میراث ساسونها؛قسمت پنجم
ساسونها و بانک شاهی ایران
ساسونها، 32 سال پس از مهاجرت به بمبئی، در مشارکت با سایر زرسالاران فعال در تجارت جهانی تریاک، اعم از یهودی و آمریکایی و انگلیسی و پارسیان هند، در اوّل ژانویه 1865 مجتمع بانکی HSBC را در بندر هنگکنگ بنیان نهادند و در سال 1889 بانک شاهنشاهی ایران را تأسیس کردند.
بانک شاهنشاهی ایران یکی از بانکهای متعدد ماوراءبحار بود که در نیمه دوّم سده نوزدهم با «فرمان سلطنتی» و با سرمایه بنیادهای مالی نامدار لندن، بهویژه زرسالاران یهودی و در رأس آن بنیاد روچیلد، در بریتانیا تأسیس شد. در سال 1914 در بریتانیا 18 بانک ماوراءبحار عنوان «بانک شاهنشاهی» را بر خود داشتند و 24 بانک عنوان «بانک بینالمللی» را. نام «بانک شاهنشاهی» معطوف به حکومت پادشاهی بریتانیا بود و ربطی به «دولت شاهنشاهی ایران» نداشت. معهذا، این عنوان هم برای حکومت قاجار هم برای حکومت رضا شاه خوشایند بود. جئوفری جونز، مورخ رسمی بانک، تاکید میکند که بانک شاهی، بهرغم عملکرد «ایرانی» و سپس «عربی» آن، ماهیتاً انگلیسی بود؛ اعضای هیئت مدیره، مدیران و کارکنان ارشد انگلیسی بودند و روش بانکداریاش نیز انگلیسی بود. بانک شاهی از سال 1889 تا سال 1928 به عنوان بانک دولتی ایران شناخته میشد و نشر اسکناس ایران را به دست داشت. [86] بانک شاهی امتیاز نشر اسکناس ایران را به کمپانی هنری شرودر واگذار نموده بود که از شرکا و مؤسسین آن بهشمار میرفت.
نام رسمی بانک از آغاز (1889) «بانک شاهنشاهی ایران» [87] بود. از سال 1935، پیرو دستور رضا شاه به تغییر «پرشیا» به «ایران» در متون رسمی و مکاتبات خارجی، نام بانک نیز در انگلیسی بدینگونه تغییر کرد. [88] در شهریور 1320 ش./ اوت 1941 م. رضا شاه سقوط کرد و پسرش، محمدرضا پهلوی، شاه ایران شد. تا این زمان حوزه کار بانک در ایران بود ولی از سال 1940 م. فعالیت در شیخنشینهای خلیج فارس را آغاز کرد: در سالهای 1941-1952 نخستین و تنها بانک کویت بود، در سالهای 1946-1963 در دوبی و در سالهای 1948-1968 در عمان این موقع شامخ و انحصاری را داشت و نقش مهمی در اقتصاد و سیاست این کشورها ایفا نمود. [89] در سال 1328 ش./ 1949 م.، نام بانک به «بانک انگلیسی ایران و خاورمیانه» [90] و در 1952 به «بانک انگلیسی خاورمیانه» [91] تغییر یافت. این بانک، هر چند از آغاز به همان کانون مالی- تجاری تعلق داشت که مجتمع بانکی هنگکنگ شانگهای را بنیان نهاد، ولی در سال 1960 رسماً در مجتمع بانکی فوق ادغام شد؛ اکنون شاخهای از HSBC است و با نام HSBC Bank Middle East Limited بزرگترین بانک خاورمیانه بهشمار میرود. [92]
بانک شاهنشاهی ایران، که در ایران به بانک شاهی معروف بود، در میان ایرانیان بانکی «انگلیسی»، یعنی دولتی و متعلق به دولت بریتانیا، شناخته میشد و ماهیت خصوصی و تعلق آن به خاندان ساسون و سایر شرکای زرسالار یهودی آن، تا پیش از تحقیقات من، شناخته نبود؛ همانگونه که تا پیش از این تحقیقات کسی نمیدانست بانک استقراضی روسیه [93] در اصل به خاندانهای زرسالار یهودی روسیه، پولیاکوفها و گوئنزبرگها، تعلق داشت که خویشان و شرکای روچیلدها و ساسونها بودند.
