتی شاهنشاه آریامهر صلوات» مردم به هیجان آمدند و درگیری شروع شد.۱۵ برخی از جوانان به سرعت آیت الله گلپایگانی را به یکی از حجره های مدرسه منتقل کردند؛۱۶ ولی یکی از اخلالگران خود را به آن حجره رساند و به ایشان بی حرمتی روا داشت.۱۷

یادمانده های حاضران در آن مجلس بیانگر رفتار خشونت آمیز اخلالگران با طلاب و روحانیون است.

آنان به هر طلبه ای که می رسیدند، ابتدا از وی می خواستند که «جاوید شاه» بگوید.۱۸ سپس وی را به زیر مشت و لگد گرفته و کتک می زدند. طولی نکشید که طلاب خود را به پشت بام و طبقه دوم فیضیه رسانده و از آنجا به مقاومت خود ادامه دادند؛ ولی اخلالگران نیز آنان را تعقیب کرده و برخی از طلاب را از پشت بام به پایین پرتاب کردند.۱۹

در این فاجعه یک تن از طلاب به نام «سید یونس رودباری» شهید و تعدادی زیادی از آنان مجروح شدند.

هر چند در این واقعه به خود آیت الله گلپایگانی آسیبی نرسید؛ ولی ۲ تن از نزدیکان وی حجج اسلام علوی و صافی مجروح شدند و حتی خود ایشان نیز تا مدت ها پس از آن فاجعه، دچار آسیب روحی شد و چندی نیز بستری گردید.۲۰

شهر قم بعد از این فاجعه، مدتی حالت حکومت نظامی به خود گرفت. تعدادی از طلبه ها به شهر و دیار خود عزیمت کردند. اخلالگران در ۳-۲ روز بعد که در قم حضور داشتند در سطح خیابان ها راهپیمایی هایی به طرفداری از شاه برگزار کردند. چنانچه طلبه ای در سطح شهر دیده می شد، مورد ضرب و شتم و هتک آنها واقع می گشت. این فاجعه مبارزات ملت ایران را وارد مرحله تازه ای کرد که به قیام پانزدهم خرداد ماه سال ۴۲ منجر شد.

فاجعه مدرسه فیضیه قم نقطه عطفی در مراحل مبارزات روحانیت علیه نظام حاکم تلقی می شود. امام خمینی (ره) با اتخاذ تدابیری سنجیده، توانست از این واقعه برای پیشرفت مقاصد نهضت سود جوید. موضع فعال ایشان در قبال این واقعه از مراحل آغازین حضور اخلالگران در مجلس سوگواری منزل امام تا مراحل بعد از وقوع حادثه، گامی اساسی در تثبیت رهبری سیاسی ایشان ایفا کرد. در همین راستا به خصوص می توان از صدور اعلامیه «شاه دوستی یعنی غارتگری» نام برد که این اعلامیه فضای رعب و وحشت حاصل از آن فاجعه را شکست و بار دیگر نهضت را از موضع منفعلانه خارج ساخت. این مقاله شرحی بود بر چگونگی رخدادهای مرتبط با آن واقعه و تکاپوهای امام برای بهره برداری سیاسی از آن که تفصیل این ماجرا در جریان محرم آن سال پیش آمد. بسیج تمام عناصر مبارز برای افشاگری علیه نظام در جریان مراسم های عزاداری امام حسین (ع)، نقطه اوج این فعالیت ها تلقی می شود. سخنرانی های وعاظ و نوحه های مداحان به دنبال فراخوان امام، رنگ سیاسی به خود گرفت و از طریق طرح روضه فیضیه، یزید زمان، مظلومیت طلاب و … در این مجالس، آموزه های نهضت در میان توده ها گسترش یافت.

پانوشتها

  1.  برای ملاحظه عین سند ر.ک: جواد منصوری، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد، ج ۱، تهران مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، سند شماره ۱۲۴/۲
  2.  در خصوص بازگویی و بازتاب خاطرات سپهبد محسن مبصر، لازم به تذکر است که به دنبال چاپ و انتشار خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، برخی از مقامات کشوری و لشکری نظام سابق درصدد نقد آن کتاب و یا دفاع از خود برآمدند. مبصر نیز در زمره افرادی بود که با توجه به تصدی برخی مقامات عمده امنیتی به مدت ۲ دهه، خاطرات خود را بازگو کرده است. بخش هایی از خاطرات وی از سوی انتشارات کتاب ایران در خارج از کشور تحت عنوان نقدی بر خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست و گزیده هایی از یادمانده های نویسنده ]سپهبد محسن مبصر [و با مقدمه و اهتمام افشین مبصر در سال ۱۹۹۶ میلادی در لندن به چاپ رسید. مطالب نقل شده از مبصر بخش های پراکنده ای از آن خاطرات است که در برخی از نشریات ایران به شرح ذیل آمده است: الف) هفته نامه عصر ما، شماره ۱۶۴ تاریخ ۱۱/۳/۷۹٫ ب) ماهنامه پیام امروز، شماره ۲۰، سال دوم، مهر ۱۳۷۶٫ ج) روزنامه کیهان، فروردین ۱۳۷۶٫
  3.  اکبر هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه؛ خاطرات، تصویرها، اسناد، گاه شمار هاشمی رفسنجانی، به کوشش محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۷۶، ۱/۱۳۸
  4.  خاطرات ۱۵ خرداد (دفتر پنجم)، خاطرات نصرالله خاکی: به کوشش علی باقری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص ۱۱۳
  5.  همان (دفتر اول)، خاطرات حجت الاسلام عبدالکریم بی آزار شیرازی: به کوشش علی باقری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶، ص ۳۲
  6.  همان (دفتر پنجم)، ص ۹۹، خاطرات حجت الاسلام علی دوانی
  7.  همان (دفتر اول): خاطرات حیدر یونسی، ص ۳۰۱، همچنین رک: همان، (دفتر پنجم) خاطرات علی دوانی، ص ۹۹
  8.  قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۲: فیضیه، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۹، ص ۲۴
  9. رک: دوران مبارزه با خاطرات، هاشمی رفسنجانی، همان، ص ۱۳۸
  10.  علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج ۳ و ۴ (در یک مجلد)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص ۲۳۰
  11.  خاطرات حسن بهشتی، فصلنامه ۱۵ خرداد، شماره ۲۵، سال ششم (بهار ۱۳۷۶) صص ۲۷۷ – ۲۷۹
  12.  خاطرات ۱۵ خرداد (دفتر پنجم)، خاطرات حیدر میریونس، همان، ص ۳۰۱
  13.  واعظ نخست آن مجلس آیت الله محمد آل طه بود که برای کسب اطلاع از خاطرات وی رک: خاطرات ۱۵ خرداد (دفتر پنجم)، ص ۲۵ به بعد
  14.  خاطرات ۱۵ خرداد (دفتر پنجم) خاطرات حجت الاسلام سید نصرالله خاکی
  15.  همان، ص ۱۱۵، خاطرات نصرالله خاکی
  16.  همان، ص ۹۹، خاطرات حجت الاسلام عبدالحسین چهل اخترانی
  17.  خاطرات آیت الله محمدعلی گرامی، به کوشش محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱، صص ۲۳۲ – ۲۳۳
  18.  خاطرات ۱۵ خرداد (دفتر پنجم)، خاطرات حجت الاسلام محمد کوثری، ص ۲۰۲
  19.  همان، خاطرات حجت الاسلام عبدالحسین چهل اخترانی، ص ۹۹
  20.  نهضت روحانیون ایران، پیشین، صص ۲۳۸ – ۲۳۹