«توهم سلطه»‌ غاصبان قدس در کلام رهبر انقلاب


1810 بازدید

«توهم سلطه»‌ غاصبان قدس در کلام رهبر انقلاب

تراژدی غم‌بار فلسطین هنوز ادامه دارد و این روزها، بار دیگر ملّت مظلوم فلسطین در سایه‌ی حمایت همه‌جانبه‌ی غرب و به‌ویژه آمریکا و سکوت سنگین مجامع بین‌المللی مدّعی حقوق بشر و رسانه‌های غربی، مورد حملات وحشیانه‌ی رژیم غاصب و جعلی اسرائیل قرار گرفته‌اند.باریکه‌ی محصور غزّ‌ه، بوی خون و باروت می‌دهد و کشتار کودکان و زنان معصوم همچنان ادامه دارد.

با وجود سانسورها و دروغ‌پردازی‌های رسانه‌های غربی، صدای خروش و اعتراض انسان‌های غیرتمند و آزاده‌ی دنیا از اقصی نقاط دنیا -از مسلمان و غیرمسلمان- به این جنایات سهمگین در حالی درآمده است که اغلب سران کشورهای عربی که با فلسطین مرز جغرافیایی دارند و از نزدیک آه افغان ملّت فلسطین را می‌شنوند، چشم و گوش خود را نسبت به این جنایات بسته‌اند و پاسخی به ندای «یا للمسلمین» آنان نمی‌دهند و بلکه، برخی از آنان از جنایات این رژیم جعلی حمایت نیز می‌کنند. این شاید یکی از تلخ‌ترین وجوه این ماجرای اندوهبار باشد و انسان را به یاد این تعبیر حکیم سنایی می‌اندازد: «گرفته چینیان احرام و مکی خفته در بطحا»!

انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفترحفظ ونشر آثارمقام معظّم رهبری تاکنون دو اثر مستقل در باب مسئله‌ی فلسطین منتشر کرده است: نخستین اثر کتاب «فلسطین از منظرآیت‌الله ‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی)» و گزیده‌ی آن که به زبان انگلیسی است و اثر دیگر که پاییز سال گذشته (92) به زیور طبع آراسته شده، گزیده بیانات معظّمٌ‌له پیرامون صهیونیسم در مجموعه‌ای با نام «توهّم سلطه» است.

«توهم‌سلطه» شامل گزیده‌ای از نظرات مقام معظم رهبری درباره‌ی صهیونیسم و مباحث مرتبط با آن است که مطالب آن از «مطالعه‌ کل گفتار‌ها و نوشتار‌های مرتبط با موضوع از سال 1348 تا اواخر سال 1390» گردآوری و تنظیم شده و نشانگر بینش عمیق ایشان و نظام اسلامی از دوران قبل از پیروزی انقلاب نسبت به ماهیت، خطرات و تهدیدات «صهیونیسم» برای امت اسلام و جامعه‌‌ بشری است.

مطالب کتاب در پنج بخش اصلیِ «صهیونیسم؛ شجره‌ خبیثه»، «غده‌ سرطانی»، «پاره‌ تن جهان اسلام»، «جراحی غده‌ سرطانی» و «تقابل ایدئولوژیک» و در 23 فصل ارائه شده است. دریک دسته‌بندی کلی،مطالب کتاب به دو قسمت اساسی تقسیم می‌شود:  قسمت اول، دشمن‌شناسی و بصیرت مسلمانان دنیا در شناخت دشمن و سیاست‌ها، راهبردها و تاکتیک‌های او در مقابل جریان حق است (بخش‌های اول، دوم و سوم) و قسمت دوم راه مقابله با این شجره‌ خبیثه (بخش‌های چهارم و پنجم).

