فخرالدین حجازی


حسن شمس‌آبادى
1293 بازدید
فخرالدین حجازی

فخرالدین حجازی

حجازى ، فخرالدین، خطیب مذهبى، نویسنده و نماینده مجلس شوراى اسلامى. وى در 1308ش در سبزوار متولد شد. پدرش، حاج شیخ محمد حجازى، از روحانیان سبزوار بود. فخرالدین حجازى ضمن کار، تحصیل کرد و دیپلم گرفت و در 1328ش در وزارت فرهنگ استخدام شد (فریاد بعثت، ص 5ـ6،20؛ حجازى، توضیحات پروین‌زاد، ص 6). وى فعالیتهاى اجتماعى و فرهنگى را از دوره جوانى، با تأسیس انجمن تبلیغات اسلامى و تشکیل کتابخانه و مجالس سخنرانى، آغاز کرد. حجازى ضمن تدریس، در روزنامه اسرار شرق، که در سبزوار منتشر می‌شد و وابسته به اعضاى تندرو جبهه ملى بود، مقاله می‌نوشت. وى همچنین عضو حزبهاى عدالت، دموکراتِ قوام‌السلطنه و حزب آزادى مردم وابسته به جبهه ملى بود (حجازى، ص 8؛ فریاد بعثت، ص 7، 11).

حجازى در تیر 1331 روزنامه جلوه حقیقت را منتشر کرد. پس از کودتاى 28 مرداد 1332، دفتر روزنامه غارت و به آتش کشیده شد و حجازى از سبزوار به مشهد گریخت و از آبان 1332 با سمت آموزگارى در مشهد مشغول به کار شد. وى با محمدتقى شریعتى*، مؤسس کانون نشر حقایق اسلامى، و برخى اعضاى کمیته جبهه ملى خراسان ارتباط برقرار کرد (حجازى، ص 8ـ9، 12؛ فریاد بعثت، ص 6، 11). حجازى در مشهد به فعالیت مطبوعاتى روى آورد، از جمله سردبیر روزنامه خراسان و مدیر مجله آستان قدس شد. وى همچنین هر هفته در منزلش جلسات تفسیر قرآن برگزار می‌کرد. حجازى به سبب سخنرانیهایش به «خطیب فرهنگ» مشهور شد. در 1339ش نیز در رشته ادبیات فارسى از دانشگاه مشهد فارغ‌التحصیل شد (فریاد بعثت، ص 10ـ11، 20؛ الهى، ص 172؛ خسروشاهى، 1386ش، ص 6؛ حجازى، همان توضیحات، ص 8). حجازى به سبب درگیرى با استاندار خراسان، تیمسار باتمانقلیچ، به گیلان تبعید شد، اما پس از تغییر استاندار، حکم تبعید وى لغو گردید (براى تفصیل ماجرا رجوع کنید به حضرت آیت‌اللّه... میلانى، ج 3، ص 56ـ57؛ فریاد بعثت، ص54ـ55؛ خسروشاهى، 1386شب، همانجا).

حجازى در اوایل مهر 1345 به تهران آمد و در دبیرستان مروى به تدریس پرداخت (براى شرحى از فعالیتهاى او در آنجا رجوع کنید به حضرت آیت‌اللّه... میلانى، ج 3، ص 57). وى در تهران، به دعوت استاد مطهرى، به جمع سخنرانان در حسینیه ارشاد پیوست و در سالهاى 1345ـ1347ش مشهورترین سخنران آنجا شد. نسل جوان از سخنرانیهاى کوبنده و پرشور او استقبال کردند که این امر، به‌تدریج، وى را آماج انتقادهاى گسترده دیگران قرارداد. برخى مخالفان او، با استناد به حضور حجازى در مجله نامه آستان قدس، در مقام مدیرمسئول، و مواضع کلى این مجله در خدمت حاکمیت، وى را فاقد صلاحیت سیاسى دانستند و نهایتآ او حسینیه ارشاد را ترک کرد (رجوع کنید به رهنما، ص 333ـ334؛ استاد شهید (مرتضى مطهرى) به روایت اسناد، ص 48؛ حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص 29ـ30، 83ـ84؛ نیز رجوع کنید به حسینیه ارشاد*)، ولى در مجالس دیگر همچنان سخنرانى می‌کرد (رجوع کنید به اسناد انقلاب اسلامى، ج 4، ص 360؛ فریاد بعثت، ص 247،250ـ261). او از معدود سخنرانانى بود که عضو مجموعه روحانیت نبود و در عین حال، سخنرانیهاى مذهبى می‌کرد، احتمالاً یکى از دلایل مخالفتها با وى، همین امر بود. ساواک نیز می‌کوشید به اختلاف خطباى مذهبى و حجازى دامن زند (رجوع کنید به فریاد بعثت، ص 82، 119، 162، 183، 197).

