شهید بهشتی به روایت اسناد لانه جاسوسی

بهشتی، شخصیتی مؤثر و با اعتماد به نفس فوق‌العاده است


آیت‌الله شهید بهشتی:«...بی‌شک درباره کارهای گوناگون ما، در لانه جاسوسی نوشته‌ها و اسنادی هست و بی‌شک در دوره مسئولیت ما امریکایی‌ها نزد ما هم آمده‌اند...این یک امر طبیعی است. البته این قبل از آن بود که امام خودِ ملاقات را هم ممنوع بفرمایند. بعد از اینکه ایشان ممنوع کردند دیگر ملاقاتی صورت نگرفته، ولی قبل از آن من مسئول شورای انقلاب بودم و به طور طبیعی ملاقات‌هایی داشته‌ام. این ملاقات‌ها اصلش مهم نیست. مهم اینست که در این ملاقات‌ها چه گفته می‌شده، آنها چه می‌گفته‌اند، من چه می‌گفته‌ام...در همین اسناد هست که اینها آمده‌اند با من صحبت کرده‌اند، بعد لینگن گویا رفته است گزارش کرده به این که ما رفتیم راجع به مسائل ایران صحبت کردیم و او یک آدمی است که نمی‌شود فریبش داد. خب، باید در این گزارش‌ها به نتیجه‌گیری مسئولان امریکایی توجه بشود...» (روزنامه کیهان؛ ۲۵ بهمن ۱۳۵۹)

***

سند شماره ۳۵۹

 

محرمانه

۲۹ اکتبر ۱۹۷۹ [۷ آبان ۱۳۵۸]

از: سفارت آمریکا، تهران

به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی

دارای حق تقدم

رونوشت برای سفارتخانه‌های آمریکا در آنکارا، جده، اسلام آباد، کابل، کویت، بغداد، دمشق

موضوع: ملاقات با بهشتی

 

۱- (محرمانه- تمام متن)

۲- خلاصه: هنری پرشت و من[=لینگن]، ۲۷ اکتبر با دکتر محمد بهشتی، نایب رئیس مجلس خبرگان و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، یک گروه سیاسی که با خمینی پیوستگی نزدیکی دارد، ملاقات کردیم. بهشتی به ما یادآوری نمود که احساسات عمومی شدیدی در مورد هرگونه پشتیبانی از شاه سابق وجود دارد. او از مشکلات در حمل قطعات یدکی نظامی و قراردادهای تجاری جویا شد و به شایعات گسترده در مورد دخالت سیا در کردستان اشاره کرد. اظهار حمایت دولت آمریکا از انقلاب کفایت نمی‌کند. به جای حرف عمل لازم است. او گفت که انقلاب پشتوانه لازم را در اکثریت مردم ایران دارد و اگر لازم باشد می‌تواند طبقه متوسط و اقلیت متخصصین را نادیده بگیرد. بهشتی اعتماد به نفس فوق‌العاده‌ای از خود بروز می‌دهد، خصومت ظاهری نشان نمی‌دهد، ولی در امر بهبود روابط آمریکا و ایران، او بار اصلی را به دوش آمریکا می‌گذارد. پایان خلاصه.

۳- بهشتی ما را در اتاق انتظار ساختمان[مجلس]سنا[ی سابق] پذیرفت. او تنها بود، رفتار او دوستانه و آرام به نظر می‌رسید ولی از حجم زیاد کار، شکایت داشت.

۴- ما سلام‌ها و آرزوهای دولت و ملت آمریکا را ابلاغ نمودیم و بر نظر خویش که پیشرفت دولت موقت در ساختن نهادهای جدید دولتی که در خدمت منافع آمریکا و همچنین ایران باشد، تأکید کردیم. پرشت که دیدگاه واشنگتن را ابراز می‌داشت، گفت که مشکل دوجانبه‌ای برای هر دو کشور وجود دارد که عبارتست از درک ناکافی و تا حدی نادرست از انقلاب در میان مردم آمریکا و ایران. او گفت که از دیدگاه‌های بهشتی در زمینه اینکه روابط‌‌‌مان را چگونه می‌بیند و چه اقداماتی می‌توان در جهت بهبود آن انجام داد، استقبال می‌کند.

