ازقبیله باران (زندگی شیخ مرتضی زاهد)


1941 بازدید

ازقبیله باران (زندگی شیخ مرتضی زاهد)

کتابی سراسر تماشا؛ اما نه آن تماشا و نگاهی که کار چشم است؛ بلکه کشف حقیقت از راه تماشای جهان با چشم دل. «از قبیله باران» روایتی شاعرانه از زندگی و احوالات شیخ مرتضی زاهد است؛ روضه‌خوانی ساده و بی‌آلایش که رمز محبوبیت و تاثیر کلامش، معمایی غریب را در ذهن قهرمان قصه شکل داده است. خسرو آقایاری در کتاب خود از شیوه روایت مستقیم و کلاسیک اغلب زندگینامه‌ها دوری کرده و داستانش را با روایت زندگی سیدمصطفی هوشی سادات، شاگرد نابینای شیخ مرتضی زاهد پیش می‌برد. داستان تلفیقی از رویا و واقعیت است.

رویاهای سیّدمصطفی از آشیخ مرتضی، پس از مرگش، او را هر روز بیش از گذشته شوریده و دلباخته می‌کند؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت خواب‌های او راه هدایتی است از جانب آشیخ مرتضی و هشداری برای این معلم و مساله‌گوی نابینای شهر، که استادش را در زمان حیات آنگونه که باید و شاید نشناخته بود.

از ویژگی‌های متفاوت کتاب به جز نثر شاعرانه و خواندنی نویسنده و استفاده‌ از اشعار فارسی در ابتدای هر فصل، می‌توان به شیوه ساختارشکنانه او برای روایت زندگی قهرمان قصه‌اش اشاره کرد، قهرمانی که مرگش در ابتدای داستان آمده و پس از آن هر چه از او به میان می‌آید یا خاطراتی است که در مجالس مختلف ذکر می‌شود و یا خواب‌های سیّدمصطفی.


سوره مهر