تحریم نفتی غرب
تحریم نفتی غرب قطعاً یکی از مهمترین تحولات سیاسی و اقتصادی جهان در دهه هفتاد میلادی است و اکثر مورخینی که تقویم رویدادهای قرن بیستم میلادی را به رشته تحریر درآوردهاند، از این رخداد به عنوان یکی از برجستهترین وقایع جهان یاد کردهاند.
یکی از ابعاد اهمیت این واقعه، استفاده از نفت به عنوان یک ابزار سیاسی در روابط بینالمللی بود پدیدهای که تا آن تاریخ هرگز سابقه نداشته و پس از آن نیز به تصریح اکثر مورخین هیچگاه به وقوع نپیوست. موضوع تحریم نفتی غرب، از جمله نتایج چهارمین جنگ اعراب و اسرائیل بود؛ جنگی که چون در روز عید یهودیان به وقوع پیوست به «نبرد یوم کیپور» مشهور شد و چون در ماه مبارک رمضان آغاز شد به «جنگ رمضان» معروف گشت.
جنگ رمضان
جنگ رمضان بعد از جنگهای 1948 تشکیل اسرائیل، 1956 کانال سوئز، 1967 شش روزه، چهارمین جنگ عمده میان اعراب و رژیم صهیونیستی محسوب میشود. این جنگ روز 14 مهر 1352 (هشتم ماه رمضان 1393 / ششم اکتبر 1973) با تهاجم نیروهای مشترک مصر و سوریه به اسرائیل آغاز شد و به مدت سه هفته به طول انجامید. ابتدا نیروهای ارتش مصر بانقب در زیر کانال سوئز و رخنه در دیوار دفاعی «بارلو» که اسرائیل اطمینان فراوانی به استحکام آن داشت، و سپس پل زدن بر روی کانال، از آن گذشته و با یک حمله سریع و شجاعانه وارد صحرای سینا شدند. همزمان با این عملیات، سوریها نیز با تعرض نظامی وسیع خود موفق شدند منطقه جولان را از اشغال صهیونیستها آزاد سازند.
دو کشور عربی درگیر در جنگ، به تلافی شکست قبلی خود در جنگ 6 روزه 1967 به نیروهای اسرائیلی تلفات و صدمات زیادی وارد آوردند. اما قوای اسرائیل که در تنگنا مانده و ابتکار عمل را به کلی از دست داده بودند با کمکهای نظامی سریع آمریکا و طرح صلح فریبنده وزیر خارجه آن کشور ، پیروزیهای اولیه مصر را به شکست مبدل کردند و نیروهای مصری را تا غرب کانال سوئز به عقب راندند. در پایان این جنگ منطقه جولان از سوریه و سینا از مصر، کماکان در اختیار صهیونیستها باقی ماند.
چهارمین جنگ عمده اعراب و رژیم صهیونیستی سرانجام با تلاش سیاسی آمریکا و شوروی خاتمه یافت اما چند ماه پس از پایان این جنگ گلدامایر رئیس دولت اسرائیل تحت فشارها و مخالفتهای داخلی به خاطر صدمات شدیدی که در جنگ به رژیم صهیونیستی وارد شده بود، در 21 فروردین 1353 از مقام خود استعفا داد.
تحریم نفتی
دو روز پس از شروع جنگ یعنی روز 16 مهر 1352، قرار بود جلسهای با حضور وزیران کشورهای صادرکننده نفت ـاوپک ـ و کمپانیهای بزرگ نفتی در وین تشکیل شود. دستور این جلسه تجدید نظر کشورهای عضو اوپک در بهای جهانی نفت و تصمیم جدی آنان برای افزایش قیمت و کاهش سقف تولید نفت به عنوان راهکاری در مبارزه با دولتهای حامی اسرائیل بود.در آن زمان بخش اعظم تولیدات اوپک روانه کشورهای صنعتی غرب میشد. در اجلاس وین نمایندگان کمپانیهای نفتی غرب، خود را برای افزایش حداقل 10درصد بر بهای نفت آماده کرده و بعضی از آنها در رایزنیهای خود با هیأتهای نفتی اوپک اصرار داشتند که افزایش بهای نفت از ده درصد فراتر نرود. اما این پیشنهاد با پاسخ یکپارچه اعضای اوپک رد شد. نمایندگان کمپانیها در دومین جلسه مذاکرات وین، با توجه به شرائط حاد جهانی پیشنهاد افزایش 15 درصد بر بهای نفت را عنوان کردند که به نظر خود آنها پیشنهاد سخاوتمندانهای به نظر میرسید، ولی نمایندگان کشورهای صادر کنندة نفت که شرایط زمانی را درک میکردند حاضر به قبول این پیشنهاد نیز نشدند و در میان شگفتی نمایندگان کمپانیها اعلام نمودند که به نظر آنها قیمت نفت باید دو برابر بشود. نمایندگان کمپانیها تشکیل جلسة دیگری را برای اعلام نظرات نهایی خود خواستار شدند و سرانجام پیشنهاد اوپک را نپذیرفتند.