۵- بهشتی در پاسخ اول بر لزوم اینکه آمریکا حسن نیت خود را همراه حرف در عمل نیز نشان دهد تأکید نمود. اظهار حسن‌نیت تنها کفایت نمی‌کند. او سه زمینه اصلی مشکلات را برشمرد. اول مسأله شاه بود. او پنجاه سال تباهی را بر ملت ایران تحمیل نموده و هم اکنون احساسات عمومی بر علیه او خیلی شدید می‌باشد. لذا ایران نمی‌تواند تحمل کند که آمریکا و یا هر کشور دیگری از او حمایت کند.(نظرات بهشتی، در این مورد مانند بقیه موارد گفتگو صریح، کنترل‌شده و عاری از احساسات بودند.)

۶- انتقاد دوم او در زمینه قراردادهای تجاری بود. نظر او بر این دلالت داشت که با توجه به انقلاب، برخورد با مسایل تجاری نباید فقط در جنبه‌های عادی تجاری محدود شود، بلکه دیدگاه سیاسی نیز باید در نظر گرفته شود. او شنیده بود که مقدار زیادی از وجوه ایران در آمریکا توسط دادگاه‌ها مسدود شده‌اند. ضرورت دارد که دولت آمریکا با کمک برای حل این مشکلات حمایت خود را از ایران نشان دهد.

۷- نگرانی سوم او در زمینه قطعات یدکی نظامی و تجاری بود. واضح بود که او اطلاعات کمی در مورد جزییات این قضیه دارد، ولی می‌دانست که قطعات یدکی به مقدار و سرعت لازم توسط آمریکا فراهم نمی‌شود.

۸- من گفتم در مورد شاه، پاسخ خواهم گفت و از پرشت خواستم تا نظرات واشنگتن را در زمینه‌های دیگر بیان دارد. من بر آنچه که به هنگام طرح مسأله سفر شاه به آمریکا به منظور انجام معالجات پزشکی برای نخست‌وزیر و یزدی گفته بودم به عنوان موضع خودمان در قبال شاه تأکید کردم. ما شاه را به عنوان یک مقام مسئول در ایران به رسمیت نمی‌شناسیم و از دولت موقت به رهبری بازرگان حمایت می‌کنیم. ما اهمیت زیادی برای تمامیت و استقلال ایران قائل هستیم[!] و به شاه تأکید کرده‌ایم که به هنگام اقامت در آمریکا هیچ گونه فعالیت سیاسی نباید داشته باشد.

۹- بهشتی اعتراضی به این مسأله نکرد، ولی بعد پرسید که پاسخ من در برابر شایعات مربوط به فعالیت سیا در کردستان و مناطق دیگر ایران چیست. من گفتم که این شایعات مطلقاً بی‌اساس می‌باشند. نه سیا و نه هیچ نهادی از دولت آمریکا به هیچ شکلی در هیچ یک از فعالیت‌هایی که به تمامیت ایران لطمه بزند، شرکت نداشته‌اند[!]. من بر اساس اطلاع کامل از فعالیت‌های دولت آمریکا در ایران چنین تضمینی به او دادم، در هر حال ایجاد آشوب در کردستان از هر طریقی که باشد کاملاً برخلاف منافع ملی خودمان خواهد بود.

۱۰- پرشت گفت که متوجه مشکلات متعدد در زمینه تجارت هستیم ولی این مسایل به هر دو طرف قضیه مربوط می‌شوند. دولت آمریکا فعالانه در جهت حل مشکلات تلاش می‌کند و در واقع در چند مورد مطالبی در جهت حمایت از ایران به دادگاه‌ها داده است. ایران در خیلی از این موارد دادگاه موفق گشته است. ما می‌خواستیم دولت موقت بداند که دولت آمریکا هر کاری بتواند انجام خواهد داد تا این مشکلات در جهت استحکام بیشتر روابط اقتصادی-تجاری با ایران حل شود. ولی دولت موقت باید توجه داشته باشد که دولت آمریکا هم جوانب سیاسی را باید در نظر داشته باشد و محدودیت‌هایی وجود دارد، هم قانونی و هم محدودیت‌های دیگر که بر نقشی که ما می‌توانیم ایفا کنیم اثر می‌گذارد.

