نقش زنان در تظاهرات پانزده خرداد
تهران - در تهران تظاهراتها از میدان بارفروشها شروع شد و در بازار و میدان ارگ به اوج خود رسید و مؤسسات دولتی مورد تهدید قرار گرفت. و به تدریج، به سایر نقاط شهر و اطراف آن کشیده شد.
در تظاهراتی که در 15 خرداد در تهران برپا شد، زنان نقش بسزایی ایفا کردند و تعدادی از شهدا و مجروحان این دو روز را زنان تشکیل میدادند. از 23 نفر مجروح و مصدومی که به بیمارستان سینا منتقل شدند، چهار نفر زن بودند که یک نفر آنان شهید شد. در بیمارستان فیروزآبادی از میان 19 نفر، در بیمارستان پهلوی (جاده کرج) از 17 نفر و در بیمارستان شفا یحیائیان از میان 19 نفر، یک نفر زن بود. در مجموع، در این چهار بیمارستان، هفت نفر از مجروحان زن بودند و این نشاندهنده حضور فعال زنان در تظاهرات بود.[1] هرچند این آمار کامل نیستند و فقط نشاندهنده گوشههایی از وقایع هستند، ولی بهطور مسلم میزان شهدا و مجروحان بسیار بیشتر بوده است.
در تظاهرات این روزها در تهران، زنان مُبدع شیوهای در مبارزه شدند که بعدها در سراسر جریانها و تظاهراتها کاربرد یافت؛ این شیوه همانا تلاش برای ایجاد الفت با نیروهای نظامی و کشاندن آنان به حمایت از نهضت بود. برای این منظور تعدادی از زنان در میدان توپخانه و بازار، میان سربازانی که برای سرکوب مردم اعزام شده بودند، میوه و شیرینی پخش میکردند تا بدینترتیب، آنان را به نهضت مایل کنند و از برخورد با تظاهراتکنندگان بازدارند.[2] با توجه به اینکه ایرانی همیشه نسبت به زن رفتاری توأم با رأفت و مهربانی دارد، این اقدامات برای بازداشتن ارتشیها از سرکوب مردم بسیار مؤثر بود.
قم - قم، شهری خون و قیام نقطهی آغازین نهضت امام خمینی بود. مساعدتهای همهجانبه مردم آن شهر، اعم از زن و مرد در شکلگیری قیام نیمه خرداد قم سهم بسزایی داشت.
پس از انتشار خبر دستگیری امام (ره)، مردم قم بهپا خاستند و در مقابل منزل ایشان گرد آمدند؛ سپس آنجا را ترک کردند و به صحن حرم حضرت معصومه (ع) وارد شدند. صدها زن چادری که به چوب، کارد، تبر و حتی قندشکن و سیخ کباب مسلح بودند و کودکان خود را همراه آورده، به پشت خود بسته بودند، در میان جمعیت حضور داشتند و با گریه و زاری هیجان و احساسات زیادی از خودشان نشان میدادند. کسانی که ناظر این صحنهها بودهاند، توصیفات جالبی از آنها دارند. حجةالاسلام ناظم زاده که ناظر این صحنهها بوده است میگوید: «زنان مانند کسی که فرزندش مرده باشد، گریه میکردند».
در مسیر منزل امام تا صحن مطهر، تظاهراتکنندگان علیه رژیم شعار میدادند که در این میان زنان نقش عمدهای داشتند. یکی از شاهدان، در این باره مینویسد:
«چیزی که دیدنی بود، تودههای زن و مرد کوچه حکیم بود، زنان پیشاپیش مردان، هر یک خنجری در کف گرفته و به آهنگ شعار مردان خنجرها را بالا میبردند و منظره باشکوه به وجود آوردند.»
پس از اینکه تظاهراتکنندگان، وارد صحن شدند و در آنجا تحصن کردند، گروهی از زنان پایین شهر در حالی که عکس امام را در دست داشتند، وارد صحن شدند و به تظاهراتکنندگان ملحق شدند که در نتیجه آن، هیجان زیادتری در میان متحصنان ایجاد شد.
