سرکوبى ساختگى
استعمار انگلستان که دید از طریق انعقاد قراردادها و ترتیب دادن کودتا نمى تواند حکومت ایران را تحت اراده خود درآورد، روح این برنامه ها را در قالب دیگر ریخته و بصورت هیولایى در برابر ملت ایران جلوگر ساخت و سیاست تمرکز قدرت را با خشونت هر چه تمامتر پیش گرفت . بر اساس تدبیر جدید باید سلسله قاجاریه منقرض شده و به جاى آن حکومت دیکتاتورى رضاخان بوجود آید و کلیه مخالفین در هر مقام و موقعیتى که هستند و نیز سران ایالت و عشایر نابود شوند. از نامه سرپرسى لرن وزیر مختار انگلیس در تهران خطاب به نایب السلطنه هندوستان حقایقى بدست مى آید که ادعاى فوق را تاءیید مى کند، در بخشى از این نامه آمده است :
((به نظر من سر و کار داشتن با یک حکومت مقتدر مرکزى به شرطى که به اعتقاد ما شانس دوام و ثبات معقولى داشته باشد از جمیع جهات بى دردسرتر و مناسبتر است .))
براى عملى ساختن نقشه انگلستان لازم بود جهت اینکه دولت شوروى با روى کار آمدن دیکتاتورى چون رضاخان موافقت کند، یک مانور سیاسى صورت گیرد، این حرکت ساختگى عبارت بود از این که شیخ خزعل را (که به حامى انگلستان مشهور بود) علیه حکومت مرکزى وادار به طغیان نماید تا به روسها این گونه القا شود که بریتانیا قصد تجزیه خوزستان زرخیز و سرشار از منابع نفتى را داشته و مى خواهند این ناحیه را از ایران جدا کنند.
نقشه انگلستان این بود که شیخ خزعل (حاکم بلامنازع خوزستان ) سرکوب شده و به نفوذ و قدرتش خاتمه داده شود و این کار با ترفندى سیاسى صورت گیرد. براى اجراى این توطئه رئیس امور مالیه ایران (دکتر میلسپو) را تحریک کردند که براى وصول مالیاتهاى عقب افتاده ، خزعل را تحت فشار قرار دهد. همانگونه که انتظار مى رفت شیخ خزعل از این رفتار به شدت عصبانى شده و بلافاصله کمیته قیام سعادت را تاءسیس نمود و در اندک مدتى توانست هزاران نفر از اهالى خوزستان ، لرستان و بختیارى را در اهواز مسلح نماید. ظاهر این قیام بیانگر این بود که خوزستان علیه دولت مرکزى طغیان کرده و باید سرکوب شود. از آن سوى با شورش خزعل دولت شوروى مقدارى اسحله و مهمات در اختیار رضاخان قرار داد و تا ورود وى به خوزستان جاسوسهاى شوروى مواظبش بودند.
رضاخان ضمن آنکه اشاعه مى داد که مى خواهد با عامل انگلیسیها بجنگد، این خیزش خوزستان را به دربار قاجار و حامیان شهید مدرس ارتباط مى دهد. از روزى که رضاخان براى سرکوبى این قیام از تهران حرکت کرد تا زمانى که خزعلى تسلیم شد بیش از یک ماه طول نکشید و همین مدت کم نشان مى دهد که نقشه انگلستان چقدر ماهرانه انجام گردیده است .
گفته مى شود که آیة الله مدرس درصدد آن بوده تا از این واقع نهایت استفاده را کرده و خزعل را در اجراى نقشه و منظور خویش شریک نماید و در برخى منابع تاریخى از نامه مدرس به شیخ خزعل سخن رفته است ولى از امضایى که پاى نامه دیده مى شود (با توجه به امضاى سایر نامه هاى آن شهید) مى توان گفت که مکتوب مزبور جعلى بوده است ، چرا که نامه هاى سیاسى مدرس تنها امضاى ((مدرس )) را داشته در حالى که این نامه داراى امضاى ((حسن مدرس )) است .
در مورد دیگرى که علیه مدرس سندى را جعل کرده بودند، ایشان ضمن تکذیب آن ، چنین توضیح مى دهد: ((سازنده نمى دانسته که در امور غیر شرعیه امضا من فقط مدرس است )) در نامه مدرس به مستوفى الممالک نیز امضاء تنها ((مدرس )) است .
کتاب داستانهاى مدرس
نظرات