۱۱- در مورد قطعات نظامی، پرشت اقداماتی را که ما برای تضمین حل مسأله سپرده‌های ارزی اتخاذ نموده بودیم را برشمرد و گفت که این تضمین از ژوئیه به مورد اجرا گذاشته شده و از آن وقت هیچ مانعی از سوی دولت آمریکا بر ارسال قطعات ایجاد نشده است. موارد مجردی وجود دارد که مشکلاتی در آن بروز خواهد کرد، ولی دولت آمریکا در منافع خود می‌داند که ارسال قطعات را تسهیل نماید تا روند تأمین قطعات نظامی برای ایران استمرار داشته باشد. ما همچنین می‌خواستیم در زمینه قطعات یدکی و تجهیزات شرکت‌های تجاری نیز کمک کنیم. برای کمک در این امر اطلاعات مشخصی لازم است.

۱۲- بهشتی مدتی را صرف توضیح و تأکید بر حمایت توده‌ای مردم از انقلاب ایران نمود. این حمایت هنوز کاملاً مشهود و یا از لحاظ تشکیلاتی و حزبی سازماندهی نشده است. ولی حمایت عظیمی بوده و این توده شرکت‌کننده انقلاب برای اثبات حقانیت و حمایت از اهداف انقلاب در ایران کافی است. رهبری انقلاب بر چنین حمایت عظیمی اتکا دارد و این حمایت از انقلاب قدرت و پیروزی انقلاب را علیرغم گزارشات و شایعات در مورد توطئه‌های وسیع منجمله امکان توطئه‌هایی از جانب نظامیان، تضمین می‌کند. اقدام برای کودتا بسیار محتمل است، او گفت که اگر چنین امری پیش آید آمریکا مسئول شناخته خواهد شد، چون آمریکا دارای نقش گسترده‌ای در رابطه با ارتش ایران بوده است. بهشتی در رابطه با این موضوع به گونه‌ای صحبت نکرد که نشان دهد تصور می‌کند تلاش برای انجام یک کودتا موفق خواهد بود بلکه می‌گفت چنین اقدامی به هیچ‌وجه موفق نخواهد شد و هرگونه اقدام مشابه، مشکلات جدی برای آمریکا در ایران ایجاد خواهد کرد. رهبری انقلاب تصمیم گرفته است که با آمریکا و غرب به صورت دوستانه و مثبت برخورد کند، ولی آنها عمیقاً ظنین باقی مانده‌اند.

۱۳- در پاسخ، من نکاتی را که قبلاً توسط پرشت مطرح شده بود مبنی بر ضعف در شناخت ابعاد انقلاب در آمریکا را پیش کشیدم ولی گفتم یک جنبه انقلاب برای افکار عمومی آمریکا کاملاً روشن است و آن وسعت حمایت مردمی از انقلاب است. با توجه به روابط ما با نظامیان در ایران من از فرصت استفاده نمودم تا بهشتی را از ترکیب و اندازه واحدهای مستشاری مطلع سازم. گروه مشورتی مستشاری نظامی که از تعداد زیادی افراد متشکل شده بود در حال حاضر به گروه شش نفری کوچکی تبدیل شده که تنها هدف آن حفظ ارتباط با طرفین ایرانی برای تسهیل دریافت تجهیزات نظامی آمریکا توسط دولت موقت ایران می‌باشد.

۱۴- پرشت گفت که در واشنگتن ایرانیانی با دفتر او تماس می‌گیرند که از طبقات متوسط و متخصصین ایران بوده و با شاه نیز مخالفت می‌کردند، ولی اکنون از ایران فرار کرده‌اند چون احساس می‌کنند برای آنها در جوّ سیاسی جدید جایی وجود ندارد. او از بهشتی خواست تا موضع رهبری انقلاب را در برابر این افراد و ایرانیانی که به طور فزاینده نسبت به پیشرفت انقلاب سرخورده و ناامید شده‌اند، روشن کند.

