زنی که باعث بستن بازار تبریز شد
زینب پاشا از جمله زنان مبارزی است که در تاریخ معاصر ایران ناشناخته مانده و اطلاعات چندانی از زندگی وی در دست نیست. وی زنی تبریزی است که نامش در نهضت مبارزه با واگذاری امتیاز تنباکو غرورآفرین است. در منابع گوناگون تاریخی از زینب پاشا با نامها و القابی چون: بی بی شاه زینب، زینب باجی، ده باشی زینب و ائل قیزی یاد شده است. وی فرزند «شیخ سلیمان» از مردان تهی دست محله «عموزین الدین» تبریز بود. از تاریخ تولد، دوران کودکی و جوانی وی مطلبی در منابع تاریخی ذکر نشده است اما نام «زینب پاشا» در جریان قرارداد استعماری رژی و آغاز مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری وی برای همیشه در تاریخ ثبت شد. (قرار داد استعماری رژی یا همان قرارداد واگذاری امتیاز تنباکو به دولت انگلستان، که طبق آن شرکت رژی باید سالانه مبلغ ناچیز 15 هزار لیره به صندوق دولت ایران واریز میکرد و در مقابل کشت و فروش پر منفعت توتون و تنباکو را به مدت 5 سال در انحصار خود قرار دهد.) عصری که شاه به عنوان «مالک کشور» بدون هیچ قید و بندی اموال ملی را در اختیار بیگانگان قرار می داد، زینب و گروه وی در سال ۱۲۶۳ مبارزات خود را آغاز کردند و از اواخر دوره ناصری تا زمامداری مظفرالدین شاه در صحنه سیاسی آن دوران به نقش آفرینی پرداخته اند.
«زینب پاشا» و بستن بازار تبریز
پس از انتشار اخبار انعقاد قرارداد واگذاری امتیاز تنباکو به دولت استعماری انگلستان توسط چند روزنامه نگار تبریزی، این شهر نخستین کانون مبارزه و مخالفت با این قرارداد در کشور گردید. در پی فتوای مجتهد تبریزی بیش از ۲۰ هزار تن از مردم تبریز در اعتراض به قرارداد رژی شورش کرده و با بستن بازار و حمله به چند مرکز دولتی مخالفت خود را با آن اعلام کردند. اما مدتی از این حرکت نگذشته بود که سربازان مسلح ناصرالدین شاه به سرعت در سطح شهر تبریز مستقر شده و ضمن سرکوب و متفرق کردم مردم و بازاریان، شهر را با زور و تهدید اسلحه مجبور به بازکردن مغازه ها می نمایند. در این زمان بود که قیام زنان تبریز به رهبری زینب پاشا آغاز می شود زینب پاشا به همراه گروه خود به بازار تبریز ریخته و ضمن درگیری با مأموران، بازاریان را دوباره مجبور به تعطیلی بازار کردند.
مبارزه «زینب پاشا» و گروهش با احتکار
در حالی که « احتکار » در سالهای انقلاب مشروطیت در تبریز و آذربایجان بلای جان فقیران شده بود و محتکران و گرانفروشان از به ذلت نشاندن مردم، پولهای کلان به جیب می زدند. حرکت دیگر زینب پاشا و یارانش شناسایی محتکران و حمله به انبارشان بود. آنان آرد و گندم را از انبار بیرون کشیده و بین فقرای شهر و روستاهای اطراف پخش می کردند. برخی منابع تاریخی از فعال بودن ۳هزار زن در کنار زینب پاشا برای مبارزه با محتکران سخن به میان آورده اند. سخنرانی های آتشین زینب و شخصیت کاریزماتیک وی در فرهنگ و تاریخ آذربایجان به گونه ای تأثیرگذار و ماندگار شده که حتی در مثل ها و اشعار فولکلور مردم این دیار نیز جای گرفته است. چنین حرکتهای انقلابی و ضد استعماری از زنان تبریز به رهبری زینب پاشا ادامه یافت تا در زمانی که در سالهای انقلاب مشروطیت قحطی و گرسنگی به دلیل احتکار و گران فروشی، شهر تبریز را فرا گرفته بود. دلاوریهای این زن به حدی بوده است که برخی از شعرای مرد در زمانی که جامعه زنان را هنوزهم ضعیفه میخواند، در وصف دلاوریهای او ابیاتی سروده اند. میرزا فرخ از شاعران آن دوران است که در شعری 22 بیتی به شرح واقعه قیام زینب پاشا در بازار پرداخته و در آخر اقرار کرده که:«در چنان روزی این حقیر (میرزا فرخ) از ترس از خانه بیرون نیامدم.» در حالی که منابع تاریخی نام زینب پاشا به عنوان یکی از افراد تاثیرگذار در جریان مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری قاجار ثبت کرده است. اما متاسفانه همچنانکه از اوایل زندگی زینب پاشا اطلاعی در دست نیست از زمان مرگ زینب پاشا اطلاع درستی در دست نیست و سرنوشت وی نیز در منابع تاریخی در هاله ای از ابهام قرار دارد. در برخی منابع تاریخی درباره اواخر عمر زینب پاشا چنین آمده که وی در اواخر عمر به همراه تعدادی از یارانش قصد عزیمت به کربلا را داشته که هنگام عبور از مرز کاروان آنها مورد آزار سربازان مرزی قرار می گیرند. وی علی رغم سن زیاد به همراه یارانش قرارگاه مرزی را با خاک یکسان می نماید. تاریخ از ورود زینب پاشا به کربلا خبر داده اما از آن به بعد از سرنوشت وی در تاریخ خبری وجود ندارد و در حال حاضر تندیس«زینب پاشا» این بانوی مبارز و دلاور ایرانی در موزه مشروطه تبریز موجود است.
سایت خبری جهان نیوز ۱۳۸۹/۷/۱۸
نظرات