کتابخانه مسجد اعظم قم اثری ماندگار
845 بازدید
پس از شروع بنای مسجد، آیت الله العظمی بروجردی به فکر افتادند، این بنای پرشکوه و با عظمت را با تاسیس کتابخانه ای مهم و مجهز تکمیل کنند. اعلام این موضوع و تصمیم ایشان در محافل علمی و دینی، با شور و شعف خاصی استقبال شد. به راستی این بنای مجلل بدون کتابخانه ای مناسب، ناقص به نظر می رسید. آیت الله العظمی بروجردی به این نقیصه به خوبی پی برده بودند، از این رو به طور جدی تصمیم گرفتند هم زمان با بنای مسجد، تدریجا کتب کتابخانه را نیز تهیه کنند. ایشان در مرحله اول، 500 جلد و در مرحله دوم 2500 جلد از کتابخانه شخصی خودشان اهدا فرمودند. سپس بعضی از علما و افراد خیر کتابخانه های خود را چه شخصا و چه با وصیت، به این کتابخانه تازه تاسیس منتقل کردند.
از جمله آیت الله حاج آقا محمد مقدس اصفهانی (از علمای بزرگوار، پارسا و وارسته اصفهان که مدتی هم در قم از محضر آیت الله العظمی بروجردی استفاده کرده بود و مورد احترام عموم علما و فضلای حوزه به خصوص آیت الله العظمی بروجردی بودند) وصیت کردند کتابخانه شان را که در حدود دو هزار جلد کتاب نفیس و متنوع (اعم از چاپی و خطی) بود از اصفهان به قم آورده به این کتابخانه اهدا نمایند.
در تاریخ 27 شوال سال 1380 ق (پانزده روز پس از ارتحال معظم له) کتابخانه مسجد اعظم رسما افتتاح شده است. البته قرار بود مراسم افتتاح در نیمه شعبان 1380 ق و با حضور ایشان انجام شود و در این خصوص، دعوتنامه هایی پخش شده و طی اعلامیه ای به اطلاع عموم رسیده بود، اما به علت حادثه ای که برای ایشان پیش آمده و باعث شکستگی در ناحیه پای ایشان شده بود، افتتاح به روز جمعه هفتم شوال موکول می شود. صبح روز جمعه در حالی که همه منتظر تشریف فرمایی ایشان بوده اند، ناگهان به عارضه قلبی دچار شده و حالشان بسیار وخیم می شود و بعد از چند روز منجر به رحلت ایشان می شود. سرانجام کتابخانه مسجد اعظم پانزده روز پس از ارتحال ایشان در تاریخ مذکور (27 شوال 1380 ق) که مطابق با 25 فروردین 1340 می باشد، با حضور آیت الله زاده بروجردی آقا سید محمد حسن افتتاح می شود.
پس از رحلت آیت الله العظمی بروجردی، به مرور علما، فضلا، تجار، ناشران، نویسندگان و افراد خیر با اهدای کتاب های ارزنده به تجهیز این کتابخانه پرداختند که اسامی ایشان در دفتر «اهدا کنندگان » کتابخانه ثبت شده است. از جمله: امام خمینی رحمه الله، آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله، حجة الاسلام سیدمحمدحسن طباطبایی (آیت الله زاده بروجردی)، آقا سیدهادی روحانی، حاج شیخ باقر نهاوندی واعظ، شیخ احمد آل اسحاق، آیت الله حاج سید مصطفی صفایی خوانساری، آقا جمال الدین فدایی اراکی، آقای سیدفضل الله بنافتی، حاج سیدهاشم رسولی محلاتی و آیت الله زاده خوانساری می باشند.
اما دو نفر بیش ترین کتاب را (پس از ارتحال آیت الله العظمی بروجردی) به کتابخانه اهدا کرده اند:
یکی آیت الله حاج آقا سیدحسن فرید محسنی اراکی که طبق وصیت شان، کتاب های چاپی ایشان (حدود دو هزار جلد) به کتابخانه اهدا شد. کتاب های خطی معظم له هم به آستان قدس رضوی اهدا شده است.