۱۵- بهشتی در پاسخ قبول کرد که انقلاب اشتباهاتی مرتکب شده است اما گفت در یک انقلاب با وسعت و سرعتی که در ایران داشت بروز اشتباهات اجتناب‌ناپذیر است. رهبری متوجه است که نمی‌تواند به دور ایران حصاری بکشد و آن را از تأثیرات خارجی و منافع تجارتی و تخصصی که به آنها احتیاج دارد، منزوی سازد. رهبری انقلاب خواهان مرزهای باز با دنیای خارج می‌باشد، نه مرزهای بسته. در مورد یک میلیون اقلیتی که او مشخص نمود از انقلاب حمایت کامل نمی‌کنند هم همین موضع اتخاذ می‌شود. ولی به این اقلیت اجازه داده نخواهد شد که نظرات خود را به اکثریت ۳۵ میلیون ایرانی که از انقلاب و اهداف آن حمایت می‌کنند، دیکته کنند. اگر لازم باشد این توده‌های میلیونی جمعیت ایران راه خود را به تنهایی طی خواهند نمود و در مدت بیست سال می‌توانند آنچه را که با رفتن این طبقه از دست داده‌اند و منافعی که این یک میلیون اقلیت برای کشور داشته، جبران کنند. در پاسخ این سؤال که آیا بهتر نیست سعی کنند حمایت این اقلیت را جلب نمایند، بهشتی تأکید کرد که هدف رهبری هم همین بوده و در جهت آن کوشش می‌کند ولی به هیچ صورتی اکثریت به این اقلیت کوچک اجازه نخواهند داد تا اهداف انقلاب اسلامی که ملت ایران خواهان آن هستند را تباه سازند. همان طور که قبلاً گفته بود این اهداف شامل جامعه‌ای می‌شود که آزاد، مترقی و پیرو اصول اسلامی باشد.

۱۶- نظریه: بهشتی شخصیت مؤثر و گیرایی می‌باشد. مطمئناً در ظاهر و اگر بتوان بر اساس این گفتگو قضاوت کرد، از لحاظ فکری و عقلی هم مؤثر و گیرا است. او با اعتماد به نفس فوق‌العاده و به طور آرام و شمرده و انگلیسی خوب، صحبت می‌کند. رفتار او در تمام مدت آرام و غیراحساسی بود. به نظر می‌رسید که او سعی داشت به ما بفهماند که بهبود روابط بیشتر به نفع آمریکا بوده تا به نفع ایران. ایرانِ انقلابی از حمایت و تفاهم آمریکا استقبال خواهد نمود ولی به هیچ‌وجه به آمریکا وابسته نخواهد بود.  

 لینگن

 

متن انگلیسی سند:

 

"Document From The American Embassy In Tehran About Ayatollah Seyyed Mohammad Beheshti:

 

[Date: 29 October 1979]

 

P  290715Z  OCT  79

FM  AMEMBASSY TEHRAN

TO  RUEHC/SECSTATE WASHDC PRIORITY 4512

CONFIDENTIAL SECTION 01 OF 03 TEHRAN 11390

E.O. 12065: GDS 10/29/85 (LAINGEN, L.B.) OR-M

TAGS: PEPR, PINR, IR, US

SUBJECT: MEETING WITH BEHESHTI

 

1. (C-ENTIRE TEXT.)