در آن زمان، زرسالاران نامدار یهودی جهان، از بارون موریس دو هرش [94] و سِر ارنست کاسل، [95] دوستان صمیمی ادوارد هفتم، در بریتانیا و اروپای غربی تا بارون هوراس گوئنزبرگ [96] و بارون یاکوب پولیاکوف [97] در روسیه، از روچیلدها در لندن و پاریس و فرانکفورت و ایتالیا و یاکوب شیف [98] در نیویورک تا ساسونها و کدوری ها و گبایها و عزراها در بمبئی و کلکته و شانگهای و هنگکنگ، و خویشان و کارگزاران آشکار و پنهان آنان در ایران، به عنوان کانونی واحد و همبسته عمل میکردند. این کانون با تأسیس «آلیانس اسرائیلی» [99] در پاریس (ژوئن 1860)، کشتار یهودیان در روسیه و شرق اروپا (پوگرومها) و سازماندهی مهاجرت گسترده آنان به آمریکای شمالی، ایجاد «جنبش هووی زیون» (عاشقان صهیون) و سرانجام تأسیس «صهیونیسم سیاسی» اهداف خود را پیش برد. [100]
بهنوشته جئوفری جونز، بانک شاهنشاهی ایران از آغاز یک «بانک سیاسی» بود. [101] در واقع، بانک شاهی، علاوه بر کارکرد مالی خود، وظیفه پیشبرد سیاستهای دولت بریتانیا و کانونهای سیاسی لندن را در ایران و منطقه خاورمیانه به عهده داشت و به این دلیل در حوادث انقلاب مشروطه ایران و کودتای 3 اسفند 1299 و صعود دیکتاتوری رضا شاه پهلوی نقشی بزرگ ایفا نمود. در این باره، بهویژه رابطه نزدیک جیمز مکمورای، [102] رئیس بانک شاهی در ایران در زمان کودتا، با رضا خان، از زمانی که رضا خان فرمانده فوج قزاق همدان بود، سخن گفتهام. [103] جونز مینویسد:
«در سال 1923 که رضاخان وزیر جنگ بود، وی اداره تمامی امور مالی وزارتخانه خود را به بانک شاهی تفویض کرده بود و در اوایل سال 1925، که رضاخان رئیسالوزرا بود، همه میدانستند که او عادت دارد با مکمورای و همسرش شام بخورد.» [104]
امتیاز بانک شاهی در جریان دوّمین سفر ناصرالدین شاه به بریتانیا و بر بنیاد قرارداد رویتر اخذ شد. سفر اوّل، که در زمان صدارت میرزا حسین خان سپهسالار و با تشویق او انجام گرفت و به انعقاد قرارداد با بارون پل ژولیوس رویتر انجامید (18 جمادیالاول 1289/ 25 ژوئیه 1872)، برای دربار بریتانیا بیست هزار پوند هزینه داشت. از اینرو، این بار میهمانداری از پادشاه ایران به خاندانهای روچیلد و ساسون سپرده شد که دارای سرمایهگذاری مشترک گسترده در ایران بودند. سِر دنیس رایت، سفیر پیشین بریتانیا در ایران، مینویسد:
«شاه به اتفاق ولیعهد انگلیس [ادوارد] و همسرش و دیگر اعضای خانواده سلطنتی به تماشاخانه امپایر رفتند و برنامه سرگرمکننده بسیار مجللی را تماشا کردند. تئاتر را اختصاصاً برای این برنامه اجاره کرده بودند و هزینه نمایش را سِر آلبرت عبدالله ساسون پرداخته بود که پس از اندوختن مال و مکنت فراوان در هندوستان و خاوردور اینک در انگلیس اقامت گزیده بود و در کنار روچیلدها از معاشران نزدیک ولیعهد بهشمار میرفت. ساسون به زبان فارسی نیز صحبت میکرد و با علایق تجارتی خود در ایران خوشحال بود که هر چه از دستش برآید برای شاه انجام دهد و از او و همراهانش در خانه ییلاقیاش نزدیک برایتن پذیرایی کند... بهعنوان پیشدرآمدی بر این سفر، اختلاف با بارون رویتر بر سر دریافت غرامت برای لغو ناگهانی امتیازنامهای که بعد از سفر 1873/1290 شاه بهنام وی صادر شده بود فیصله یافت. بهعنوان غرامت اکنون امتیازنامه گرانبهایی برای عملیات بانکی و بهرهبرداری از معادن به رویتر اعطا شد که با مشارکت ساسون و شرکا به تأسیس بانک شاهنشاهی انجامید.» [105]