مطالب بخش نخست این کتاب تحت عنوان «صهیونیسم؛ شجره‌ خبیثه» در چهار فصل ارائه شده است. «بصیرت و دشمن‌شناسی» عنوان بخش نخست است که در آن و در ضمن عناوین گوناگون، رژیم غاصب صهیونیستی در کنار آمریکا، از بزرگترین و خطرناک‌ترین دشمنان ملت ایران، امّت اسلام و جامعه‌ی بشری معرفی و ضرورت هوشیاری و شناخت صحیح و دقیق این دشمن خطرناک تبیین شده است. در این فصل همچنین ریشه‌ها، و دلایل سلبی و ایجابی دشمنی صهیونیسم و استکبار با اسلام و جمهوری اسلامی در کلام و اندیشه‌ رهبر انقلاب تشریح شده است.

در فصل دوم (صهیونیسم؛ بلای بشریت)، صهیونیسم - که دولت غاصب صهیونیست بخشی از مجموعه‌ی جهانی آن است – مسلکی فاشیستی و غیرمذهبی و سررشته‌ی تحولات منفی جهانی دانسته شده و در عناوین متعدد به نقش صهیونیسم و مراکز و رسانه‌های صهیونیستی در اشاعه‌ فساد و فحشاء در سطح جهان و اهانت به مقدسات اسلامی اشاره و تأکید شده است.

مطالب فصل چهارم و پنجم با عناوین «نفوذ و سلطه‌ی رسانه‌ای صهیونیسم» و «مظلوم‌نمایی صهیونیسم» نیز به تشریح این موضوع مهم پرداخته‌اند که چگونه «بندِ ناف رسانه‌های متنوع دنیا به صهیونیست‌ها متصل است». اکثر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها و امکانات تبلیغاتی دنیا در قبضه‌ی آنهاست و این سلطه، در خدمت دیکتاتوری پول و شهوت است. همین امپراتوری خبری و دستگاه عظیم تبلیغاتی که برای تحمیق ملت‌ها و تحریف حقایق راه‌اندازی شده، با مظلوم‌نمایی یهودیان و اسرائیل در افکار عمومی مردم و وارونه جلوه دادن حقایق فلسطین، زمینه‌ساز ایجاد دولت غاصب بوده و از هیچ تلاش و ترفندی برای جنگ روانی علیه اسلام و جمهوری اسلامی فروگذار نکرده است.

«غده‌ سرطانی» عنوان فصل دوّم است که در شش فصل و ده‌ها عنوان مطلب، از زبان رهبر فرزانه‌ی انقلاب به تاریخچه و شیوه‌ غصب سرزمین فلسطین، علل اصلی تشکیل رژیم صهیونیستی، ملت جعلی اسرائیل، رؤیای نیل تا فرات، جنایت‌های رژیم غاصب صهیونیستی و سرانجام، حمایت‌های آمریکا از این رژیم خبیث پرداخته است.

در این بخش تأکید می‌شود که زورگویی و خشونت پایه‌های اصلی رژیم صهیونیستی است و ادعای صلح و مذاکرات صلح، ترفندی برای ادامه‌ی اشغالگری آنهاست. کسانی که به جای قیام و مبارزه، پای میز مذاکرات به اصطلاح صلح نشستند، در واقع به آرمان فلسطین خیانت کردند و نقش مهمی در تکمیل اشغالگری صهیونیست‌ها داشتند. استکبار و نظام سلطه، دولت صهیونیستی را در قلب ملّت‌های اسلامی تأسیس کردند تا بر منطقه‌ خاورمیانه تسلط داشته باشند و مانع اتّحاد مسلمانان و رشد نهضت‌های آزادی بخش شوند.