 

2. SUMMARY: HENRY PRECHT AND I, OCTOBER 27 CALLED ON DR. MOHAMMED BEHESHTI, VICE PRESIDENT OF THE COUNCIL OF EXPERTS AND SECRETARY GENERAL OF THE ISLAMIC REPUBLICAN PARTY, THE POLITICAL GROUPING CLOSELY ASSOCIATED WITH KHOMEINI. BEHESHTI REMINDED US OF STRONG PUBLIC FEELING ABOUT ANY SUPPORT FOR EX-SHAH, ASKED ABOUT PROBLEMS IN MILITARY SPARE PARTS SHIPMENTS AND BUSINESS CONTRACTS, AND NOTED WIDESPREAD RUMORS OF CIA INVOLVEMENT IN KURDESTAN. EXPRESSIONS OF SUPPORT BY USG FOR REVOLUTION DID NOT SUFFICE; ACTION RATHER THAN WORDS WAS NEEDED. SAID THAT REVOLUTION HAS SUFFICIENT SUPPORT FROM MASS MAJORITY IN IRAN TO IGNORE MIDDLE CLASS AND PROFESSIONAL MINORITY IF NECESSARY. BEHESHTI REFLECTS ENORMOUS SELF-CONFIDENCE AND NO APPARENT HOSTILITY, BUT PUTS ONUS HEAVILY ON U.S. SIDE IF U.S.-IRAN RELATIONS ARE TO IMPROVE. END SUMMARY.

 

3. BEHESHTI RECEIVED US IN ANTE-ROOM OF THE SENATE BUILDING. HE WAS ALONE, FRIENDLY IN MANNER AND RELAXED IN STYLE BUT COMPLAINING ABOUT OVERWORK.

 

4. WE CONVEYED THE GOOD WISHES OF THE AMERICAN GOVERNMENT AND PEOPLE, EMPHASIZING OUR VIEW THAT PROGRESS BY PGOI IN BUILDING NEW INSTITUTIONS OF GOVERNMENT SERVED AMERICAN INTERESTS AS WELL AS THOSE OF IRAN. PRECHT, SPEAKING FROM THE WASHINGTON PERSPECTIVE, NOTED THAT A MUTUAL PROBLEM FOR BOTH COUNTRIES WAS THE INADEQUATE AND TO SOME EXTENT INACCURATE UNDERSTANDING OF THE REVOLUTION AMONG THE AMERICAN AND IRANIAN PUBLIC. HE SAID HE WOULD WELCOME BEHESHTI'S VIEWS AS TO HOW HE SAW OUR RELATIONSHIP AND WHAT MIGHT BE DONE TO IMPROVE IT.

 

5. BEHESHTI RESPONDED BY FIRST EMPHASIZING THE NEED FOR THE USG TO DEMONSTRATE ITS GOODWILL BY ACTIONS AS WELL AS WORDS. EXPRESSIONS OF GOODWILL ALONE WOULD NOT SUFFICE. HE RAISED THREE SPECIFIC PROBLEM AREAS. THE FIRST DEALT WITH THE SHAH. THE LATTER HAD IMPOSED FIFTY YEARS OF DEGRADATION ON THE IRANIAN PEOPLE; POPULAR SENTIMENT AGAINST HIM WAS NOW VERY STRONG; THEREFORE IRAN COULD NOT TOLERATE ANY COUNTRY, THE U.S. OR OTHERWISE, PROVIDING HIM ANY SUPPORT. (BEHESHTI'S COMMENTS ON THIS SUBJECT, AS INDEED THROUGHOUT THE CONVERSATION, WERE STRAIGHTFORWARD AND RESTRAINED AND WITHOUT EMOTION.)

 

6. HIS SECOND CRITICISM RELATED TO BUSINESS CONTRACTS. HIS POINT WAS THAT IN THE CONTEXT OF A REVOLUTION, PROBLEMS RELATING TO COMMERCIAL ISSUES COULD NOT BE DEALT WITH ON THE BASIS OF NORMAL COMMERCIAL CONSIDERATIONS ALONE; THEY MUST BE APPROACHED FROM A POLITICAL STANDPOINT AS WELL. HE HAD HEARD THAT SUBSTANTIAL IRANIAN FUNDS IN THE U.S. WERE BEING BLOCKED BY JUDICIAL ACTIONS. IT WAS IMPORTANT THAT THE USG DEMONSTRATE ITS SUPPORT FOR IRAN BY HELPING RESOLVE THESE PROBLEMS.