بهنوشته سِر سیسیل راث، از آنجا که ساسونها مهمترین بنیاد دارای روابط بازرگانی با ایران بودند، پس از آنکه سِر هنری دراموند ولف [106] امتیاز بانک شاهی را گرفت، طبعاً از آنها دعوت شد تا در تأسیس بانک مشارکت کنند. در این بانک، ساسونها سهم جدی داشتند. [107] علاوه بر ساسونها، سایر شرکای اصلی عبارت بودند از کمپانیهای والپول گرینول، [108] گلین میلز [109] و هنری شرودر. [110] راث میافزاید: «سِر آلبرت ساسون منافع عظیم اقتصادی در ایران داشت و به علاوه قادر بود به زبان فارسی با شاه تکلم کند.» او میهمانداری شاه را به دست گرفت و از او در لندن و برایتون پذیرایی کرد. ساسون، امپایر تئاتر را اجاره کرد و شاه را به آنجا برد. [111] جونز، مورخ رسمی بانک، مینویسد: ولف پیش از سفر شاه به لندن آمد و با روچیلدها و ساسونها دیدار کرد و مقدمات یک «سفر موفقیتآمیز» را فراهم آورد و «موافقت آنها را با طرحهای تجاری که در نظر داشت جلب نمود. همچنین بهنظر میرسد که بارون ناتانیل روچیلد به وزیر مختار روسیه در لندن اطمینان داد که در امتیاز رویتر مشارکت نخواهد کرد.» [112] هر چند بنیاد روچیلد، چنانکه شیوه کار آن است، آشکار و مستقیم در تأسیس بانک شاهی ایران شرکت نداشت ولی بهطور عمده از طریق کمپانیهای ساسون و هنری شرودر، که تا به امروز از شرکای مالی عمده روچیلدها بهشمار میرود، در بانک شاهی سهیم بود. [113] جونز میافزاید:
«سِر آلبرت [عبدالله ساسون] تأسیس بانک در ایران را یک فرصت خوب تجاری میدانست. چنین بانکی میتوانست کار تجارتخانه او را در منطقه تسهیل کند. پیشتر، ساسونها در چین به خدمات بانکی قابل اتکا تمایل داشتند و این امر سبب شد که در سال 1865 یکی از بنیانگذاران بانک هنگکنگ شوند. آرتور ساسون، یکی از برادران سِر آلبرت، عضو هیئت مدیره اصلی بانک هنگکنگ بود و ساختمان اوّلیه این بانک، در خیابان کوئینز رود سنترال [114] هنگکنگ، در اصل از [کمپانی] دیوید ساسون و شرکا اجاره شده بود که بعداً بانک آن را خرید. هر چند کمپانی دیوید ساسون و شرکا در هند و چین فعالیتهای بانکی داشت ولی تجارت را بر مبادلات مالی ترجیح میداد و از زمانی که بانک هنگکنگ تأسیس شد امور بانکی و سرمایهگذاری خود را به آن محول نمود. سِر آلبرت آشکارا طرحی مشابه برای ایران داشت؛ کشوری که کمپانی وی در آن فعالیتهای بانکی نیز میکرد ولی ترجیح میداد بانکی مجزا این امور را عهدهدار باشد. برادرش، روبن، از بنیانگذاران این بانک بود.» [115]
در بدو تأسیس بانک شاهی 9 عضو هیئت مدیره در رأس آن قرار گرفتند که دو تن از کمپانی دیوید ساسون و شرکا بودند: ادوارد ساسون، پسر سِر آلبرت، و ساسون ازقل، از خویشان نزدیک ساسونها. (زن روبن ساسون از خانواده ازقل بود.)