دیگری مرحوم حاج محمد رمضانی مدیر انتشارات «کلاله خاور» تهران بوده که حدود چهل هزار جلد کتاب چاپی و سنگی بویژه دیوان اشعار فارسی (ایشان اکثر دیوان های کوچک و بزرگ را گرد آورده بود که اینک در کتابخانه موجود است) هم چنین دوهزار جلد از کتب لاتین به زبان های فرانسه، آلمانی، روسی، انگلیسی و ترکی و ارزنده تر از همه بیش از دو هزار جلد کتاب خطی ایشان به کتابخانه اهدا شده است.
آقای رمضانی در اواخر عمر خود این کتاب ها را به قم انتقال داده بود و در خانه ای اجاره ای به طور موقت نگه داری می کرد تا کتابخانه ای به عنوان صاحب الامر - عجل الله تعالی فرجه الشریف - تاسیس نموده و آن ها را در اختیار عموم قرار دهد. این امر چنان قطعی بود که همه کتاب های چاپی و خطی را به مهر مربوط، ممهور کرده بود، اما اجل مهلت نداد تا این نیت پاک جامه عمل بپوشد. پس از رحلت ایشان با تلاش مسئولان وقت کتابخانه و مرحوم حاج آقا مهدی آیت الله زاده گلپایگانی، بازماندگان محترم ایشان، این ذخیره را در اختیار کتابخانه مسجد اعظم قرار دادند.
ساختمان کتابخانه مسجداعظم
کتابخانه در سمت غربی صحن مسجد اعظم واقع شده و یک مخزن به وسعت 176 مترمربع و دو طبقه و دو سالن مطالعه و یک اتاق به عنوان «دفتر کتابخانه » دارد. سالن ها هر کدام به مساحت 5 در 5/17 متر و ابعاد دفتر کتابخانه 3 در 5 متر می باشند و با یک راهرو 2 در 5 به هم مربوط می شوند. ساختمان آن، که توسط معمار لرزاده انجام گرفته، با مهارت خاصی ایجاد شده و بسیار جالب و مورد توجه اهل فن می باشد.
ریاست این کتابخانه از بدو تاسیس از طرف آیت الله العظمی بروجردی به مرحوم آیت الله شیخ ابوالقاسم دانش آشتیانی واگذار شده بود. ایشان هم با کفایت و کاردانی خاص خود به توسعه کتابخانه پرداختند. سرانجام در سال 1375 شمسی به علت کهولت سن، طی نامه ای، کتابخانه را به شورای عالی حوزه علمیه قم واگذار کردند.
آیت الله العظمی بروجردی عنایت خاصی به این کتابخانه داشتند به نحوی که در مدت یک سال (با همه مشاغل و گرفتاری)، چندبار از آن بازدید به عمل می آوردند و از نزدیک دستورات لازم را به متصدیان امر می دادند. ایشان اشتیاق زیادی داشتند که طی جشن باشکوهی کتابخانه افتتاح شود. نخست بنا بود روز نیمه شعبان (سالگرد تاسیس کتابخانه) کتابخانه رسما افتتاح شود، اما در آن روز با میمنت، درد پای ایشان مانع از افتتاح آن شد و به ناچار به روز جمعه هفتم ماه شوال موکول شد. مقدمات جشن فراهم گردیده از علما و فضلا دعوت به عمل آمد که در مراسم افتتاح شرکت کنند، ولی با کمال تاسف آن روز نیز مصادف با نخستین روز بیماری معظم له شد، و همین بیماری منجر به رحلت جانگداز آن پیشوای عظیم الشان شد.