ممکن است این تصور به ذهن بیاید که حساب ملت اسرائیل، جدای از دولت اسرائیل است و آنان در شکل‌گیری این فاجعه تقصیری نداشته و ندارند و نباید ملامتشان کرد. در فصلی با عنوان «ملّت جعلی» در فقرات و عناوین متعدّدی به این شبهه پاسخ داده شده است. رهبر معظّم انقلاب در فرازهای گوناگونی از کلام خود تأکید می‌کنند که شهروندان حقیقی فلسطین، مردم بومی فلسطین (اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی) هستند. ایشان ضمن تأکید بر جدایی و تمایز یهود از صهیونیسم، اسرائیل را دولتی بی‌اصل و نسب و جعلی با ملّتی ساختگی، دروغین و بی‌هویت می‌دانند که مردمش، سیاهی‌لشکر عناصر صهیونیسم در غصب فلسطین شده‌اند.

مطالب فصول بعدی، درباره‌ی رؤیای از نیل تا فرات، جنایت‌های اسرائیل و حمایت‌های وقیحانه‌ی آمریکاست. در قسمت‌هایی از مطالب این فصول تأکید می‌شود که دولت غاصب اسرائیل، نمونه‌ی آشکار، همیشگی و کامل تروریسم دولتی است که به هیچ اصل انسانی و قانون بین‌المللی پایبند نیست و مدّعیان حقوق بشر، با دورویی در قبال جنایات خونین آنان بی‌تفاوتند. صهیونیست‌ها نقشه‌ی اسرائیل بزرگ و رؤیای از نیل تا فرات را در سر می‌پرورانند و طرح خاورمیانه‌ی بزرگ آمریکا، نقشه‌ای برای سیطره‌ی کامل آنان بر دنیای اسلام است.
در بخش‌هایی از مطالب این فصول عنوان می‌شود که اسرائیل «سگ دست‌آموز آمریکا» است؛ آمریکا به سرمایه‌داران صهیونیست بین‌المللی وابسته است و ادامه‌ حیات اسرائیل در گرو پشتیبانی آمریکاست. همنوا نشدن با غرب در به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس و حمایت از آن، علت اصلی دشمنی آمریکا با ایران و مانع رابطه‌ی ما با آمریکاست. آمریکا، شریک جرم جنایات اسرائیل است و زمامداران آمریکا، همواره تسلیم سیاست‌های صهیونیسم و بازیچه‌ی دست آن بوده‌اند و همه‌ی حرمت‌های بشری را در پیش پای صهیونیست‌ها قربانی کرده‌اند.

بخش سوم با عنوان «پاره‌ تن جهان اسلام» نیز در چهار فصل مجزّا به تبیین اهمیت مسئله‌ فلسطین پرداخته است. در مطالب فصل نخست، رهبر معظّم انقلاب در مواضع مختلف و با ذکر شواهد و دلایل، از مسئله‌ی اندوه‌بار اشغال فلسطین به «بزرگ‌ترین فاجعه‌ طول تاریخ بشر»، «ظلمی بی‌سابقه در قرن‌های اخیر»، «بزرگ‌ترین ظلم زمان و تاریخ معاصر ما»، «مهم‌ترین مسئله‌ جهان اسلام و بشریت در دوران معاصر»، «از بزرگ‌ترین مصائب اسلام»، «جداسازی پاره‌ی تن جهان اسلام»، «از قضایای کم‌نظیر تاریخ»، «بزرگ‌ترین نمونه‌ نقض حقوق بشر»، «بزرگ‌ترین ظلم در عرصه‌ بین‌المللی»، «لکه‌ ننگ قرن بیستم»، «در ردیف اول مسائل مهم جهانی»، «جراحت بزرگ امت اسلامی» و... تعبیر کرده‌اند.