ادوارد ساسون با مرگ پدر سِر ادوارد ساسون شد. او دختر بارون گوستاو روچیلد فرانسه را به زنی گرفت و سِر فیلیپ ساسون، منشی دیوید لویدجرج، نخستوزیر بریتانیا در زمان جنگ اوّل جهانی و کودتای 3 اسفند 1299، تنها پسر و وارث اوست. سِر فیلیپ ساسون بلاعقب بود. [116]
سِر ادوارد ساسون دختری نیز داشت بهنام سیبل راشل (متوفی 1989) که در سال 1913 با پنجمین مارکیز چالموندلی ازدواج کرد. این اشرافزاده انگلیسی وارث مستقیم سِر رابرت والپول، صدراعظم نامدار بریتانیا، بود. [117] پیوند با صرافان و بانکداران یهودی سنت دیرین خاندان والپول است. [118] سِر هنری دراموند ولف، وزیر مختار بریتانیا در ایران و بانی قرارداد بانک شاهی، نیز نوه دختری سِر رابرت والپول بود و از شرکای کمپانی والپول گرینول.
ساسون ازقل، [119] که در 29 سالگی به عنوان یکی از نمایندگان کمپانی دیوید ساسون و شرکا عضو هیئت مدیره بانک شاهی شد، بعدها به «سِر ساسون ازقل» و «ساسون افندی» شهره شد. او از شرکتکنندگان در کنفرانس قاهره (مارس 1921)، به ریاست وینستون چرچیل وزیر مستعمرات بریتانیا، است که جغرافیای سیاسی خاورمیانه را پس از جنگ جهانی اوّل شکل داد. در این کنفرانس، چهل کارشناس برجسته امپراتوری بریتانیا حضور داشتند که چرچیل به طنز آنان را «چهل دزد بغداد» میخواند. در مشورت با سِر ساسون ازقل بود که چرچیل سرانجام پادشاهی خاندان هاشمی و فیصل را بر عراق پذیرفت و در تلگراف مورخ 13 مارس 1921 به دیوید لویدجرج، نخستوزیر، نوشت: «فیصل بهترین و ارزانترین راهحل [برای عراق] است.» [120] از اینرو، سِر ساسون ازقل را از بنیانگذاران سلطنت هاشمی در عراق میدانند. او در مقام وزیر دارایی حکومت هاشمی پایههای سازمانهای اقتصادی عراق جدید را بنا نهاد. ساسون ازقل در مذاکرات حکومت عراق با شرکتهای نفتی خارجی نقش اصلی را به عهده داشت. [121]
هیئت مدیره، ویلیام کسویک [122] را به عنوان رئیس بانک شاهی منصوب کرد. کسویک پیشتر، در سالهای 1880-1881، رئیس بانک هنگکنگ بود و مدتی رئیس کمپانی جردن ماتسون که، چنانکه گفتهام، بزرگترین کمپانی فعال در تجارت جهانی تریاک سده نوزدهم بهشمار میرفت. او در زمان انتصاب به ریاست بانک شاهی رئیس «تراست چین» [123] نیز بود. «تراست چین» را همان کانون برای سرمایهگذاری در چین و ژاپن و خاوردور تأسیس کرده بود و فردریک (فرج) ساسون (متوفی 1917)، برادر کوچک عبدالله ساسون، عضو هیئت مدیره آن بود. فرج ساسون عضو هیئت مدیره بانک شاهی نیز بود. [124] بهنوشته جونز، «انطباق اهداف این مؤسسه و بانک شاهی روشن است.» او میافزاید: درواقع کسویک از دو جانب به عنوان رئیس بانک شاهی نامزد شد: یکی از سوی هیو ماتسون به دلیل پیوندهای دیرینش با این بنیاد، که از آغاز در طرح رویتر مشارکت داشت، و دوّم از سوی بانک هنگکنگ که با بنیاد ساسون همبسته بود. [125]
بانک شاهی، به عنوان اوّلین بانک دولتی و ناشر اسکناس ایران، در سرنوشتسازترین مقطع تاریخ جهان، اواخر سده نوزدهم و اوائل سده بیستم میلادی، تأثیرات عظیم و مخرب در حیات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ایران بر جای نهاد. یحیی دولتآبادی جایگاه انحصاری بانک شاهی را در زمان جنگ اوّل جهانی چنین بیان میکند:
«بانک شاهی روح و جان اقتصادی این ملت را در قبضه قدرت خود گرفته است و تمام راههای دادوستد خارجی را بسته و در این وقت که بحران شدید اقتصادی روی داده است، به صلاح سیاست دولت خود اعلان کوچ کردن از این مملکت را داده، شعبههای خود را در ولایتها جمع کرده، نقدینه مرکزی خویش را از مراکز به بنادر فارس برده است؛ در صورتی که هیچ ضرورت این را اقتضا نداشته است... روزی که بانک شاهی در خود را ببندد، تصور میشود در تجارت و دادوستد نقدی داخلی و خارجی به روی مملکت بسته باشد.» [126]
مجدالاسلام کرمانی مینویسد:
[از همان تاریخ تأسیس بانک شاهی،] «ثروت ایران به باد رفته و هرچه طلا در این مملکت از تاراج اعراب باقی مانده بود، یا از ممالک دیگر مثل هندوستان به همراه نادر شاه و قشون ایران آمده بود، با کمال میل و رغبت تقدیم ملت نجیب نوعپرست بریتانیای عظمی گردیده.» [127]
و شیخ ابراهیم زنجانی مینویسد:
«اوّلین امر مهم تأسیس بانک بود که از بدبختی و نادانی اولاد قاجار نه اینکه تأسیس بانک تنها از یک شرکت انگلیسی شده بود، بلکه امتیاز و انحصار هم به آن بانک داشت که حتی خود دولت ایران و ملت ایران حق نداشتند در مملکت خود تأسیس بانک بکنند. در مدت طولانی این امتیاز شوم، که در شومی برادر امتیاز استخراج نفط جنوب بود، چه بلا به سر دارایی ایرانیان از این بانک شاهنشاهی آمد و چه میلیونها ثروت ایران را به مفت به انگلستان ریخت و چگونه امتیاز بازار و ترقی و تنزل نقود و سود و زیان معاملات را به دست گرفته از این راه ثروت مملکت را برد، کسی قادر به حساب نیست.» [128]
«بانک انگلیسی خاورمیانه»، تداوم بانک شاهی، با پیروزی انقلاب اسلامی (1357) قریب به بیست سال فعالیت خود را در ایران تعطیل کرد. پس از سفر بزرگترین هیئت تجاری بریتانیا به تهران پس از انقلاب (تیر 1378) و اندکی پس از انعقاد قرارداد با مجتمع رویال داچ شل (23 آبان 1378)، در آذر 1378 با نام HSBC فعالیت خود را در ایران از سر گرفت. من از اوّل تیر 1376 با درج مقالاتی در روزنامههای مختلف به معرفی این کانون پرداختم [129] و درباره پیامدهای خطرناک حضور دوباره آن هشدارهای مکرر، و بینتیجه، دادم. در تیر 1380 نوشتم:
«بهنظر میرسد در انعقاد قراردادهای نفتی سالهای اخیر رویال داچ شل و کمپانیهای دلالی وابسته به آن، بهویژه کمپانی انگلیسی کلینورت بنسون، نقش درجه اوّل داشتهاند. فعال شدن ناگهانی شبکه بهمبافتهای از کمپانیهای انگلیسی در ایران طی سالهای اخیر، گشایش دوباره دفتر بانک هنگکنگ- شانگهای (HSBC) در ایران پس از بیست سال تعطیل (بانک فوق تداوم بانک سابق شاهنشاهی ایران و انگلیس است و بههمان کانون تعلق دارد) و غیره دلایلی است که اقتدار روزافزون این کانون را در ارتباطات اقتصادی خارجی ایران طی سالهای اخیر نشان میدهد...» [130]
شیراز
شنبه، 7 آذر 1388/ 28 نوامبر 2009
برای مطالعه قسمت اول اینجا را کلیک کنید.
برای مطالعه قسمت دوم اینجا را کلیک کنید.
برای مطالعه قسمت سوم اینجا را کلیک کنید.
برای مطالعه قسمت چهارم اینجا را کلیک کنید.
________________________________________
پی نوشتها:
86. Geoffrey Jones, Banking and Empire in Iran: The History of The British Bank of the Middle East, London: Cambridge University Press, 1986, pp. xxiii-xxiv.
