دو عالم بزرگ مشهد از زاویه نگاه آیتالله خامنهای
11 بازدید
بیشتر علمای مطرح مشهد در سطحی پایین تر از آقایان میلانی و قمیقرار داشتند، اما آقای میلانی در کار سیاست و مبارزه آدم تند و حاد و قاطعی نبود،آیت الله سید حسن قمینیز بینش سیاسی اش برای کسانی که خود اهل مطالعه و سواد و مبارزه بودند قابل قبول نبود، اما سید علی با بیت هر دو عالم مطرح مشهد مرتبط بود و به فرهنگ مبارزه معنایی دیگر بخشیده بود، روایتاین موضوع در صفحات 196 تا 198 از کتاب «شرح اسم»به رشته تحریر درآمده است. کتابی که در تابستان 91 توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به قلم هدایت الله بهبودی منتشر شده است و خواندن آن خالی از لطف نیست:
مواضعایت الله میلانی
آقای خامنهای ، که الفبای مبارزه را نزد امام خمینی مشق کرده بود، و یکسر شور و تحرک بود، مزاج سیاسی آیتالله میلانی را نمیپسندید. بارها دراین باره با ایشان گفت و گو و حتی بعدها برخورد کرده بود، که از آنها به برخوردهای تند و تلخ یاد میکند، اما شخصیت او را میستود. «برایایشان خیلی احترام قائلم. شخصیت احترام انگیزی بود. مردی بود ملا و کاملا درس خوانده؛ آدمیبود جامع، خوش ذوق، اهل تاریخ، اهل شعر، اهل رجال، اهل... مسائل عرفانی و معنوی... اهل فلسفه؛ هم فقیه خوبی بود و هم مدرسی قوی... مردی بود بسیار ملایم و خیلی محترم. برخوردش غالیه احترام آمیز و توأم با پختگی، توأم با مهربانی و نرمی... ایشان علاوه براینها یک جنبه روشنفکری هم داشت... سیاستمدارهای متمایل به آزاداندیشی و آزادمنشی بهایشان تمایل داشتند... تمایلات جبهه ملی بهایشان نسبت داده میشد؛ […] اول 42 که من از قم آمدم مشهد [و] پیغام آقای خمینی را برایایشان آوردم. گفتند که من راضی نیستم که مرا به جبهه ملی نسبت بدهید... در کار سیاست و مبارزه. آدم تند و حاد و قاطعی نبود. »
مواضعایت الله قمی
آقای سید حسن قمیاز خانوادهای مبارز و مشهور بود. پدر وی،آیتالله سید حسین قمی، در مشهد همواره با سیاستهای رضاخان و بعدها رضاشاه درگیر بود که اوج آن در حادثه خونین مسجد گوهرشاد رخ نمود. آقای قمی هرچند در مبارزه با دستگاه متعصب بود، با تندی برخورد میکرد، نترس و متهور بود، ملایمت در مشی سیاسی او راه نداشت، اما بینش سیاسی اش برای کسانی که خود اهل مطالعه و سواد و مبارزه بودند، اعم از دانشگاهی و غیردانشگاهی قابل قبول نبود. «مثلاایشان مشروطیت را قبول نداشت... معتقد بود که در مقابل قانون خدا، دکان قانون باز کردن است... هر کاری میکردیم که نشان بدهیم در چارچوب قوانین الهی قانون رانندگی هم مردم میخواهند که در قرآن نیست و باید یک جایی وضع بشود. به خرجایشان نمیرفت. با مرحوم آخوند خراسانی که طرفدار مشروطه بود. بد بود. یک چنین عقاید و افکاری داشت. روشنفکرها و قشر تحصیل کرده... جذبایشان نمیشدند، اما .... عامه مردم بهایشان علاقه مند بودند... خود ایشان هم چون حاد و داغ بود، کانون مبارزه در خانهایشان و در حول و حوش وجود ایشان گرمتر بود. »[1]
آقای خامنهای با بیت هر دو عالم مطرح مشهد مرتبط بود. در بین دوستان و همردیفانش در مشهد تنها کسی بود که به هر دو بیت رفت و آمد میکرد. آقایان میلانی و قمی این رفتار او را با چشم تحسین مینگریستند. از آنجا که مقبول هر دو دستگاه روحانی بود، گاه کارهایی از او تقاضا میشد که دیگران از انجام آن ناتوان بودند. وجوداین دو پایگاه موجب شده بود که روحانیان مشهد تلقی منفیای از امر مبارزه نداشته باشند، چرا که همه آنان به نحوی با این پایگاهها مرتبط بودند. البته کارگردانان و مصادر فعالیتهای سیاسی افرادی محدود، بلکه انگشت شمار بودند، اما حداقل در 1343 کسی از جامعه روحانیت مشهد علیه آنچه که اینک نهضت امام خمینی نامیده میشود، بد نمیگفت، با این حال نهضت، مخالفان خود را داشت که از آنان انتظار نمیرفت که به صف مبارزان بپیوندند.
[1] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات سیدعلی خامنه ای، شم بازیابی 1235
نظرات