در اجلاس فوقالعادة وزیران دارایی و نفت اوپک که در 29 مهر 1352 و در بحبوحة جنگهای اعراب و اسرائیل، در کویت تشکیل شد، اوپک برای اولین بار به طور یکجانبه قیمت نفت را بین هفتاد تا هشتاد درصد نسبت به انواع نفت خام صادراتی افزایش داد و به موازات آن کشورهای عربی صادر کنندة نفت (به استثنای عراق) صدور نفت به کشورهای حامی اسرائیل، و در رأس آنها آمریکا را تحریم کردند. تولید نفت کشورهای عربی با اعلام این تحریم تا 25 درصد کاهش یافت و افزایش تولید در کشورهای دیگر صادر کنندة نفت از جمله ایران، برای پرکردن جای خالی نفت صادراتی کشورهای عربی کافی نبود. در نتیجه، افزایش بیسابقة قیمت نفت که در آغاز به نظر میرسید برای کشورهای مصرف کننده غیر قابل قبول و غیر قابل هضم باشد، با کاهش تولید و صدور نفت «جا افتاد» و حتی در بازارهای آزاد نفت اروپا، نفت به قیمت بیشتری فروخته شد.
پذیرش اولین افزایش یک جانبة قیمت نفت از طرف کشورهای صادر کنندة نفت، که مطبوعات و رسانههای خبری غرب آن را اولین «شوک نفتی» خواندند، زمینه را برای دومین شوک نفتی فراهم ساخت و در کنفرانس وزیران نفت و دارایی اوپک، که در اول دی 1352 در تهران تشکیل شد، اوپک تصمیم گرفت قیمت نفت را به حدود دو برابر بهای تعیین شده در ماه مهر افزایش دهد، که در مقایسه با بهای نفت در نیمة اول سال 1352 نزدیک به چهار برابر بود.
پس از این رویداد در تهران تبلیغات گستردهای به حمایت از اقتدار اوپک و علیه رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن به راه افتاد. ولی حکومت شاه که خود سازمان دهنده این تبلیغات بود، نه تنها در خفا قدمی در جهت تحریم نفتی غرب بر نداشت، بلکه با افزایش بیسابقه و غیر رسمی تولید نفت خود تلاش کرد تا به مقابله پنهان با نتیجه تصمیمات اوپک برخیزد. علاوه بر این ایجاد یک خط هوائی میان تهران و تلآویو برای ارائه خدمات فنی به هواپیماهای اسرائیلی و سوخترسانی به جنگندههای اسرائیلی در فرودگاه تهران، ازخدمات مؤثر حکومت پهلوی به رژیم صهیونیستی در خلال جنگ رمضان بود. براساس گزارش مطبوعات اسرائیل و همچنین مندرجات اسناد سری و محرمانه لانه جاسوسی آمریکا در سالهای پایانی دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه 75 درصد نفت مصرفی اسرائیل یعنی حدود 150 هزار بشکه در روز به وسیله ایران تأمین میشده است. دولت ایران از طریق نفتکشهائی با پرچم لیبریا نفت را به بندر اسرائیلی «ایلات» منتقل میکرد. چهرههائی مانند نیمرودی، ادموند روچیلد، و دیگر افرادی که در روابط متقابل تهران و تلآویو فعال بودند، نقش مؤثری در حفظ و توسعه مناسبات پنهان حکومت شاه با اسرائیل داشتهاند.