گروه بانکی هنگکنگ، دکتر جئوفری جونز، استاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه لندن، را مأمور نگارش تاریخ بانک انگلیسی خاورمیانه کرد که حاصل آن کتابی است دوجلدی. جلد اوّل تاریخ بانک شاهی است و جلد دوّم، تاریخ بانک فوق از زمانی که به بانک انگلیسی خاورمیانه تغییر نام داد.
Geoffrey Jones, Banking and Oil: The History of The British Bank of the Middle East, London: Cambridge University Press, 1987.
این کتاب دو جلدی ادامه کاری است که پیشتر آغاز شده بود. نخستین جلد تاریخ HSBC در سال 1983، با ویراستاری دکتر فرانک کینگ، استاد تاریخ اقتصاد دانشگاه هنگکنگ، به چاپ رسیده بود:
Frank King, Eastern Banking: Essays in the History of the Hongkong and Shanghai Banking Corporation, London: The Athlone Press, 1983.
87. The Imperial Bank of Persia
88. The Imperial Bank of Iran
89. Jones, ibid, p. xxiv.
90. The British Bank of Iran and the Middle East
91. The British Bank of the Middle East (BBME)
92. http://en.wikipedia.org/wiki/HSBC_Bank_Middle_East
93. ناصرالدین شاه در اوّل شوال 1307 ق./ 18 مه 1890 م. امتیاز بانک استقراضی را به بارون یاکوب پولیاکوف واگذار کرد. این امتیاز به مدت 75 سال بود. برای مطالعه متن آن بنگرید به: ابراهیم تیموری، عصر بیخبری یا تاریخ امتیازات در ایران، تهران: انتشارات اقبال، چاپ چهارم، 1363، صص 337-341؛ مظفر شاهدی، تاریخ بانک استقراضی روس در ایران، تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، 1381، صص 73-76. کتاب آقای شاهدی تنها کتاب مستقلی است که تاکنون درباره تاریخ بانک استقراضی منتشر شده.
94. Baron Maurice de Hirsch (1831-1896)
زرسالار نامدار یهودی آلمان در نیمه دوّم سده نوزدهم. مالک امتیاز راهآهن عثمانی. بنیانگذار اتحادیه مستعمراتی یهود. بنگرید به:
http://en.wikipedia.org/wiki/Maurice_de_Hirsch
95. Sir Ernest Joseph Cassel (1852-1921)
زرسالار نامدار یهودی نیمه دوّم سده نوزدهم و اوائل سده بیستم. از بنیانگذاران مجتمع تسلیحاتی ویکرز آرمسترانگ در بریتانیا به همراه لرد روچیلد. بنگرید به:
http://en.wikipedia.org/wiki/Ernest_Cassel
96. Baron Horace Guenzberg (1833-1909)
زرسالار نامدار یهودی روسیه. بنگرید به:
http://en.wikipedia.org/wiki/Horace_Günzburg
97. Baron Jacob Polyakov [Poliakoff] (1832-1909)
98. Jacob Henry Schiff (1847-1920)
زرسالار نامدار یهودی آمریکا در اواخر سده نوزدهم و اوائل سده بیستم میلادی. کارگزار بنیاد روچیلد و شریک خاندان هریمن در احداث شبکههای راهآهن ایالات متحده آمریکا. بنگرید به:
http://en.wikipedia.org/wiki/Jacob_Schiff
99. Alliance Israélite Universelle
100. برای آشنایی با پوگرومها و جنبش «هووی زیون» و مهاجرت بزرگ پس از پوگرومها به آمریکا و تأثیرات آن بر پیدایش آمریکای امروز، بنگرید به: عبدالله شهبازی، «بنیانهای تاریخی اندیشه سیاسی یهود»، پژوهه صهیونیت، کتاب دوّم، تهران: مرکز مطالعات فلسطین، 1381، صص 467-474.
www.shahbazi.orgArticlesMyths.pdf
101. Jones, ibid, p. xix.
102. James H. McMurray (1877-1950)
103. بنگرید به: عبدالله شهبازی، «کانونهای استعماری، کودتای 1299 و صعود سلطنت پهلوی» (سخنرانی در کنفرانس هشتادمین سالگرد کودتای 1299، چهارشنبه 3 اسفند 1379)، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، سال چهارم، شماره 15-16، پائیز و زمستان 1379، صص 9-42.
http://www.shahbazi.org/pages/Coup1921_1.htm
104. Jones, ibid, pp. 195-196.
105. دنیس رایت، ایرانیان در میان انگلیسیها، ترجمه کریم امامی، تهران: نشر نو، چاپ دوّم، 1368، صص 267-268، 270.