فصل دوم این بخش به کوتاهی دولت‌های اسلامی و عربی در قبال مسئله‌ی فلسطین پرداخته است. در مطالب این فصل به کرّات کوتاهی، عقب‌نشینی، سکوت و سازش خیانت‌آلود دولت‌های عربی در قبال مسئله‌ فلسطین مورد نکوهش قرار گرفته و یکی ازعوامل مهم بقای رژیم صهیونیستی برشمرده شده است. یکی از نکات مهمی که رهبر معظّم انقلاب در این خصوص بیان کرده‌اند این است که دولت‌های عرب به جای قیام و مبارزه که تنها راه نجات فلسطین است، راه سازش و مذاکره با غاصب را پیش گرفتند و سرنوشت شوم امروز فلسطین، نتیجه‌ شکسته شدن قبح مذاکره است. رهبر معظّم انقلاب در یکی از بیاناتشان برای سنجش میزان صداقت آن دسته از دولت‌های اسلامی که داعیه‌دار دفاع از فلسطین هستند، شاخصی ارائه کرده‌اند: «قطع روابط با رژیم صهیونیستی».(ص 231)

یکی از شبهات مهمی که گاه در باب مسئله‌ فلسطین شنیده می‌شود آن است که این مسئله را به یک مسئله‌ صرفاً ناسیونالیستی عربی تقلیل می‌دهند و می‌گویند این مسئله ارتباطی به اسلام و ایران ندارد. در فصل سوم و از لسان رهبر معظم انقلاب، از زوایای گوناگون به این شبهه پاسخ داده شده است. معظّمٌ‌له در مواضع گوناگون و با ذکر شواهد و دلایل متعدّد، مسئله‌ فلسطین را مسئله‌ای اسلامی و انسانی و بلکه اوّلین، مهم‌ترین، فوری‌ترین و محوری‌ترین مسئله‌ی جهان اسلام و مهم‌ترین مسئله‌ حقوق بشری جهان معاصر دانسته و از عربی دانستن مسئله‌ فلسطین به شدت انتقاد کرده‌اند.

از جمله نکات مهمی که امام خمینی(رضوان‌الله تعالی علیه) و رهبر معظّم انقلاب همواره در باب آن هشدار داده‌اند، سیاست آمریکا و صهیونیست‌ها برای فراموشی مسئله‌ فلسطین از ذهن و حافظه‌ مردم و محو نقشه‌ فلسطین از نقشه‌ عالم است و مهم‌ترین هدف صهیونیست‌ها از آتش‌افروزی‌های چندین ساله درسرزمین‌های اشغالی تحقق همین موضوع بوده است. تدبیر امام خمینی(رضوان‌الله تعالی علیه) در انتخاب روز قدس در مقابل این توطئه و تیری به قلب آن بود. فصل چهارم به بررسی و تحلیل «توطئه‌ فراموشی» فلسطین، در کلام و اندیشه‌ رهبر فرزانه‌ی انقلاب پرداخته است. ایشان مذاکرات به اصطلاح صلح را در راستای تحقق توطئه‌ی فراموشی و ماجرای ننگین کمپ‌دیوید را اولین گام این توطئه دانسته‌اند‌ و تأکید کرده‌اند که تنها راه آزادی کامل سرزمین فلسطین، در گرو مبارزه‌ مسلحانه‌ تمام‌عیار است.

«جراحی غده سرطانی» عنوان چهارمین بخش این کتاب است که در پنج فصل مجزا و در ده‌ها عنوان مطلب، وظیفه‌ی شرعی مسلمانان در برابر اشغال فلسطین، امکان و ضرورت حذف اسرائیل از نقشه‌ جغرافیایی جهان، ایستادگی و مبارزه‌ی مسلحانه به عنوان تنها را آزادی کامل فلسطین، ترس صهیونیسم از اسلام و بیداری اسلامی و نقش مهم اتحاد و وحدت اسلامی در برچیدن بساط رژیم صهیونیستی را مورد بحث و بررسی قرار داده است.