ناچار برای این که هر چه زودتر کتابخانه مورد استفاده عموم قرار گیرد، در روز جمعه 27 شوال برابر با 25 فروردین 1340، مراسم بسیار ساده ای با حضور آیت الله زادگان ایشان، علما، اساتید، فضلا و طلاب و نیز طبقات مختلف مردم برقرار شد. در حالی که حضار به جای جشن و سرور و لبخند و شادی، همه متاثر بودند، کتابخانه رسما افتتاح شد.
روزی که بنا بود کتابخانه در حضور آیت الله العظمی بروجردی و به مناسبت ولادت حضرت امام زمان - ارواحناه فداه - افتتاح شود، دانشمند محترم آقای شیخ احمد اثنی عشری قمی (از فضلای نامی حوزه علمیه) قصیده زیر را سرودند:
امروز جهان شور و نشاط دگری داشت
رخسار فلک، دیده زیبنده تری داشت
غم رفت و نشاط آمد و روز و شب گیتی
روشن همه گردید که شمس و قمری داشت
دل به سرهر بام به شوق تو پرافراشت
جان سوخت زهجران تو تا بال و پری داشت
آن مهدی موعود به حق منتظر ما
کو در سر هر راه، دل منتظری داشت
دریای وجود عرضه همی کرد به عالم
در دامن خود بهتر از او گرگهری داشت
افسانه سرایان همه رفتند و نهادند
هرکس که به خاطر به جز از او، خبری داشت
جمعی همه جان داده و برخی همه دل را
بنمود نثار رهت، هرکس هنری داشت
در پای تو افکند به شکرانه وصلت
هرکس که به سودای وصال تو، سری داشت
شد رشک چمن فتنه گل، غیرت بستان
هرخانه که امروز به کوی تو، دری داشت
در سایه شمشیر تو هر حادثه بنشست
خاموش شد آن شعله که برق خطری داشت
امروز تویی نایب او آیت عظمی!
زیرا که چو تو، دادرس دادگری داشت
خرم زتو شد یک سره بستان فقاهت
از آن که چو تو، رنج کش و رنجبری داشت
شمشیر وی اندر کف پر قدرتت امروز
حقا که نمایان شد و برق ظفری داشت
تا بد به جهان سایه ات ای شاخ برومند
این باغ زتو برگ وبر بی شمری داشت
علم و هنر از خاک بر افلاک رساندی
ره بسپرد آن کس که چو تو، راهبری داشت
کردی تو به پا مکتبه در مسجد اعظم
زآن دست برومند که هر لحظه بری داشت
در نیمه شعبان به رخ خلق گشودند
باغی که زهر شاخه، نوید ثمری داشت
در سیصد و هشتاد پس از سال هزارم
گلزار فضلیت، گل شاداب تری داشت
آقای حاج شیخ عباس مصباح زاده (منجم معروف) نیز دو قصیده لطیف در باره افتتاح کتابخانه مسجد اعظم سروده بودند.
قصیده نخست را آقای مصباح زاده شخصا در حضور آیت الله العظمی بروجردی خوانده و مورد تفقد ایشان قرار گرفتند.
قصیده دوم، تضمین یکی از غزل های معروف حافظ است که بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی در مراسم افتتاح کتابخانه، آقای مصباح زاده در سالن کتابخانه قرائت نمودند و مورد تحسین همه حضار قرار گرفت.