 

7. HIS THIRD CONCERN RELATED TO MILITARY AND COMMERCIAL SPARE PARTS. IT WAS APPARENT THAT HE HAD LITTLE DETAILED INFORMATION ON THIS SUBJECT BUT SPOKE FROM SOME UNDERSTANDING THAT SPARE PARTS WERE NOT BEING MADE AVAILABLE BY THE U.S. IN BOTH THE AMOUNTS AND SPEED REQUIRED.

 

8. I SAID I WOULD RESPOND CONCERNING THE SHAH AND ASK PRECHT TO SPEAK FROM THE WASHINGTON VIEWPOINT ON THE OTHER ISSUES RAISED. I EMPHASIZED WHAT I HAD TOLD THE PM AND YAZDI ABOUT OUR POSTURE TOWARD THE SHAH WHEN I HAD SPOKEN TO THEM ABOUT HIS TRIP TO THE U.S. FOR MEDICAL TREATMENT. WE DID NOT RECOGNIZE THE SHAH'S AUTHORITY IN IRAN; WE SUPPORTED THE PGOI UNDER BAZARGAN; WE ATTACHED MAJOR IMPORTANCE TO IRAN'S INTEGRITY AND INDEPENDENCE; AND WE HAD EMPHASIZED TO THE SHAH THAT HE SHOULD NOT PARTICIPATE IN ANY POLITICAL ACTIVITY WHILE IN THE U.S.

 

9. BEHESHTI TOOK NO EXCEPTION TO THIS BUT THEN ASKED WHAT I HAD TO SAY ABOUT RUMORS REACHING HIM OF CIA ACTIVITY IN KURDESTAN AND ELSEWHERE IN IRAN. I SAID THERE WAS ABSOLUTELY NO BASIS FOR THESE RUMORS; NEITHER THE CIA NOR ANY OTHER ELEMENT OF THE USG WAS INVOLVED IN ANY WAY WHATSOEVER IN ANY ACTIVITY PREJUDICIAL TO IRAN'S INTEGRITY. I COULD GIVE HIM THIS ASSURANCE ON THE BASIS OF FULL AWARENESS OF USG ACTIVITIES IN IRAN. IT WOULD IN ANY EVENT BE TOTALLY CONTRARY TO OUR OWN NATIONAL INTEREST IN IRAN'S INTEGRITY TO STIR UP DIFFICULTY IN ANY WAY IN KURDESTAN.

 

10. PRECHT SAID WE RECOGNIZED THERE WERE MANY PROBLEMS IN THE BUSINESS FIELD, BUT THERE WERE TWO SIDES TO ALL THESE ISSUES. USG WAS ACTIVELY INVOLVED DOING WHAT IT COULD TO FACILITATE RESOLUTION OF THESE PROBLEMS; INDEED IN SOME CASES WE HAD FILED BRIEFS IN SUPPORT OF THE IRANIAN SIDE WITH U.S. COURTS. THE IRANIAN SIDE HAD BEEN SUCCESSFUL IN SEVERAL OF THESE CASES. WE WANTED THE PGOI TO KNOW THAT THE USG WILL DO EVERYTHING IT CAN TO SEE THESE PROBLEMS RESOLVED IN A WAY THAT STRENGTHENS FUTURE ECONOMIC/COMMERCIAL TIES WITH IRAN, BUT THE PGOI MUST ALSO RECOGNIZE THAT THE USG ALSO HAS POLITICAL CONSIDERATIONS TO TAKE INTO ACCOUNT AND THAT THERE WERE LIMITATIONS, LEGAL AND OTHERWISE, ON THE ROLE WE COULD PLAY.