به فرموده‌ رهبر انقلاب، تنها راه علاج زخم فلسطین جراحی غده‌ سرطانی رژیم صهیونیستی از جسم منطقه است. نابودی شجره‌ی خبیثه‌ صهیونیسم قطعی است و این مهم، بیداری، عزم و مبارزه‌ی ملّت فلسطین، غیرت و همت مسلمانان و به‌کارگیری امکانات جهان اسلام را می‌طلبد: «ما علاج مسئله‌ فلسطین را در راه حل‌های دیکته‌شده‌ ابرقدرت‌ها نمی‌دانیم؛ علاج زخم فلسطین، فقط قمع غدّه‌ی سرطانی حکومت صهیونیستی است و این کاملاً ممکن است...»(ص 271). فنای دولت غاصب صهیونیستی و آزادی کامل فلسطین قطعی است؛ «... این یک امر غیبی نیست، به نظر من یک امر منطقی است؛ یعنی بروبرگرد ندارد...»(ص 279).

بهترین راه حل مسئله‌ی فلسطین چیست؟ به رسمیت شناختن اسرائیل و رفتن به پای میز مذاکره یا مقاومت، ایستادگی و مبارزه؟ در یکی از فصول این بخش با نام «ایستادگی و مبارزه» راه‌های غلط و صحیح برای حلّ مسئله‌ی فلسطین از لسان رهبر انقلاب ارزیابی، نقد و تحلیل شده‌اند.  ایشان با ذکر دلایل و شواهد گوناگون، مذاکرات بارژیم غاصب صهیونیستی را نامشروع، ناپایدار و بی‌فایده دانسته‌ و تأکید کرده‌اند که روش‌های صلح‌آمیز برای آزادی فلسطین القای خودِ صهیونیست‌هاست و راه به جایی نخواهد برد. مذاکره با رژیم غاصب مغالطه‌ای بزرگ است و مذاکره‌کنندگان، خائن به حقوق مردم فلسطین هستند و تهاجم ظالمانه به غزّه،عاقبت چنین مذاکراتی است.

ایشان از همان سال‌های دور قبل از انقلاب تاکنون مکرراً تنها راه نجات فلسطین را از بین رفتن دولت غاصب صهیونیستی با زبان زور و قدرت ملّت فلسطین دانسته‌‌اند که با اتحاد، ایستادگی، مقاومت و مبارزه‌ی مسلحانه‌ تمام‌عیار محقق خواهد شد: «ما معتقدیم که در نهایت، مسئله‌ی فلسطین در محافل سیاسی حل نخواهد شد؛ مسئله‌‌ی فلسطین در میدان‌های جنگ حل خواهد شد. دلیل هم یک چیز بیشتر نیست و آن این است که غاصبان فلسطین جز جنگ، جز زور، جز گردن‌کلفتی و قدرت‌مداری، هیچ منطق دیگری ندارند...»(ص 291)

در دو فصل آخر این بخش،مطالب متعدّدی ذیل دو محور کلیدی و مهم در مبارزات علیه صهیونیسم و نابودی آن، در بیانات رهبر معظّم انقلاب تدوین شده است که عبارتند از: «بیداری اسلامی» و «وحدت کلمه». مطابق تأکیدات معظّمٌ‌له فلسطین کانون بیداری اسلامی است و تنها راه نجات آن، مبارزه در سایه‌ی تمسک به اسلام و اتحاد مسلمانان است و دشمن می‌کوشد تا با انکار وجه اسلامی مسئله‌ی فلسطین و ایجاد تفرقه در دنیای اسلام، نام فلسطین و هویت اسلامی آن را از یادها ببرد.دلیل اساسی ناکامی بسیاری از گروه‌های آزادی‌بخش فلسطین هم نادیده انگاشتن همین وجه دینی و اسلامی و تمرکز آنان بر سیاسی‎‌کاری است.

از همین روی صهیونیسم و نظام سلطه به شدّت از اسلامی شدن نهضت فلسطین و قدرت بیداری اسلامی احساس خطر می‌کند و با تمام امکانات سعی در خاموش کردن یا به انحراف کشاندن آن دارند. دشمنی با اسرائیل برای نجات قدس باید کانون وحدت امّت اسلام قرار گیرد و تنها وحدت کلمه است که اسرائیل غاصب  را به خروج از سرزمین فلسطین وادار می‌کند. «جمعیت کفر از پریشانی ماست»؛ از سویی اختلاف بین مسلمانان، عامل حدوث و بقای اسرائیل است و از سوی دیگر مظلومیت و سرکوب ملّت فلسطین و وضعیت ناگوار امروز آنان، پیامد تفرّق و اختلاف در دنیای اسلام است(صص 398-366).