در چنین شرائطی تبلیغات ضد صهیونیستی محافل خبری و سیاسی ایران در جریان اجلاس اوپک در تهران و 4 برابر شدن بهای نفت، بسیار مضحک مینمود. با این همه چهار برابر شدن قیمت نفت آن هم در عرض سه ماه، وحشت زیادی در کشورهای مصرف کنندة نفت، اعم از کشورهای صنعتی و پیشرفته و ممالک جهان سوم به وجود آورد، زیرا در این تاریخ روزانه در حدود سی میلیون بشکه نفت در کشورهای عضو اوپک استخراج میشد که بیش از نود درصد آن به بازارهای غربی صادر میگردید. تولید نفت کشورهای غیر عضو اوپک (به استثنای شوروی و کشورهای کمونیست که نفت تولیدی آنها در کشورهای بلوک شرق مصرف میشد) در این تاریخ از پانزده میلیون بشکه در روز تجاوز نمیکرد که کمتر از نصف تولید روزانه اوپک بود. به این ترتیب بیش از شصت درصد انرژی مورد نیاز جهان از طرف کشورهای عضو اوپک تأمین میگردید. مردم کشورهای وارد کنندة نفت در زمستان 1352 با سختیهای زیادی روبهرو شدند که به مشکلات رفت و آمد و صفهای طویل در برابر پمپهای بنزین و سرد خانهها به علت کمبود مواد نفتی و صرفهجویی در مصرف گازوئیل دستگاههای حرارتی از آن جمله بود.
از سال 1353 کشورهای بزرگ صنعتی و کمپانیهای نفتی غرب تلاش کردند تا از یکسو وحدت داخلی اوپک را در هم بشکنند و از جانب دیگر با تمهیدات اقتصادی خود زیانهای ناشی از افزایش بهای نفت را تخفیف دهند. این تمهیدات بر سه اصل زیر استوار بود:
1ـ افزایش تدریجی قیمت محصولات صنعتی و کالاهای آمریکائی و اروپائی که افزایش قیمت نفت را به تدریج خنثی مینمود. به طوری که کشورهای صادر کننده نفت در سالهای آخر دهه 1970 مجبور میشدند کالاهای صنعتی و فراوردههای کشاورزی مورد نیاز خود را به چندین برابر قیمت قبل از افزایش قیمت نفت خریداری نمایند.
2ـ صرفهجویی در مصرف نفت، از طریق استفاده بیشتر از منابع دیگر انرژی مانند نیروی اتمی و زغال سنگ و تبدیل اتومبیلها و ماشینهای پرمصرف به اتومبیلها و وسائل کم مصرف.
3ـ توجه به کشورهای دیگر دارای منابع نفتی که عضو اوپک نیستند مانند مکزیک و کمک به استحصال هر چه بیشتر نفت از این کشورها و همچنین سرمایهگذاری در منابع جدید نفتی مانند دریای شمال انگلیس که با افزایش قیمت نفت، صرف هزینه برای استحصال نفت از این منابع مقرون به صرفه بود.
با اتخاذ چنین تدابیری بود که سهم کشورهای عضو اوپک در بازارهای نفت تحت کنترل قرار گرفت.
اقدام دیگر دولتهای غربی، سرازیر کردن سلاحها و جنگافزارهای تولیدی خود به کشورهای خاورمیانه با هدف جمعآوری دلارهای نفتی این کشورها بود. به موجب آمارهای موجود حدود 40 درصد از بودجه برنامههای 5 ساله عمران پنجم (1352ـ 1357) ایران نصیب ارتش و خرید جنگافزار شد.
در این مدت درآمدهای نفتی ایران از 8/4 میلیارد دلار در 1352 به 5/18 میلیارد دلار در 1353، 9/18 میلیارد دلار در 1354، 5/20 میلیارد دلار در 1355 و 7/20 میلیارد دلار در 1356 رسیده بود.
واردات گسترده اسلحه در کشورهائی مانند ایران و عربستان، سبب باز گرداندن دلارهای نفتی به غرب گردید. علاوه بر این آمریکا در میان کشورهای غربی با توسعه عملیات اکتشافات و استخراج نفت در داخل تلاش کرد تا با اثرات اقدام اوپک به مقابله برخیزد.
از جمله اقدامات غربیها به طور اعم و آمریکائیها به طور اخص برای مبارزه با اوپک، نفوذ در این سازمان وا یجاد اختلافات سیاسی میان اعضا با هدف تأثیرگذاری بر تصمیمات اقتصادی آنها بود. این راهکار سبب شد تا سازمان کشورهای صادر کننده نفت ـ اوپک ـ نتواند طی سه دهه پس از پایان تحریم نفتی، منشأ اقدام جدید و مؤثری علیه غرب شود.
منابع:
ـ پژوهه صهیونیت، مرکز مطالعات فلسطین.
ـ هفت خواهران نفتی، انتشارات امیرکبیر، آنتونی سمسون.
ـ نفت، تنها و آخرین شانس خاورمیانه، انتشارات امیرکبیر، نیکلاسرکیس، مترجم: دکتر ارسلان ثابت سعیدی.
ـ سقوط، مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
نظرات