 

11. ON MILITARY SPARES, PRECHT REVIEWED STEPS WE HAD TAKEN TO ENSURE TRUST FUND SOLVENCY, NOTING THAT THIS HAD BEEN ASSURED SINCE JULY AND THAT THERE HAD BEEN NO OBSTACLES PLACED BY THE USG SINCE THAT TIME TO THE MOVEMENT OF SPARES. THERE WERE INDIVIDUAL INSTANCES WHERE WE WOULD HAVE SOME DIFFICULTIES, BUT THE USG INTEREST WAS TO FACILITATE THE MOVEMENT OF SPARES SO AS TO ENSURE A CONTINUED MILITARY SUPPLY RELATIONSHIP WITH IRAN. WE ALSO WANTED TO BE HELPFUL IN ASSURING SPARES AND EQUIPMENT FOR COMMERCIAL FIRMS. WE NEEDED INFO ON SPECIFIC CASES TO BE HELPFUL.

 

12. BEHESHTI SPENT SOME TIME EMPHASIZING TO US THE MASS SUPPORT FOR THE REVOLUTION IN IRAN. THE SUPPORT WAS NOT YET FULLY EVIDENT OR ORGANIZED IN TERMS OF ANY POLITICAL ORGANIZATION OR PARTY, BUT IT WAS LARGE AND ITS VERY MASS WAS SUFFICIENT TO DEMONSTRATE THE LEGITIMACY AND THE SUPPORT FOR THE REVOLUTION'S OBJECTIVES IN IRAN. THE REVOLUTION'S LEADE SHIP RESTEDIN THIS OVERWHELMING SUPPORT, AN ELEMENT OF THE REVOLUTION THAT ASSURED ITS STRENGTH AND SUCCESS DESPITE THE FACT THAT THERE WERE REPORTS AND RUMORS OF EXTENSIVE PLOTTING, INCLUDING THE POSSIBILITY BY SOME IN THE MILITARY AREA. ATTEMPTS AT A COUP D'ETAT MIGHT WELL OCCUR, AND HE OBSERVED THAT IF THIS WERE TO HAPPEN, THE U.S. WOULD BE BLAMED BECAUSE OF ITS PREVIOUS EXTENSIVE ROLE IN THE MILITARY AREA. BEHESHTI SPOKE OF THIS NOT IN A MANNER TO SUGGEST HE THOUGHT SUCH ATTEMPTS AT A COUP WOULD SUCCEED BUT THAT INDEED THEY COULD NOT SUCCEED AND THAT ANY SUCH ATTEMPTS WOULD CREATE SERIOUS DIFFICULTIES FOR THE USG IN IRAN. THE REVOLUTIONARY LEADERSHIP HAD DECIDED TO APPROACH THE U.S. AND THE WEST IN A FRIENDLY AND POSITIVE FRAME OF MIND, BUT THEY REMAINED DEEPLY SUSPICIOUS.

 

13. IN RESPONSE I PICKED UP THE POINT MADE EARLIER BY PRECHT THAT POPULAR PERCEPTIONS OF THE REVOLUTION IN THE U.S. WERE INADEQUATE BUT THAT ON ONE ASPECT OF THE REVOLUTION THERE WAS NO QUESTION OF U.S. PUBLIC AWARENESS. THAT WAS THAT NO ONE IN THE U.S. DOUBTED THE EXTENT OF THE MASS SUPPORT FOR THE REVOLUTION. WITH RESPECT TO OUR RELATIONSHIP WITH THE MILITARY IN IRAN, I TOOK THE OPPORTUNITY TO BRIEF BEHESHTI ON THE SIZE OF OUR MILITARY LIAISON GROUP. AN ARMISH/MAAG ADVISORY GROUP OF VERY SUBSTANTIAL NUMBERS HAD NOW BEEN REDUCED TO A SIX-MAN LIAISON TEAM WHOSE ONLY PURPOSE WAS TO MAINTAIN CONTACTS WITH IRANIAN COUNTERPARTS TO FACILITATE PGOI MILITARY PROCUREMENT FROM THE U.S.

 

14. PRECHT NOTED THAT IN WASHINGTON HIS OFFICE WAS OCCASIONALLY APPROACHED BY IRANIANS WHO REPRESENTED THE MIDDLE AND PROFESSIONAL CLASSES WHO HAD OPPOSED THE SHAH BUT WHO HAD NOW FLED IRAN, FEELING THAT THERE WAS NO LONGER ANY PLACE FOR THEM IN THE NEW POLITICAL ENVIRONMENT. HE ASKED BEHESHTI TO CHARACTERIZE THE ATTITUDE OF THE REVOLUTION'S LEADERSHIP TOWARD THESE AND OTHER IRANIANS WHO APPEAR INCREASINGLY DISILLUSIONED AND DISAPPOINTED WITH THE PROGRESS OF THE REVOLUTION.