پس از مدتی اقامت در صحن، حوصله حضار سرآمد و با سردادن شعار ـ در حالی که زنان پیشاپیش حرکت میکردند ـ از صحن بیرون آمدند. هنوز 200 متر حرکت نکرده بودند که مأموران به مقابله آنان آمدند و ابتدا به زنان که در صف اول بودند، حمله کردند که در نتیجهی آن، تعدادی از زنان شهید و مجروح شدند. پس از مدتی درگیری خشونتبار که با حملات وحشیانه مأموران رژیم و مقاومت شجاعانه مردم همراه بود، مردم قم با برجای گذاشتن شهدای زیادی که تعدادی از آنان زن بودند، متفرق شدند.[3] در میان زنان قم، ساکنان محله چهار مردان نقش عمدهتری در این تظاهراتها داشتند و در واقع آنان، پیشرو زنان قم برای شرکت در انقلاب بودند.[4]
حضرت امام درباره پیشرو بودن زنان محله چهارمردان، در تاریخ پنجم اردیبهشت سال 1358، میفرمایند:
«نام بزرگ ملت ایران در عالم به رشد سیاسی ثبت شد؛ نام بزرگ قم در بین ملت ایران به رشد سیاسی و فعالیت و جانفشانی در تاریخ ثبت شد، نام بزرگ چهارمردان در فداکاری و جاننثاری در تاریخ عالم ثبت شد؛ نام بزرگ بانوان ایران ثبت شد؛ نام بزرگ بانوان قم ثبت شد؛ نام بزرگ بانوان چهارمردان ثبت شد؛ بانوان قم و بانوان چهارمردان پیشرو این نهضت اسلامی بودند، رشد سیاسی خودشان را اثبات کردند، نهضت را راهنمایی کردند، شما رهبران نهضت هستید، بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنبالهی آنها هستیم، من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم.»[5]
خمین - در خمین ـ زادگاه امام ـ زنان نقش زیادی در تظاهرات نیمهی خرداد 1342 داشتند. پس از اینکه خبر دستگیری امام به شهر خمین رسید، مردم به هیجان آمدند و در خیابانهای اصلی شهر جمع شدند و دست به تظاهرات زدند. نقش زنان در این تظاهراتها چشمگیر بود و میتوان گفت که بیش از مردان بود. آنها شعار میدادند، ناله و شیون میکردند و به نشانه عزاداری در ماتم دستگیری امام، خاک و کاه مخلوط کرده، بر چادرهایشان میریختند و برسر مردم میپاشیدند و با ناله شعار میدادند: «یا مرگ یا خمینی». وقتی مأموران، برای متفرق کردن تظاهراتکنندگان به مقابله با آنان آمدند، زنان با آنان درگیر شدند و با این کار خود، مردان را به مقاومت در مقابل مأموران تشویق کردند.[6]
شیراز - در شیراز نیز خبر دستگیری امام باعث اعتراض مردم شد. شب پنجشنبه 16 خرداد، علمای شیراز از جمله آیتالله دستغیب و مصباحی از قول شیخ بهاءالدین محلاتی روی منبرها اعلام کردند که بر عموم مردم واجب است که برای ابراز مخالفت با دستگیری امام روز پنجشنبه بازار و مغازهها را تعطیل کنند و «در مسجد نو» جمع شوند. همان شب مأموران ناگهانی به منزل آیتالله دستغیب و سایر علمای شیراز حمله بردند.[7] در دفاع از آیتالله دستغیب، خانواده ایشان، به خصوص همسرشان مقاومت زیادی در مقابل مهاجمان از خود نشان دادند که در نتیجه آن، آیتالله دستغیب توانست از معرکه رهایی یابد.[8]
فردای آن شب مردم شیراز که تعداد زیادی از زنان در میان آنان حضور داشتند، به پیروی از دستورات علما و بیخبر از وقایع شب گذشته، در مسجد جامع عتیق جمع شدند و پس از مدتی تحصن و شعار دادن از آنجا به سوی مسجد نو راه افتادند. در مسیر راه، زنان و مردان میگفتند که هرکجا دختر و زن بیحجاب دیدند، باید با او برخورد کنند که این مسئله نشاندهنده نفرت مردم از سیاستهای رژیم به منظور انحراف زنان است. وقتی تظاهراتکنندگان، که زنان پیشاپیش آنان بودند، به مسجد نو رسیدند، در آنجا تحصن کردند و علیه رژیم شعار دادند. جمعیت، منتظر آمدن آیتالله دستغیب ماند و چون از ایشان خبری نشد، به حال اعتراض از مسجد بیرون آمدند و در خیابانهای اطراف به تظاهرات پرداختند و با پلیس درگیر شدند که در نتیجه آن، عدهای از جمله تعدادی از زنان شهید شدند.[9]
به جز موارد ذکر شده، در شهرهای دیگر نیز زنان در تظاهرات 15 خرداد 42 حضور داشتند، ولی چون نقش آنان چندان زیاد نبوده در منابع و اسناد انعکاس چندانی نداشته است. در مجموع، میتوان گفت شرکت هرچند محدود زنان در این تظاهرات، زمینهساز نقش و حضور گسترده آنان در مراحل بعدی انقلاب و تظاهراتهای عظیم و گسترده بعدی بود و رژیم متوجه شد که برنامهها و طرحهای او دربارهی زنان، به طور کامل بینتیجه بوده است و زنان به پیروی از رهبر بزرگ نهضت و برای مقابله با برنامه و طرحهای ضداسلامی آن بهپا خاستهاند. در این میان، زنان محلههای فقیرنشین جنوب شهر پیشقدم بودند. در یکی از گزارشهای ساواک دربارهی چگونگی به صحنه آمدن زنان چنین آمده است:
«به قرار اطلاع، مخالفین با جدیت تمام بانوان را تحریک میکنند که دستهبندی کرده، در خیابانها با اطفال کوچک دست به تظاهرات بزنند. در جنوب شهر و محلههایی که اکثراً بیبضاعت و یا زیاد به دینداری مقید هستند، تبلیغات میشود که در صورت اقتضا، با قرآن و تمثال ائمه در خیابانها تظاهرات خواهند کرد.»[10]
------------------------------------------------------------------
[1]. دهنوی، قیام 15خرداد 42 به روایت اسناد، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، صص 119 ـ 138.
[2]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج 3، ص 24..
[3]. عبدالوهاب فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (از مرجعیت امام خمینی تا تبعید)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران 1379، صص 122 ـ 125؛
سیدحمید روحانی، همدان، ج 1، صص 474 ـ 482.
[4]. علی شیرخانی، حماسهی 19دی قم 1356
[5]. جایگاه زن در اندیشه امام خمینی، صص 168 ـ 169.
[6]. محمدجواد مرادینیا، خمین در انقلاب، مؤسسه چاپ و نشر عروج، تهران، 1377، ص 48.
[7]. یاران امام به روایت اسناد، ج 10، نقش مطمئنه (آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب)، 1378، 118.
[8]. جلیلعرفانمنش، خاطرات 15 خرداد شیراز، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1373، ص 136.
[9]. یاران امام به روایت اسناد ساواک، همان، صص 119 ـ 126.
[10]. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند شماره 115060.
پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد
نظرات