حجازى در دوره حکومت پهلوى چندین‌بار بازداشت شد و نامش در فهرست خطباى مذهبىِ ممنوع‌المنبر جاى گرفت (رجوع کنید به همان، ص 77، 377، 380، 386ـ387؛ انقلاب اسلامى به روایت اسناد ساواک، کتاب 5، ص 511؛ خسروشاهى، 1386ش ب، همانجا). تأسیس مؤسسه انتشاراتى بعثت، به منظور چاپ و انتشار کتاب در حوزه معارف اسلامى و مسائل سیاسى، که با همکارى چند تن دیگر و حمایت مالى آیت‌اللّه میلانى، از مراجع تقلید آن زمان، صورت گرفت، از دیگر اقدامات او پس از خروج از حسینیه ارشاد بود (خسروشاهى، 1386ش الف، ص 6؛ همو، 1386ش ب، همانجا؛ جعفریان، ص 33، 68، پانویس).

 

پس از پیروزى انقلاب اسلامى (1357ش)، حجازى در سه دوره اول مجلس، نماینده مجلس شوراى اسلامى شد و در دوره اول، با اکثریت آرا، در صدر نمایندگان مردم تهران قرار گرفت (بارسقیان، ص 13). برخى وى را متهم به فرصت‌طلبى کرده‌اند (محمدمهدى جعفرى، مصاحبه، 30 دى 1386؛ فریاد بعثت، ص 162؛ رهنما، همانجا؛ نیز رجوع کنید به منصورى، ص 204، به نقل از حیدر رحیم‌پور).

 

از حجازى چندین اثر تألیفى به جامانده، که از آن جمله است: نقش پیامبران در تمدن انسان، پژوهشى درباره قرآن و پیامبر، سرود اقبال، جنگ از دیدگاه نهج‌البلاغه، سفرنامه فرنگ، فتح فاو، سى مقاله، چهاربنیان، امت و امامت. شگفتی‌هاى نهج‌البلاغه و زندگانى امام حسن (ع) دو اثر ترجمه‌اى وى از عربى به فارسى است (براى دیگر آثار وى رجوع کنید به پروین‌زاد، ص 18ـ21).

 

حجازى در 29 اردیبهشت 1386، پس از سالها بیمارى، در تهران درگذشت.

________________________________________

منابع :

(1) استاد شهید (مرتضى مطهرى) به روایت اسناد، تدوین مرکز اسناد انقلاب اسلامى، تهران 1378ش؛

(2) اسناد انقلاب اسلامى، ج 4، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1374ش؛

(3) حسین الهى، روزنامه و روزنامه‌نگارى در خراسان: از شهریور 1320 تا 1 مرداد 1332، مشهد 1380ش؛

(4) انقلاب اسلامى به روایت اسناد ساواک، کتاب 5، تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسى اسناد تاریخى، 1378ش؛

(5) سرگه بارسقیان، «فخرالدین حجازى منتخب اول تهران در مجلس اول: خطیبى که مقنن شد»، اعتماد ملى، ش 473، 7 مهر 1386؛

(6) شهلا پروین‌زاد، «کتابشناسى استاد فخرالدین حجازى»، کیهان فرهنگى، ش 224 (خرداد 1384)؛

(7) رسول جعفریان، جریان‌ها و جنبش‌هاى مذهبى ـ سیاسى ایران: از روى کارآمدن محمدرضا شاه تا پیروزى انقلاب اسلامى، سالهاى 1357ـ 1320، تهران 1381ش؛

(8) فخرالدین حجازى، «گفت و گوى خاموش»، تهیه و تنظیم مهدى پروین‌زاد، کیهان فرهنگى، ش 224 (خرداد 1384)؛

(9) حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسى اسناد تاریخى، 1383ش؛

(10) حضرت آیت‌اللّه‌العظمى آقاى حاج سیدمحمدهادى میلانى (به روایت اسناد ساواک)، ج 3، تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسى اسناد تاریخى، 1381ش؛

(11) هادى خسروشاهى، «فخردین: مرد قلم و سخن»، اطلاعات، ش 23932، 22 خرداد 1386الف، همو، «مبارزات سیاسى فخرالدین حجازى»، همان، ش 23949، 12 تیر 1386ب؛

(12) علی‌رهنما، مسلمانى در جستجوى ناکجاآباد: زندگینامه‌ى سیاسى على شریعتى، ترجمه‌ى کیومرث قرقلو، تهران 1381ش؛

(13) فریاد بعثت : فخرالدین حجازى به روایت اسناد ساواک، تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسى اسناد تاریخى، 1383ش؛

(14) پروین منصورى، تاریخ شفاهى کانون نشر حقایق اسلامى، تهران 1384ش.

 


دانشنامه جهان اسلام - موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی - جلد - 1 صفحه - 5827