 

15. BEHESHTI'S RESPONSE WAS TO CONCEDE THAT THE REVOLUTION HAD MADE MISTAKES; THAT WAS INEVITABLE IN A MOVEMENT AS EXTENSIVE AND FAST MOVING AS THAT IN IRAN. THE LEADERSHIP RECOGNIZED THAT IT COULD NOT PUT A WALL AROUND IRAN AND ISOLATE IT FROM OUTSIDE INFLUENCES OR THE TECHNOLOGICAL AND COMMERCIAL INTERESTS THAT SERVED IRAN AND THAT IRAN NEEDED. THE REVOLUTION'S LEADERSHIP WANTED "OPEN LIMITS," NOT "CLOSED LIMITS" WITH THE OUTSIDE WORLD. THE SAME APPLIED TO THE MINORITY OF ONE MILLION THAT HE CHARACTERIZED AS NOT FULLY SUPPORTIVE OF THE REVOLUTION. BUT THIS MINORITY COULD NOT BE ALLOWED TO DICTATE TO THE MAJORITY OF 35 MILLION IRANIANS WHO SUPPORTED THE REVOLUTION AND THE OBJECTIVES IT WAS [?]. IF NECESSARY, THIS MASS OF IRAN'S POPULATION WOULD GO IT ALONE, AND IN 20 YEARS OR SO IT WOULD BE POSSIBLE TO MAKE UP WHAT HAD BEEN LOST IN THE DEFECTION OF THOSE CLASSES AND INTERESTS REPRESENTED IN THE MINORITY OF ONE MILLION. IN RESPONSE TO OUR QUESTION WHETHER IT MIGHT NOT BE PREFERABLE TO TRY TO WIN OVER THE MINORITY, BEHESHTI EMPHASIZED THAT THAT WAS INDEED THE LEADERSHIP'S PURPOSE AND IT WAS MAKING EFFORTS TO ACCOMPLISH IT. BUT IN NO WAY WOULD THE MAJORITY ALLOW THIS SMALL MINORITY TO FRUSTRATE WHAT THE MASS OF THE POPULATION CLEARLY NOW SOUGHT IN TERMS OF ISLAMIC REVOLUTIONARY OBJECTIVES. AS HE HAD SAID EARLIER, THESE OBJECTIVES INCLUDED A SOCIETY THAT WAS FREE, PROGRESSIVE AND GUIDED BY ISLAMIC PRINCIPLES.

 

16. COMMENT: BEHESHTI IS AN IMPRESSIVE FIGURE. CERTAINLY PHYSICALLY, AND IF THIS CONVERSATION IS ANY INDICATION, ALSO IN INTELLECTUAL TERMS. HE SPEAKS WITH ENORMOUS SELF-CONFIDENCE IN SLOW AND MEASURED BUT GOOD ENGLISH. HIS MANNER WAS CALM AND UNEMOTIONAL THROUGHOUT. HIS PURPOSE SEEMED TO BE TO REMIND US THAT IT WAS MORE IN THE U.S. INTEREST THAN IRAN'S TO TRY TO IMPROVE OUR RELATIONSHIP; REVOLUTIONARY IRAN WOULD WELCOME U.S. SUPPORT AND UNDERSTANDING BUT WAS NOT GOING TO BE DEPENDENT ON IT IN ANY WAY.    LAINGEN

 

SOURCE: DOCUMENTS FROM THE U.S. ESPIONAGE DEN (AMERICAN EMBASSY IN IRAN)


اسناد لانه جاسوسی آمریکا؛ کتاب دهم؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی؛ صص ۷۱۱ تا ۷۱۵
شهید بهشتی به روایت اسناد لانه جاسوسی