106. برای آشنایی بیشتر با سِر هنری دراموند ولف، تبار پدری و مادری او و نقش وی در اخذ امتیاز بانک شاهی و سایر امتیازات آن زمان بنگرید به: عبدالله شهبازی، «نظریه توطئه و فقر روششناسی در تاریخنگاری معاصر ایران».
http://www.shahbazi.org/pages/Conspiracy_Theory5.htm
107. Roth, ibid, p. 79.
108. Walpole Greenwell & Co.
109. Glyn Mills & Co.
110. J. Henry Schroder & Co.
111. Roth, ibid, pp. 132-133.
112. Jones, ibid, p. 27.
113. در 30 ژوئن 2009 حجم سرمایهای که مجتمع مالی هنری شرودر در جریان داشت 3/ 113 میلیارد پوند استرلینگ گزارش شده است. بنگرید به:
http://en.wikipedia.org/wiki/Schroders
114. Queen’s Road Central
115. Jones, ibid, p. 27.
116. برای آشنایی با نقش سِر فیلیپ ساسون در کودتای 3 حوت 1299 و صعود سلطنت پهلوی، در دوران صدارت دیوید لویدجرج در بریتانیا و فرمانفرمایی سِر روفوس اسحاق (لرد ردینگ) در هندوستان، بنگرید به: عبدالله شهبازی، «کانونهای استعماری، کودتای 1299 و صعود سلطنت پهلوی» (سخنرانی در کنفرانس هشتادمین سالگرد کودتای 1299، چهارشنبه 3 اسفند 1379)، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، سال چهارم، شماره 15-16، پائیز و زمستان 1379، صص 9-42.
http://www.shahbazi.org/pages/Coup1921_1.htm
117. http://en.wikipedia.org/wiki/George_Cholmondeley,_5th_Marquess_of_Cholmondeley
118. برای آشنایی با والپول و جایگاه بزرگ او در «انقلاب مالی» سده هیجدهم بریتانیا بنگرید به: شهبازی، زرسالاران، ج 3، صص 338-347.
119. Sir Sassoon Ezekiel [Heskel] (1860-1932)
120. Martin Gilbert, World in Torment: Winston Churchill, 1917-1922, London: [1975] Minerva, 1990, p. 546.
121. Rejwan, ibid, pp. 215-216.
122. William Keswick (1835-1912)
123. The Trust and Loan Company of China, Japan and Straits Ltd. (China Trust)
124. Roth, ibid, pp. 184-185.
125. Jones, ibid, p. 28.
126. یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، تهران: چاپ دوّم، فردوسی، 1361، ج 4، صص 200-201.
127. احمد مجدالاسلام کرمانی، تاریخ انحطاط مجلس، اصفهان: دانشگاه اصفهان، 1356، ص 136.
128. شیخ ابراهیم زنجانی، تاریخ انقلاب ترک، نسخه خطی، ص 336.
رساله فوق ترجمهای است آزاد از تاریخ انقلاب ترک نوشته ع. رفیق صدقی و تاج کیین ملّت اثر جلال توری، به همراه حواشی مفصل زنجانی درباره تاریخ انقلاب مشروطه. زنجانی این رساله 352 صفحهای را در سالهای 1311-1312 نگاشته زمانی که 81-82 ساله بوده.
129. عبدالله شهبازی، «مجتمع صهیونیستی رویال داچ شل در ایران به دنبال چیست؟»، کار و کارگر، اوّل تیر 1376، ص 6.
130. عبدالله شهبازی، «ضرورت توجه به ابعاد سیاسی قراردادهای نفتی»، صدای عدالت، دوشنبه 11 تیر 1380، ص 2.
http://www.shahbazi.org/blog/Archive/8406.htm#«مافیای_نفت_و_گاز_ایران»_چگونه_شکل_گرفت؟
نظرات