مطالب آخرین بخش این کتاب به «تقابل ایدئولوژیک» جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی در کلام و اندیشه‌ی رهبر معظّم انقلاب اختصاص یافته است. در فصل نخست این بخش،مطالب متعدّدی درباره‌ی حمایت رژیم پهلوی از اسرائیل در دوران قبل از انقلاب گنجانده شده و ارتباطات حسنه با اسرائیل، به عنوان یکی از جرایم بزرگ شاه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. فصل دوّم مطالب مفصلی را در موضوع معارضه‌ی جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی از منظر رهبر انقلاب در خود جای داده است.

مبارزه و معارضه با صهیونیسم و اسرائیل، مبارزه‌ای استراتژیک و راهبردی و سرلوحه‌ سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. موجودیّت این رژیم از دیدگاه جمهوری اسلامی نامشروع است و همین موضع صریح ایران اسلامی درباره‌ی، بزرگترین عیب جمهوری اسلامی در نگاه آمریکایی‌ها است. مسئله‌ فلسطین برای جمهوری اسلامی مسئله‌ای اعتقادی بوده و این نظام، همواره جدی‌ترین مدافع حقوق فلسطین در عرصه‌ بین‌المللی بوده است.

جمهوری اسلامی در کنار موضع صریح خود در به رسمیت نشناختن و نامشروع برشمردن رژیم اشغالگر قدس، از همان ابتدا راه حلّی معقول و منطقی، منطبق بر معارف و موازین سیاسی پذیرفته شده‌ی افکار عمومی جهانی ارائه کرده که آزمون افشاگری برای صدق ادعای مدّعیان دموکراسی و حقوق بشر است. این پیشنهاد که دست‌کم هفت‌بار در این کتاب از لسان رهبر معظّم انقلاب با اختلاف در تعابیر نقل شده، آن است که همه‌ صاحبان حق در سرزمین فلسطین (اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی) در یک همه‌پرسی، ساختار نظام خود را انتخاب کنند و همه‌ی فلسطینیانی که سال‌ها رنج آوارگی را تحمل کرده‌اند، نیز در این همه‌ پرسی شرکت کنند(صص 415، 432، 434، 438، 445، 446 و...).طبیعتاً نپذیرفتن این راه‌ حل از سوی دنیای غرب، نشانه‌ی عدم پایبندی به دموکراسی ‌ای است که پیوسته از آن دم می‌زنند.

«الهام‌بخشی انقلاب اسلامی ایران در نهضت فلسطین» و «روزجهانی قدس؛ لیلة‌القدر تاریخ اسلام» عنوان دو فصل پایانی این اثر است که در چندین عنوان مستقل، نقش انقلاب اسلامی در بیداری مردم فلسطین و الهام‌بخشی آن برای دنیای اسلام و جنبش‌های مقاومت، و نیز نقش روز جهانی قدس و به تعبیر رهبر معظّم انقلاب، «لیلة‌القدر تاریخ اسلام» و «روز تجمّع آرمان‌های مسلمانان جهان» در احیای آرمان فلسطین را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.

چاپ نخست کتاب «توهم سلطه» با زیر عنوان «گزیده بیانات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) رهبر معظّم انقلاب اسلامی پیرامون صهیونیسم» پاییز سال گذشته (92) از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده است. علاقه‌مندان برای اطلاع از نحوه‌ تهیه این اثر می‌توانند با شماره تلفن‌های 66493548 و 66483695 تماس بگیرند و یا به پایگاه اطلاع‌رسانیWWW.BOOK-KHAMENEI.IRمراجعه کنند.


تسنیم