ای که رفتی و دل از یاد جمالت نرود
کی برون از دل ما، فکر و خیالت برود
نام تو کی به گذشت مه وسالت برود
«از سرکوی تو هر کس به ملامت برود» «نرود کارش و آخر به خجالت برود»
آیت الله بروجردی از دست شدی
لیک مانده است زتو نام نکوی ابدی
که تو در هر اثری آیت علم و خردی
«ای دلیل دل گم گشته خدا را مددی » «که غریب ار نبرد ره به دلالت برود»
کس به جاوید نمانده است در این دارفنا
هر که آمد برود لاجرم از این دنیا
همه کس را هروانند بدین ره اما
«کاروانی که بود بدرقه اش لطف خدا»
«به تجمل بنشیند به جلالت برود»
این کتب خانه که تاسیس نمودی چه نکوست
نظرت ای پدر ما به یقین در پی اوست
طالب علم از این مخزن حق دانش جوست
«سالک از نور هدایت ببرد راه به دوست »
«که به جایی نرسد گر به ضلالت برود»
افتتاحش به نظر داشتی و رشته گسست
لیک فرزند تو این رشته بگسسته ببست
افتتاحش بنمود و دلت آورد به دست
«حکم مستوری و مستی همه برخاتمت است »
«کس ندانست که آخر به چه حالت برود»
«حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامی »
و آنگه از مهر تو «در محفل ما» نه گامی
بشنو مصرع آخر ز غزل الهامی
پی تاریخ ز «مصباح » ادیب نامی
«بو که از لوح دلت ریب جهالت برود»
مصرع آخر تاریخ بنای کتابخانه (1380) است.
با توجه به این که این کتابخانه، چهل سال پیش بنا شده و شرایط آن روز متفاوت و تعداد مراجعان محدود بوده، لذا هم اکنون با مشکلات عمده ای از جهت کم بودن مکان برای کتاب ها و هم برای مراجعان مواجه هستیم. تمام ظرفیت برای قفسه بندی تکمیل شده است. سالن های مطالعه بیش از گنجایش عضوگیری کرده است. هم چنین چون کتابخانه در مرکز شهر واقع شده (البته از یک جهت خوب است) اما آلودگی هوا، صدای وسایط نقلیه و تردد عابرین، اثر نامطلوبی برای کتابخانه دارد، هر چند اخیرا اقداماتی برای تهویه مخزن کتب خطی انجام گرفته، اما هنوز از جهت سیستم های حفاظتی و آفت زدایی به وضع مطلوب نرسیده ایم. یکی از اقدامات لازم، تهیه میکروفیلم از کتب خطی نفیس است.
در حال حاضر این کتابخانه، 4174 جلد کتاب خطی دارد که فهرست آن ها در سه مرحله تهیه شده است:
1. فهرست اولیه به وسیله آقایان حجج اسلام شیخ عبدالغنی مهدوی صفت، میرزا حسن آشتیانی، آقا سیدحسن مدرسی طباطبایی و آقای حاج محمد رمضانی صورت گرفته است. آقای رمضانی در اول نسخه هایی که به کتابخانه اهداه شده یادداشت های نسخه شناسی داشتند که به وسیله حاج آقا مهدوی با خط زیبا و چشم نوازشان به صورت فهرست در دفترهای رحلی در آمده است.
2. فهرست دوم توسط حضرت آیت الله استادی در سال 1365 شمسی در یک جلد تهیه شده و به چاپ رسیده است که سال ها مورد استفاده دوستداران کتاب و اهل تحقیق و مؤسسات تحقیقاتی بوده است.
3. و بالاخره فهرست سوم که فهرست نهایی کتب خطی خواهد بود توسط این جانب و حجة الاسلام طیار مراغی در سال 1379 شمسی با استفاده از فهرست حضرت آیت الله استادی استخراج و تهیه شده است که باید در چند جلد چاپ شود.
شایان ذکر است که در حدود دویست جلد نیز که بیش از تعداد فهرست شده توسط آیت الله استادی می باشد و به عنوان اوراق پراکنده و غیر قابل استفاده در انبار باقی مانده بود که توسط آقای علی خلیلی تبریزی بازسازی، تنظیم و فهرست شده است.
کتابخانه در حدود سه هزار نفر عضو پذیرفته است و برای آن ها کارت صادر شده است. مراجعه روزانه به کتابخانه سیصد تا چهارصد نفر می باشد.
در طول سال جز تعطیلات رسمی، کتابخانه باز و آماده خدمات رسانی به محققان است. هر روز صبح ها از ساعت 30/7 تا 30/13، و عصرها از ساعت 15 تا 21 باز می باشد.
مجله:پیام حوزه-پاییز 1380، شماره 31 ، صفحه 35
نظرات